eitaa logo
عرفان های نوظهور
393 دنبال‌کننده
198 عکس
99 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شفادهی ادعای بزرگ یکی از مشترکات بسیاری از جنبش های نوپدید معنوی را باید ادعای آنها در -فیزیکی و روحی-دانست. تا جایی که برخی اساسا بر محور این ادعا شکل گرفته و خود را به عنوان جریان های معرفی می کنند. جریان هایی چون پرانیک هیلینگ، عرفان حلقه، اکنکار، ساهاجایوگا و سردمداران روان شناسی مثبت (کاترین پاندر،لوییز هی،وین دایر و...)از آن جمله اند. نکته قابل تامل در این جریان های مدعی تمرکز بر منیت و قدرت درون و به جای قدرت خداوند و اخذ شفا از طرقی چون و تکرار اصوات بی معنا(مانترا)است که عملا جانشینی برای عبادات و ذکر و توسل به درگاه حق می باشد. از طرفی،با عنایت به ذات شکاف زی فرق، هرچه دردها و خلاهای مادی و معنوی در جامعه بیشتر و عیان تر گردد، خطر بروز و ظهور جریان های مزبور نیز فزون تر می گردد. @n_erfanha
بخشش در مفهوم "بخشش" در معنویت‌های جدید فراوان تبلیغ می‌شود. این مفهوم در نوشته‌های " " فیلسوف آلمانی برجستگی خاصی دارد. در متون اسلامی، مفهوم بخشش در عرصه حیات جمعی و تعامل با افراد در اجتماع وارد شده و به معنای صرف نظر کردن از حق معنوی و مالی خود و یا سهیم کردن دیگران در امکانات شخصی است. اینگونه بخشش در متون دینی، در صورتی محسوب می‌شود که با قصد خیر رساندن به دیگران و کسب رضایت خدا انجام شده باشد. واژه بخشش در کلام ، به معنی چشم‌پوشی از داشته‌های خویش و شریک کردن دیگران در دارایی‌های خود نبوده بلکه به معنی چشم‌پوشی از نگرانی‌ها و گذشتن از خود است. به عبارت دیگر، بخشش در نظام اندیشه اکهارت، نه با سرگذشت دیگران پیوند می‌خورد نه با انگیزه ورود به عالم معنا و کسب فضیلت اخلاقی انجام می‌شود یعنی نه خدا در آن به چشم می‌خورد و نه رسالت اجتماعی در آن دیده می‌شود، نتیجه اینکه بخشش در اندیشه اکهارت واژه‌ای در مقابل کینه‌توزی یا خساست نیست بلکه در مقابل ندامت به کار می‌رود. بخششی که اکهارت به آن دعوت می‌کند، در حقیقت دعوت به بر وجدان اخلاقی است یعنی چراغی به نام عذاب وجدان که ممکن است سوسوی آن در نهایت آدمی را به خالقش پیوند دهد و راه بسته انسان مدرن را به عالم معنا باز کند. این در مکتب اکهارت، ضد ارزش است و مدفون کردن آن، ارزش معرفی می‌شود! اکهارت از دیگران می‌خواهد با بخشش، گله و شکایت را کنار بگذارند و انسان‌های قانع و سربه‌راهی باشند و اجازه دهند که تمدن غرب به کار خود ادامه دهد. به راستی که با انکار مشکلات روانی انسان مدرن آغاز می‌شود، شناختش از نیازهای روحی آدمی چه میزان درست خواهدبود؟ فهمش از ساحت‌های وجودی انسان چقدر قابل اعتماد خواهدبود؟ در نهایت راهکارهایی که برای درمان پیشنهاد می‌دهد، چه میزان واقع‌بینانه و کارآمد خواهندبود؟ @n_erfanha
بخشش در مفهوم "بخشش" در معنویت‌های جدید فراوان تبلیغ می‌شود. این مفهوم در نوشته‌های " " فیلسوف آلمانی برجستگی خاصی دارد. در متون اسلامی، مفهوم بخشش در عرصه حیات جمعی و تعامل با افراد در اجتماع وارد شده و به معنای صرف نظر کردن از حق معنوی و مالی خود و یا سهیم کردن دیگران در امکانات شخصی است. اینگونه بخشش در متون دینی، در صورتی محسوب می‌شود که با قصد خیر رساندن به دیگران و کسب رضایت خدا انجام شده باشد. واژه بخشش در کلام ، به معنی چشم‌پوشی از داشته‌های خویش و شریک کردن دیگران در دارایی‌های خود نبوده بلکه به معنی چشم‌پوشی از نگرانی‌ها و گذشتن از خود است. به عبارت دیگر، بخشش در نظام اندیشه اکهارت، نه با سرگذشت دیگران پیوند می‌خورد نه با انگیزه ورود به عالم معنا و کسب فضیلت اخلاقی انجام می‌شود یعنی نه خدا در آن به چشم می‌خورد و نه رسالت اجتماعی در آن دیده می‌شود، نتیجه اینکه بخشش در اندیشه اکهارت واژه‌ای در مقابل کینه‌توزی یا خساست نیست بلکه در مقابل ندامت به کار می‌رود. بخششی که اکهارت به آن دعوت می‌کند، در حقیقت دعوت به بر وجدان اخلاقی است یعنی چراغی به نام عذاب وجدان که ممکن است سوسوی آن در نهایت آدمی را به خالقش پیوند دهد و راه بسته انسان مدرن را به عالم معنا باز کند. این در مکتب اکهارت، ضد ارزش است و مدفون کردن آن، ارزش معرفی می‌شود! اکهارت از دیگران می‌خواهد با بخشش، گله و شکایت را کنار بگذارند و انسان‌های قانع و سربه‌راهی باشند و اجازه دهند که تمدن غرب به کار خود ادامه دهد. به راستی که با انکار مشکلات روانی انسان مدرن آغاز می‌شود، شناختش از نیازهای روحی آدمی چه میزان درست خواهدبود؟ فهمش از ساحت‌های وجودی انسان چقدر قابل اعتماد خواهدبود؟ در نهایت راهکارهایی که برای درمان پیشنهاد می‌دهد، چه میزان واقع‌بینانه و کارآمد خواهندبود؟ @n_erfanha