eitaa logo
نبأ
150 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
19 فایل
امام خامنه ای :هر کس که در راه روشنگریِ فکر مردم تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آن‌جا که در مقابله با دشمن است، تلاشش «جهاد» نامیده می‌شود نبا محفلی برای تحلیل و اتفاقات روز جامعه ومعرفی کانالهای مفید است ادمین - @haghighatju
مشاهده در ایتا
دانلود
کیمیای کلمه، زبیر پسرعوّام از علی پنج سال بزرگتر بودم. هر دوی ما در نوجوانی اسلام آورده بودیم. با پیامبر و علی خویشاوند بودم. مادرم صفیه عمه محمد بود و پدرم عوّام، برادر خدیجه همسر پیامبر. من پیش از پیامبر با اسماء خواهر عایشه و دختر ابو بکر ازدواج کرده بودم. پسرم عبدالله اولین پسری بود از مهاجران که در مدینه متولد شد، در تمام جنگ ها در کنار پیامبر بودم. حتی در جنگ تبوک که علی به عنوان جانشین پیامبر در مدینه مانده بود، من در جنگ شرکت کردم. دعای پیامبر در باره من و شمشیرم برکت زا و شور آفرین و شوق انگیز بود. بر تمام تنم نشانه های ماندگاری از جبهه و جهاد بود. گویی هیج نقطه ای از شانه ها و سینه و پس و پشتم بی نشان زخمی عمیق از نیزه ای، خنجری و یا شمشیری نبود. پیامبر مرا دوست داشت. آن روز را هیچگاه از یاد نمی برم. پانزده سالم بود. شنیدم، مشرکان مکه می خواهند به محمد آزار برسانند. نگران و بی تاب شمشیرم را برداشتم. با شمشیر برهنه و آخته به سوی پیامبر رفتم. پیامبر با لبخند و شگفتی پرسید: زبیر شمشیر کشیده ای!؟ گفتم شنیدم مشرکان می خواهند آزارت دهند، با خودم گفتم بیایم و از شما دفاع کنم. پیامبر لبخند زد و برای من و شمشیرم دعا کرد. گفتند شمشیر من نخستین شمشیری بود که در راه اسلام و دفاع از پیامبر آخته شده بود. پیش محمد، پسر دایی ام نشسته بودیم. می دانستم علی را دوست دارد. علی آمد! گفتم: ببینید این پسر ابو طالب با چه تبختری مثل طاووس می خرامد! محمد لبخند زد و گفت: در او تبختری و غروری نیست. اما تو بر او تیغ می کشی، با او خواهی جنگید. بر او ستم روا می داری! نمی دانم چه اتفاقی افتاد که بر علی شوریدم. من که با او بیعت کرده بودم. بیش از همه پسرم عبدالله، شعله تقابل با علی را می افروخت. عایشه ام المومنین هم می گفت ما بایست انتقام خون عثمان را بگیریم. علی باید قاتلان عثمان را به ما تحویل دهد. طلحه هم با آن ها همداستان بود. انگار سیلابی به حرکت در آمد و مرا با خود برد. دو سپاه در برابر هم صف زده بودیم. صدای علی را شنیدم. مرا صدا می زد. عایشه زیر لب گفت: آه بر خواهرم اسماء! گمان می کرد علی مبارز می طلبد و مرا می خواند. بدیهی بود، کسی را که علی به جنگ فرابخواند، طومار زندگی اش پیچیده خواهد شد. با لباس رزم از خیمه بیرون آمدم. علی لباسی معمولی بر تن داشت. نه شمشیری و نه لباس رزم. بر اسب پیامبر نشسته بود. اسب را هم زین نکرده بود. دلم لرزید! علی عمامه زردرنگی بر سر پیچیده بود. همان عمامه بود که در جنگ بدر بر سر داشت. عمامه من هم زردرنگ بود. من فرمانده جناح راست سپاه محمد بود، مقداد فرمانده جناح چپ و علی فرمانده میانه میدان، چرا چنین شد!؟ سلام کرد. صدایی آرام و مهربان و همراه با حسرت و افسوس. گرم مرا در آغوش گرفت. بر سینه فشرد. اسب های ما هم گویی دیده بوسی می کردند. پیشانی شان را بر هم می سائیدند. گردن هایشان مماس بر یکدیگر بود. علی پرسید. - زبیر! چرا ما بایست در برابر هم بایستیم؟ چرا قصد خون مرا داری؟ داستان تو همانند داستان آن زنی نیست که قرآن روایت می کند؛ رشته های بافته خود را پنبه می کرد و یا آنانی که از سوگند ابزار فریب ساخته بودند. وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ تو خون مرا مباح می شمری؟ سخنان پیامبر را از یاد برده ای؟ به علی گفتم، اکنون که سخن پیامبر را به یادم آوردی، به خدا سوگند هیچگاه با تو نبرد نمی کنم و قصد خونت را ندارم. از جنگ کناره می گیرم. چهره علی باز شد. انگار افتاب از مشرق پیشانی او تابید. با مهر در چشمانم نگریست. نگاهش را به افق دور دست برگرداند. به اسمان نگریست و گفت: اَلّلهُمَّ فَاشْهَدْ! خدایا شاهد باش!وقتی علی با من سخن می گفت، در چهره اش آرامش و محبت و حسرت جمع شده بود. نهیبی در سینه ام پیچیده بود، این چه کاری بود که کردی؟ به علی گفتم اگر سخن پیامبر را زودتر به یادم می آوردی، اکنون، اینجا نبودم. عمامه زردرنگ علی مرا به یاد غزوه بدر انداخت. دیدم پیامبر با دست خود عمامه زردرنگ علی را می بست. عمامه را که بست. هر دو دستش را در دو سوی گونه های علی قرار داد. خم شد و پیشانی علی را بوسید و برایش دعا کرد. علی گفت: زبیر تو از ما بودی، از خاندان عبدالمطلب، پسرت تو را از ما گرفت! در ذهنم گذشت اگر مادرم صفیه زنده بود، نمی گذاشت به روی علی تیغ بکشم. وقتی علی در جنگ خندق به نبرد عمرو بن عبد ودّ رفت. مادرم هر دو دست را به دعا به سوی آسمان دراز کرده بود و اشک می ریخت و نام علی را زمزمه می کرد. در احد هم مادرم به زخمی های جنگ می رسید. همیشه نگاهش به سوی علی بود. همیشه می گفت:الّلهمَّ رَبّنا، خدایا، پروردگارا، علی را نگهدار!
