eitaa logo
نشر ستاره ها
337 دنبال‌کننده
805 عکس
128 ویدیو
13 فایل
با این #ستاره_ها می‌توان راه را پیدا کرد. رهبر معظم انقلاب باشگاه مخاطبین انتشارات ستاره‌ها: @m_setareha ادمین: @seyedsajad35
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺اداره کل کتابخانه‌های عمومی خراسان رضوی برگزار می‌کند: خوانش و معرفی کتاب #شهربانو با حضور نویسنده اثر خانم مریم قربان زاده ⏰ شنبه ۶مهر١٣٩٨ ساعت ٩الی١١ 📌 مشهد، بلوار هفت‌تیر، میدان هشتم شهریور، کتابخانه مرکزی امام خمینی، طبقه اول، سالن جلسات کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
🔺 استوری در مورد کتاب 🔹رمانی خواندنی درباره حماسه آدم‌هایی که به چشم نمی‌آیند 🔹رمانی خواندنی و صمیمی درباره مادری 🔹رمانی که زیارتنامه اربعین من شد کانال | @n_setareha
🔺 «شهربانو» حماسه آدم‌های معمولی نظر #علی_محمد_مودب در مورد کتاب #شهربانو را در قدس آنلاین بخوانید👇 http://qudsonline.ir/news/675630/ کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
📌 رمان مادرهاست! روایتی خاص از درد و رنج پنهانی که در وجود مادران شهدا نهفته است اما در تمام روزها و سال‌های فراق جگرگوشه‌شان از آن دم نزده‌اند. آنچه شهربانو را از دیگر آثار نگارش یافته در این حوزه متمایز می‌کند، دقت نویسنده در بیان تک تک خاطراتی است که یک مادر شهید از فرزند برومند خود به یاد می‌آورد.(فیلم معرفی کتاب توسط نویسنده را در همین پست ببینید.) شهربانو؛ مادر ابراهیم، جوان رعنایی است که در جبهه به جانبازی می‌رسد و پس از آن ۱۲ سال پیش چشمان مادر ذره ذره آب می‌شود تا به درجه رفیع شهادت نایل می‌آید. او خاطراتش را خیلی خودمانی برای شما مرور کرده و لحظه به لحظه با داستان شنیدنی زندگی‌اش همراه‌تان می‌سازد. کانال | @n_setareha
📚 #شهربانو در پرفروش‌های بزرگسال و عمومی فروشگاه‌های به‌نشر-آذرماه١٣٩٨ @n_setareha
نشر ستاره ها
📝 عصرانه‌ی هشتاد و ششم همراه با تجربه‌های خانم #مریم_قربان_زاده (نویسنده کتاب‌های شهربانو، بچه‌های ر
📌برای باید ایستاد و سخن گفت سعید تشکری از نویسندگان مطرح کشور در هشتاد و ششمین «عصرانه داستان‌نویسان رضوی» در ستایش رمان «شهربانو» اظهار داشت: این اثر چنان در قلب و ذهن من نشسته که برای «شهربانو» می‌توان ایستاد و سخن گفت. 🔗 گزارش کامل عصرانه را در روزنامه قدس بخوانید. https://b2n.ir/295737 کانال | @n_setareha
🎁 ...با اهدای کتاب از پزشکان و پرستاران تشکر کنیم... این روزها به بهانه کرونا بحث کتاب و کتاب‌خوانی حسابی داغ است و ناشران و کتابفروشان طرح های مختلف و جذابی برگزار کردند و می‌کنند. الحق و الانصاف که به همه این زحمتکشان به نوبه خودمان خداقوت و خسته نباشید می‌گوییم چرا که این کار خوب به کاهش استرس ناشی از شنیدن اخبار بد در مورد این ویروس منحوس کمک می‌کند. دلیل این ادعا مصاحبه‌ای است که نشریه ساوت چاینا مورنینگ پست با کریس رایان انجام داده‌است. وی کتاب درمانی را روشی برای کمک به مردم می‌داند و اعتقاد دارد مطالعه به‌عنوان راه فراری در زمان بحران است که باعث می‌شود کمتر احساس تنهایی کنید و بر شرایط فعلی تان نوری می‌افکند. در این راستا ما هم چند کتاب با موضوع پرستاران و پزشکان پیشنهاد می‌کنیم تا با خواندنشان حال دلتان خوب شود. ١. بسته #روپوش_های_سفید به قلم مریم قربان زاده ٢. #در_حسرت_یک_آغوش به قلم سعیده زراعتکار ٣. #شهربانو به قلم مریم قربان زاده یک پیشنهاد دیگه هم داریم و اون اینه که این کتاب‌ها رو تهیه کنید و به این قشر زحمتکش هدیه بدهید. بالای ٢٠ عدد خواستید با ما ارتباط بگیرید تا به فروشگاه‌ها معرفیتون کنیم و تخفیف خوب بگیرید. در ضمن برای اینکه پيشنهاددهنده بی‌عمل نباشیم خودمون هم در حد وسعمون به پزشکان اهدا کردیم و می‌کنیم. #شگفتانه٣ کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
