eitaa logo
نشر ستاره ها
292 دنبال‌کننده
739 عکس
113 ویدیو
13 فایل
با این #ستاره_ها می‌توان راه را پیدا کرد. رهبر معظم انقلاب باشگاه مخاطبین انتشارات ستاره‌ها: @m_setareha ادمین: @seyedsajad35
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 | گفت‌وگو سعید تشکری با خبرگزاری مهر 📍در "وسنی" با یک مستند داستانی، رمانِ پرتره خودم را ارائه کردم   شخصیتِ سعیدِ رمان، خودِ من هستم و این بخش از تاریخ، دقیقا از زندگیِ خودِ من گرفته شده است. با شجاعت عرض می‌کنم تمامیِ این ماجراها بر خودِ من گذشته. اما بیاییم از دل این سوال به بحثِ جدی دیگری برسیم؛ انتشارات معزز ستاره‌ها از من درخواستی داشتند مبنی بر اینکه زندگی شفاهی خودم را در اختیارشان قرار بدهم تا آن را تبدیل به کتابِ شفاهی کنند. باید بگویم، مصرانه با ادبیاتِ شفاهی مشکل دارم. معتقدم ادبیات دوربین، صدا و مصاحبه‌گر نیست. ادبیات سوژه ها را به ابژه تبدیل می‌کند، و نامش را داستان می‌گذاریم. در این‌تبدیل ادبیات شفاهی (سوژه) توسط فردی دست‌چین می‌شود و نویسنده در مقام تدوین‌گر با جهان بینی خاص خود آنها را با چینشی هنرمندانه کنارِ هم می گذارد و از دلِ یک گزارش شفاهی به فانتاستیک روح افزا می‌رسیم. 🔗 گفت‌وگو کامل را در خبرگزاری مهر بخوانید. کانال | @n_setareha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 📍هر کار را دوبار انجام می‌دادم! انتشار به مناسبت اولین سالگرد زهرا رحیمی (همسر فداکار جانباز شهید سید محمد موسوی فرگی) که هم مرد خانه بود و هم زنِ خانه. کسی که هرکاری را دو بار انجام می‌داد. یک بار برای خودش و یک بار برای سید محمد. فردی که در کتاب بیشتر از آن که از خودش بگوید از محمد گفت. کسی که در راه همسر جانبازش، جانباز می‌شود و مثل او ویلچرنشین می‌شود و اسیر تخت. بعد از شهادت همسرش طاقت نمی‌آورد و به سوی او می‌شتابد. کانال | @n_setareha
🗳 به عشق شهدای مدافع حرم رأی می‌دهیم؛ کسانی که برای امنیت ناموس وطن تا آخرین قطره خون خود جنگیدند 🇮🇷 جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر بماند دیگر حرم‌ها می‌مانند 📗 با دیدن این عکس کل جلوی چشم‌مان آمد و چشم‌مان را پر اشک کرد کانال | @n_setareha
🔰 | 📍«چشم جنگ» نماد تلاش جهادی است! ✍ / فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان سینما قریب به ده سال پیش با دغدغه ثبت تاریخ شفاهی دفاع مقدس استان قراردادی را با بنیاد حفظ امضا کردم. شروع کردیم و مصاحبه‌ها را تحویل دادیم. بعدتر، بدون قرارداد، خودمان ادامه دادیم. در طی این ۹ سال به هر دری زدیم، مصاحبه اول چاپ نشد که نشد. شاید بی توجهی، اهمال، فراموشی و چیزهایی شبیه به این، مانع به نتیجه رسیدن کار میشد. داستانی که با اکثر نهادهای فرهنگی فشل داریم. خلا، نیرویی جهادی و آتش باختیار بود که کار را سامان دهد. دوستان نشر ستاره ها، با ارتباط با بنیاد حفظ، موافقت حاج اکبر نجاتی را گرفتند و با پیگیری مستمر، کتاب اول را در بهترین شکل و قواره منتشر کردند. حالا، کتاب "چشم جنگ" بیشتر از آنکه ثمره تلاش ما در ثبت تاریخ دیدبانی باشد، نمادی از تلاش جهادی، نگاه مسئولانه و حمایت‌های مدیران انقلابی‌ست. ______ نویسنده: قیمت: ۲۳۰۰۰تومان خرید (با ارسال رایگان) از: @forooshgah_sadat_pv (تلگرام) ۰۵۱۳۸۷۰۶۱۶۴ کانال | @n_setareha
📕 به‌زودی منتشر می‌شود. ارسلان شخصیت بی‌نظیری است. در اعتکافی خود خواسته به سر برده تا به وقت و درست در زمان مناسب بیرون بزند و انتقام هتک حرمت زنش را از یک مامور ساواک بگیرد. انقلاب در مشهد با سایر استان‌ها حال و هوای متفاوتی داشته. در "کافه داش آقا" صدای موسیقی را به خوبی می‌فهمید. این نوازش موسیقی به خاطر سبک خاص نگارش سعید تشکری در این کتاب است. نقد جدی و زیبای سلبریتی در زمانی که هنوز سلبریتی مد نبود و کسی به آن‌ها توجه نمی‌کرد! هنرمندان خنثی که هیچگاه در بزنگاه مناسب به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی ورود نمی‌کردند. گویا از دیرباز رسمشان همین بوده. خروس‌های بی‌محلی که همیشه طلبکار بوده‌اند. کافه داش آقا عشق‌های قدیمی و عشق اولی‌ها را همیشه زخمی و تازه نگه می‌دارد. استخوان لای زخم و نمک روی زخم. عجب حسی دارید وقتی کافه داش آقا را با دل وجان می‌خوانید. دقیقا همان لحظه است که اشک و لبخند جان شما را پر می‌کند. نقدها و واگویه‌های صریح و واقعی سعید تشکری از دوران پهلوی را در کافه داش آقا برای اولین بار در قالب و شخصیت‌های هنرمند می‌بینید. خیلی از ما احتیاج به یک داش آقای مشتی داریم. کسی که ما را نوازش و به موقع تشرباران کند. داد بزند سرمان و از نخوت درونی‌مان بکشد بیرون. مرشدی که حال وهوای دل‌های زنگار گرفته‌مان را عوض کند و در آن عشق بدمد. درست مثل بوی بارانی که در سنگ فرش خیابان ارگ بلند می‌شود. همان صدای سازدهنی پسرکی فقیر که از ترس مامور ساواک خودش را دختری زیبا در کافه داش آقا جا می‌زد و... 🌹تشکر از انتشارات سپیده‌باوران و آقا عابس قدسی 📚 @n_setateha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | صلوات خاصه امام رضا با صدای شهید علیرضا توسلی (فرمانده لشکر فاطمیون) 🌺 ولادت امام رضا مبارکمون باشه 📚 @n_setareha
نشر ستاره ها
🎥 | #ستاره_ها_تی_وی صلوات خاصه امام رضا با صدای شهید علیرضا توسلی (فرمانده لشکر فاطمیون) 🌺 ولادت ا
📝 📍امام رضا تو را نصیبم کرده! 📑 برشی از کتاب (روایت زندگی ام‌البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی -ابوحامد-) در حرم، حالت تضرّع و استغاثه‏اش اشکم را درآورد. می‏دیدم که در وجود این مرد، چقدر آشوب و دل‏نگرانی است. کاش چیزی به نام پول اختراع نمی‏شد، تا این قدر خوشی‏ها کوتاه نبود و عمر شادی‏ها و خنده‏ها را این قدر گذرا نمی‏کرد. بهترین نماز عمرم را همان جا پشت علیرضا خواندم. وسط این غوغا و گیر و باری که درست شده بود، احساس غرور می‏کردم. قدم‏هایم محکم‏تر شده بود. به علیرضا گفتم: «کنار تو انگار دارم روی ابرها قدم می‏زنم». خندید و سری تکان داد و گفت: «ان‏شاءالله که بتوانم همیشه مراقبت باشم و به من تکیه کنی!» کنار ضریح دعا خواندم و بهخاطر وجود علیرضا از خدا تشکر کردم. وقتی به محل قرار رسیدم من زودتر گفتم: «زیارت قبول». یک ساعت، همۀ زمانی بود که رفتیم و زیارت کردیم و برگشتیم! از ترس این که دیرتر از پدرم به خانه برنگردیم! اما دست بر قضا پدرم دروازه را باز کرد. هر دومان جا خوردیم. من بیشتر شرم شدم. پدرم بهسردی دست علیرضا را