عمار شاهد گفتگوی علی با من بود. علی گفت: زبیر بر گرد، میدان جنگ را رها کن! گفتم: چگونه می توانم باز گردم. مرا ملامت می کنند و ننگ می شمرند که میدان را رها کرده ام. علی در چشمانم نگاه کرد و گفت: زبیر اگر هم ترک میدان را موجب عار و ننگ برایت محسوب کردند، دندان بر جگر بگزار، بازگرد و گرنه شاهد هم عار خواهی بود و هم نار! این شعر در ذهنم گذشت. بر زبانم جاری شد: اخترتُ عاراً على نارٍ مُؤجَجَّةٌ ما إن يَقومَ لها خَلقٌ من الطين نادى علي بأمر لَستُ أجْهَلَهُ عارٌ لَعَمْرُكَ في الدنيا وفي الدين علی گفته بود، زبیر تو در میان عار و نار قرار گرفته ای، نار را انتخاب نکن! در خیالم آتش فروزان دوزخ زبانه می کشید و من در میان آتش مثل آدمکی از گِل نرم برشته می شدم و فرو می ریختم. قلبم تکان خورد و سینه ام تنگ شد. نگاهم با نگاه پر صلابت و ملامت عمار تلاقی کرد.اگر عمّار در این جنگ کشته شود؟ سخن پیامبر را به یاد آوردم که گفت: عمّار را گروهی سرکش و شورشی خواهند کشت. من در جبهه ای قرار داشتم که به استناد سخن پیامبر دو مشخصه داشت، ظلم و بَغی. علی آرام نگاه می کرد. سنگینی زره و اسلحه ، باری بر روحم شده بود. علی سبک بار بود، پیراهنی سپید که با نسیم تکان می خورد. بی زره و شمشیر! سری تکان دادم و به سپاه جمل باز گشتم. با خود گفتم من سوگند یاد کردم که بر علی تیغ نخواهم کشید و میدان را ترک می کنم. اگر ترک میدان را ننگ می دانند. این ننگ را بر آتش دوزخ ، ترجیح می دهم. طلحه سه گامی آن سو تر پشت سرم ایستاده بود. برگشتیم. عایشه امّ المومنین و عبدالله پسرم و طلحه دوره ام کردند. سر هایشان را نزدیک آورده بودند. نفسم تنگی میکرد. عبدالله پسرم با پرخاش و خشونت گفت: از شمشیر علی ترسیدی! تو توان مقابله با شمشیر او و سپاه او را نداری. گفتم: پسر عزیزم! علی مطلبی از پیامبر را به یاد من آورد که از یاد برده بودم. گفت نه! تو ترسیدی. فردا چگونه در چشم مردم مدینه نگاه خواهی کرد. همه خواهند گفت تو فرد زبون و هراس زده ای هستی. عایشه ام المومنین هم با زبانی ملایم همین حرف را زد. پیراهنم را از جلو سینه و شانه راستم کنار زدم. ببینید. این زخم ها در بدر و احد و خندق و تبوک شما را بس نیست تا در داوری شتاب نکنید. تمام تنم انگار بوستانی ست که از آن در هر سو زخم تیر و تیغ و خنجر روئیده است. من سوگند یاد کرده ام که با علی نخواهم جنگید. در این جنگ بصیرتی وجود ندارد.عبدالله پسرم گفت: این هم بهانه ای است و سرپوشی بر هراس تو از شمشیر بلند و تیز علی! بصیرت تو در واقع فرار از مرگ است، می دانی که در سایه شمشیر علی مرگ تو رقم خورده است. اگر واقعا از مرگ نمی هراسی، می توانی برای شکستن سوگندت کفاّره بدهی! طلحه با زهرخند گفت: زبیر علی تو را جادو کرده است. خرد و بصیرتت کجاست!؟ گفتم، تو و من علی را سال هاست می شناسیم. ما در برابر خرد او ، بصیرت او، افق بلند نگاه او و صلابت ایمان او، پای بندیش به میراث پیامبر، شکست خورده ایم. طلحه به یاد می آوری در فتح مکه پیامبر پرچم جناح راست سپاه را به من سپرده بود. یادت هست با صدای بلند این سرود را سرودم و در میدان فریاد زدم:
الّا اَقُومُ الدهرِ فی الکَیُّول اَضْرِبُ بسَیفِ الله و الرسول من هیچگاه در تمام جنگ هایی که در سپاه پیامبر و در رکاب او جنگیدم عافیت طلب نبودم. در صف نخست و میدان دار و پرچمدار بودم. طلحه در بدر تو کجا بودی!؟ تو حتی در صف آخر نبرد هم نبودی، دنبال تجارت به شام رفته بودی و من با شمشیرم غبار غم را از چهره پیامبر می زدودم. آن چه تو بصیرت می خوانی، چیزی جز عصبیت جاهلی و منفعت طلبی نیست. عایشه ام المومنین گفت: « زبیر سخن بسیار است. اما واقعیت این است که تو از علی می هراسی. البته منهم دلنگران خواهرم اسماء هستم!» دیگر از این طعنه ها و کنایه ها به جان آمدم، قلبم بر سینه ام می توفید. تحمل و توان این همه تلخی و خواری را نداشتم. گفتم بنده ام سرجس را به عنوان کفاره آزاد می کنم. به جناح راست سپاه علی یورش بردم. شنیدم که علی به یارانش گفت، در برابرم کوچه بدهند و با من در گیر نشوند. گفت زبیر را سر خشم آورده اند. علی با صدایی اندوهبار گفت: ما عَدا مِمّا بَدا!. خسته و دلزده از جنگی بیهوده کناره گرفتم. شمشیرم را بر خاک انداختم. زره از تن بیرون آوردم، به کناری انداختم. با حسرت غبار عمامه زردرنگم را تکانیدم. چند نفری خواستند همراهم بیایند. گفتم، بروید تنها می روم. از سپاه کناره گرفتم. می خواستم با ان یورش آخر به سپاه علی پاسخی به کنایه ها و طعنه ها و خوار داشت عایشه و طلحه و عبدالله بدهم. چه سود!؟ به سمت وادی السباع رفتم. اسبم خسته بود و آرام می رفت. در وادی السباع در کنار بیشه ای با درختانی نیم پژمرده، توقف کردم. به نماز ایستادم. ناگاه ضربتی سهمگین بر گردنم فرود آمد. فقط برندگی و تیزی و سوز و فوران خون را حس کردم و بر خاک افتادم. آخرین تصویر در ذهنم سخن پیامبر و تبسم او و سخن علی و برق نگاه محزونش بود. نسیم بال عمامه زرد رنگش را تکان می داد. گفت: زبیر بین عار در این جهان و عار و نار در آن جهان انتخاب کن! عمامه زردرنگم غرق خون شده بود. Ita@nabaaa
آقای محمد شفيعي‌، اهل هفتگل خوزستان، در آي‌ سي‌ يو بیمارستان امام خمینی، دچار ايست‌ قلبي‌ می شود، بعد از آنکه عمليات‌ احياءقلبي‌- ريوي روی او جواب نمی دهد،‌ او را فوت‌ شده‌ اعلام‌ کرده و تمام‌ دستگاه‌ها را از او قطع‌ می کنند. اما‌ بعد ازگذشتن‌ چهل و پنج دقیقه وقتی‌ خانم‌ دكتر صداقت،‌ براي‌ امضا كردن‌ جواز دفن‌ به‌ آن‌ جا می آید درعين‌ ناباوري‌، ضربان‌ بسيار ضعیف قلبش‌ را حس‌ می کند، به‌ سرعت‌ سي‌ پي‌ آر را مجدداً انجام می دهند و جسد پس‌ از چهل و پنج دقيقه‌ زنده‌ می شود. محمد شفیعی در این باره می گوید: احساس‌ خستگي‌ مفرط مي‌كردم‌، اما مدت‌ زيادي‌ طول‌ نكشيد که تبديل‌ به‌ يك‌ حس‌ عميق‌ لذت‌ بخش‌ شد‌، يك‌ خوشي‌ بسيار دلپذير، در هوا به پرواز در آمدم و دراتاق‌، پرستاران‌ را ديدم‌ كه‌ روي‌ كسي‌ خم‌ شده‌اند و در حال‌ ماساژ قلبي هستند. اول‌ متوجه‌ نشدم‌ او كيست‌ ولي‌ بعد كه‌ چهره‌ او را ديدم‌ به‌ شدت‌ جاخوردم‌، خودم‌ بود. زمان‌ برايم‌ صفر شده‌ بود. انگار همه‌ جا حضور داشتم‌ در همان‌ لحظه‌، لحظه‌ تولدم‌ را ديدم‌، مادرم‌ را ديدم‌ كه‌ در حال‌ به‌ دنيا آوردن‌ من‌ بود. بعد خودم‌ را آنجا ديدم‌ كه‌ خوابيده‌ بودم‌. احساس زنده بودن میکردم اما هر چقدر داد زدم که من زنده ام، دستگاها را از من جدا نکنید، کسی صدایم را نمیشنید. دكترها و پرستارها كنار رفته‌ بودند چون من‌ مرده‌ بودم‌. ديدم‌ كه‌ چشمان‌ و شست‌ پاهايم‌ را بستند و ملحفه‌ را روي‌ صورتم‌ كشيدند. یكدفعه‌ بالاي‌ سرم‌ فردي‌ را ديدم‌ كه‌ نمي‌شد تشخیص‌ داد زن‌ است‌ يا مرد. او بلند قد وخوش‌ اندام‌، و به‌ قدري‌ زيبا بود كه‌‌ درهمان‌ لحظه‌ عاشقش‌ شدم، حيف‌ كه‌ نمي توانم‌ زيبايي‌ او را وصف‌ كنم‌! در تمام‌ عمرم‌ كسي‌ را به‌ اين‌ زيبايي‌ نديده‌ بودم‌. لباس‌ كرم‌ رنگ‌ بر تن‌ داشت‌ كه‌ بر روي‌ آن‌ پارچه‌اي‌ سفيد انداخته‌ بود. به‌ من‌ گفت‌: چه شده‌؟ گفتم‌: پدرم‌ را مي‌خواهم‌. گفت‌: بيا پدرت‌ اين‌جاست‌. پدرم‌ را ديدم‌ كه‌ بالاي‌ سرم‌ گريه‌ مي‌كند. هرچه‌ صدايش‌ زدم‌، نشنيد، بعد فهميدم‌‌ فقط همان موجود زیبا مي‌تواند صداي‌ مرا بشنود‌. با او جایی رفتم. مردي‌ را ديدم‌ كه‌ نشسته‌ بود و آن‌ فرد زيبا بسيار به‌ او احترام‌ مي‌گذاشت‌. پنج گوي‌ نوراني‌ دراطرافش‌ بودند ولي‌ نور آنها چشم‌ را آزار نمي‌داد. يك‌ گوي‌ را به‌ سمت‌ من‌ گرفت‌. فرد زيبا به‌ من‌ گفت‌: بگيرش! تا گرفتم‌ خودم را در آی سی یو ديدم‌ كه‌ دكتري‌ مشعول‌ شوك‌ دادن‌ به‌ قلب‌ من‌ بود. جالب‌ آن‌ بود كه‌ در طي‌ آن‌ چند روز در آی سی یو ما پنج نفر بوديم‌ كه‌ آن‌ چهار نفر مردند.‌ من‌ هم‌ مردم‌ ولي‌ بعد از چهل و پنج دقیقه دوباره زنده‌ شدم. ‌ خبرنگار مجله خانواده سبز چند سوال از اقای شفیعی می پرسد و او با شوق به سوالها جواب میدهد. – آيا در لحظات‌ اول‌ تجربه‌ مرگ‌، احساس‌ ترس‌ يا تنهايي‌ نكرديد؟ شفيعي‌: اصلاً! آن‌ قدر حس‌ خوبي‌ بود كه‌ حتی نمي‌توانم‌ راجع‌ به‌ آن‌ توضيح‌ بدهم – فكر مي‌كنيد اين‌ بازگشت‌ براي‌ شما چه‌ پيامي‌ به‌ همراه‌ داشته‌ است‌؟ شفيعي‌: خوب‌ باش‌، خوب‌ رفتار كن‌، خوب‌زندگي‌ كن و فكر مي‌كنم‌ بعد از آن‌ اگر كسي‌ اعتقاد به‌ دنياي‌ پس‌ از مرگ‌ نداشته‌ باشد من‌ مي‌توانم‌ آن‌ را ثابت‌ كنم‌.‌ بعد از اين‌ ماجرا دوستان‌ و همكارانم‌ تغييراتي‌ اساسي‌ درمن‌ حس‌ مي‌كردند. حضور من‌ براي‌ آنها نشانه‌اي‌ از قدرت‌ خداوند بود. – فكر مي‌كني‌ چرا اين‌ اتفاق‌ براي‌ شما افتاد و چرا براي‌ ديگران‌ پيش‌ نمي‌آيد؟ شفيعي‌: دليل‌ آن‌ را‌ نمي‌ دانم‌ ولي‌شايد مربوط به‌ آن‌ باشد كه‌ من‌ در تمام‌ عمرم‌ سعي‌ام‌ بر آن‌ بوده‌ كه‌ كسي‌ را آزار ندهم‌ و بد كسي‌ را نخواهم‌ و اگر به‌ كسي‌ كمكي‌ مي‌كنم‌ آن‌ را پنهاني‌ انجام‌ دهم‌. – ديد شما نسبت‌ به‌ مرگ‌ بعد از اين‌ اتفاق‌ چه‌ تغييري‌ كرد؟ شفيعي‌: من‌ قبل‌ از اين‌ اتفاق‌ به شدت از مرگ‌ مي‌ترسيدم‌. يادم‌ مي‌آيد هر وقت‌ به‌ قبرستان‌ مي‌رفتم‌ سعي‌ مي‌كردم‌ به‌ صورت‌ جسد يا داخل‌قبر نگاه‌ نكنم‌. ولي‌ باور كنيد الان‌ اگر مرا بين‌ 10 جسد بگذارند خيلي‌ راحت‌ مي‌خوابم‌، و احساس‌بسيار خوشايندي‌ نسبت‌ به‌ مرگ‌ دارم‌! – آيا دوست‌ داريد اين‌ تجربه‌ دوباره‌ تكرارشود؟ شفيعي‌: اي‌ كاش‌ روزي‌ هزار بار برايم‌ تكرارشود، انقدر‌ لذت‌ بخش‌ بود كه‌ حد نداشت‌، دلم‌ مي‌خواهد آن‌ فرد زيبا را دوباره ببينم‌ و آن‌ حس‌ را دوباره‌ تجربه‌ كنم‌. مرگ‌ هديه‌اي‌ است‌ كه‌ خدا به‌ بنده‌اش‌ مي‌دهد! *این ماجرا به شکل کامل در مجله خانواده سبز منتشر شده است Ita@nabaaa
🔴راز ترجیح دل مشغولی پنج هزار نفر بر مسئله بیکاری و ازدواج و مسکن جوانان ✍محمد ایمانی ⏪ انبوه روزنامه ها و سایت ها و کانال های همسو با دولت، سه روز پشت سر هم تبلیغ و تهییج کردند تا مردم برای تماشای مسابقه فوتبال ایران با راسپانیا، خانه خود را ترک کنند و به استادیوم آزادی بروند! بازی البته در روسیه انجام می شد و معلوم نبود چرا دولت و رسانه های همسو اصرار دارند مردم به جای تماشای بازی در خانه، به ورزشگاه آزادی بروند؟! ♦️تهران 10 میلیون نفر جمعیت دارد اما پس از سه روز هیاهو، تنها 3 تا 5 هزار صندلی ورزشگاه 100 هزار نفری آزادی پرشد. که بخشی از آنها نیز اعضای شبکه سیاسی خاص و سیاهی لشکر افراطیون بودند. بماند که بیش از جلوه خانواده ها، برخی زنان و دختران بد پوشش در این جمعیت محدود خود نمایی می کردند. 🔹گویا اصلا دغدغه شبکه سیاسی مذکور فوتبال نبود. همان طور که سال 88 مشابه همین ها در اوج آشوب افکنی نیابتی جوگیر شدند و ما فی الضمیر خود را با شعار "انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است" بیرون ریختند. چند ماه بعد نیز معلوم شد فراتر از نظام، جمهوریت و اسلامیت و امام حسین (ع) و حتی وطن نشانه است! 🔸دولت پس از چند سال هیاهو درباره حضور زنان در ورزشگاه ها توانست 3 تا 5 درصد صندلی های ورزشگاه آزادی را پر کند؛ در واقع در تهران 10 میلیون نفری، به اولویت کسانی که 3 ده هزارم مردم هستند، بها داد. اصلا سه هزار نفر را 10 یا 33 برابر کنیم و رقم حضار را به 30 هزار یا صد هزار نفر برسانیم! می شود یک سیصدم یا یک صدم شهروندان تهرانی. 🔹این را مقایسه کنید با جمغیت سه تا 7 میلیون نفری بیکاران یا جمعیت 25 -20 میلیون نفری خانواده های مستاجر و فاقد مسکن که اولویت های مشخصی دارند اما مطلقا مورد بی اعتنایی دولت قرار گرفته اند. همین طور است جمعیت انبوه جوانان نیازمند ازدواج که دولت هرگز گوشه چشمی هم به آنان نداشته است. جوان فقط مجاز است بلکه باید تحریکش کرد هرزگی کند و به گناه بیفتد و دیگر از سیاست و مدیریت دولت نپرسد. ♦️چرا اولویت ها در دولت به هم خورده و برخی مدیران دولتی، اصرار دارند حاشیه ها را مسئله اصلی کشور کنند؟! درست در روزهایی که افکار عمومی و صاحب نظران و رسانه ها و مسئولان باید در مقابل بدعهدی دشمن و دور جدید فشارهای او اهتمام و تدبیر کنند، از عبرت های اعتماد یکطرفه به شیطان بزرگ درس بگیرند و از دولت توضیح بخواهند، چرا باید کسانی بکوشند موضوع رفتن زنان به ورزشگاه خالی از بازی و بازیکن و تیم و مسابقه را به مسئله اصلی تبدیل کنند؟! @nabaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر از زیبایی و درستی این ۶۰ ثانیه خاص بگویم، کم گفته ام! ✅ @nabaaa
🔴همزمان با رسیدن دلار به 8هزار تومان،سکه به 3میلیون تومان وگرانی بی سابقه مسکن، خودرو و اقلام ضروری مردم،عصر دیروز رئیس جمهور برای بازدید از توچال به این منطقه تفریحی رفت! 🌍 @nabaaa
🔴پیراهن رئیس جمهور یک برند آمریکایی است. قیمتش در بازار تهران حداقل 500 هزار تومان است. ♦️کلاه وی نیز یک برند معروف اروپایی است و قیمتش در بازار حدود 200 هزار تومان است https://eitaa.com/nabaaa
🔴نماینده مجلس نشست غیرعلنی را در اعتراض به عملکرد دولت ترک کرد ♦️«رسول خضری» نماینده سردشت و پیرانشهر در مجلس نشست غیرعلنی پارلمان با معاون اول رئیس جمهور را به نشانه اعتراض به عملکرد دولت در حوزه های اقتصادی ترک کرد. ♦️وی پس از ترک نشست گفت: جهانگیری معاون اول رئیس جمهور است اما حتی برای دو، سه روز هم نتوانست قیمت ارز را طبق قیمت اعلامی خود یعنی ۴۲۰۰ تومان نگه دارد. ♦️خضری با گلایه از رئیس جمهور به دلیل عدم حضور در جمع نمایندگان گفت:دیگر در شرایط فعلی آقای جهانگیری نمی‌تواند پاسخگوی نمایندگان باشد و شخص آقای روحانی باید در جمع نمایندگان حاضر شود. ♦️وی به رئیس جمهور توصیه کرد که به جای رفتن به تله‌کابین توچال به جمع نمایندگان مردم و خود مردم برود تا از مشکلات آنها آگاه شود Ita@nabaaa
✏️💥 برجام چیست و از کجا آمده؟ ✅ انصاف این است که بگوئیم؛ دانشگاه آزاد اسلامی، بعد از اینکه مرحوم هاشمی در استخر غرق شد، آزاد گردید و آقای دکتر علی اکبر هم، بعد از فوت آن مرحوم آزاد شد و جزء گردید! و امروز در نشست «تجربه ماندگار» برجام را از قرارداد دانسته و در انتقادات بی سابقه ای گفت: «یک اشکال دیگر برجام نداشتن بود که احساس به انسان دست می‌داد. حتی عهدنامه های و ترکمانچای هم با آن متن ذلت بار نسخه فارسی داشتند، اما درباره برجام اینهم انجام نشد.» 💠 خانم عضو ارشد تیم هسته ای آمریکا بعد از در برجام، در رابطه با مذاکره به زبان فارسی در زمان می گوید: یکی از کارهایی که شخص در دیپلماسی انجام می‌دهد این است که توجه کند زبان اهمیت دارد ... سعید جلیلی که هدایت مذاکرات هسته‌ای ایران را به‌عهده داشت اصلاً تحرکی نداشت. نکته جالب توجه اینکه عباس بخشی از تیم مذاکرات قبلی بود. ما نمی‌دانستیم که او می‌تواند به زبان انگلیسی صحبت کند. همه مذاکرات طرف مقابل به‌ بود.» ❌ مذاکره کنندگان ایرانی در برجام، چون مثل ، زبان انگلیسی بلد بودند! برای برجام، متن فارسی ننوشتند، که خانم وندی شرمن در سخنرانی خود بعد از اجراء برجام، با طرف ایرانی می گوید:« lift لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن، موقتا، متوقف کردن) است اما طرف ایرانی lift را به معنی پایان دادن و خاتمه دادن(لغو تحریمها) ترجمه می کرد و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم!» 👈 آیا ممکن است حسن روحانی در هنگامی که می خواهد کتاب هسته ای 2 را بنویسد،  قراردادی به نام برجام شود. https://eitaa.com/nabaaa
🔴فشارهای سه‌گانه کلید خورد ♦پروژه هم‌افزایی فشارهای سه‌گانه از امروز با فراخوان‌های گسترده‌ در شبکه‌های اجتماعی کلید خورد و تلاش شد تا اعتصاب و تجمعات اعتراضی در تهران و چند استان دیگر شکل بگیرد. ♦سناریوی هم افزایی فشارهای سه‌گانه‌ی آمریکا (اقتصادی، روانی و عملی) برای تغییر محاسبات ایران و تحمیل برجام‌های جدید را می‌شود چنین روایت کرد. «مرحله اول» خروج آمریکا از برجام برای بی‌تعادل سازی اقتصاد ایران و تحریک فضای کسب و کار جهت انتقال فشارهای روانی به مردم «مرحله دوم» ظهور و بروز نارضایتی و اعتراضات اجتماعی ناشی از بی‌تعادلی اقتصادی و فشارهای روانی در محیط داخلی ایران «مرحله سوم» میدان‌ داری عناصر ضدانقلاب برای تبدیل نارضایتی و اعتراضات اجتماعی به آشوب و فشارهای عملی «مرحله چهارم» بازگرداندن تحریم‌ها و اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران در نقطه جوش بی‌تعادلی اقتصادی و فشارهای روانی و عملی در اواخر تیر تا اواسط مرداد ماه «مرحله پنجم» ایجاد دوگانگی در حاکمیت و گسست ملی در ایران بر سر مذاکره و توافق مجدد و وانهادن مزیت‌های موشکی و منطقه‌ای به آمریکا ♦با این شرایط بی‌عملی نسبت مشکلات مردم در دولت و مجلس به همراه توچال‌گردی و رفتن به تعطیلات تابستانی، عملا پُرکردن جدول آمریکایی‌ها است. به نظر می‌رسد غربگرایان تغییر محاسبات برای مذاکره و توافق مجدد با آمریکا را به انتظار نشسته‌اند. در این ارتباط تلاش برای بررسی fatf طی دو ماه آینده در مجلس این انگاره را تقویت می‌کند. ‌ https://eitaa.com/nabaaa
