چرا به بازیهای پوچ و بیمعنی علاقهمند میشویم؟ 👇🏻👇🏻👇🏻
(https://t.me/tarjomaanweb)
🎯 چرا به بازیهای پوچ و بیمعنی علاقهمند میشویم؟
🔴 در این سالها که گوشیهای هوشمند به همدم شبانهروزی ما تبدیل شدهاند، دستهای از بازیهای رایانهای محبوبیت پیدا کردهاند که از جهات مختلف، نقطۀ عکس یک بازی جذاب به شمار میروند. این بازیها نه محیط زیبا و پرجزئیاتی دارند، نه داستان پرکششی را پیگیری میکنند، نه موفقیت در آنها نیازمند مهارت و خلاقیت است. آنها بهشکل افسردهکنندهای سادهاند. دوندهای که در جادهای بینهایت یا ریلی بیپایان میدود، پرندهای که تا ابد پرواز میکند، یا پازلهایی تمامنشدنی که فقط با «شکست» خوردن به پایان میرسند.
🔴 این بازیها انباشت زشت و نفرتانگیزِ رنجهای بیدلیل هستند؛ به تعبیر ایان بوگاست، «رودرروییِ بیحاصلی با سیاهی و ناامیدی». پس چرا میلیونها نفر وقتشان را صرف آنها میکنند؟
🔴 بوگاست که خود طراح و منتقد بازی است، میگوید: این بازیها، با سادگی و تکرارهای خستهکنندۀ خود، راز بازیهای رایانهای را به بهترین وجه افشا میکنند: این بازیها به جای اینکه لذتبخش باشند، آدم را عصبی و ناامید میکنند، و با اینکه تلاش و کوششی نمیطلبند، حس استیصال شدیدی ایجاد میکنند. استیصالی که نتیجهٔ ملالت یا حماقت نیست بلکه رنج حاصل از تکرار بیپایان است، استیصالی ناشی از اینکه میدانیم بهدنبال چه هستیم اما هرگز نمیتوانیم به آن برسیم. به محض اینکه این بازیها را شروع میکنید، افسون سیاه آنها سراغتان میآید.
🔴 بازی بسیار محبوب فِلپیبِرد (بهمعنی پرندۀ شل و ول) نمونۀ خوبی از این دست بازیهاست. بازیای که میلیونها نفر ظرف چندهفته معتاد آن شدند، در حالی که مرتباً میگفتند: «از فلپیبرد متنفرم، اما نمیتوانم از آن دست بردارم».
🔴 فلپیبرد بازی احمقانهای است؛ شما پرندهای را هدایت میکنید که آنقدر بامزه و ملوس است که به نظر میرسد هیچ عیب و نقصی ندارد. هنگامیکه روی صفحه ضربه بزنید، پرنده بالبال میزند و بالا میرود، اما بلافاصله دوباره پایین میافتد. بازی از شما میخواهد که پرنده را در طول معابر باریک، بین دو لولهٔ سبز که مدام از بالا و پایین صفحه وارد میشوند، هدایت کنید. بهازای هر لولهای که رد میکنید یک امتیاز نصیبتان میشود. اما اگر به هر چیزِ دیگری ضربه بزنید، پرنده سقوط میکند و کلهپا روی زمین میافتد. همین، شما باختهاید!
🔴 این بازیها شما را به چالش نمیکشند، آنها صرفاً دشوارند چون همین است که هست، بازیهایی خنثی و بیتفاوت، مانند دروازهٔ آهنیِ زنگزدهای که مدتهاست بسته مانده یا برف و یخی که شهری را در خاموشی فروبرده.
🔴 برای درک بازیهایی مثل فلپیبرد، باید این فرضیه را بپذیریم که علیرغم اینکه بازیها خستهکننده، بیرحم و پلیدند، همچنان دلمشغول آنها میشویم. آنها مثل زندگی ما هستند، یا به تعبیر دقیقتر، وضعیتِ جهانی را ترسیم میکنند که به درون آن پرتاب شدهایم. جهانی که سرد و بیاعتناست و در آن، خود ما هم مثل آن پرندۀ شل و ول، تا ابد باید از موانعی بیمنطق جان سالم به در ببریم. بازیها، همچون زندگی، هیچ اهمیتی به ما و تجربهٔ ما نمیدهند و درست به همین علت است که ما بیشتر و بیشتر به آنها میچسبیم و خود را وقف آنها میکنیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «ما بازی میکنیم چون بازیها پوچ و بیمعنیاند». این مطلب در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ ایان بوگاست است و مهگل جابرانصاری آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/w72958
@tarjomaanweb
هدایت شده از خوشنویسی/خط طلبه
10 Dar Meykadeh Eshgh.mp3
13.03M
هدایت شده از وحید یامین پور
"پوچگرایی" ترجمهی بسیار نارسا و بدی برای "نیهیلیسم" است، حتی بدتر از اینکه "اومانیسم را "انسانگرایی" ترجمه کنیم.
