eitaa logo
🌹175نفر🌹
3.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
10هزار ویدیو
48 فایل
شهیدان شفاعت یاد شهدای غواص دست بسته ارتباط با مدیر کانال : https://eitaa.com/Hami175
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - بریم یه افطار کربلا - پویانفر.mp3
5.15M
🎧 نوآهنگ جدید افطار کربلا 🌴 بریم یه افطار کربلا 🌴 مشتاق دیدار کربلا 🎙 محمدحسین پویانفر    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
16.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ای مولای من، دلم به یاد تو زندگی کرد و با مناجات با تو آتش هراس را بر خود سرد نمودم 🔸 دعا ابوحمزه ثمالی    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 اگر مدتی است که روزمرگی غبار بر قلبتان انداخته و اشک‌تان برای امام و شهدا جاری نشده، این کلیپ را ببینید    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رهبر انقلاب امروز در دیدار فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح: اگر عقلایی عمل شود، به شکست کشاندن محاسبات دشمن امکان پذیر است.    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
enc_16809182647445382468819.mp3
2.78M
تمام دلخوشی زندگی من این است که وقت مرگ بیایی و مرگ شیرین است 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ بسیار دلنشین    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
آدرس کانال را نشر دهید
   🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
23.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۸فروردین سال ۶۷ نبرد درفاو سالروز اسارت وشهادت سرداران شهید محسن اسحاقی وسید مصطفی گلگون و۱۶ شهید دریادل یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا گرامی باد    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
14.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۸فروردین سال ۶۷ نبرد درفاو پیام تصویری سر دار مرتضی قربانی فرمانده لشگر ویژه ۲۵ کربلا دوران دفاع مقدس بمناسبت سالروز اسارت وشهادت سرداران شهید محسن اسحاقی وسید مصطفی گلگون و۱۶ شهید دریادل یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹روایت دلتنگی🌹 روحانی شهید ابوالقاسم سیفی به روایت حامی    🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
🌹از دکمه مانتو تاسیم دست بسته🌹 برگزیده جشواره خاطرات دفاع مقدس 🌹قسمت سوم🌹 به روایت حامی ۲۸ فروردین سال ۶۷ فاو سالروز اسارت وشهادت سرداران و۱۸ شهید یگان دریایی براساس خاطرات مشترک خانم میر درویشی همسرسردار شهید محسن اسحاقی فرمانده یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵کربلا و حامی گت آقازاده هرشب👇 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 http://eitaa.com/joinchat/610336774C05d5544f97
‍ 3: از دکمه مانتو تاسیم دست بسته 🌹🌹روایت سوم🌹🌹 سال 67 پاتک شهرفاو به روایت حامی برگزیده جشواره خاطره دفاع مقدس نیروهاراجمع کن وبسمت فاو حرکت کن برای من هم خبر غیر منتظره ای بود گفتم این خبر به این مهمی یعنی آقا محسن وقت اطلاع دادن وصحبت بامن رانداشت این خبر عملیاتی راخانمش از خونه به من بگه برای اطمینان بیشتر دوباره ازخانم اش سوال کردم وگفتم آرامش ات راحفظ کن ودوباره بگو چه اتفاقی افتاده واقامحسن آخرین پیامش چه بوده بمن دوباره همان حرف راتکرار کرد ومن کمی باارامش به اوگفتم نگران نباش چشم من هم با نیروها بسمت فاو وبه کمک محسن حرکت میکنم فقط به من قسم داد ماتو خانه سازمانی نگرانیم مرابی خبر نگذاربرادر.... خداحافظی کردم واولین کاری کردم تلفنی این خبر رابه دفتر ستاد لشکر ۱. برادرفیروز آبادی دادم ودرخواست مهمات واتوبوس کردم توگردان یه آجیر داشیم برای مواقع ضروری وخشم شبهای آموزش یاآمادگی آجیر مقریگان دریایی رابه صدادرآوردم نیروها اندکی که بودند باآجیربیدار وبه طرف صبحگاه جمع شدند همه همه یک گروهان به اضافه شدند ودستور تجهیز نیروها رادادم ومنتظر اتوبوس... 🌹 منم درخونه دل تودلم نبود برای ارامشم رفتم وضو ساختم وسررابه سجده گذاشتم وبرای سلامتی همه رزمندگان و همسرم دعا کردم وخار وذلیلی دشمن بعثی رااز خدا خواستم اشکم سجاده راخیس کرده بود وحسن ومعظمه راازخواب بیدار کرد رفتم هردورادراغوش گرفتم وبرایشان لالا یی خواندم ودوباره انهاراخواباندم صدای تلفن دوباره به صدا درآمد دیدم همسر سید مصطفی گلگون است اوهم بچه کوچک مثل من یه دختر فاطمه ویه پسر سید محمد داشت حال روز اوهم بااین خبر از من بهتر نبود به اوگفتم بچه ها اگر بیدارند بیا خونه ما باهم باشیم ببینیم صبح چه خبر هرچه خدابخواهد اذان صبح شد نماز خواندیم سپیده اسمان کم کم محیط سازمانی راروشن کرده بود فقط توحیاط صدای گنجشکها رامیشنیدیم کنار درب خانه هر دونشستیم بچه ها هم خواب ... فقط منتظر بودیم از درب ورودی خانه های سازمانی کسی بیرون میره یا میاید خبری بگیریم دل تودل ما نبود همه خانوادها فقط همدیگر رانگاه می کردند وهمه منتظر خبربودند که بگویند شوهر کی بشهادت رسیده 🌹 وای عجب صحنه ای هرلحظه منتظر خبر شهادت یازخمی شدن شوهر🌹🌹 همه ذکر میگفتند وصلوات نذر می کردند هوا هم کم کم بانور خورشید مستقیم به خانه های ما گرمای دلمان رابیشتر می کرد از لای پنجره یه چشم مابه بچه های تو خونه بود ویه چشم ما در حیاط منزل منتظر پیغامی از وضیعت پاتک عراقی ها وشوهرهای ما🌹🌹 بچه ها هم قد ونیم قد خبر بابا رامی گرفتن و ماهم دل تودل مانبود چه خواهددشد ساعت 2بعداظهر شد کسی نیامد گفتم برم پایگاه کسی هست خانه های سازمانی چفت پایگاه بود کسی راندیدم هرکه بود رفت فاو فقط چند نگهبان بودکردم.... این روایت ادامه دارد.....🌹🌹 ـــــــــــــــــــــ ۱. مسئول دفتر ستادلشگربرادر فیروزآبادی