برای تماس با ادمین کانال به آی دی زیر مراجعه کنید @shariati313

با سلام و عرض ادب بر آن شدیم در شرایط پیش آمده، داشته ها و مطالعات خود را در عرصه زندگی زناشویی و مشترک، با شما در میان گذاریم. کانال " نبض زندگی " وظیفه خود می داند، تا در امتداد مشاوره اسلامی ، قوانین زندگی را با زبانی ساده، اما کاربردی بیان نماید. فرهیخته گرامی: از شما دعوت می شود که عضو کانال " نبض زندگی "شوید و در صورت صلاحدید، لینگ کانال را برای افرادی که دوستشان دارید، ارسال نمایید. https://eitaa.com/nabzezendegii

چرا نبض زندگی خود را، در دست نمی گیریم؟ شناخت علل برخی از مشکلات زندگی راه کارها و راحل های برون رفت از مشکلات زندگی قانون مهر و قدرت ( شاه کلید مشاوره اسلامی ) طلاق عاطفی ( نشانه ها ، راه حل ها )

شاید بتوان دلیل عمده مشکلات خانوادگی را در چهار عنوان لیست کرد 1- اشتباه در انتخاب و گزینش همسر 2- عدم مهارت در زندگی ( عدم یادگیری قوانین مهم زندگی ) 3- عدم شناخت همسر، روحیات و توقعات او 4- برداشت های غلط و سلیقه ای از رفتار همسر

اما در مورد اشتباه در انتخاب همسر نکات زیادی است که به برخی از مهمترین نکات اشاره می کنم الف - ازدواج خوسرانه که هیچ کس اطلاع نداشته باشد ( نه والدین ، نه دوستان ، نه مشاور ) به معنای نابودی خود و خطای بزرگی است باید قبول کنیم که احساسی هستیم و نمی توانیم مهمترین رکن زندگی را به تنهایی انتخاب کنیم و باید در این فرایند بزرگ و مهم دیگرانی ما را کمک کنند این کمک دیگران به معنای انتخاب به جای ما نیست بلکه مساعدت و یاری ما در انتخاب درست است باید ملاک ها و معیار های شما حتما در فرایند ازدواج دیده شود اما ازدواج های خودسرانه این ملاک ها نادیده گرفته می شود و درست در سال اول زندگی مشترک خودنمایی می کند و آغازگر اختلافات می گردد شعار دین ازدواج عاقلانه - زندگی عاشقانه

ب - غلط بودن ازدواج های ایثاری گاهی دیده شده که برخی از مردم در وقت ازدواج خود ( از سر دلسوزی ) دچار اشتباه در انتخاب می شوند مثلا به فرد معلول و یا کسی که زیبایی ندارد و یا جایگاه خانوادگی بسیار ضعیفی دارد ( مثلا پدر و برادر عروس و یا داماد همه معتاد و یا زندانی هستند ) و ... ، جواب مثبت می دهند و دلیلشان هم این است که گناه این افراد چیست ؟ یادمان باشد که زندگی انتخاب یک لباس نیست بلکه امری برای همه عمر است پس باید بسیار واقع بینانه انجام شود آیا در خودمان چنین روحیه ای را می بینیم که تا آخر عمر بسازیم و بسوزیم و لب به شکایت باز نکنیم ؟ اگر اینچنین نیستیم پس بهتر است که خود را فدای دیگران نکنیم و در امر ازدواج خودخواه باشیم نه خودسر

ج - غلط بودن ازدواج های اصلاحی در برخی از موارد عروس و داماد می بینند که خیلی از ملاک ها و معیارهای او در طرف مقابل نیست و از طرفی هم نمی خواهد او را از دست بدهد . پس با خود می گوید: در زندگی درستش می کنم و کمکش می کنم تا خوب شود. مثلا مرد پوشش همسرش و نوع ارتباط او با دیگران و ... را نمی پسندد و زن اخلاق و یا شغل و ... مرد را نمی_پسندد تجربه ما نشان می دهد که باید همسر را همانگونه که در روز اول دیدی قبول کرد و خیلی امیدوار به تغییر او نباشید هرچند احتمال تغییر است اما نباید به این تغییر دل خوش کرد بلکه شما باید طرف را این گونه تصور کنید که تغییر نخواهد کرد مخصوصا در این موارد بیشتر باید دقت کرد اعتیاد مرد - بی حیایی و بی عفتی در زن - اخلاق تند مرد - وسواس - تزلزل در شخصیت و ... پس برای اصلاح دیگران و اینکه در فرایند ازدواج شما دیگران اصلاح شوند نباید ازدواج کرد هرچند اگر انجام شد خوب و مبارک است در اینجا خودخواه بودن بسیار مطلوب است