که به سمتش دراز شده بود فشرد. وقتی داخل اتاق بی‏بی نشسته بودیم، باز هم برایم از توکل گفت و همراهی و همدلی خودمان. بعد گفت: «از امام رضا تشکر کردم که تو را نصیب من کرده. بقیۀ راه دیگر چیزی نیست. درست می‌شود. زندگی بالا و پایین، زیاد دارد. اشتباه من بود که حاجی را ناراحت کردم. کم‏کم از دلش درمی‌آورم!» بعد از یک هفته پدرم به علیرضا گفت: «دوست ندارم هر وقت می‌آیم خانه، تو اینجا باشی! برو خانۀ فامیلتان!» علیرضا هم به‌نرمی گفت: «من در مشهد جایی ندارم حاجی! یا باید بروم هتل یا بروم افغانستان. منزل دوستانم که نمی‌روم، چون هم برای شما زشت است هم برای من. حتماً با خودشان می‌گویند الان که زن داری چرا نمیروی خانۀ خُسورخِیل‌ات(1) ؟!» 1. پدرزنت. خسور به معنای پدرزن و خسورخیل به معنای طایفۀ پدرزن است. کانال | @n_setareha
📝 | تقدیرنامه و هدیه‌ای ناقابل به پاس زحمات همه کسانی که هم‌پای ستاره‌ها ماندند فرهیخته جان  الحمدالله که میآیی هم پای ِستاره‌ها چشم دوخته‌ایم که با شما غبار برداریم از خاطره کوچه‌ها، رمَل‌ها، سنگرها، خانه‌ها و هرآنچه می‌توان ادبیات ِشهادت و شهید و صبر جمیل نامید. در این آستانِ پاسبان ملائک، روضه منوّره امام هشتم (علیه‌السلام)، خادمی‌تان را می‌کنیم.  ما با همیم تا متصل شویم به بوی ِعطرِ مُحرم‌ها، حُرهای روزگار، زنان و مردان، خواهرانه‌ها و مادرانه‌ها، همان‌ها که از صبر، واژه نو بودن را با حضور شما ستاره‌باران کردند. ‌بمانید کنارمان.  می‌مانیم کنار شهدا تا ثبت کنیم هرچه باید بماند. و ما، با شما هم‌پیمان شهداییم انتشارات ستاره‌ها 📚 @n_setareha
نشر ستاره ها
📝 | #یادداشت_ستاره_ها تقدیرنامه و هدیه‌ای ناقابل به پاس زحمات همه کسانی که هم‌پای ستاره‌ها ماندند
✍نویسندگان: سعید تشکری، داود امیریان، سید علیرضا مهرداد، حمیدرضا صدوقی، مریم قربان‌زاده، نسرین پرک، سعیده زراعتکار، محبوبه سادات رضوی‌نیا، بتول پادام، گلستان جعفریان، سیدرضا قزوینی غرابی، نسرین رجب‌زاده، محمدرضا یزدیان، یاسر محمدی‌نژاد، محمدمهدی خالقی، حسین فتاحی، سیدعلیرضا میری، رویا حسینی، طیبه مزینانی، زهرا فرخی، زهرا احسن مقدم، بهاره قانع‌نیا، مهری غلامپور، محمد هژبری، محمد خسروی راد، شهرام شفیعی، ایرج سعادتمند، مجید جعفرآبادی، قاسم رفیعا، سید یدالله ناصرالدینی، خدیجه بازون، محمد هاشمی، عباس مهدوی‌خواه، امیر سعادتی، حجت احمدی‌زر، علی دست‌پروری و... 💬 راوی‌ها: علی پیراسته، علیرضا دلبریان، احمد سعادتمند، سردار شاملو، سردار باقرزاده، محسن عرفانیان، طیب بقایی مقدم، سید رضا طباطبایی، جواد نظام‌پور، فرید محمدی مقدم، زینب عارفی، محمود رعیت‌نژاد، (مرحوم) زهرا رحیمی، (مرحوم)فاطمه دهقانی، مرضیه بلدیه، ام‌البنین حسینی، خانم جرجانی، خانم احمدیان، طوبی زرندی، عباس پورعلی و... 🖋گرافیست‌ها: سید محمدرضا میری، محمد روح‌الامین، حمید فخار، حامد امامی، حسین براتی، حمید اقدسی،‌ مصطفی معمی‌وند، حمید قربان‌پور، مصطفی نادری‌پور، احسان جعفرپیشه، مسعود حقدوست، علیرضا ظفر، مرجان جلالی، مهدی شاد، محمود بازدار، فاطمه شیدمودب، رضا نبی‌زاده و... 🎨گروه‌های هنری و رسانه‌ای: دفتر سینمایی عصر، شمسه فیلم، مرکز رسانه کرار، نهضت پوستر انقلاب، گروه یاقوت، انجمن ادبی خط، گروه فرامهام، کارگاه نشر سپیده‌باوران و... 