eitaa logo
💞 نفس عشق💞
520 دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
31 فایل
☫ ﷽ ☫ «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ #چادر آن زمانےڪہ دڱر محشرڪبرے باشد هرڪسے بهرشفا روے بہ هرجا باشد دل من در پےِ آسودگےو عیش و طرب تا بہ دستم نخےازچادرزهراباشد #نفس_عشق🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔@nafas_eshgh2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅آیه‌ای از‌ سوره بقره 📖وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ؛  🔸ما شما را به چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان ها و محصولات می آزمائیم و مژده بده به  آن ها که شکیبا و ثابت قدم هستند.[ بقره/۱۵۵] 🔹محمد بن مسلم می گوید: امام جعفر صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: «پیش از آمدن قائم علیه السلام علامت هایی برای خواهد بود.» عرض کردم: آن علامت ها چیست؟ 🔹 فرمودند: «بیماری های گوناگون که سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخ ها که سبب گرسنگی است و کاهش در اموال و جان ها که سبب قحطی و مرگ و میر فراوان است و نقص در محصولات که به نیامدن باران است، پس در آن موقع به آن ها که در عقیده به ما ثابت می مانند مژده بده.» 📚ینابیع المودة،ج ۳، ص ۲۳۵، حدیث ۲ 🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌🕊علیها‌🤲 @nafas_eshgh2💞 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 ۴ 💠سیصد و سیزده نفر از راه می‌رسند ... 🔹اگر دقّت کنی می‌بینی که تمام مردم مکّه در مورد مطلب مهمّی با هم سخن می‌گویند. آیا می‌خواهی تو هم از سخن آنها باخبر شوی؟ دیشب، سیصد و سیزده جوانمرد وارد شهر مکّه شده اند و تا صبح مشغول عبادت بوده اند. آنها در مسجد الحرام گرد هم آمده اند، وهمه نگاه‌ها را متوجّه خود کرده اند. مردم مکّه تعجّب کرده اند. آن‌ها نمی دانند این جوانان از کجا آمده اند و چطور توانسته اند خود را به مکّه برسانند؛ زیرا شهر مکّه در محاصره سپاه سفیانی است. عجیب است که لباس همه این جوانان یک شکل است. همه، هم قد و هم اندازه، مثل یک دسته نظامی، بسیار مرتّب هستند؛ هر کس آنها را ببیند، مبهوت آنان می‌شود. آمدن این جوانان به شهر مکّه، یک راز است که کسی از آن خبر ندارد. هر کدام از جوانان در گوشه ای از دنیا بودند. چگونه شد که آنها در یک لحظه خود را در مکّه یافتند؟ آنها به امر خدا با «طَیّ الارض» به مکّه آمده اند. 🔹شاید بپرسی که «طَیّ الارض» یعنی چه؟! اگر بتوانی در یک لحظه، بدون استفاده از هیچ وسیله نقلیّه ای، کیلومترها راه را پشت سر بگذاری و خود را به مکّه یا هر جای دیگر برسانی، تو «طَیّ الارض» نموده ای. آری، یاران امام معجزه وار و بسیار شگفت انگیز کنار کعبه جمع شده اند. آری ظهور وابسته به حضور این سیصد و سیزده نفر است، اراده خدا بر این بوده است که آنها را در یک لحظه در مکّه جمع کند. هر کس اسم بزرگ یا همان اسم اعظم خدا را بداند، دعایش مستجاب می‌شود. وقتی امام زمان خدا را به آن اسم قسم می‌دهد، سیصد و سیزده یار او، در یک چشم به هم زدن، در مکّه حاضر می‌شوند. اکنون تو از این راز آگاه شده ای؛ امّا مردم مکّه، همچنان در تعجّب هستند. آنان در مسجد الحرام دور هم جمع شده اند و درباره این مطلب با هم سخن می‌گویند: به راستی این جوانان چگونه وارد مکّه شده اند؟ آن طرف را نگاه کن! آن مرد را می‌بینی که به سمت بزرگان مکّه می‌رود. او کیست و چرا چنین سراسیمه و مضطرب، جمعیّت را می‌شکافد؟ او مستقیم نزد فرماندار مکّه می‌رود. سلام می‌کند و می‌گوید: «دیشب خواب عجیبی دیدم و برای همین خیلی ترسیده ام». فرماندار مکّه نگاهی به او کرده و می‌گوید: «خوابت را برایم تعریف کن ». و آن مرد چنین می‌گوید: «خواب دیدم که ابری در آسمان ظاهر شد و آرام آرام به سمت زمین آمد تا اینکه به کعبه رسید. در آن ابر، ملخ‌هایی دیدم که بال‌های سبزی داشتند و مدّت زیادی دور کعبه طواف کردند و سپس به شرق و غرب عالم پرواز کردند». هر کس که این سخن را می‌شنود به فکر فرو می‌رود. آیا بینِ این خواب و آن گروه سیصد وسیزده نفری، ارتباطی وجود دارد؟ 🔹در شهر مکّه شخصی هست که خواب را خیلی خوب تعبیر می‌کند. از او می‌خواهند تا این خواب را تعبیر کند. او قدری فکر می‌کند و سپس می‌گوید: «لشکری از لشکریان خدا وارد این شهر شده است و شما هرگز نمی توانید در مقابل آن مقاومت کنید». همه مردم مکّه به فکر فرو می‌روند. آری، آن لشکر، همان جوان‌هایی هستند که دیشب وارد مکّه شدند. طبیعی است که مردم مکّه از دست این جوانان عصبانی باشند؛ زیرا اینان می خواهند اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیانشان را در همه دنیا عزیز کنند. شما فکر می‌کنید اوّلین تصمیم مردم مکّه چه می‌باشد؟ 🔹درست حدس زده اید، آنها می‌خواهند این سیصد و سیزده نفر را دستگیر کنند؛ امّا خدا ترسی بزرگ بر دل آن مردم می‌اندازد. من به حال این مردم ساده لوح می‌خندم، مردمی که هنوز هم در فکر دشمنی با شیعه هستند. آنها نمی دانند که دیگر روزگار غربت شیعه تمام شده است. یکی از بزرگان مکّه که می‌بیند همه در ترس و اضطراب هستند می‌گوید: این جوانانی که من دیده ام، چهره‌هایی نورانی دارند و اهل عبادت هستند، آنها که تا به حال کار خلافی انجام نداده اند، چرا از آنها می‌ترسید؟ مردم مکّه تا غروب آفتاب در مورد این جوانان سخن می‌گویند و آن چنان ترس و وحشتی در دل دارند که نمی توانند هیچ کاری بکنند. شب فرا می‌رسد و مردم به خانه‌های خود باز می‌گردند و به خواب سنگینی فرو می‌روند. 🔰ادامه دارد... ✍نویسنده: مهدی خدامیان آرانی 🆔@nafas_eshgh2💞 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
♨️کلید ورود به قلب امام زمان!! 🔸در درد دل هایتان به آقا جان بگویید: اگر به خودم واگذار شوم و دستم را نگیرید، گرفتار می‌شوم. به گناه می‌افتم، فردی، اجتماعی و ... خراب می‌کنم، زندگی و آخرتم را خراب می‌کنم، دستم را بگیرید. اصلاً یادم می‌رود که برای چه به دنیا آمدم و باید چه کنم. آقا جان، دستم را بگیرید. 🔸یک فاتحه برای مادرشان حضرت نرجس سلام الله علیها بخوانیم، جدّی باور کنیم کلید ورود به قلب آقا جان، مادرشان است. این‌قدر این‌ها رئوف و کریم هستند، احسان، عادتشان است، کرم، مشی‌شان است. اصلاً با ما تفاوت دارند، ما معامله می‌کنیم، امّا آن ها دنبال این‌گونه مطالب نیستند. 🔸به بگویید آقا جان، خراب کردم، تو درستش کن. ولیّ خدایی حضرت را، یا مبدل السیئات بالحسنات، خطاب می‌کردند. آقا جان، دست ما را بگیر. با آقا جان، صحبت کن، اشک بریز، گردنت را کج کن، خضوع و خشوع داشته باش، حال مضطرّ بگیر، بگو: آقا جان، می‌خواهم سربازت شوم، گناه کردم، امّا امید دارم. 🔸خوش به حال شهدای مدافع حرم که پاک و طاهر رفتند، نمی‌دانم اوضاع من چه می‌شود، آقا دستم را بگیر که عاقبت به خیر شوم، نه عاقبت به شر. آقا جان، دستم را بگیر. 📚درس اخلاق آیت الله قرهی؛ 96/9/6 🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌🕊علیها‌🤲 @nafas_eshgh2💞 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️راهکارهایی برای ایجاد محبت اهل بیت (علیهم السلام) در دلِ کودکان(بخش دوم) ✔️2- قصه تعریف کنید! 🔸قصه‌ها بهتر از هزار حدیث و نصیحت در ذهن آدم‌ها میماند. بگردید دنبال قصه‌های خوب، از مهربانی و هوش و خوبی ائمه برای بچه‌ها قصه تعریف کنید. بگذارید به واسطه قصه‌ها با ائمه انس بگیرند.  🔸قصه‌های مناسب سن‌شان را برایشان بخوانید. کتاب‌هایی با تصویرسازی‌های خیال‌انگیز پیدا کنید و در اختیار بچه‌ها قرار بدهید! 🔰ادامه دارد... 🆔@nafas_eshgh2💞 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
