eitaa logo
عرفان های نوظهور
393 دنبال‌کننده
198 عکس
99 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برخی راهبان بودایی، وقتى زنده‌اند، خود را می‌کنند! ابتدا 3 سال فقط حبوبات میخورند تا بدنشان خالی از چربی شود و بعد با خوردن جوشانده سمی می‌نشینند تا بمیرند! @n_erfanha
« » نام شهری در مصر بود که ساکنان آن همگی اعضای بودند که به یک خدایگان شکل موسوم به «سوبِک» اعتقاد داشتند. آنها در شهر خود از یک تمساح اصطلاحاً موسوم به «سوچوس» نگهداری می کردند. اغلب، از سراسر شهر و نواحی اطراف آن، مردم دسته دسته برای زیارت جناب سوچوس می شدند و می گشتند! طبق شواهد تاریخی، تمساح مذکور به طلا و جواهر مزین بود و همواره تعدادی اطراف او به چشم می خورد. مردم اغلب به عنوان هدیه، برای سوچوس غذا می آوردند. در این مواقع، کاهنان دهان تمساح را به زور باز می کردند و غذاها را درون آن می چپاندند. جالب است که گاهاً به سوچوس بی نوا هم داده می شد. باز همانند قبل، یکی از کاهنان دهان تمساح را باز می کرد و کاهن دیگر نوشیدنی را درون حلق خزنده مقدس می ریخت. پس از مرگ سوچوس، تشییع جنازه ای در شأن یک برای او ترتیب داده می شد. پیکر تمساح ابتدا با پارچه های نفیس پوشانده شده و سپس عملیات انجام می پذیرفت؛ دست آخر نیز، جسد مومیایی شده در یک دخمه زیرزمینی نهاده می شد. نیاز به توضیح نیست که پس از انجام کلیه مراسم، یک تمساح دیگر به عنوان برگزیده می شد و تشریفات فوق الذکر دوباره از نو تکرار می گشت @n_erfanha
برخی راهبان بودایی، وقتى زنده‌اند، خود را می‌کنند! ابتدا 3 سال فقط حبوبات میخورند تا بدنشان خالی از چربی شود و بعد با خوردن جوشانده سمی می‌نشینند تا بمیرند! @n_erfanha
برخی راهبان بودایی، وقتى زنده‌اند، خود را می‌کنند! ابتدا 3 سال فقط حبوبات میخورند تا بدنشان خالی از چربی شود و بعد با خوردن جوشانده سمی می‌نشینند تا بمیرند! @n_erfanha
« » نام شهری در مصر بود که ساکنان آن همگی اعضای بودند که به یک خدایگان شکل موسوم به «سوبِک» اعتقاد داشتند. آنها در شهر خود از یک تمساح اصطلاحاً موسوم به «سوچوس» نگهداری می کردند. اغلب، از سراسر شهر و نواحی اطراف آن، مردم دسته دسته برای زیارت جناب سوچوس می شدند و می گشتند! طبق شواهد تاریخی، تمساح مذکور به طلا و جواهر مزین بود و همواره تعدادی اطراف او به چشم می خورد. مردم اغلب به عنوان هدیه، برای سوچوس غذا می آوردند. در این مواقع، کاهنان دهان تمساح را به زور باز می کردند و غذاها را درون آن می چپاندند. جالب است که گاهاً به سوچوس بی نوا هم داده می شد. باز همانند قبل، یکی از کاهنان دهان تمساح را باز می کرد و کاهن دیگر نوشیدنی را درون حلق خزنده مقدس می ریخت. پس از مرگ سوچوس، تشییع جنازه ای در شأن یک برای او ترتیب داده می شد. پیکر تمساح ابتدا با پارچه های نفیس پوشانده شده و سپس عملیات انجام می پذیرفت؛ دست آخر نیز، جسد مومیایی شده در یک دخمه زیرزمینی نهاده می شد. نیاز به توضیح نیست که پس از انجام کلیه مراسم، یک تمساح دیگر به عنوان برگزیده می شد و تشریفات فوق الذکر دوباره از نو تکرار می گشت @n_erfanha