🏦پخش و کتابفروش‌ها: حجت جوان، رسول ترکانلو، رضا فضایلی، علی شاملو، احمد غلامرضاپور‌، بهروز دلاور، عابس قدسی، رجب زاده، محسن حمزه بیگی، فروشگاه‌های پاتوق کتاب(مصطفی طباطبایی، احمد نعمتی، محمدی‌نیا، مجاور و...)، فروشگاه‌های به‌نشر و... 📏کمک‌ها و راهنمایی‌های: مرتضی سرهنگی، احمد دهقان، گلعلی بابایی، مهدی خویشاوندی، ماشاءالله آخوندی، علی محمد مؤدب، سید بشیر حسینی، هادی حاجتمند، محمدرضا زائری، وحید یامین‌پور، فضه سادات حسینی، زینب بیات، محمد حقی، حسین سعیدی، محمد حسین‌زاده، میثم مرادی، مصطفی فارویی، حامد احمدی، زهیر مجاهد، جواد خیری(مدیر چاپ دقت)، حسن باخرد (انجمن راویان فتح)، خانم حسینی (اداره کل ارشاد اسلامی)، مهدی حیدری(مؤسسه پیام آزادگان) حامد سورانی(مجتمع دانشجویی امام رضا) و... 💢اگر کسی اسمش از قلم افتاده عذرخواهی می‌کنیم ازش. خلاصه دم همه افرادی که هم‌پای ستاره‌ها ماندند داغِ داغ... کانال | @n_setareha
📣 | گفت‌وگوی با خبرگزاری ایسنا در خصوص کتاب «کافه داش آقا» 📍معرفی قهرمانان هنر مردمی در سفر به کافه‌های دهه ۵۰ مشهد سینما آسیا که هفته پیش ویران شد سینمای پرمخاطب دارای ۷۰۰ صندلی بوده و سینماهای استقلال، هما و ملی ایران دارای سالن‌های مخصوص تابستان و زمستان بودند و تئاتر ملی مشهد در آن‌ها اجرا می‌شده که از آن‌ها چیزی باقی نمانده است و نام افراد نام‌آوری مانند اصغر قفقازی و میرخدیوی به عنوان قهرمان در هیچ رمانی وجود ندارد، اما من سعی داشته‌ام که در کافه داش آقا قهرمانان هنر مردمی در دهه ۵۰ مشهد را به مخاطب معرفی کنم. 📕به زودی منتشر می‌شود 🔗گفت‌وگوی کامل را در خبرگزاری ایسنا بخوانید. کانال | @n_setareha
🔰 | 📍وسنی لذت غرقه شدن در عشق است ✍ / نویسنده و منتقد ادبی وسنی لذت غرقه شدن در عشق است. لذت بازگشت به دوران پاک کودکی. کودکی پاک و ناب در پرواز کبوترهای حرم آن وقت که هنوز پنجره فولاد، ‌پنجره فولاد بود و جام چهل کلید سقاخانه شفا می‌داد و تو در خلوت و تنهایی شریکی داشتی که ضامن غریبان بود. به وقتی که جبار می‌تاخت و تو در آرزوی عشق، آزادی، ایمان و آبی آسمان پرواز می‌کردی. وسنی حکایت عشق است در روزگاری که همه پی خود می‌گردند و عشق غایب است. پ ن: یادداشت کامل را در تصاویر بخوانید کانال | @n_setareha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 📍خدمت‌ها و خیانت‌ها در کتاب "در محضر کلنل" در محضر کلنل روایتی است که از دهه سی در مشهد قدیم آغاز می‌شود و در دهه پنجاه در آمریکا ادامه پیدا می‌کند و در اواخر دهه نود در مشهد به پایان می‌رسد. این روایت در بردارنده خاطراتی است که از خدمت‌ها و خیانت‌ها به وطن می‌گوید. در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: «یک مشهدی اصیل، آرام ولی ماجراجو؛ به اصالت خودتان افتخار می‌کنید وقتی این کتاب را مطالعه می‌کنید. به ایرانی‌بودنتان افتخار می‌کنید که یک دانشجوی رتبه ممتاز خلبانی در آمریکا را می‌بینید و با او همسفر خاطراتش می‌شوید.» 🌺با تشکر از کتاب‌فروشی طرفه 📕 ✍ نویسنده: 💢 قیمت: ۲۵۰۰۰ تومان خرید از: ۰۹۲۱۳۷۸۰۷۳۹ ایدی @setarehashop (تلگرام، بله، ایتا) کانال | @n_setareha