📌 🔻کارهای کودک درسه محدوده است 🌱محدوده سبز: کارهای خوب کودک 🌾 محدوده زرد: کارهای نه خوب و نه بد(که اشتباهات کودک درحوزه مهارت رانیزشامل میشود که اشکالی ندارد مهارت ندارد وباید اشتباه کند تا یادبگیرد) 💥محدوده قرمز که آسيب زدن به خود يا ديگران يا تجاوز به حقوق ديگران است ولی متاسفانه اکثر تنبیه های والدین برای کارهای محدوده زرد کودکان است، کارهای اشتباه بی خطر. 🔹به کارهای بد اما بی خطر کودکتان بی اعتنایی کنید و به جایش به او کار خوب بیاموزید 🆔@nafas_eshgh2💞 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🍃🍃 💠آیت الله فاطمی نیا 🔸مساله ی والدین شوخی نیست؛ خدا می داند یک پرخاش به پدر و مادر ، انسان را صد سال عقب می اندازد! 🔸اگر کوتاهی کرده اید جبران کنید! اگر هم از دنیا رفته اند، با صدقه دادن و طلب مغفرت برایشان، رضایتشان را کسب کنید تا درآن عالم از شما راضی شوند. میتوان با خیرات و مبرات و صدقه و دعا ،آنها را از خود راضی کرد. 🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌🕊علیها‌🤲 @nafas_eshgh2💞 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💓
📘 💠نوشته ای به خط سبز! 🔹مردی از بزرگان جبل عامل هر سال به زیارت مکه مشرف می‌شد و هنگام برگشت در مدینه محضر امام صادق علیه السلام می‌رسید. یک بار قبل از تشرف به حج، خدمت امام رسید و ده هزار درهم به ایشان داد و گفت: - تقاضا دارم با این مبلغ خانه ای برایم خریداری نمایید. سپس به قصد زیارت مکه معظمه از محضر امام خارج شد. 🔹پس از انجام مراسم حج، خدمت امام صادق علیه السلام رسید و حضرت او را در خانه خود جای داد و نوشته ای به او مرحمت نمود و فرمود: «خانه ای در بهشت برایت خریدم که حد اول آن به خانه محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم، حد دومش به خانه علی علیه السلام، حد سوم به خانه حسن مجتبی علیه السلام و حد چهارم آن به خانه حسین بن علی علیه السلام متصل است.» 🔹مرد که این سخن را از امام شنید، قبول کرد. حضرت آن مبلغ را میان فقرا و نیازمندان از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهم السلام تقسیم کردند و مرد جبلی به وطن خود بازگشت. 🔹چون مدتی گذشت، آن مرد مریض شد و بستگان خود را احضار نموده، گفت: - من می‌دانم آنچه امام صادق علیه السلام فرمود، حقیقت دارد. خواهش می‌کنم این نوشته را با من دفن کنید! پس از مدت کوتاهی از دنیا رفت و بنابر وصیتش آن نوشته را با او دفن کردند. روز دیگر که آمدند، دیدند مکتوبی با خط سبز روی قبر اوست که در آن نوشته شده: به خدا سوگند! جعفر بن محمد به آنچه وعده داده بود وفا نمود! 📚 بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۳۴ 🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌🕊علیها‌🤲 🆔@nafas_eshgh2💞 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘پرهيز از ستمگرى ▫️الله الله فى عاجل البغى، و آجل وخامة الظلم، و سوء عاقبة الكبر. 🟤برحذر باشيد از خدا! بترسيد از خدا، درباره نتايج دنيوى ظلم و وخامت اخروى آن و بدى عاقبت كبر. 📘 🆔@nafas_eshgh2💞 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
Mohsen Chavoshi - Ali (128).mp3
4.5M
شکر خدا که نام علی در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست ذکر علی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست (علیه السلام) •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔@nafas_eshgh2💞 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا