eitaa logo
عرفان های نوظهور
393 دنبال‌کننده
198 عکس
99 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برخلاف عرفان ‌های ، در عرفان سیر و سلوک تدریجی و مرحله ای است. نباید انسان بپندارد که با یک و در مدت کوتاهی، می توان نتیجه گرفت. راه طولانی است و باید استواری و صبوری کرد تا به نتیجه رسید. عارف وارسته : تا انسان گناه می کند، درهای ملکوت به روی او باز نمی شود. راه رسیدن به ملکوت، ترک گناه است. @n_erfanha
: بعضی از دشمن‌هایی که ما داریم، دیده نمی‌شوند؛ آن‌ها هستند که در بعضی از خانواده‌ها تردد دارند. باید انسان زندگی خود را با و (علیهم‌السلام) مصون کند؛ مخصوصاً دختر بچه‌های کوچک را که بخاطر لطافت زیاد، لطمه‌ی زیادی می‌خورند و گاهی در طول زندگی‌شان مشکلاتی پیدا می‌شود. گاهی اولاد‌ دار نشدن و مشکلاتی که در ازدواج پیش می‌آید، از عوارض ورود است. با خواندن ادعیه و حرزهای منتصب به اهل‌بیت‌ (علیهم‌ السلام) یک نوع در زندگی و کار انسان ایجاد می‌شود. @n_erfanha
خلع بدن، غایت آنچه بزرگان اک برای خود متصور هستند، خارج کردن از بدن است. ؛ برگرفته از استاد رویا، ص 9. این کار تنها با پاره‌ای از ریاضت‌ها دست یافتنی است. ولی آنچه در ذکر شده است این است که انسان «ولی‌الله» است و مظهر تمام اسماء‌اللهی است و می‌تواند به جایی برسد که به اذن خدا در زمین « » کند. در این‌باره می‌گوید: «مرحله بالاتر از خلع بدن، آن قدرتى است که بنده‌اى در اثر بندگى و عبودیت خداوند و در اثر قرب به ذات اقدس الهى و در اثر نزدیک شدن به کانون لایتناهاى هستى می‌تواند در دنیاى بیرون خودش هم تصرف کند، می‌تواند چوبى را تبدیل به اژدها کند، می‌تواند قرص ماه را دو نیم کند، می‌تواند تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین احضار کند. ؛ یا ؟ @n_erfanha
برای آگاهی عمیق!؟ یکی از اصول اساسی روش یا مراقبه غربی، تأکید بر « » است. به این معنا که توصیه می‌شود واژه‌ای بی‌معنا را بگوئید تا در این بی‌معنایی، تفکر ایجاد نشود و شما سریع بتوانید با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شوید. مانترا در مقایسه با ذکر در و مراقبه اسلامی، شیوه‌ای ناقص است. در مدیتیشن، مانترا باید بی‌معنا باشد تا تفکری ایجاد نشود و ارتباط، سریع باشد. حال آنکه در ، ذکر باید از همان ابتدا بامعنا، جهت‌دار و هدفمند باشد. ؛ فصلنامه فرق، شماره76، ص100 @n_erfanha
برای آگاهی عمیق!؟ یکی از اصول اساسی روش یا مراقبه غربی، تأکید بر « » است. به این معنا که توصیه می‌شود واژه‌ای بی‌معنا را بگوئید تا در این بی‌معنایی، تفکر ایجاد نشود و شما سریع بتوانید با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شوید. مانترا در مقایسه با ذکر در و مراقبه اسلامی، شیوه‌ای ناقص است. در مدیتیشن، مانترا باید بی‌معنا باشد تا تفکری ایجاد نشود و ارتباط، سریع باشد. حال آنکه در ، ذکر باید از همان ابتدا بامعنا، جهت‌دار و هدفمند باشد. ؛ فصلنامه فرق، شماره76، ص100 @n_erfanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخورد ابزاری با خدا، در معنویت‌های کاذب دالایی لاما می‌گوید: «امکان دارد کسی با پذیرش خدا آرامش یابد و دیگری با انکار خدا، هر کسی باید به دنبال داروی مناسب خود باشد.» (دالایی لاما، کتاب بیداری، ص 7) در معنویت‌های نوظهور حقیقت مهم نیست، بلکه کارایی و ابزار رسیدن به هدف مهم است. در این صورت اهمیت ندارد که کدام خدا و آیین معنوی کامل‌تر و درست‌تر است، بلکه هر کدام که مطابق سلیقه انسان بوده و به کارش بیاید، می‌تواند خدا و آیین او باشد. نقطه مقابل عرفان‌های کاذب، عرفان اصیل اسلامی است که خداوند را محور همه چیز می‌داند. در قرآن کریم آمده است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَبِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ [حدید/3]، اوست اوّل و آخر و ظاهر و باطن، و او به هرچیزی داناست.» بنابراین باید گفت: در معنویت‌های دروغین این برداشت و میل انسان است که تعیین کننده است؛ ولی در عرفان اسلامی آموزه‌های اسلامی و قرآنی است که به میل و سلیقه‌ انسان‌ها سمت وسو می‌دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرفان‌های نوظهور، معنویتی بریده از آسمان در تفکر ذن بودیسم آمده است: «دعا و مناجات از دید ذن، تنها بافته‌هایی از صور ذهنیه است که برای استفاده اذهان مقدس با استادی تمام، تنیده شده است.»[سوزوکی، د.ت.مقدمه‌ای بر ذن بودیسم، مقدمه یونگ،ص 51] از نظر ذن بودیسم، تکیه بر فیض آسمانی، تکیه بر بخت و اقبال است و تفوق بر لایه‌های پنهان انسان، تنها از راه‌‌های بشری به دست می‌آید و عملی‌تر است.[همان، ص40] در حالی که صحبت از تعالی معنوی در معنویت‌های کاذب و در عمل بی‌تفاوت بودن نسبت به ارتباط با جهان معنا، تناقضی آشکار وجود دارد؛ و روش عرفانی مذاهب، هرگز متکی بر بخت و اقبال نیست. از دیدگاه عرفان اسلامی اصولاً اگر از جانب آسمان کششی وجود نداشته نباشد، کوشش عارف و راهرو، به جایی نخواهد رسید. بنابراین باید گفت؛ اگر انسان خود را از آسمان و امور ماورای زمین جدا کند، هرگز نمی‌تواند از خواسته‌های نفس و لذایذ فانی این دنیا رهایی پیدا کند. چون خاصیت دنیاگرایی و وابستگی یه دنیا این است که انسان را از امور ماورایی و آسمانی دور می‌کند. @n_erfanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معنویت‌های کاذب و ترویج بی‌خدایی و آزادی افسار گسیخته در مبانی ذن بودیسم آمده است:«ذن حتی از خوبی و بدی و گناه و ثواب هم آزاد است و به طور کلی به دنبال آزادی از همه قید و بندهاست و تفکر به خدا و صفات او و هر نوع تفکر استعلالی، هرچند در مرحله‌ای شاید مفید باشد، اما در نهایت باید کنار گذاشته شود. حتی تصور وحدانیت یا همه خدا بودن، مانع آزادی اصلی مطرح است.»[سوزوکی، د.ت.مقدمه‌ای بر ذن بودیسم، مقدمه یونگ،ص 46-50] در تفکر ذن هرچند خدا رسماً نفی نمی‌شود، اما هیچ اسمی یا رسمی از خدا به عنوان محور هستی و دیگر مفاهیم مقدس وجود ندارد. در حالی که در عرفان اسلامی محور همه چیز خدا بوده و قرب الهی به عنوان غایت و هدف توسط عارف دنبال می‌شود. بنابراین باید گفت؛ یکی از عوامل گرایش افراد به برخی از فرقه‌ها و معنویت‌های کاذب، همین آزادی افسار گسیخته و عدم اعتقاد به خداوند حاضر و ناظر بر اعمال بندگان است. یعنی کسی که به دنبال رسیدن به لذایذ نفسانی بوده و هیچ قید و بندی برای خود قائل نیست، معنویت‌های کاذب بهترین گزینه برای رسیدن او به اهدافش است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهوت رانی‌ به اسم عرفان اوشو می‌‍گوید: «سکس باید بخشی از زندگی مذهبی شما باشد، باید چیزی مقدس باشد؛ سکس نباید چیزی قبیح باشد، نباید به صورت چیزی زشت دیده شود،نباید سرزنش و محکوم شود؛ از شما در خواست می کنم فقط وقتی به سکس روی بیاورید که احساس سرور دارید،احساس عشق دارید،وقتی نیایشگر هستید؛ در پشت اشتیاق برای سکس، یک تجربه مذهبی، یک تجربه روحانی وجود دارد.»[ اوشو،از سکس تا فراآگاهی، ص، 3-4و14] به راستی عرفانی که قرار است انسان را تا بی‌نهایت کمال انسانیت برساند، از مسیر شهوت‌رانی و هوس‌بازی می‌گذرد؟؟؟ اوشو و دیگر مروجان عرفانِ مبتنی بر سکس چیزی جز چند دقیقه لذت و شهوت جنسی، درک و فهم دیگری از جایگاه رفیع و والای یک انسان عاشق به معنای حقیقی{عشق حقیقی به خدا} پیدا نکرده‌اند. به دلیل این‌که از نظر این افراد همه عشق در قالب عمل سکس و شهوت پرستی تفسیر و معنا می شود ؛ و این خود نشان دهنده باطن شهوت ران و حیوانی این قبیل افراد است. اینجاست که جایگاه بی‌بدیل عرفان اسلامی باید برای جوامع انسانی معرفی و تبیین شود.