eitaa logo
🌹175نفر🌹
3.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
47 فایل
شهیدان شفاعت یاد شهدای غواص دست بسته ارتباط با مدیر کانال : https://eitaa.com/Hami175
مشاهده در ایتا
دانلود
Rooze 11 - MohammadReza Lavasani.mp3
1.29M
🎙قرائت دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان به نیت شهید " علی خلیلی " 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
Tahdir-joze11.mp3
4.07M
🔊 تندخوانی جز یازدهم قرآن کریم 📖 از آیه ۹۳ سوره مبارکه «توبه» تا آیه ۵ سوره مبارکه «هود» 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری جدید و بسیار زیبا از شستشوی ضریح مطهر حضرت سیدالشهداء در کربلا اومدم کرببلاتو ببینم یا مولا بوسه بر شش گوشه قبرت بزنم 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
YEKNET.IR - tak - 2 safar 1441 - meysam motiee.mp3
6.65M
امام حسین(ع) 🍃هیچ پرچمی غیر کربلا بالا نیست 🍃حسین معنی آزادیست 🎙 🌙 🌙 _جمعه 🌷 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر دیده نشده از ۱۶ هزار اسیر عراقی عملیات فتح المبین اوایل فروردین ۶۱ دوران جنگ تحمیلی 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
روایتی از روزهای سخت ولی شیرین 🌹عملیات والفجر 1۰🌹 به روایت حامی فرمانده یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس مشاهدات عینی ازفعالیت رزمندگان یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا بایک اقدام ویژه درقالب گردان دواب یا قاطر ریزه. کردستان .کوه های ملخور.هنی قل.قله سنگی. .شیارهای وشکنار.واحمد اباد وشهرخرمال . جاده خرمال .سیدصادق.ودوجیله هرروز کانال ۱۷۵نفر 🌹 روایت اول🌹
🌷 175 نفر🌷: صدای نوحه اهنگران از بلندگو📢 فضای مقررا معنوی تر کرده بود تلفن 📞فرماندهی یگان دریایی به صدا درامد عمو رضا خادم الحسین فرماندهی... گوشی را برداشت... گفت تلفن 📞اقا محسن بیا گوشی را بردار.... من وشهید اسحاقی که در پردتگاه ساحلی مقر یگان دریایی 🚣‍♀🚣‍♀هفت تپه مقر لشگر نشسته بودیم من رفتم گوشی برداشتم .... ازستاد لشگر بود .پیغام دادن اقا محسن اسحاقی را خواستن به ستاد.. 🌹آقا محسن رفت ستاد لشگر.. زود هم برگشت... من بودم داخل جنگل بیگلوچادر یکی از گروهانها پیک امد... گفت 🌹اقای اسحاقی کار مهمی داره گفت سریع بیافرماندهی... من بخودم گفتم بخیر بگذره... باز خبرهای است... دراطاق رابست گفتم چه خبر... گفت یک خبر مهم وسری بین من وتو... گفتم انشالله خبرهای است ویگان دریایی باید پیشرو‌ترین یگان عملیات باشه .. بسیارمهم وسری است خوشحال شدم که خبر یه ازعملیات گفت خوشحالی گفتم آره گفت.... توانتخاب شدی از سوی فرماندهی وستاد لشگر باید بری منتطقه مستقر بشی .دوباره احساس خوشحالی کردم گفتم این همه نیرو یگانهای لشگر اولین ها من هستم ویگان دریایی. 🚣‍♀🚣‍♀🚣‍♀ چقدر خوب منم که تازه از مرخصی بودم اماده اماده بودم گفتم خوب حالا کجاست... گفت چند مطلب ... بیشتر سوال نکن برو‌منطقه ... حاج اقا تقی مهری جانشین ستادلشگر اونجاست ... 🌹آقای دایی صادقلی مسئول محور منطقه است اقا مرتضی قربانی فرمانده لشکر هم همین روزها اونجاست چند روز دیگربایداونجا باشی این داستان ادامه دارد درخدمتیم👇 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
فرقی نمی کند در بهار طبیعت باشیم یا در بهار آزادی هر لحظه که می‌گذرد جای شهدا خالی است ... 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
﷽ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِينا چهل و دو سال گذشت؛ از فتح‌الفتوح فرزندان روح‌الله از نبرد جانانه‌ی تاریخیِ حسن باقری با هشام صباح الفخری بعثی؛ سلام بر اسطوره‌های یقین غیوران زَهـۜـرا نسب مردان فتح‌المبین ... عکاس: امیرعلی جوادیان # 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
ياران ز قيد و بند علائق رها شدند مانديم و خاطرات کهن در کنار ما ما را به بزمگاه محبت گذر نداد همراه خيلِ سوختگانش نگارِ ما...! دی‌ماه ۱۳۶۵ عراق ؛ شرق بصره عکاس: احسان رجبی 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدا غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید
قسمت اول 🌹با اصغر بودن چه لذت داشت 🌹در سالروز عملیات فتح المبین یاد فرمانده گردان یا رسول ص بیادسردار شهید علی اصغر بصیر 📣خنده های بهشتی یاد اولین روزهای بهاری درسال 60 به روایت حامی گت اقازاده عملیات بزرگ فتح المبین رقابیه و دهکده انبیا من با قد کوچک وسن کم پانزده سالگی 🌹عمو اصغر ازروز اعزام بمن گفت پسر همیشه پیش منی هرجامیرم بیا اگر گم شدی من دنبالت نمیام اولین بارم بود که اعزام به جبهه آمده بودم بعضی موقع بمن میگفت دستت را بمن بده 🌹اصفرجان هنوز اسیر مهربانی هایتم بعداز سازماندهی دررامسرو پادگان امام حسن ع تهران با قطار عازم اهواز شدیم سنگرهای رزمندگان واستقرار آنها در کنار پادگان دوکوهه فضای جبهه رابمن نشان داد با استقرار دریکی از دانشگاهها بعداز چند روز سازماندهی عازم رقابیه شدیم بعد یک جنگ ونبرد جانانه شروع عملیات عازم خط مقدم شدیم ومنتظر جواب پاتک دشمن شب سختی بود داخل کانال کم عمق وانفجاربیش از حد گلوله ها حضور رزمندگان باعث شد دشمن به خود اجازه ندهد پاتک کند صبح کل گردان برگشتیم تا برای نبرد دیگر در محور دیگر عملیات کنیم ماتو تیپ نجف اشرف بودیم قدم به قدم همرا 🌹عمواصضر بودم واو هم مرا هدایت میکرد شب مارابردن دهکده انبیا تویک چادر کوچکی ادامه دارد کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
قسمت دوم 🌹شهید علی اصغر بصیر ومن 🌹شهید اصغری 🌹شهید کهن 🌹زندیاد اصغر سبکرو ردیف خوابیده بودیم وهمه خسته نصف های شب احساس کردم کسی وارد چادرما شد اورا میدیدم 😱هیکل مند 🐯سبیل کلفت 🐶چشمان بزرگ 👹ترسناک به خود گفتم این کیه متوجه بیداری من شد آمد بسراقم🙉 سرنيزه 🔪را گذاشت زیر گلویم من متوجه شدم عراقی ها مقر وچادرمان را محاصره کردن ویک نفر دیگر که در درب ورودی چادر بود به او گفت بالای سر آنها اسلحه رابگیر حالاها این آدم وحشتناک🌚 بعثی عراقی بمن میگه هیس هیس🤬🤬 ساکت 🔪سرنيزه را زیر گلویم فشار میده بخودم گفتم اگرفریاد نزنم وحضور عراقی ها رانگم همه اسیر یا شهید میشم اینجا باید تصمیم بگیرم من شهید بشم مانعی نیست ولی بچه ها را بایداز خواب بیدارکنم از یک طرف فشارسرنیزه 🔪 زیر گلویم توکل کردم 📣فریاد زدم 📣عراقی 📣عراقی 📣عراقی‌ها آمدند 🌹شهید علی اصغر بصیر اولین نفری که کنارم خوابیده بود بیدار شد گفت چیه؟چیه؟ عراقی؟ اینها چند کیلومتر با ما فاصله دارن همچون محکم دستش را پیشانی ام زد گفت بخواب😆 پسر خواب دیدی😜 وای بچه ها با فریادم بیدار شدن همه زدند زیر خنده😘😅😃 صبح موقع صبحانه هی میگفتند وخنده میکردند😀😊 وان روز بانشاط برای مرحله بعدی عملیات اماده شدیم رقابیه دهکده انبیا عملیات فتح المبین سال 60 تیپ نجف اشرف حامی نشر دهید آدرس کانال کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜وصیت تکان دهنده وصیت من به دخترانی که عکس خودشان را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند این است که: این کارتون باعث می‌شود امام زمان خون گریه کند بعد از شنیدن وصیتم به آن عمل کنید زیرا ما می‌رویم تا از شرف آبروی شما دفاع کنیم... 🪴شهید مهدی محسنی رعد 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞ثواب اشک بر سیدالشهدا 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹آدرس @nafar175
روایتی از روزهای سخت ولی شیرین 🌹عملیات والفجر 1۰🌹 مشاهدات عینی ازفعالیت رزمندگان یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا بایک اقدام ویژه درقالب گردان دواب یا قاطر ریزه. کردستان .کوه های ملخور.هنی قل.قله سنگی. .شیارهای وشکنار.واحمد اباد وشهرخرمال . جاده خرمال .سیدصادق.ودوجیله هر روز وشب کانال ۱۷۵نفر 🌹 روایت دوم🌹
گفتم کجاست .. گفت غرب.....بوران .برف.طوفان.سرما. به ذهنم آمد👇 روستای دزلی..... مریوان... تا گفت غرب تعجب کردم.... گفتم ماموریت سری ومهم این است..... غرب کجا.... آب داره ... چه نوع قایق هایی 🚣‍♀🚣‍♀ باید ببریم تعجب مرا وا داشت گیج شدم..😳.. غرب 🚣‍♀🚣‍♀یگان دریایی...😄
دستم را گرفت ... گفت حامی جان .... مگر لشگر ما اسم ویژه ندارد؟ گفتم اره... گفت پس نیروهای ویژه همه کاره اند گفتم خوب؟ حالات تعجب مراگرفته بود 😳 که شهید اسحاقی چه میخواهد بگوید گفت اماده ای گفتم اره باخنده گفتم قایقهاراببریم روقله سور بخوره😁 بزنه به عراقی ها 😝 محسن خنده😄 جنگ در غرب اونم دزلی ومریوان گفت باخنده.😁😁😁 خر سواری واسب سواری🦓🐎
گفتم خرسواری 🐎 میخندی محسن اره خرسواری 🐎 مهم ترین ماموریت لشگر اونم به یگان دریایی😳 که باید یک گردان دواب 🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎 گفتم دواب بگو‌قاطر ریزه🐎
🌷 175 نفر🌷: هم من ازخنده 😅داشتم روده بور میشدم شهید محسن هم چه خنده ای😁😊😄 که بیرون هم بچه ها ازصدای قهه قهه خنده ما داشت میخندیدند😃😀 عمو‌رضا خادم چادر که بچه سوادکوه بود درب زد چای اورد داخل داره میخنده😜 گفتم محسن جان این عمو سوادکوهی است انتخاب خوبی بجای من خری سواری 🐎وارده خوبه دیگه محسن جان.... همه جا یگان دریایی تو آب کارداره....🚣‍♀ چه چیزی یگان مربوط میشه به کوه شیار دره... گفت ما لشگر ویژه ایم دستور دیگه ماکه نباید بیکارباشیم تو عملیات لشگر درغرب گفتم چشم نه من تخصص قاطر سواری 🐎دارم ونه نیروهای من تو‌عمرمان هنوز به خر و اسب 🐎🦓دست هم نزدیم تا سوارش بشیم یا با او در کوه کمر بار ببریم همین کم داشتیم😘 این بچه های همشهری فریدونکناری😳😳😳 مرا با این قاطرها ببینند وای چه بلای برسرم میاورند😭😭 هیچ ابروی برایم نمی زارند🐎
🌷 175 نفر🌷: کارهارا تقسیم کردیم... خرید وپیگیری قاطرها 🐎 وپالون و... غذاشون وانتقال انها با محسن بوده... اماده سازی نیروها توجیح استقرار وآموزش وانتقال بصورت مرحله ای بامن این داستان ادامه دارد هرشب وروز درخدمتیم👇