نیهیلیسم، کشف فلسفی بزرگی برای توضیح عالم ماست.
فیلسوف کاشف نظم عالَمی است که انسان در هر دوره در آن به سر میبرد. نیچه مخترع نیهیلیسم نیست یا بنا نیست بیخدایی را تجویز و توصیه کند، بلکه او محاکات کننده وضعی است که در آن بود و نبود خدا یکسان است. فلسفه بیرون از فیلسوف است و فیلسوف به آن راه می یابد و با آن یگانه میشود و سپس آنرا بر زبان میآورد.
بشر جدید پس از دو هزار سال فهم متافیزیک از خدا و ماوراء، با آلت قتالهی سوبژکتیویته، خدا را زخمی کرده است و خدای دستساز خود را جای آن نشانده است.
این پرسش ابراهیم نبی (ع) در تاریخ باقی است: قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ؟!
آیا آنچه با دست خود ساخته و پرداختهاید، میپرستید؟!
#یادگاری
➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
خدا، مرده است و خدای دستساز، تکنیک، گوگل، هوش مصنوعی، گوشی هوشمند... و آنچه که ما را از تفکر، ریاضت، خلوت و ذکر در محضر یک حقیقت متعالی بینیاز کرده، به خود میخواند... ما با آن خو گرفتهایم(ذکر) و به آن گوش میسپاریم(عبادت) و با آن آرام میشویم(ایمان) و به آن اتکا میکنیم(توکل) و از قدرت و سرعت و دقتش به وجد میآییم و تحسینش میکنیم(تسبیح)... ساینس و تکنولوژی پروردگار بشر جدید است. ما را در دامان خود میپرورد و ما با آن انس میگیریم و از نبودنش به وحشت میافتیم.
آرام آرام در جانمان واگویهای صدایش را بلند میکند که خدای قرآن، آنکه خلقت آسمانها را بر ستونهای نامرئی میداند، سخن علمی و دقیقی گفته یا آنچه تلسکوپهای غولپیکر ماژلان و هابی-ابرلی گزارش میکنند...
و آیا الگوریتمهای پیچیده در پس و پشت پلتفرمها و شبکههای اجتماعی در کشف تمایلات و نیازهای ما باهوشتر از ملائکهی رقیب و عتید نیستند؟
و آیا پاسخهای خیرهکننده هوش مصنوعی از مکاشفات و معاینات اهل معنا در کشف علل حوادث و چرایی امور عالَم، اطمینانبخشتر نیست؟
و اساساً چه نیازی هست که انسان، معنا و بنیاد ارزشمندی و معناداری امور را در جایی بیرون از خودش جستجو کند؟
ما احترام خدا را نگه میداریم ولی در جانمان چندان به او و دستگاه غیرعلمیاش اطمینان نداریم. همه ما فرزندان کوجیتوی دکارتیم.
#یادگاری
➕️ @yaminpour
هدایت شده از فقه الخمینی
ظرفیّت شناسی امتداد حکمت در تولید علوم انسانی.mp3
41.28M
🔰 #نشست_علمی با موضوع:
🔹 ظرفیتشناسی امتداد حکمت در تولید علوم انسانی
📌 جلسه اول
🎙با حضور:
حجت الاسلام و المسلمین
"امین اسدپور"
و حجت الاسلام و المسلمین
"امیر مهاجر میلانی"
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🔰مکتب #فقه_الخمینی
🔰#مدرسه_فقهی_امیرالمومنین(ع)
🌐 روبیکا | سروش | تلگرام
🌐 آپارات | يوتیوب | اینستاگرام
🌐 ویراستی | ایکس(تویيتر)
🆔 https://eitaa.com/joinchat/177668129C49b6aa1de4
هدایت شده از فقه الخمینی
نشست دوّم.mp3
45.2M
🔰 #نشست_علمی با موضوع:
🔹 ظرفیتشناسی امتداد حکمت در تولید علوم انسانی
📌 جلسه دوم
🎙با حضور:
حجت الاسلام و المسلمین
"امین اسدپور"
و حجت الاسلام و المسلمین
"امیر مهاجر میلانی"
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🔰مکتب #فقه_الخمینی
🔰#مدرسه_فقهی_امیرالمومنین(ع)
🌐 روبیکا | سروش | تلگرام
🌐 آپارات | يوتیوب | اینستاگرام
🌐 ویراستی | ایکس(تویيتر)
🆔 https://eitaa.com/joinchat/177668129C49b6aa1de4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
[...] إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا ﴿۱۹﴾
وَ إِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَ مُلْكًا كَبِيرًا ﴿۲۰﴾
#قرآن
#مقام_نهاوند
#محمد_صدیق_منشاوی
هدایت شده از بر پا
شنبه تعطیل
🔺"پنج شنبه و شنبه جابجا شد". این جمله احتمالا عده ای را بخنداند، نه حاج آقا، روزهای هفته که جابجا نمیشود. منظور " تغییر تعطیلی" است یا "تغییر روز غیر کاری".