گروه علمی و دانشگاهی حوزه علم و فن آوری جهان ۱۳۹۷/۰۴/۰۵ :: ۱۰:۲۴ 🔹مردادماه طولانی‌ترین ماه‌گرفتگی قرن 21 رخ خواهد داد خبرگزاری فارس: 5 و 6 مرداد طولانی‌ترین ماه‌گرفتگی قرن 21 رخ خواهد داد. ستاره‌شناسان اعلام کردند که قرار است 5 و 6 مرداد شاهد طولانی‌ترین ماه‌گرفتگی قرن 21 باشیم. به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، ماه جولای یک ماه عالی برای طرفداران نجوم است. براساس گزارش «ساینس آلرت» و طبق گزارش «ارث اسکای (EarthSky )» ناظران آسمان در شب 27 و 28 جولای (5 و 6 مرداد 1397) به طولانی‌ترین ماه‌گرفتگی قرن 21 در نیمکره شرقی می‌پردازند. ستاره‌شناسان انتظار دارند مدت‌ زمان این ماه‌گرفتگی 1 ساعت و 43 دقیقه باشد. یک ماه‌گرفتگی زمانی رخ می‌‌دهد که خورشید، زمین و ماه در یک ردیف قرار بگیرند و مدار ماه در زیر سایه زمین باشد. در جریان این خسوف کامل قرار است که بیش از 100 دقیقه سایه زمین بر روی ماه بیفتند و علاوه بر آن قمر زمین در این ماه گرفتگی سرخ رنگ خواهد شد! در مورد رنگ قرمز ماه در جریان این اتفاق می‌توان گفت که پدیده‌ای شبیه به سرخ شدن خورشیدی در زمان غروب رخ می‌دهد و نور عبوری از اتمسفر و روی سطح زمین در ماه گرفتگی باعث می‌شود تا این جرم آسمانی به رنگ سرخ خیره‌کننده‌ای دیده شود. در ماه گرفتگی کامل جولای، قمر زمین از تاریک‌ترین قسمت سایه سیاره که با نام «Umbra» شناخته می‌شود، عبور می‌کند و از آنجایی که این جرم آسمانی به مراتب از سیاره ما کوچک‌تر است،‌ به صورت کامل در تاریکی ایجادشده توسط کره زمین قرار می‌گیرد. https://eitaa.com/nabaaa
💢 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:«اِنّ لِلسّخاء مِقداراً فَانْ زَادَ عَلیه فَهُوَ سَرْفٌ، وَ اِنّ لِلحَزم مِقداراً فَانْ زَادَ عَلیه فَهُوَ جُبْنٌ، وَ لِلاقتصادِ مِقداراً فَانْ زَادَ عَلیه فَهُو بُخْلٌ وَ لِلشّجاعَةِ مِقداراً فَانْ زَادَ عَلیه فَهُو تَهوّرٌ؛ ♦️ سخاوت اندازه دارد، اگر زيادتر شد، اسراف است. احتياط و دورانديشى نيز اندازه دارد، اگر زياد شد، ترس است. اقتصاد و ميانه‌روى اندازه دارد، اگر زياد شد، بُخل است.شجاعت اندازه دارد، اگر اضافه شد، تهور (بی عقلی) است. 📚 مواعظ امامان عليهم السلام-ترجمه جلد هفدهم بحار، ج1، ص323 https://eitaa.com/nabaaa
💢ما عصمت حزب اللهی داریم ♦️شهید بهشتی یک هفته قبل از شهادتشان در جلسه ای در باره وضع رئیس جمهور بنی صدر و وقایع روز می گفتند:برادران، مشکل ما که در عین حال بزرگترین حسن ماست این است که ما عصمت حزبی و عصمت حزب اللهی داریم که این عصمت حزبی دست و پایمان را بسته است و نمی توانیم خلاف موازین قرآن کریم و گفتار ائمه معصومین رفتار کنیم. ♦️نه می توانیم به کسی تهمت بزنیم و نه می توانیم چیزی را که برایمان ثابت نشده به عنوان یک امر ثابت شده برای مردم بگوییم. ♦️ولی دشمن ما الان این عصمت را ندارد و به همین جهت ظاهراً هم موفق تر از ماست. ♦️مردم از ما توقع عصمت دارند ولی از فلانی که در کاخ می نشیند یا با فلان نوع ماشین و اسکورت حرکت می کند توقع عصمت ندارند . 📚 سیره شهید دکتر بهشتی ص ۵۸۰ https://eitaa.com/nabaaa
🌙🔴🌍باید بمانی و پاسخگو باشی! ❌این روزها، همزمان با شکست سیاست های دولت روحانی در حوزه بین الملل و اقتصاد، تشدید تشنج های ارزی، افزایش نا رضایتی عمومی و... گویا سناریو دیگری به صورت موازی در حال پیگیری است. در گام هایی قابل تامل، رسانه های دولتی و اصلاحاتی در انتشار اخبار منفی اقتصادی با یکدیگر رقابت می کنند! مستر پرزیدنت هم با لب خندان می رود توچال برای اسکی! موسویان (متهم به جاسوسی) در مصاحبه می گوید برای حفظ نظام اگر لازم باشد باید دولت را منحل کرد! موج اعلام برائت یا انتقاد به روحانی که از سلبریتی های نان به نرخ روز خور شروع شده بود به اردوگاه اصلاحات رسیده! اقتصاد مملکت به حال خودش رها شده و دلار برای خودش می تازد و سلاح مالی دشمن به کمک عناصر داخلی، کارا تر شده! سوال اینجاست 👈آیا پشت این گزاره ها سناریو واحدی در حال پیگیری است!؟ 👈چرا عده ای می خواهد با انتشار تصویر توچال مردم را عصبانی تر و نا امید تر کنند!؟ 👈چه کسانی و‌ چه جریاناتی از مطرح شدن موضوع انحلال دولت سود می برند!؟ 👈چرا با ظرافت، افکار عمومی را به سمت مطالبه گزینه انحلال دولت، هدایت می‌کنند!؟ حال در صورت مطرح شدن عدم‌ کفایت دولت با دو حالت مواجه خواهیم بود ▪️الف.رای اعتماد مجدد به دولت که البته با توجه به ترکیب فعلی مجلس تحقق این حالت دارای شانس بسیار بالایی است. 👈نتیجه: ۱.باز شدن دست دولت برای اقداماتی که در شرایط فعلی امکان انجام آن نیست( برجام های بعدی) ۲.تغییر جایگاه دولت از متهم ردیف اول به مطالبه گر و مدعی! ۳.