هاشمی رفسنجانی:
در ملاقاتی در پادگان اباذر، این مرد بزرگ را درست شناختم. در آن روز جمله ای گفت که به نظر من کلمه قصاری است که باید در تاریخ بماند.
به من گفت: «از تو تعهد می گیرم، اگر خدمت امام رسیدی، شکایت من را به ایشان بگو؛ بگو امروز در جبهه، مکتب می جنگد نه تخصص».
گفت: «به امام بگو تخصص ارزش فراوانی دارد اما در خدمت مکتب؛ اگر مکتب ترویج نشود، چیزی حافظ مملکت، در درگیری با عراق نیست».
من همین جمله را خدمت امام گفتم، خودم اشک ریختم و امام هم متأثر شدند
مصاحبه و نماز
شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت:
«ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد».
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند.
شیرودی آستینهایش را بالا زد .
چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: «کجا؟
خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده».
شیرودی همانطور که میرفت برگشت.
لبخندی زد و بلند گفت: «نماز! صدای اذان میآید. وقت نماز است».
سخنان آیتالله خامنهای و امام خمینی در مورد شهید شیرودی
آیتالله خامنهای در توصیف شهید شیرودی گفتهاند:
سروان شیرودی یک خلبان هوانیروز بود و انسانی همیشه آماده شهادت.
به یکی از برادران که از دوستان قدیمیاش و از روحانیون معتمد کرمانشاه است گفته بود:
«فلانی بیا یک خداحافظی از روی خاطر جمعی با تو بکنم، زیرا میدانم که باید شهید شوم».
این برادرمان گفته بود که خدا کند حفظ بشوی و خدمت کنی. گفته بود نه، شهید کشوری را در خواب دیدم که به من گفت: «شیرودی یک عمارت خیلی خوب برایت گرفتهام، باید بیایی توی این عمارت بنشینی». لذا میدانم که رفتنی هستم.
به یکی از برادران گفته بود که دعا کن تا شهید بشوم، از بعضی جریانات سیاسی دلم گرفته است. درگیریهای سیاسی، این جوان مؤمن را بسیار برآشفته و ناراحت کرده بود.
امام خمینی نیز پس از شنیدن خبر شهادت علی اکبر شیرودی به فکر فرو رفتند و به جای آنکه برای او طلب آمرزش کنند گفتند: «شیرودی آمرزیده شده است».
شهید چمران ضمن نامیدن شهید شیرودی به عنوان «ستاره درخشان جنگ کردستان» در باره او میگوید:
«من خاطرات بسیاری با شهید شیرودی دارم و از روزهای اولی که در کردستان شروع به نبرد کردیم وی از طرف هوانیروز با ما همکاری میکرد. او یکی از خلبانانی بود که واقعا از ستارههای درخشان مبارزات کردستان بود. بهخاطر دارم که با هلیکوپتر خود مثل یک جت عمل میکرد. هنگام هجوم به دشمن، بدنه هلیکوپتر را کج میکرد و بهصورت مایل، شیرجه میرفت. دشمن را زیر رگبار گلوله میگرفت و با آن وحشتی که در درون دشمن ایجاد میکرد بزرگترین ضربات را به آنان میزد. زمانیکه نیروهای ارتش در نزدیکی شهر «سقز» در محاصره و کمین دشمن قرار گرفته بودند، وی با تاکتیکهای شجاعانه توانست آنان را از کمین دشمن نجات دهد».
وی، دو هفته قبل از شهادت، بهترین خاطره خود را چنین تعریف میکند:
«اوایل جنگ بود، عراق در یکی از جبههها با ۳ لشکر کامل حمله کرد. ما با کمترین وسایل و نفرات، این ۳ لشکر را همراه با ۸۰% وسایلشان از بین بردیم تا آنجا که باقیمانده اندک نفراتشان نیز مجبور به فرار شدند و این بهترین خاطره من است که در ۲۴ ساعت مقاومت مردانه، عراق را از آن فکری که سه روزه میخواست به تهران برسد آنچنان پشیمان کردیم که دیگر راهی برایش باقی نمانده بود».
از دیگر ویژگیهای اخلاقی وی میتوان به ولایتپذیری اشاره کرد. به عنوان نمونه وقتی مصاحبهکنندگان از وی تقاضا کردند که محدوده جغرافیایی پروازهای آیندهاش را ترسیم کند، به آنان گفت: «بهتر است نقشههای دنیا را نگاه کنند؛ زیرا اگر امام خمینی فرمان دهد در هر نقطه جهان که مرکز کفر است، میجنگم».
از دیگر ویژگیهای اخلاقی شهید شیرودی میتوان به عدالتخواهی وی اشاره کرد.
دختر شهید شیرودی از ویژگیهای خاص پدرش چنین میگوید: «ویژگی خاصی که پدرم داشت و همیشه در ذهن من ملکه شده سه خصلت یعنی حرف حق زدن، عدالت و رک گویی است که همه از آن یاد میکنند. شهید شیرودی برایش مهم نبود که چه شخصی مقابلش ایستاده است، چیزی که برایش مهم بود عدالت، مردم، مقابله با ظلم و ستم و مقابله با بیعدالتی بود».
خواهر شهید علی اکبر شیرودی گفت: در جریان درگیری او با بنی صدر که رئیس جمهور خائن دستور تخلیه پادگان را داده بود با شجاعت ایستادگی کرده و پادگانی که سقوطش حتمی بود را حفظ کرده بود.
وی ادامه داد: علی اکبر در میدان جنگ تنها جنگنده نبود و روح ایثارش همواره او را به امدادرسانی به مجروحان وا میداشت تا جایی که از همرزمان او شنیدیم؛ در یک روز با زبان روزه سه بار خون برای کمک به مجروحان اهدا کرده بود که پس از آن بین همرزمان و به او لقب بانک خون داده بودند.
خواهر شهید علی اکبر شیرودی از آخرین مرخصی برادرش یاد کرد و گفت: آخرین باری که به مرخصی آمده بود خواب دیده بود شهید کشوری به او گفته برای او عمارتی ساخته و منتظر اوست.
48.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با این همه مشکلات و تنگناهای بزرگ و وضعیت اقتصادی بغرنج کشور و مردم، چرا باید به آینده این نظام و ملت امیدوار بود؟!
حتما با دقت تا انتها ببینیم که کدهای خیلی دقیق و قابل تاملی داره ...
#امیدواریها
─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
لینک کانال «حرف حساب» در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85