#کتاب_الکترونیک #عیدی_کتاب 📚 #شهربانو را در داغ‌ترین های طاقچه با ۵٠درصد تخفیف بخرید و بخونید و کیف کنید. @n_setareha
📌مدافعان سلامت جای پای ستاره‌ها نشر ستاره‌ها تعدادی از کتاب‌های ستاره‌های مشهدی[١] را همراه با نبات حضرتی به پرستاران و پزشکانی که قدم در جای پای ستاره‌ها گذاشته‌اند تقدیم کرد. برای تقدیر و تشکر از مدافعان سلامت با همرزمان و فرزندان همان ستاره‌ها[٢] پا به میدان گذاشتیم. در ابتدا با هماهنگی خوب روابط عمومی بیمارستان با رئیس پرستاران بخش بیماران کرونایی گپی زدیم. ایشان از محبت‌های مردم بسیار تشکر کردند و از این‌که دیدگاه مردم نسبت به جامعه پزشکی و پرستاری تغییر کرده بسیار خوشحال بودند. در قبال خدماتی که انجام می‌دادند هیچ انتظاری نداشتند و با تواضع و فروتنی همه‌اش را وظیفه خود می‌دانستند. همچنين خاطر نشان کردند: «اوایل بیماری کرونا بود که به این بخش منتقل شدم. خیلی‌ها بهم می‌گفتند عجب آدم بدشانسی هستی. ولی به‌نظر خودم خیلی خدا من را دوست داشته که قسمتم کرده در اینجا خدمت کنم. اين‌جا خیلی چیزها در کنار همکارهایم یاد گرفتم و دیدگاه‌هایم نسبت به خیلی چیزها عوض شد.» سپس به سراغ همکاران ایشان در اتاق‌های فرماندهی که پشت صحنه مبارزه با کرونا حساب میشد رفتیم و هدایا را باعشق تقدیم کردیم. در نهایت فقط به چند نفرمان اجازه دادند به بخش بستری بیماران کرونایی برویم و از نزدیک به آن‌ها خداقوت بگوییم و تشکر کنیم. هنگام خداحافظی فرزند شهید بابارستمی از مدیر روابط عمومی بیمارستان خواستند رایزنی کنند تا بتوانند به صورت داوطلبانه بیایند و کارهای خدماتی انجام بدهند. ایشان پاسخ دادند: «شاید باورتون نشه ما این‌جا مشکل ازدیاد نیرو داریم. پرستارهای بخش‌های دیگه هم میان و شیفت‌های استراحتشون رو این‌جا خدمت می‌کنند. تا الان هم الحمدالله هیچ نیرویی نداشتیم که به علت ترس یا خستگی یا هرچیز دیگه‌ای خواسته باشه مرخصی بگیره یا استعفا بده.» ١. : پرستاری ٣۴ساله‌ی خانم زهرا رحیمی از همسر جانبازِ قطع نخاعی اش : گوشه‌ای از ٢٠سال از زندگی مادر ٨٠ساله شهیدی که پرستار فرزندش شد. مجموعه : خاطراتی از دانشجویان شهید دانشگاه علوم پزشکی ٢. حسن بابارستمی، مرتضی نظرنژاد فرزندانِ شهیدان بابارستمی و نظرنژاد (بابانظر) و حمید صدوقی (رزمنده دفاع مقدس و همرزم شهید کاوه و نویسنده کتاب حماسه کاوه) https://www.instagram.com/p/B-h7VnFJrYf/?igshid=52m8pkr3fkln کانال | @n_setareha
📌دوازده سال زندگی با چشمان فرزند! ✍ (اسم ایدی اینستاگرام) شهربانو داستان زندگی یک مادر است. مادری که از فرزندش می‌گوید فرزندی که مانند همه پسر بچه‌ها شیطنت‌های خودش را دارد. مانند همه برادرها گاهی با خواهر و برادرش دعوا می‌کند مثل خیلی از پسر بچه‌ها به دوچرخه‌اش حساس است و به خاطرش چه دعواهایی که نمی‌کند! کفتر هم نگه می‌دارد، عاشق صدای بال زدنشان است. شاید باورتان نشه ولی در شانزده سالگی همسر آینده‌اش را هم انتخاب کرده! ولی همین پسر بچه وقتی می‌فهمد همسايه‌ها شاکی از رفت آمدش به پشت بام هستن، ناموس شان اذیت می‌شود کل کفترها را جمع می‌کند و به حیاط می‌برد. همین پسر وقتی می‌فهمد خانواده‌ای جنگ‌زده همسایه‌شان شده که نان هم برای خوردن ندارند، خودش مرد خانه‌شان می‌شود! پسری که خاص نبود قدیس نبود، فقط در هفده سالگی غیرتش اجازه نمی‌دهد عده‌ای در خاک جبهه به خاک خون کشیده شوند و او راحت بخوابد! او می‌رود نه که برود و برنگردد، برمی‌گردد ولی فقط با چشمانش! کتاب خیلی ساده و صمیمی خاطره‌های مادری را روایت می‌کند که دوازده سال با چشمان فرزندش زندگی کرد. متفاوت از همه کتاب‌های خاطره‌ی رزمندگانی بود که تا حالا خواندم. هم شهیدش متفاوت بود هم روایتش از شهید! احساسات مادرانه، صداقت و سادگی کتاب را دوست داشتم. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://www.instagram.com/p/B_F1U-XAizy/?igshid=o3d13btjvy16 کانال | @n_setareha