عاقلانه انتخاب کنیم تا عاشقانه زندگی کنیم

د - در مورد ازدواج ما باید به ملاک ها و معیارهای اصلی رجوع کنیم برای دختر و پسر باید چهار چیز به عنوان ملاک اصلی باشد 1- کفیت ( مثل هم بودن در عرصه های دینی و اعتقادی و فرهنگی و ... ) 2- اخلاق ( مخصوصا در مورد پسر که بد اخلاق و پرخاشگر نباشد ) 3- زیبایی ( هر چند این ملاک بیشتر در مورد پسر ها است اما دختر هم باید مردش را بپسندد و لا اقل زشت نداند ) 4- عقل ( عقل معاش و زندگی داشته باشد و به اصطلاح رسیده باشد ) ملاک هایی مثل تحصیلات ، شغل و ... در درجه دوم است و بسته به اهمیت آنها نزد شما دارد اگر خیلی مهم است بررسی کنید ملاک های درجه اول خیلی مهم است و اگر حتی یک مورد هم نباشد ازدواج خطا است

با کمک بزرگتر ها و اقوام و خویشان و مشاوره می شود در مورد داشتن این ملاک ها در فرد به نتیجه رسید مهم این است که انتخاب باید آگاهانه باشد نه عاشقانه پس دلیل اینکه باید در امر ازدواج نظر بزرگترها دانسته شود برای همین است تا ازدواج احساسی جلو نرود این امر در دختران به مراتب مهمتر و اساسی تر خواهد بود که در این جا اجازه پدر به عنوان رکن تعقل در کنار دختر باید دیده شود

محیط تحصیل ، کار و خیابان ، محیطی امن برای انتخاب نیست چون همه نقش بازی می کنند و ماهیت درونی خود را ظهور و بروز نمی دهند پس با یک لباس پوشیدن و یا معاشرت خوب، نمی توان طرف را بررسی کرد و به ملاک های مد نظر خود رسید بایدسراغ او را از اقوامش و جامعه و کسانی که با او سالها معاشرت داشته اند، گرفت پس باید تحقیق نمود و جستجو

استخاره ممنوع بسیاری از خانواده های مذهبی برای شناسایی و یا بررسی طرف ، دست به استخاره می برند این کار ، عملی باطل و غلط است و باید ترک کرد استخاره هیچ گاه نباید جای تحقیق را بگیرد. چه ازدواجهایی که به واسطه یک استخاره بیجا خراب و یا ویران شده است و چه زندگی هایی که به طلاق انجامیده است در حالی که جواب استخاره آنها خیر و خوب بود

2- مشکل دومی که زوج ها با آن مواجه هستند عدم مهارت در زندگی است شاید به جرات می توان گفت که بالای 80 در صد از عروس و داماد ها حتی یک صفحه هم در مورد قوانین زندگی مطلب نمی خوانند مخصوصا در مواقع دعوا در این راستا قانون مهر و قدرت از بهترین قانون های مشاوره است و بسیار مهم و اساسی است قانون مهر و قدرت امروزه به شاه کلیدی برای مشاوران در امر زندگی تبدیل شده است و تقریبا همه مشاورین محترم به نحوی از آن استفاده می کنند قوانینی مثل قانون گفتگو ، 5+1 و ... جزء قوانین مهم زندگی است و کمتر کسی از آن می داند. به زودی بر می گردیم و هر کدام از این قوانین را توضیح خواهیم داد.

3- سومین مشکل در زندگی عدم شناخت کافی همسر است اکثر زوج ها نهایت یک یا دو مورد در مورد فرق با همسر خود را می دانند اما بیش از 150 مورد بین زن و مرد فرق است آنهم فرق های اساسی و مهم این فرقها منشاء بسیاری از اختلافات است چون زن و مرد فکر می کنند که طرف می خواهد او را اذیت کند و یا اینکه طرف یه مشکلی دارد، در صورتی که روحیه طرف این است و قصد و غرضی از این کار ندارد مثلا مردهای اصولا در جواب دادن به تلفن همراه از مکان شلوغ خارج می شوند چون ذهن آنها تک کاره است و نمی توانند در مکانی شلوغ حرف بزنند که همین باعث میشه که همسرش فکر کند که خبری است و به او شک کند مثلا زنها در ارتباط کلامی به دنبال تخلیه احساسات هستند و در اطراف یه موضوع صحبت می کنند که مردها برداشت می کنند که طفره می روند و چرا اینقدر صحبت می کند

در این فرصت چند مورد از اختلافات شخصیتی مرد و زن را بیان می کنم 1- مردان کلی نگر اما زنها جزئی نگر هستند 2- مردان بیشتر پدیده های اطراف خود را با عقل خود می سنجند اما زنها با عواطف خود 3- زنان چند کاره اند ( یعنی در یک آن هم می توانند بشنوند و هم ببینند و هم صحبت کنند ) اما مردان این هنر را کمتر دارند 4- مردان هدف مدارند ( یعنی سریع سراغ موضوع می روند ) اما زنها فرایند مدار ( طفره می روند و در حواشی موضوع صحبت می کنند ) 5- مردان عاشق سکوت اند ولی زنها عاشق حرف و بیان 6- مردان خوی اقتدار طلبی دارند اما زنها خوی مهر ورزی 7- زنها بیشتر احساس مراقبت کنندگی دارند ( مسئولیت پذیر و مراقبت از همسر و فرزندان ) ولی مردان بیشتر احساس مهیا کنندگی دارند ( زندگی را آماده کنند برای همسرشان ) هر کدام از این اختلافات می تواند مبنای یکی از اختلافات زناشویی باشد

یکی از بزنگاه های اختلافات خانوادگی همین جاست زن و یا مرد ، همسرش را با خود مقایسه می کند همسر شما کاملا با شما فرق دارد پس برداشت از رفتار و گفتار همسر کاملا ممنوع است او موجودی غیر از شما با روحیات و صفات کاملا متفاوت از شماست او شاید تا اندازه ای به دوستانش شباهت داشته باشد، اما به هیچ وجه با شما شباهت ندارد پس چرا کار و یا حرف و حرکتی را انجام داده را در ذهن خود بررسی و تحلیل می کنید و به نتایج بدی می رسید

برای اینکه تفاوت همسرتان را خوب درک کنید یه روز ایشان را ( بدون اینکه متوجه باشد ) زیر نظر بگیرید به راحتی متوجه می شوید که : کارهایی که برای شما خیلی بی ارزش و یا مهم نیست برای او بسیار مهم است و چیزهایی که برای شما مهم است برای او اهمیتی ندارد این یعنی تفاوت شناخت تفاوت ها خیلی برای زندگی مشترک مهم و اساسی است

تفاوت یا تعارض؟؟؟؟؟ آری با همسر خود تفاوت دارید نه تعارض تعارض مثل سفیدی و سیاهی ( در یک جا جمع نمی شوند و ضد هم هستند ) اما تفاوت مثل اختلاف در رنگها که فقط با هم فرق دارند و تعارضی با هم ندارند ( در یک گل چقدر تفاوت می بینید ؟ ) تفاوت های یک گل نشانه زیبایی و قشنگی آن است تفاوت در زندگی گاه منشا زیبایی و کشش همسران به سمت یکدیگر می شوند گاه برای تکامل و همپوشانی زوجین است گاه دو بال است برای یک هدف آنچه مهم است : زن و شوهر این تفاوت ها را نباید تعارض ببینند یعنی با هم فرق داریم اما ضد هم نیستیم

عزیزم : تو با من خیلی فرق داری ، اما تعارضی بینمان نیست

4- عرض شد که چهارمین مشکل بین همسران برداشت های غلط و سلیقه ای از رفتار و یا گفتار همسر است به این آمار دقت بفرمایید از 500 مورد پروند درخواست طلاق 211 مورد در بررسی ها زن و مرد متوجه شدند که اصلا منظور همسرش را نفهمیده و غلط برداشت کرده است یعنی این دعوا و در نهایت در خواست طلاق دادن سوء تفاهم بوده و به نحوی بد فهمی در مشاجرات آنها را به این مسیر کشانده است به نظر شما این آمار نیاید ما را به فکر وا دارد یعنی 40 در صد از طلاق ها و مشاجرات برای این است که همسران منظور هم را متوجه نشده و یا اینکه خود برداشت غلط و سلیقه ای از رفتار و گفتار همسرش داشته است پس باید خوب گفتگو کرد و درست منظور هم را بفهمیم و بفهمانیم در مورد قانون گفتگو بعدا بیشتر بحث می شود

به نظر می رسد که زندگی مثل یه پازل است پازلی که افراد مختلف در آن نقشی مهم دارند و هر کدام در جایگاه خودشان قشنگ و زیبا هستند مردی را تصور کنید که روحیه زنانه دارد و یا زنی که مردانه رفتار می کند. مردی که فقط به امور خانه می پردازد و یا زنی که تمام همتش برای بیرون است مادر و پدر شوهری که عروس را کنیز خود می پندارند و یا پدر و مادر زنی که داماد را غریبه و شاخ می پندارند خواهر شوهری که عروس را رقیب خود می داند و عروس او را خبرچین معرکه و در نهایت مشکل اصلی با جاری است برادر زنی که با داماد رقابت و داماد او را مزاحم و در نهایت مشکل اساسی با با جناق است همه اینها یعنی این پازل به هم ریخته و آتشی برای سوزاندن است

زندگی همچون یک پازل است پس همه و هر چیزی باید در جای خودش باشد تا زندگی آرامش بخش ، باشد اختلافات زندگی بعد از به هم خوردن نقش ها و جایگاه افراد ظاهر می شوند. مطالب ما را می توانید در کانال " نبض زندگی " دنبال کنید https://eitaa.com/nabzezendegii

مشاوره مردم وقتی می آیند مشاوره که : 1- تمام راه های ممکن را رفته و تجربه کرده اند و دیگر راهی نمانده است 2- تمام پلهای پشت سرشان را خراب کرده اند 3- با گریه و اشک می آیند ( همیشه باید یه بسته کامل دستمال کاغذی روی میز مشاوران باشد ) 4- مملو از غم و نا امیدی هستند با همه اینها از مشاور در خواست معجزه دارد به نظر شما خواننده محترم، با این شرایط چه می شود کرد ؟؟؟؟