#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

#قرار_عاشقی ۱ خدا به هممون توفیق بده ان شالله فرداشب مناجات تائبین رو ساعت ۱۰ ان شالله یه خلوتی پیدا کنیم و بخونیم دعا یادتون نره برا ظهور برا انقلاب برا آقا و... برا ماهم دعاکنید بتونیم ان شالله گروه جهادی رو خوب ببریم جلو... ان شالله یادآوری می‌کنیم برا فرداشب

اولین #قرار_عاشقی فرداشب ساعت ۱۰ مناجات تائبین @nafahat_1

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

اولین #قرار_عاشقی امشب ساعت ۱۰ مناجات تائبین @nafahat_1

ساعت به وقت عاشقی

تا یازده ان شالله

عزیزانی که انجام دادند به بنده خبر بدهند @sadeq_jehad

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

در زمانه ای که برخی تنها به خاطر هوس و در مسیر هوس دل میسوزانند ؛ عده ای مردانه پای عهدی مانده اند که با خدا بسته اند ... رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه ... #خدا_با_ماست #دممون_گرم حاج مُفرَد https://t.me/hag_mofrad

این کانال تلگرامی رو حمایت کنید...

هرکس مرد این راه است بسم الله... • مدت ها بود که امید از دل ها رفته بود، توانی برای ایستادن باقی نبود، اراده ای برای حرکت نمانده بود، اما یک دم مسیحایی بود که بذر امید را در دلها کاشت، توان به زانوان داد، با اراده اش همه را حرکت داد، به مرور زمان راه برای همه روشن شد، زندگی معنا پیدا کرد، اسلام ناب خود را نمایان کرد، و به معنای حقیقی کلمه امت ایران جان تازه ای گرفت... • اگر معنای زندگی را نفهمی، اگر امید نداشته باشی، بهترین های عالم را هم که داشته باشی باز مرده ای متحرک بیش نیستی، اما این دم مسیحایی بود که زندگی را جریان داد... • مواردش زیاد است، اما فقط یکی را خواهم گفت، آن هم سنت قدمت دار نوروز است، سالهای قبل از انقلاب، کسی دل خوش به تحویل سال نو نبود، اما وقتی رنگ و بوی این عید عوض شد، وقتی که امید به جان این امت برگشت حتی اگر در سخت ترین شرایط هم قرار میگرفت باز لحظه تحویل سال نشاط در وجودش موج میزد، چه در وسط میدان جنگ، چه در زیر بمباران جنگنده های عراقی، چون میدانست برای چه نفس میکشد، برای آرمان هایی بزرگ... • اما این امید روز به روز زیاد و زیاد و زیاد تر شد، چون تازه ابتدای راه است و باید گامی دیگر اما دقیق تر و محکم تر بردارد، حتی در دل همه ی تحریم های اقتصادی... • اگر بالای یک ساختمان چند طبقه بایستیم و با دقت نظاره کنیم، سرچشمه های امید را به خوبی مشاهده خواهیم کرد... به مراسمات لحظه تحویل سال دقت کنید! به این شور و حال این امت نگاه کنید! به این هیاهو نگاه کنید! به این عشق و ارادت به ساحت اهل بیت خوب نگاه کنید! امتی که سال خود را با نام امیرمونان علی علیه السلام به پایان رساند و با نام ایشان شروع کرد آیا خسته شده؟! امتی که چشمه های معنویت در او همیشه در حال جوشش است آیا خسته شده؟! امتی که جوانانش سال جدید خود را با اعتکاف در حریم الهی شروع میکند محال است الله تعالی او را یاری نکند... • آری چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید، عینکت را بردار و گرد و غبار یاس را پاک کن... • چه قدر حکیمانه فرمود ناخدای کشتی انقلاب: این ملت خسته نیست... . • ما امیدواریم چون خدا را داریم، ما امید واریم چون مهدی فاطمه را داریم، ما امید واریم چون مقتدایی حکیم و فقیه و آینده نگر داریم و با قدم برداشتن برای این انقلاب ان شالله تعالی به ظهورش نزدیک خواهیم شد... • هر که مرد این راه است بسم الله... @nafahat_1

#نفحه_گرافی @nafahat_1 |نسیم قافله عشق

متکبران صحرای تاریخ، از ترس سست شدن پایه های تختشان و به باد رفتن تاج خود، دست به حربه ای بس ناجوان مردانه به نام تحریف میزنند، خصوصا تحریف مظلوم های مقتدر... که اگر من هم جای آنها بودم همین کار را میکردم، عقل کوچک شده ی هر آدمی که از صدای سکه های طلا دیوانه شده هم همین را میگوید، هرکس حتی تصور وجودش لرزه به اندامت می اندازد و وجودت را تهی میکند از سر راهت بردار، ولو با تغییر دادن چهره اش در ذهن عوام الناس... که خوب میدانی همین عوام الناسی که با افسار انداختن بر عقلشان حاکم آنها هستی، تنها با تصور آن مردان خدای صحرای تاریخ میتوانند قدرت تو را قبضه کنند و عقل همه را افسار گسیخته، که افسار گسیختگی عقل، همان انسانیت است... البته لازم است بدانیم مقداری هم موفق بوده اند، مردان خدایی را، شخصیت های ترسو و بزدل و گوشه گیر و ضعیف و بیمار در ذهن من و تو جا کرده اند... من و تو میتوانیم این نقش را از بین ببریم، کمی تأمل میخواهد، افسار عقلت را پاره کن و کمی فکر کن، همین! نقل کرده اند یکی از همین مردان خدایی مدتی در کوچه پس کوچه های روستاهای شام تحت تعقیب بود و از نگاه اوباش یک غاصب در حال مخفی شدن... از این ده به آن ده... با لباس مبدل و ناشناس، تا اینکه به غاری میرسد و در آن مخفی میشود... در آن غار راهبی حضور داشت، راهب که هیبت آن مرد سرتاپای او را زمین زده بود عرض كرد: شما غريب هستيد؟! - آرى. - از ملت ما هستيد يا از غير ما؟! - از شما نيستم. - تو از امت مرحومه (امت محمّد) هستى؟! - بلى. - از نادانان آنهائى يا از دانشمندانشان - از نادانان نيستم. -و ... از همین جا میتوانی شروع کنی... افسار را پاره کن، این گریزان بودن نشان از چیست؟ یک زندگی پر تحرک و پر شور یا یک زندگی بی تحرک و مُرده؟! اگر افسار را پاره کرده باشی خواهی فهمید... یکی از نزدیکانش میگوید: وارد خانه اش شدم، به نماز ایستاده بود... اما سه شیء به چشمم آمد، یک لباس خشن جنگی، یک شمشیر و یک قرآن. اینجا هم اگر چشم باز کنی نشانه هایی می یابی، شمشیر و قرآن و لباس جنگی؟! نشان از آدمی مکتبی و جنگی یا آدمی بزدل و گوشه گیر؟! این نشانه ها را کنار هم بگذار تا به نتیجه برسی... سالهاست که عده ای در ذهنت فرو کرده اند که اسطورهای تو کاری به کار حکومت نداشتند، کاری به کار زجر کشیدن و زیر فشار ظالم بودن خلق الله نداشته اند و در گوشه ای کار خود را میکردند، عبادت و موعظه، فقط!!! خب با خودت میگویی: اگر این اسوه ی من است، این اسوه را نمیخواهم؛ اسوه ای که بزدلی و ترسویی را به من القا میکند که اسوه نیست... جنگی تمام عیار در وجودت... -خب اگر این شنیده ها واقعیت است، خب... خب ... پس... پس... چرا میگویند:« او جهادی تمام عیار کرد(۱)»؟! جور در نمی آید؟! تناقض... تناقض ... گوشت را به شنیده ها نسپار، باید برگه های کتاب تاریخ را کنار هم بگذاری... همه داشتند نگاه میکردند، بعضی سر پنجه ایستاده بودند تا شاید بتوانند ببینند، برای زیارت آمده بودند، رفت بالای سر قبر پیامبر، سلام داد: ای پسر عمو سلام بر تو ... هرکس مست قدرت باشد کارش همین است، مخلوط کردن حق و باطل و سوار شدن بر اُشتر جهل مردم، اما همیشه هستند هادیانی که مرز این دو را پُر رنگ میکنند... او هم سلام داد: سلام بر تو پدر. اگر تو پسر عموی او هستی و میخواهی خود را منتسب به حضرتش نشان دهی، من فرزند او هستم... به ظاهرش نگاه نکن، یک جنگ تمام عیار، مبارزه حق و باطل... اسطوره تو موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام است آن ظالم هم ارزش معرفی کردن ندارد... برگه های کتاب تاریخ زیاد است، باید تفحص کنی و کنار هم بگذاری تا به نتیجه برسی... این ها همه حکایت از مبارزه دارد، حکایت از جهاد برای یک هدف مقدس... اما زیر پا له شدگان تاریخ تمام تلاش خود را کرده اند که این خط مبارزه را به فراموشی بسپارند تا پیروان این اسطوره ها نتوانند به هدف مقدس آنها دست یابند... چرا تصور یک شیعه نسبت به امامش باید یک انسان همیشه زندانی باشد؟! گرچه همین زندانی بودن هم نشان از یک مبارزه تمام عیار سیاسی است... وقتی قهرمان تو شخصیتی ضعیف باشد، از تو هم انسانی ضعیف میسازد وقتی بزرگ مرد تو اهل سازش باشد، از تو هم یک شازش کار میسازد به امام خود یعنی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به چشم یک مبارزِ مجاهدِ تمام عیار نگاه. (1): اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده. این نوشتار سعی کرده است شانه به شانه ی مطالب کتاب های انسان ۲۵۰ ساله و همرزمان حسین علیه السلام حرکت کند... قلم: #جهاد #نفحه @nafahat_1

امروز خیال می‌کنیم موسی‌بن‌جعفر علیه السلام، یک آقای مظلوم بی سر و صدای سر به زیری در مدینه بود و رفتند او را زندانی کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود. قضیه یک مبارزه‌ی طولانی تشکیلاتی، یک مبارزه‌ای با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامی بود. ۱۳۶۴/۰۱/۲۳ رهبر انقلاب

«جز زیبایی نمی بینم» پیشنهاد پروفایل برا این روزای سخت اما قشنگ... #دممون_گرم #مفرد_گرافی @hag_mofrad | حاج مُفرَد

«جز زیبایی نمی بینم» پیشنهاد پروفایل برا این روزای سخت اما قشنگ... #دممون_گرم #مفرد_گرافی @hag_mofrad | حاج مُفرَد

«جز زیبایی نمی بینم» پیشنهاد پروفایل برا این روزای سخت اما قشنگ... #دممون_گرم #مفرد_گرافی @hag_mofrad | حاج مُفرَد

_ مُفرد مُفرد یاور +یاور به گوشم _ اینجا فقط دروغ میریزن؛ مفهومه؟؟!! +مفهومه حاج مفرد، می‌خوان گَرد یأس بپاشند؛ ماسک بزن، ماسک!!!؟ به قول پهلوون پوریا وسط جنگ رسانه ای هستیم... حاج مفرد هم روی خطه خطش رو از این آدرس دنبال کن https://t.me/hag_mofrad