🕊🌷🕊🌷🕊 💚 #کلام_پروردگار 💚 وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ 💚 و کدامین کس در عالم از آن کس که به آیات خدا پند و تذکّرش دادند و باز اعراض کرد ستمکارتر است؟ البته ما از بدکاران انتقام خواهیم کشید. 🍀 #سوره_مبارک_سجده_آیه_شریف۲۲ 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 💚 #وعده_صادق_۲

🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 باز نشر دست خطِ شهید حسن طهرانی‌مقدم پدر و نخبه موشکی جمهوری اسلامی ایران به امام خامنه ای حفظه‌الله : 💚 «آقا و مولای ما می خواهم دستان الهی شما را پر کنم... می‌خواهیم علی زمانه را یاری دهیم... 💚 خلاصه آقا رفتم سَر فینال طرح و نقطه اوج بازدارندگی و اقتدار این نظام الهی 💖💚یعنی دستیابی به موشک فوق سریع واکنش سریع در برد هدف اسرائیل»🕊

🕊🌷🕊🌷🕊 💚 #هوالبصیر ✍از زمان شهادت #اسماعیل_هنیه تا روز تلخ شهادت سید مقاومت، #سیدحسن_نصرالله، قلمهایی فرسوده شد. 💥 روی سخن نگارنده، با صاحبان قلمهای معاند و‌ مسموم نیست! حتی آنها که انتقام را مطالبه کردند، مراد راقم این سطور نیست! 💥 مقصود، کسانی است که به نام مطالبه‌گری ، به نیروهای مسلح کشور، ناآگاهانه و البته ناجوانمردانه تاختند. 💥 به بزرگنمایی دشمنی پرداختند که سید مقاومت ، با سوگند جلاله ، آنها را از خانه‌ی عنکبوت هم سست‌تر می‌دانست. 💥 روی سخن با کسانی است که وعده‌ی صادق امام جامعه و تدبیر نیروهای مسلح را نشنیدند و ندیدند! 💥 جامعه را دچار یاس و ناامیدی کرده و غرور ملی را شکستند و قدرت نظامی کشور را در نگاه مردم، تقلیل دادند! و با انتشار پروپاگاندای صهیونیستی، حتی دوستداران امام جامعه را نگران جان او ساختند! 🍀 اما نیروهای مسلح ما ، بر این به اصطلاح تحلیل‌های بی‌بنیان ، مهر باطل زدند و در مقابل چشم هزاران تحلیلگر نظامی و سیاسی، هیمنه‌ی کاذب دشمن صهیونیستی را فروریخته و ثابت کردند که: 💥 این جماعت، با ولایتمداری ناب سید شهید ، فرسنگ‌ها فاصله دارند ؛ چرا که سید ، گوشش به دهان رهبری بود که گوش او نیز، به دهان صاحب‌الزمان، ولی عصر ارواحنافداه است. ولایتمداران واقعی، آنها بودند که در این دام نیفتاده و به وعده‌ی خدا و ولی خدا، ایمان داشتند. 🍀 #والعاقبه_للمتقین 🍀 #جهادتبیین

همرزم شهیدم شهید حسن هوشمندی اعزامی از رزن همدان شهادت ۱۳۶۱/۷/۶ جاده پیرانشهر سردشت . اولین امدادگر بهداری شهید از تیپ ویژه شهدا 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 یادی از همرزم شهیدم ✍این روزها وقت شده به همرزمانی که در بخشی کوچک از زمان و مکانی که در آن حضور داشتم فکر کنم ، حالا که اسامی را مرور میکنم ، تعدادشان و روایت شهادتشان مدام افزایش می بابد. 🍀 من و شاید سایر همرزمان به سادگی از کنار شهادت آنان گذشته ایم. شاید،برای برخی سرجایشان چند گل و یا ملحفه ای سفید و با یک دست نوشته و چند شمع سفید کوتاه گذاشته باشیم. 🍀 شاید به ندرت و شاید اصلا" هم چنین نشده باشد. با این حال خوشحالم که خداوند متعال فرصتی مجدد را برایم فراهم نمود تا کمی بیشتر بیاندیشم و بنویسم. 🍀 روزگاری همرزمی داشتیم اهل مطالعه و تحقیق از هر نوعی که بخواهید . در آن زمان ساله‌ی دور و در پادگان مرزی آنهم ارتش در پیرانشهر و... تازه اگر کتابی پیدا و شرایط آن هم فراهم می شد. 🍀 او در بهداری مشغول به فعالیت بود. آن زمان اصلاً امدادگر در گردان پیاده ما رسم نبود. هر رزمنده یه بسته امداد داشت به نام پد جنگی چند تکه گاز که به باندی وصل بود. 