ایجاد زمینه مظلوم نمایی برای دولت و ساخت دشمن مجازی از منتقدین برای توجیه بی عرضگی هایش ۴.ایجاد بهانه ای برای بستن دهان منتقدان ▫️ب.رای به عدم کفایت دولت 👈نتیجه: ۱.دو دستگی در بستر جامعه ۲.ارسال سیگنال بی ثباتی داخلی برای دشمنان خارجی ۳. ایجاد زمینه مظلوم نمایی دولت واینکه می توانستیم مشکلات را حل کنیم اما نگذاشتند! ۴.غده بد خیم تفکر نگاه به بیرون پس از این همه هزینه که بر گرده نظام بار کرده، همچنان ادامه حیات خواهد داد ۵.دولت بعدی با خرابه ای مملو از مشکلات مواجه است و باید هزینه اشتباهات دولت فعلی را به عهده بگیرد! لذا شایسته ترین فرد برای ادامه این دولت، شخص آقای روحانی است. او باید بماند، ثمره تصمیمات و اقداماتش را بپذیرد و نسبت به افکار عمومی پاسخگو باشد تا یک بار برای همیشه تکلیف نگاه به بیرون و غرب گرایان روشن شود ✍ https://eitaa.com/nabaaa
رد پای برجامانده از تروریست‌ها -1 ✍چند سال قبل که هنوز پیروزی بزرگ محور مقاومت در سوریه و عراق به‌دست نیامده بود، یکی از رزمندگان مدافع حرم را دیدم و از اوضاع دشوار میدان جنگ پرسیدم؟ گفت مسئله حادی وجود ندارد و ان‌شاءالله عن‌قریب پیروز می‌شویم. چند لحظه درنگ کرد و گفت «... اما یک چیز هست؛ نگران تیر از پشت هستیم. نفوذی‌هایی در ارتش سوریه پیدا شدند که با داعش و النصره همکاری کرده و نیروهای خودی را فروخته بودند. در کشور خودمان هم هستند که از پشت خنجر می‌زنند و شلیک می‌کنند». ♦️در جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام، سازمان منافقین و پدران معنوی آنها (نهضت آزادی) بارها با دشمن همنوایی کردند، مردم را با بیانیه و شب‌نامه از ایستادن مقابل ارتش صدام ترساندند، گرای نقاط قوت و ضعف جبهه خودی را به دشمنان دادند و اواخر خرداد و اوایل تیر ماه ۱۳۶۰ پس از ترور شهیدان رجایی و باهنر و بهشتی و ترور ناکام آیت‌الله خامنه‌ای از کشورگریختند. برخی از این افراد، تا چند روز قبل از فرار، به عالی‌ترین مراکز مدیریتی و امنیتی در دولت و مجلس و قوه قضائیه و شورای امنیت کشور تردد داشتند. 🔹پریشب در حالی که اغلب ما کنار خانواده، بازی غرورآفرین تیم ملی فوتبال در مقابل یکی از بهترین‌های جهان را تماشا می‌کردیم و به اعتبار امنیت کامل، حتی آب در دل یک نفرمان تکان نخورد، گروهک‌های تروریستی در مرز میرجاوه اقدام به شبیخون کردند که با مقاومت جانانه مدافعان مرز، مجبور به تحمل خسارت و فرار شدند. 🔸سه تن از جوانان رزمنده در این درگیری به شهادت رسیدند تا آن ساعت در هیچ جای کشور، حتی آب هم در دل کسی تکان نخورد و تماشا کنیم که وقتی نفوذی در تیم ما نباشد تا گل به خودی نزند و ترسمان هم ریخته باشد و با اعتماد به نفس حمله کنیم، می‌توانیم غولی مانند رونالدو را در بند کشیم و حریف قدرتمند را مقهور تهاجم خود کنیم. برای لحظاتی تصور کنید فقط یکی دو نفوذی یا بازیکن خسته و بی‌همت داشتیم که سر بزنگاه گل به خودی می‌زدند یا در برابر حمله حریف وا می‌دادند؛ یا در همین مرزهایمان با مشکل مشابهی درگیر بودیم؛ آیا کمترین مجالی برای آرامش و موفقیت باقی می‌ماند؟ (ادامه دارد) متن یادداشت کیهان https://eitaa.com/nabaaa
🔴معلوم نیست حرف زدن از استیضاح یا عدم کفایت دولت به نفع کسی باشد؛ سقوط دولت یا انتخابات زود هنگام همان آب گل‌آلودی است که لاشخورها منتظر آن نشسته‌اند. اکنون وقت معرکه‌گیری سیاسی نیست. این دولت استخوان در گلو را باید کمک کرد تا از خرابی‌هایش آوار برداری کند. ×وحید یامین‌پور🇮🇷× https://eitaa.com/nabaaa
🔴سردار فدوی: پس از ‌خروج ترامپ از برجام ناو‌های آمریکایی‌ ‌از مرز‌های آبی ایران دور شدند/از التماس مقامات آمریکایی برای آزادی تفنگدارانشان فیلم داریم ♦️فرمانده نیروی دریایی سپاه:ناو‌های آمریکا در زمان اعلام خروج ‌از برجام از مرز‌های آبی ایران دور شدند، آن‌ها خودشان اعتراف کردند ‌از ترس عکس‌العمل جمهوری اسلامی ‌دور شدند. ♦️وزیر دفاع(جنگ) آمریکا اعتراف کرده‌ که آمریکا و متحدانش به دنبال ایجاد توان بازدارندگی در مقابل توانایی‌های جمهوری اسلامی هستند. ♦️امروز 30 گروه همانند حزب‌الله لبنان در سراسر جهان تشکیل شده است که خواب را از چشم سران رژیم صهیونیستی گرفته است ♦️ارتش اسرائیل توانایی ایستادگی در برابر نیروهای حزب‌الله، زینبیون، فاطمیون و چنین گروه‌هایی را ندارد ♦️نباید به شیوه‌ای عمل می‌شد که مردم تحریم‌ها را احساس کنند ♦️اینکه برخی می‌گویند اگر فلان کار را انجام ندهیم آمریکا به ما حمله می‌کند در شأن ملت ایران نیست. ♦️آمریکایی‌ها زمانی که با ایران رو به رو می‌شوند خود را درون جهنم احساس می‌کنند ♦️آمریکا نقشه‌های فراوانی را برای ضربه زدن به ملت ایران طراحی کرده بود تصریح کرد: دستگیری تفنگداران آمریکایی توسط نیروی دریایی سپاه تمام این نقشه‌ها را نقش بر آب کرد. ♦️آمریکا در زمان دستگیری تفنگدارانش برای ترساندن ایران 18 فروند هواپیمای جنگی را به کار گرفت ♦️ما از التماس مقامات آمریکایی برای آزادی تفنگدارانشان فیلم داریم که هر زمان لازم شود پخش می‌کنیم. https://eitaa.com/nabaaa
چای اگر یک شب تا صبح کنار صابون باشد،طعم و بوی صابون میگیرد و دیگر به درد نمی خورد و جایش سطل زباله است از دوستی با بی خردان وخلافکاران بپرهیز... نهج البلاغه، نامه٦٩ https://eitaa.com/nabaaa