چه میشود کرد، اینها فرهنگ نمیفهمند. از معنای روزها سر در نمیآورند. اگر بهشان بگویید هر روز هفته یک روحی دارد، بر و بر نگاهت میکنند. اگر بگویی دین، هر روز را با یک محتوا و با شخصیتهای متفاوتی گره زده، گیج میشوند، اگر بگویی هویت یک جامعه ، سبک زندگی اش، فرهنگش به روزها معنا میدهد، رد میدهند. مشکل این است.
🔺مشکل این است که این جماعت هیچ وقت نمیتوانند درک کنند چرا باید به جای کلمه ساده و همه فهم "خاورمیانه" با اصرار رهبری ترکیب سخت "غرب آسیا و شمال آفریقا" را استفاده کنیم. مگر چه فرقی میکند. مبدا مکان، غرب باشد، مگر چه میشود؟ مبدا زمان، هم غرب باشد چیزی که نمیشود.
🔺با این جماعت بحث اقتصادی هم کنی ، اقتصاد هم نمیفهمند. قیمت فرهنگتان و نمادهایتان چند است؟ طرف به امام گفت فقیرم، امام فرمود نه، پولداری تو. گفت چطور آقا، امام فرمود ولایتت را چند میفروشی؟ فرهنگ چند میارزد؟ حالا شب جمعه، پنج شنبه عمیق و ریشه دار در سبک زندگی ما چند میارزد ؟ نمیفهمند. پنج شنبه هم یک روز است مثل شنبه. چه فرقی میکند.
🔺یکی از رفقا میگفت پرده کعبه را بوسیدم، یک شرطه وهابی بدخیم، با باتوم مرا زد، گفت چرا میبوسی؟ گفتم تو حاضری آب دهان بیندازی به کعبه؟ گفت نه، گفتم به همان دلیل که تو اهانت نمیکنی به کعبه، من آن را میبوسم. برای عده ای باید اینطور توضیح داد.
عمو! داداش!
🔺تو حاضری به جای عاشورا، روز اول فوریه، روز غیر کاری و تعطیل باشد؟ ولو پول بیشتری گیر شرکتها و تجار و اینها بیاید؟ تو حاضری به جای اول ذی الحجه، ولنتاین را روز عشق و ازدواج و این حرفها قرار دهیم؟ ولو پول خوبی هم توش باشد؟ حاضری جمعه و یک شنبه را عوض کنیم؟ نه؟ خوب چرا نه؟ به همان دلیل که آن نه، این هم نه.
🔺بعید میدانم جا بیفتد. لااقل به بال بال زدن نشریات غربگرا نگاه کن. تو اگر نمیفهمی چه میکنی، آنها خوب بلدند در این جنگ تمدنی کجا ها باید ایستاد، مساله اقتصاد نیست ، مساله عمیق تر و وسیعتر از این حرفها است. الان که وقت بروز و ظهور هویت ایرانی و خودی تو است، روز ظهور دین است، بعد تو با چرتکه شکسته ات، میخواهی چی رو چند بفروشی؟
🔺هنوز جای "حکمرانی مجازی" که هاپولی اش کردید و رفت، درد میکند، جای "طرح جامع حساب شده" نریختن برای حجاب و حیا، حتی بعد از آن همه خون به ناحق ریخته شده، و بازگشت به گشت ارشاد، درد میکند. شما فرهنگ نمیفهمید یعنی چه. ما بیخود جزع و فزع میکنیم.
🔺راستش را بخواهید مشکل از خود ما است، وقتی پسر فلان مرجع و دفتر فلان حاج آقا، نامه میدهند که این کار، تشبه به کفار نیست، تکلیف آن جوانان دلپاک و کم فکر دیگر معلوم است. کسی نیست بگوید اولا این کار ذیل "تشبه به کفار" نمیرود بلکه "تبعیت از کفار" است. ثانیا تشبه به کفار، عنوان قصدی فردی نیست که بگویید قصدشان خیر است ان شالله، یک پدیده اجتماعی فرهنگی معنا دار است. بی خیال بابا. سر چی بحث میکنیم؟
🔺یک وقتی به رفقایم میگفتم کاش این صف شهریه ها در حوزه تعطیل نشود تا نمادی باشد برای اینکه همه، عقب ماندگیهای ما حوزویان را ببینند، الان هم میگویم کاش جای پنجشنبه و شنبه عوض شود تا نمادی باشد برای آنکه همه، نادانیهای ما و فرهنگ و هویت نافهمی ما را بفهمند، و غلبه نگاههای تکنوکرات و ظاهرگرا بر تصمیم گیریهایمان برای آیندگان، هویدا شود.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از البیان
حل اجتهادی غیر تعبدی.mp3
597.4K
🎙#بشنوید
🔰استاد #آیت_الله_فرحانی:
✏️حل اجتهادی غیر تعبدی
📌طلبه باید جواب برهانی درست در پاسخ به اشکالات بدهد، با سب و لعن اشکال حل نمیشود و نسل جدید را نمی توان جذب کرد
🔹آنچه که امروز از امام می شناسید با آنچه که نمی شناسید لایقاس است لذا اول امام را بفهمید بعد بنویسید...