🍀 البته بهداری آنچنانی هم نبود، راستش را بخواهید، چه عرض کنم کل بهداری بر می گشت به چند آمبولانس تویوتا مدل قدیمی به رنگ جنگلی که ما به این نوع ماشین ها پلنگی هم می گفتیم. 🍀 به روایتی به چیز خاصی هم مجهز نبود و نداشت، چند تا باند و گاز و بیشتر با چند نوع سرم قندی، نمکی ، قندی نمکی و هماکسل و چند تا آتل و آبموبک قدیمی ... و راننده ای ماهر که بتواند گلیم خودش و ماشین و امدادگر و مجروح را از کمین ضد انقلاب و تیر اندازی بیرون بکشد. 🍀 دل شیر می خواست بروی داخل کمین و مجروح بیرون بکشی ، مجروحین که بیشترین اصابت گلوله به آنها از کمر به بالا و نزدیک قلب و سر بود. 🍀 در آن شرایط بحرانی و منطقه ای که از بدو انقلاب چند سالی در کنترل ضد انقلاب و احزاب سیاسی و جنایتکاران داخلی بوده و قدرت بلامنازع به حساب می آمدند. رفتن به داخل چنین وضعیتی دشوار و غیر قابل توصیف است. مثل آوردن شهید گنجی زاده دومین فرمانده شهید از بین تیر اندازی های خاص و روایت های شنیدنی ... 🍀 بهر حال روایت این همرزم هم شنیدنی است. از زبان حال راننده آمبولانس، این روایت چند ماه پس از حادثه برایم نقل شده است. در زمانی که خودم با فراز و نشیبی پایم به بهداری باز شده بود. 🍀 آن زمان من در گردان پیاده و کمک خمپاره ۶۰ م م و همزمان تیرانداز ساده بودم و در این واقعه حضور فیزیکی نداشتم.

‍🕊🌷🕊🌷🕊 🍀آمبولانس پس از تخلیه مجروح و در حین برگشتن به منطقه عملیاتی از سمت راست جاده به کمین ضد انقلاب برخورد می کند. 🍀 سه نفر در ماشین حضور داشتند. راننده، امدادگر و نفر سومی که نام ایشان نا مشخص است. و این روایت راننده آمبولانس است. 🍀 حسن هوشمندی اعزامی از رزن همدان ، امدادگر به راننده آمبولانس می گوید. من که کنار پنجره نشسته ام،بدجایی قرارگرفته ام و دراین بخش از منطقه اگر به کمین ضد انقلاب برخورد کنیم کار خیلی سخت و دشوار میشود 🍀ضد انقلاب از بالای ارتفاع ما را خوب می بینند، و ماهم جز دشت باز روبه روچیزی برای سنگرگرفتن نداریم و بهترین چیز در زمان درگیری فرار به سمت دشت بدون تیراندازی هست. 🍀 حتی اگر زخمی هم شدید، بدون آنکه توقف کنید و یا برگردید و تیراندازی کنید ، فقط باید فرار کرد. شاید شانس بیاریم و از کمین نجات بیابیم. 🍀اگر ماندید تا بیایید محل استقرار کمین ضد انقلاب را بیابید حداقل پنج جای بدن شما سوراخ شده؛ آن موقع من دیگه پیش شما نیستم. 🍀 گفتم که من بدجایی نشستم اگر تیری هم بیادتازه میخورد به سر و راننده در همین حین میگفت : من هم با تلنگری زدم روی داشبورد ، یعنی اینجوری سر، بر اثراصابت ،صدا میکند... 🍀چند لحظه ای هم نگذشته بود که همه چیز یک دفعه داخل کابین ماشین عوض شد. داخل ماشین به یکباره پر از خون شد. افتاده بودیم در کمین و تیر بود که پشت تیر به ماشین برخورد می‌کرد. 🍀 ماشین را به همان شکل با سرعت بردم در دشت و همانطور گلوله بود که به ماشین اصابت میکرد.‌و سپس از ماشین فاصله گرفتیم همانطوری که هوشمندی سفارش کرده بود.تا اینکه نیروهای کمکی از ستون موتور ریزه به دادمان رسیدند.‌ فکر کنم ضدانقلاب دو تا چهار نفر بودند. 🍀قبضه اسلحه ۸۲ م م و دوشکا سر رسید و با زدن کنار تخته سنگی که ضد انقلاب درپشت آن سنگر گرفته بود، ما را از کمین ضد انقلاب نجات دادند. 🍀 امدادگر آمبولانس همانگونه که خود پیش بینی کرده بود به شهادت رسیده بود. و در همان دقایق اولیه و در آمبولانس به لقاءالله پیوسته بود. حسن را پس از درگیری از آمبولانس خارج و به معراج شهدا منتقل نمودیم. 🍀برادر همرزم دیگری از خصوصیات شهید چنین نوشته اند: باسلام وعرض ادب خدمت اخوی بزرگوارِ شهید حسن هوشمندی ، روحش شاد... 🍀 اینجانب داود شریفی از دوستان نزدیک شهید والا مقام بودم خاطره ای دارم خدمت شما عرض میکنم. 🍀 معمولا همیشه با هم بودیم. یک روز قبل از شهادت با ایشان جهت فریضه نماز مغرب و عشاء به سمت مسجد پادگان پیرانشهر میرفتیم که شهید به بنده یک مجله هدیه دادند و روی جلد آن نوشته بودند: 🌷هدیه شهید حسن هوشمندی.! 🍀بنده به شوخی به ایشان گفتم این چه مطلبی است که نوشتی، از کجا میدانی که شهید می شوی؟ ایشان فرمودند: فردا که پاک سازی رفتیم بنده شهید می شوم.! 🍀 بنده باور نکردم بعد از پاک سازی منطقه عملیاتی که به پادگان برگشتیم بنده بلافاصله به محل استراحت ایشان رفتم ایشان شهید شده بود و به جای ایشان دست گلی گذاشته بودند. روحش شاد.✋🌷 🍀حاج حسین تقوی (یعقوبی) نیز چنین روایتی از شهید دارند: 🍀شهید حسن هوشمندی اهل عمل بود؛ با سواد همیشه دستش کتاب بود و مطالعه میکرد . 🍀اهل نماز و کم حرف بود . من همیشه در خاطرات خودم ازاین شهید زیاد یاد می کنم. 🍀در تیپ شایعه شده بود که به دیدار امام خمینی رحمت الله علیه مشرف خواهیم شد. و او چنین آرزوی را در دل داشت. ولی قبل از دیدار امام به فیض شهادت نائل گردید. و به دیدار حق تعالی شتافت. 🍀بعد از شهادت شهید هوشمندی خانواده ایشان پدر و مادر و برادر شهید آقا ابراهیم به همراه رزمندگان لشگر ویژه شهدا توفیق دیدار امام را پیدا کردند. 🍀از این شهید میخواهم روز قیامت شافی من هم باشد.🌷🌸 ✍حال چگونه این مطلب را روایت یا تفسیر نماییم واقعاً در آن درمانده ام . 🍀معلوم است که حسی درونی و یا به تعبیر خودمانی به نوعی به او خبر شهادت نوید داده شده است و او آگاهانه در این مسیر گام نهاده است. 🌷حسن هوشمندی دهقان اعزامی از استان همدان _ رزن شهادت ۸ مهر ۱۳۶۱ اولین شهید بهداری لشگر ویژه شهدا شهادت جاده پیرانشهر به سردشت. ابتدای جنگل‌های آلواتان 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال بخواهد. 🌸والعاقبه للمتقین 🌷 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷

🕊🌷🕊🌷🕊 💚 #کلام_وحی 💚 رَبَّنَا لَاتُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ . 💚 پروردگارا!دلهایمان را بعد از آنکه هدایتمان فرمودی ، منحرف مگردان و از سوی خود ، رحمتی بر ما ببخش. زیرا تو بسیار بخشنده‌ای. 🍀 #سوره_مبارک_آل_عمران_آیه_شریف۸ ✍ با رحمتی بی بدیل ، که فقط مخصوص خداست... و در دایره ی فهم و ادراک ما جا نمی‌گیره ؛ تا حالا از خودمون پرسیدیم که: چطور بعضی ها... باز هم اهل جهنم می‌شن !؟ 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن

🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸ایستگاه پنج شنبه ها ✍روزهای زندگی یکی پس از دیگری سپری میشه ، و من و شما یادمیگیریم که نباید به حرفهای قشنگ اما بدون پشتوانه اعتقادی داشته باشیم ، یا نزدیکترین افراد می تونن دورترین افراد در کنارمان باشن. 🍀گاهی نیاز داری برای روز مبادا ذخیره ای، پس اندازی داشته باشی ؛ و گاهی روزها مثل همین پنج شنبه متوجه می شی که هیچ تکیه گاهی ابدی نیست مگر تکیه به خدای رحمان و رحیم... 🍀 یادم افتاد بچه تر که بودم از یه کار مامان جون و مادر بزرگم خنده ام میگرفت ، حتی یه روزی عین همون کار رو از یه آزاده سرافراز دیدم‌ که میخواست خبر شهادت هم روستایی رو که در اسارت بود رو به خانواده اش بده؛! و همیشه متعجب شدم. 🍀 نشسته بودن رو فرش و با دست آشغال رو یکی یکی جمع میکردن، بزرگتر که شدم‌؛ فهمیدم اونا چقدر دررنج و زحمت بودن و تو افکار خودشون فرو رفته و من نمی فهمیدم... حال اونا رو دراین روزها خوب و بهتر ، می فهمم و درکشون راحت تره... 🍀آنوقت بود که لحظه ای به خودم اومدم و به خدا گفتم هیچکس نمیدونه که تو دل من چی میگذره اصلا" براشون اهمیتی نداره ، اما یادم اومد که از خیلی قبل با لبخند فرموده بود: 🌸 ان الله یحول بین المرء قبله 🍀 دیدم دلی دست داده و ارتباط خوبه، گفتم خدا جون بی کس و کارم ، بی هیچ پشتوانه و!... قبل از گفتنم ، نگاهی به بنده ی سر از پا تقصیر کرده بود و گفته :🌸نحنُ اُقرب الیه لحبل الورید...دیگه یقین کرده بودم کسی هست که خیلی نزدیکه...و بی خود شکایت از تنهایی میکنم. 🍀 اما این روزها وقتی کمی فاصله ازش گرفتم‌ ، متوجه شدم خیلی زود از این دنیا خسته هستم و چاره ای ندارم و کاسه چه کنم چه کنم بغل گرفتم ، اونوقت باز هم یاد خدا افتادم : 🌸 لاتقنطو امن رحمة الله 🍀 متوجه شدم باید تو زندگی کاری کنم که اعمال نیک ذخیره شه ؛! به اطرافم نگاه کردم دیدم ای دل غافل این همه نشانه وبی خبری!؟ دیدم گاهی دعاها عجیب موثر واقع می شن و ما بی خبریم.‌ 🍀 نقل شده که شیخ مرتضی انصاری شوشتری مادرش را روی کول حمل میکرد ، و معتقد بود که این کاراو چه گره های عظیمی را برایش باز کرده! و وقتی مادر کهن سالش درگذشت ، زار میزد ؛ میگفت؛ از این پس به که خدمت کنم که گره گشایم باشه ، مگر از مادرسنگین وزن تربرای رسیدن به خدا داریم!؟ 🍀 اینجا بود که معنی فاذکرونی اذکرکم رو فهمیدم و یادم افتاد فراموشم نکرده اگه فراموشش نکنم ، اگه غفلت نکنم اگه... 🍀 با این حال خدا جونم هم دردهای نگفتنی زیاده ؛ هم قلبی مَحرم در کنار دستم کمه... 🍀خدا جونم حتی تلاش‌هایی کردم اما جز به مدد و یاری تو به ثمر نمی شینه ؛ پس تقدیر تو شرط اصلی هست. 🍀مهربانا ،هم افکارم آشفته ست، هم گام‌هایم سنگین و بی رمق، سامانش دِه و هدایتشان کن و نگاه مهربانت را از من پنهان و دریغ نفرما ... 🕊 اما پنج شنبه ها رنگ و بوی حلوا ، ارزش صدقه ، وپشتوانه ی ذکر صلوات برای ذخیره آخرت ، برای درگذشتگان و نزدیکان ، یاد شهدا اثری عمیق و شگرف از خودش به جا میذاره باور نکردنی...شاید ندیده باشیم‌ اماحدیث ، روایت و قول صحیح و موثق زیاد داریم. 🍀 برای همه ی آنانی که دستشان از این دنیای خاکی و زمان اندک آن کوتاه و نیازمند توجه خاص ما هست چنین اعمالی را می طلبه. و شاید مداومت در آن رو...با نیت به افرادخاص مد نظر ، پدربزرگها و مادر بزرگها ، پدر مادر ؛خواهران برادران ؛ عمه ها ، عموها ؛ خاله ها دایی ها ؛ و همه ی دوستان ، آشنایان ، رفقا، امام شهدا، شهدا و... 🌸اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات🌸 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال مجالی عنایت فرماید. 🌸 #خوبان_عالم_برای_همه_دعا_بفرمایید.نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌷 به یاد شهدا ی لشگر ویژه شهدا ✍️در این پنج شنبه نیز یادی کنیم از فرمانده لشکر ۵۵ ویژه شهداء سردار رشید اسلام سر لشگر پاسدار #شهید_محمود_کاوه و سرداران و همرزمان رشید و شهیدشان در تیپ ۱۵۵ ویژه شهداء [لشکر ۵۵ ویژه شهداء] که خون پاکشان از کوه‌های سر به فلک کشیده کردستان تا سرزمین تفتیده خوزستان ایران اسلامی را رنگین ساخت و به آن عزّت و سربلندی داد. 💖سلام فرمانده ؛ راستی خود بارها فرمودی که: 🌷از شهیدانمان می خواهیم که ما را از شفاعت خودشان فراموش نکنند. پس : 💖 #از_وعده_وفا 💚 🌷شهدا را میزبان باشیم با ذکرصلواتی و زیارت نامه این خوبان در عالمِ آفرینش هستی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 💚🌷 زیارت نامه ‍ ‌ ‌ ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم🌷💚