♥️
برمیگرده بهم میگه
"چقدر چایی میخوری؟ "
میگم "چی بهتر از چایی؟
سردت میشه کنارته، گرمت میشه کنارته،بیحوصلهای کنارته، حالت خوبه کنارته، تو خوشی، تو غم. همیشه با یه استکان چایی حالت روبراه میشه.
پوزخندی میزنه میگه:
"پس حالا که اینطوره،بینِ من و چایی یکی رو باید انتخاب کنی."
میگم " البته که چایی "
مثل دختربچهها لوس میشه، اخماش رو تو هم میکشه و صورتش رو برمیگردونه.
میگم "البته چایی بدون قند که مزه نداره، داره؟"
همونطوری قهرکرده جواب میده "نه"
میگم"حالا یه چایی میریزی قندِ من؟" :)
#مجتبی_پورفرخ
💓نبض عشق
💝
❤️
🧡
💛
💚
💙
💜
💖
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
C᭄ @Nabzeshgh
💓نبض عشق💓
در دلم جایی برای هیچکس غیر از تو نیست گاه یک دنیا فقط با یک نفر پُر می شود
جانا، دلم ز درد فراق تو کم نسوخت
آخر چه شد، که هیچ دلت بر دلم نسوخت؟
امروز ازمون شهری رفتم داخل حیاط بیمارستان دوبل پارک زدم ، قبول شدم
افسر گفت به افتخار قبولیت یه بوق بزن، بوق زدم منو رد کرد😭😭😭😭
😂😂😂😂😂
مرا تا کی
کنار غم دوریت مینشانی
چرا آخر
ز حال دل بی قرارم ندانی
کنارم باش
که همسایه با درد این عشق نباشد
بگو تا کی
در آغوش دردت مرا میکشانی
بگو تا کی
از این آتش که از عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فقان نمیآرم
میمیرم از غم تو میدانم
آه از این دل
آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
رمزی میان ما نمیدانم
مرا ببین که از این عشق چه میرود بر حالم
به پای تو افتادم مبر دگر از یادم مبر دگر از یادم
شکسته دل آزرده
به لب رسیده جانم
بدون تو نتوانم
من عاشقت میمانم
از این آتش که از عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فقان نمی ارم
میمیرم از غم تو میدانم
آه از این دل
آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
بِسم ࢪَب چِشآش👀♥️
خمارِ لباش
مستَ نگاشّ🫠'𓄹𓏲 ִֶָ
محوً صداش
قربونِ خنده هاشِ🕊𖨥 ֶ֢
بازیِ عشق کلَک داشت ، '' نمی دانستم ''
غم آن سر به فلک داشت ، '' نمی دانستم ''
با نگاهی دل دیوانه ، '' گرفتارش شد ''
سفره عشق، نمک داشت ، '' نمی دانستم ''
دل من صافتر از آینه ، '' اما دل او ''
شیشه ای بود که لک داشت ،'' نمی دانستم ''
به وفاداری من آنکه زمن '' ساده گذشت ''
بیشتر از همه شک داشت ،'' نمی دانستم ''
آرزوهام شده آوار ، فرو ریخت سرم
سقف این خانه ترک داشت، '' نمی دانستم ''
باختم زندگی ام را به قماری که در آن
دلبری بود که تک داشت ، '' نمی دانستم"