بارِ غمی که می‌شکند کوهْ را کمر قربانِ دل شوم که به مردانگی کشید -حزینِ‌لاهیجی #halaaaaaaal

پاره‌ی دل بر جگر، لختِ جگر بر روی دل پاره‌ها را دوختم اما پریشان دوختم ... -نسبتی‌ِتهانیسری #halaaaaaaal

پیش او دفن کنیدم که مگر زلزله‌ای بعدِ صد قرن در آغوش کشاند ما را #halaaaaaaal

ما هیچ و جهان هیچ و غم و شادی هیچ خوش نیست برای هیچ ناخَوش بودن - ابوسعید ابوالخیر #halaaaaaaal

طرفه حالی‌ست که عاشقْ شبِ هجران دارد خواب ناکردن و صد خوابِ پریشان دیدن -صبوریِ‌تبریزی #halaaaaaaal

چون سایه‌ی مرغانِ هوا در سفرِ خاک آزار به موری نَرساندیم و گذشتیم... - صائب تبریزى #halaaaaaaal

دهن به هیچ حرامی نشد دلیر مرا به غیرِ خون که #حلال است همچو شیر مرا -طالبِ‌آملی #halaaaaaaal

جان و خاطر با تو دارم روز و شب نقش بَر دل، نام بر انگشتری... - سعدی #halaaaaaaal

دادیم به یک جلوهٔ رویت دل و دین را تسلیم تو کردیم هم آن را و هم این را من سیر نخواهم شدن از وصل تو آری لب تشنه قناعت نکند ماء معین را میدید اگر لعل تو را چشم سلیمان می‌داد در اول نظر از دست نگین را بر خاک رهی تا ننشینی همهٔ عمر واقف نشوی حال من خاک نشین را بر زخم دلم تازه فشاند نمکی عشق وقتی که گشایی لب لعل نمکین را در دایرهٔ تاج‌وران راه ندارد هر سر که به پای تو نسایید جبین را روزی که کند دوست قبولم به غلامی آن روز کنم خواجگی روی زمین را #halaaaaaaal

اسرارِ خرابات به جُز مست نداند هُشیار چه داند که درین کوی چه راز است؟ -عراقی #halaaaaaaal

گر زِ حرام است جهان مال‌مال می‌نخورَد مردِ خدا جُز #حلال -میرمحمدهاشمِ‌جهان‌شاه #halaaaaaaal