#امام_خمینی
#روش_تحصیل
@albayann
هدایت شده از هنر تلاوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅یک حرکت استثنایی✅
شیخ#محمود_شحات
علی رغم برخی انتقادات وارد به وی در ماه های اخیر در برخورد با مخاطب
شهر سنبلاوین کشور مصر
سوره ی مبارکه ی مطففین از آیه ی بیست و دوم
@doulatesahar🌹
﷽
🔰نمایشگاه
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
○ قرار بود حدود ساعت ۲ بعدازظهر حرکت کنیم به سمت تهران؛ امّا تا ساعت یک و ده دقیقه، تقریبا هیچ چیزی آماده نبود. گذاشتیم ناهار گرم شود و ما هم به جمع کردن وسایل مشغول شدیم: بطری آب، میانوعده، لیوان و از همه مهمتر، فلاسک چای -که ملّت میدانند چقدر برایم مهم است.
○ لِخلِخ کنان داشتم کارها را انجام میدادم که تلفنم زنگ خورد؛ یک شماره ناشناس. جواب دادم:
_ سلام. بفرمایید.
_ سلام آقای کشمیری -بعضیها هنوز هم مرا به نام کشمیری میشناسند- حال شما خوبه؟ حیدری هستم.
_ کدوم حیدری؟
_ (پوقی زد زیر خنده): کدوم حیدری؟ یه حیدری بیشتر نداریم، همسایهتون...
○ آقای "حیدری ابهری" نویسنده است. بیشتر در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکند، و گاهی هم بزرگسال. فکر میکنم با بچّهها بیشتر حال میکند تا بزرگترها. آدمِ خیلی با صفا و خوشمشربی است؛ به عنوان یک نویسندهی شناخته شده، زیادی خودمانی است! با بچّهها رفیق میشود و برایشان وقت میگذارد. حالا هم شانس، درِ خانهما را زده و او، همسایهمان است.
_ دارم میرم نمایشگاه کتاب؛ میخواستم ببینم میاید؟ با خوانوادهتون.
من هم از خدا خواسته، سریع گفتم: نیم ساعت دیگه دمِ پارکینگ هستیم...
○ اینطور شد که خستگی و هزینهی رفتن به میدان هفتاد و دو تن، سپس چانهزنی با رانندههای بد قلق و رسیدن به ترمینال تهران، و از آنجا با مترو به ایستگاه شهید بهشتی رفتن و یک ربع پیادهروی تا مصلّی و هزارتا درد و بلای دیگر، به دوشمان نیفتاد.
● هم سفر، سفر خوبی بود، هم همسفران خوبی داشتم و هم بازدید خوبی بود. با یکی دوتا از نویسندهها صحبت کردم و چند کتاب هم خریدم.
#تمام
🔰 همینطور یکجا نشسته بود و زل زده بود به غرفهی انتشارات شهید کاظمی. نمیدانم؛ منتظر کسی یا چیزی بود، یا چی؟
چند روز پیش هم که آقا به غرفهشان سر زده بود، «دیدم که جامم میرود»اش را نشان آقا داد و گفت این بهترین کارم است؛ دوست دارم بخوانیدش. آقا هم گفت خواندهام این کتاب را، خیلی وقت پیش...
حمید داوود آبادی از آن آدمهاییست که خدا شهید نمیکند تا بمانند و برایمان روایت کنند. 🤲🏻👏🏻👌🏻
🔰 غرفه انتشارات خط مقدّم، از جذّابهای نمایشگاه بود. توجّه به بافت هنری و جلوههای رسانهای، باعث شده غرفه واقعا توی چشم باشد و دیده شود.
تِمِ سبز رنگ و یکدست، طرحجلدهای فیزیکی، تخفیف گذاریهای خلّاقانه و برخورد صمیمی کارکنان از نقاط قوّت غرفه بود...
پ.ن: همه هم میدانند که این کارها، کار کیست: یک سیّدِ حقیقتا هنرمند و خوشذوق...