دوستانی که هشتگِ "استیضاحِ روحانی" رو می‌زنن، بدونن که "این رَه به تُرکستانه" فقط ۱مورد نشان دهید که روحانی طی ۵ سال گذشته پاسخگوی عملکرد دولت خودش بوده؟! استیضاحِ شیخ توسط مجلس، به صحنه حمله مجدد روحانی به رقبای فرضی با کلید واژه تبدیل می‌شود "علی قلهکی" https://eitaa.com/nabaaa
ادامه میخواهند نارکارآمدی دولت را به پای نظام بنویسند! سختی معیشت و ناراضی کردن ملت ماموریت فتنه گران نفوذی در دولت است‼️ شواهد و اسناد موجود حکایت از آن دارد که سختی معیشت مردم، تورم، گرانی و بیکاری فقط ناشی از ناکارآمدی دولت نیست بلکه ماموریتی است که فتنه‌گران بعد از شکست در فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ بر عهده گرفته‌اند و این ماموریت را با نفوذ در دولت روحانی دنبال میکنند‼️ در این بین ظاهرا برخی دولتیون هم از این ماجرا بدشان نیامده و با این جریان همسو شده اند! رسانه‌های خارجی حامی تجمعات و آشوبها دقیقا همان رسانه‌هایی هستند که در جریان انتخابات ۹۶ از دولت کنونی حمایت کرده بودند. 💢وضعیت اقتصادی که امروز بر کشور حاکم است، به عمد بر مردم تحمیل شده است‼️ چرا که دولت متاسفانه در این مدت هیچ‌گاه با فتنه‌گران مرزبندی نکرده است، فتنه‌گرانی که در بدنه دولت نفوذ کرده‌اند و سابقه دادن گرای تحریم‌ها به آمریکا برای ایجاد نارضایتی عمومی را در پرونده سیاه خود دارند. جریانی در بدنه دولت نفوذ کرده اند که هدفشان این است: جامعه را به آشوب بکشانند‼️ حالا برای به وجود آوردن این آشوب به چه محرک هایی احتیاج دارند؟ ❌ گرانی دلار که حتی به قیمت ده هزار تومان هم در بازار پیدا نمیشود‼️ ❌گرانی سکه و گذشتن از مرز دو میلیون و پانصدهزار تومان ‼️ ❌ اعتراضات مرزنشینان بانه ❌ اعتراضات خوزستان ❌ اعتراضات کازرون ❌ اعتصاب کامیونداران ❌غائله دراویش و هزاران مورد دیگری که این دولت در به وجود آمدن آن ، یا در مرتفع نشدن مشکل آن مستقیما سهم داشته است. و هدف اصلی پشت پرده این اعتراضات تغییر نظام میباشد. این جریان هیچ ابایی ندارد که همه کم کاری های دولت را به پای نظام بنویسد. این دلایل را دوباره مرور کنید. آیا معیشت مردم را به گروگان نگرفته‌اند؟! یک روز بهانه شان هسته ای بود و روز دیگر موشکی اما : گروگان‌گیرهای معیشت مردم این بار می‌خواهند در تیرماه به صورت مستقیم کودتا کنند! غائله تیرماه که با کمک تمام دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران (منافقین،کومله،دموکرات،اپوزیسیون و...) برنامه ریزی شده هدفش به ظاهر تغییر نظام است اما بدانید در پوشش این گفتمان هدف اصلی شان تجزیه ایران به است!! این وضعیت اقتصادی و گرانی ها طبیعی نیستند. هر عقل سلیمی میتواند بفهمد که وضعیت فعلی ناشی از صرفا ناکارآمدی یک دولت نیست. بلکه اقداماتی معاندانه است در جهت ایجاد نارضایتی عمومی، تا منجر به کوتاد بر علیه نظام بشود. اهداف کلی این طرح عبارت است از: ۱- فشار اقتصادی ۲- نارضایتی مردمی ۳- حمله مسلحانه ۴- کشته سازی ۵- مسلح سازی مردم آن روزی که دستگاه های حاکمیتی همچون سپاه و قوه قضائیه را میزدند هدفشان مشخص بود، آنها در اصل به صورت غیرمستقیم داشتند حاکمیت را میزدند. میخواستند افکار مردم را به جای دولت به سوی حکومت منحرف کنند. دشمنان داخلی و خارجی بدانند این نظام به واسطه خون شهدا و در جهت تحقق ظهور و انقلاب حضرت مهدی ارواحنا له الفداء تاکنون پیش آمده و منبعد از این هم به حول قوه الهی و به پشتوانه همین مردم ادامه پیدا خواهد کرد و مردم به دشمنان داخلی و خارجی اجازه نخواهند داد تا به اهداف شومشان برسند. وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ . سوره محمد آیه 8 أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ . سوره قصص آیه 78 https://eitaa.com/nabaaa
رد پای برجامانده از تروریست‌ها - محمد ایمانی ♦️جنگی را که ۳۸ سال پیش به واسطه رژیم صدام به ملت ایران تحمیل کردند، دست‌کم یک هزار میلیارد دلار خسارت برجای گذاشت؛ بنابراین اگر فرزندان غیور جبهه مقاومت، سر مار را در عراق و سوریه نمی‌کوبیدند، باید یک جنگ خانمان‌برانداز را در خاک خود تحمل می‌کردیم؛ ضمن اینکه باید سال‌ها می‌جنگیدیم و ویرانی و نابودی نسل و حرث را به چشم می‌دیدیم، خسارت چندهزار میلیاردی را هم به جان می‌خریدیم. می‌خواستند ایران را به منطقه جنگ‌زده‌ای ویرانه‌تر از سوریه و عراق و افغانستان تبدیل کنند. 🔹«ح- م» از اعضای اسبق تیم مذاکره‌کننده که به جرم ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم شد، چند سالی است در آمریکا زندگی می‌کند. او مدعی شده «دولت برای ایجاد اجماع و وحدت داخلی استعفا دهد و انتخابات زودرس برگزار شود». چه استعفایی؟! اگر گفته شود برای کارآمدی، عمرو یا زید دولت جا به جا شوند حرف معقولی است، درست مانند یک تیم ورزشی. 🔸اما مگر وسط مسابقه و دست و پنجه نرم کردن با حریف می‌شود تیم را یکجا کنار گذاشت و فی الفور تیم جدیدی جایگزین کرد؟! این آدرس مشکوک، چاره‌جویی است یا بهانه‌تراشی برای سرگرمی غفلت‌آفرین جدید؟ بازنگری و اصلاح مسیر گذشته با رویکرد اعتماد و اتکا به ظرفیت‌های بزرگ داخلی و در جهت عملی کردن وعده رونق و گشایش اقتصادی، برعهده دولتمردان است. نقدهای جدی به برخی اجزای مهم دولت وارد است و صاحب نظران چون دولت را دولت خود (جمهوری اسلامی) می‌دانند، انتقاد می‌کنند. ♦️دولتمردان اگر هم جایی، نقدی را می‌یابند که بوی خصومت و رقابت از آن استشمام می‌کنند، نباید این تصور را به عموم نقد و نصیحت‌ها تعمیم دهند چرا که قبل از هرکس، خود زیان می‌بینند. مشکلات اقتصادی بی‌تردید چاره بومی و داخلی دارد، مشروط بر اینکه علی الدوام نسبت به چهار عامل انحطاط دولت‌ها در کلام امیر مومنان علیه‌السلام (تباه کردن اصول، پرداختن به فرعیات و حواشی، عقب راندن اهل فضیلت و مقدم داشتن اهل فرومایگی و رذالت) مراقبت کنند. https://eitaa.com/nabaaa
ازبچه های تیم ملی یاد بگیرید! روحانی چه لباس تیم‌ملی فوتبال را به تن کند و پای تلویزیون به تشویق از نوع مخصوص عکس گرفتن مشغول باشد، چه تیپ میلیونی بزند و در تله‌کابین توچال باشد، باعث نخواهد شد وعده‌هایی را که در قامت رئیس‌جمهور یا نامزد انتخاباتی داده است فراموش کنیم، البته که نه دیدن فوتبال جرم است و نه ورزش و توچال رفتن ممنوع! اما نمی‌شود کوهی از وعده بین زمین و آسمان معلق باشد و مشکلات مردم روی زمین بماند اما رئیس‌جمهورشان در تله‌کابین شمال تهران لبخند بزند! اصلا همان 6 ماهی که آقای مطهری درخواست دارد مردم فشار مشکلات را تحمل کنند، می‌تواند به سال‌ها تبدیل شود، لکن هنگامی که مردم احساس کنند کسی به فکر مشکلات آنها نیست، حتی یک روز صبر کردن هم برای‌شان آزاردهنده است. از تاجر تا مستاجر، کارگر تا کارمند، دانشجو تا دانشمند، کسبه تا بازنشسته و همه و همه نگران اقتصادی هستند که بسان اسبی رم کرده به همه لگد می‌پراند اما صاحبی ندارد تا با گرفتن افسارش آن را مهار کند. مردم نگرانند و عده‌ای اوضاع معیشتی‌شان به کلی مختل شده اما 5 سال رئیس‌جمهور را در آرامشی دیده‌اند که انگار نه انگار خودش و مدیران زیر دستش یک جای کارشان می‌لنگد. واقعیت این است که مشکلات کشور و در رأس آنها اوضاع معیشتی مردم بعد از چند سال رهاشدگی و بی‌فکری به حدی رسیده که مهار آن مبارزه می‌طلبد اما متاسفانه کارگزارانی روی کار هستند که ترجیح داده‌اند در میدان مذاکره خودکار به دست بگیرند و زبان به گفت‌وگو بگشایند تا اینکه در میدان مبارزه شمشیر به دست باشند! دولت هویت خود را در مهارت مذاکره و دیپلماسی با کشورهای مطرح جهان تعریف کرده است و در ایام انتخابات به نحوی عمل کرد که نشان دهد گفت‌وگو با فرامرزها، فوت کوزه‌‌گری دارد که فقط برند تدبیر و امید فرمول آن را در اختیار دارد. اما اکنون که برجام مهر بی‌اعتباری بر فرمول جادویی و اعتبار مذاکره‌کننده‌های حرفه‌ای دولت‌زده، ترک کردن میدان مذاکره و وارد شدن به گود مبارزه و پنجه در پنجه انداختن با موانع داخلی و خارجی، امری است که دولت از آن واهمه دارد. ولی در چهره دولتمردان نه ترسی دیده می‌شود، نه نگرانی‌ای و حتی دریغ از ذره‌ای درک مردم و همدردی با ملت گله‌مند؛ صرفا آرامشی است که مشکلات کشور را بین جنگ روانی و حباب پاسکاری می‌کند و این اقدام بیشتر مردم را رنج می‌دهد. در واقع چهره خندان و «خیال‌تان راحت» گفتن‌های رئیس‌جمهور بیش از آنکه مردم را دلگرم کند، دلسرد و نگران می‌کند. این بی‌اعتمادی به دلیل حلقه‌ مفقوده‌ای به نام «تلاش صادقانه و خالصانه» است که در بخش‌های مهمی از سیستم مدیریتی کشور جای خالی آن حس می‌شود. از قوه مجریه گرفته تا مجلس شورای اسلامی به قدری بی‌عملی و بدعملی مقابل چشمان مردم رخ داده است و اقدام از روی خدمت و صداقت نایاب شده که جماعت سلبریتی خود را ناجی مشکلات اقتصادی مردم معرفی می‌کنند و می‌شود همان قضیه‌‌ سالاری قورباغه در حوض یا هفت‌تیرکشی‌اش در جنگل! یک مثال خوب برای نشان دادن اثربخشی «تلاش صادقانه و خالصانه»، عملکرد تیم‌ملی فوتبال کشورمان در رقابت‌های جام‌جهانی است. اکثریتی که اکنون از بازی‌های این تیم لذت می‌برند و با تمام وجود تیم فوتبال کشورمان را حمایت می‌کنند، قبل از اعزام این تیم به روسیه، اقلیتی بیش نبودند اما تلاش ستودنی این تیم باعث شد مردم به جوانان کشورشان دلگرم شوند و شبانه‌روز این تیم را در محافل مختلف ستایش کنند. حال این تیم اگر پیروز میدان باشد مردم خوشحال می‌شوند و حتی اگر نتیجه را واگذار کند باز مردم سپاسگزارند. چون تیم تلاشی از جان و دل را به نمایش گذاشته که حتی باخت هم باعث نمی‌شود این جنگندگی و مبارزه از نگاه مردم پنهان بماند. این مساله در عرصه عملکرد کارگزاران هم صادق است، مردم نسبت به تلاشی که انجام شده باشد قدرنشناس نیستند اما متأسفانه جز وعده‌های پشت میکروفن، کاهلی در عمل، رها کردن اولویت‌ها و پرداختن به حاشیه‌ها، شانه خالی کردن از مسؤولیت، بدعملی یا اقدام بی‌موقع و فراری بودن از مردم، چیزی ندیده‌اند که به خاطرش سپاسگزار مسؤولان باشند یا چند ماهی به امید تحول در اوضاع مملکت، مشکلات را تحمل کنند. به هر حال آقای روحانی و دولتمردانش می‌توانند پا روی پا بیندازند و تا فینال مسابقات جام‌جهانی، فوتبال تماشا کنند یا آخر هر هفته تله‌کابین سوار شوند اما روشن است که هیچ‌کدام از اینها نه برای مردم نان می‌شود و نه آبی بر آتش اوضاع کشور. مردم قبل از اینکه رویاهای‌شان روی دوش یک مرد پرتغالی سنگینی کند، رویاهایی داشته و دارند که به پشتوانه رأی‌شان باید روی دوش رئیس‌جمهور سنگینی کند اما دوشی که با پیراهنی پوشیده شود که ارزشش اندازه یک ماه حقوق عقب‌افتاده کارگر باشد، بعید است سنگینی این بار را حس کند، البته نباید فراموش کنیم؛ از ماست که بر ماست! https://eitaa.com/nabaaa
به تو گفته اند؛ پول ما را به فلسطین و لبنان می دهند وعلت مشکلات اقتصادی ما همین است.. اما واقعیت این است که؛ ثروت ایران در بلعیده میشود https://eitaa.com/nabaaa