تمرین نقاشی هنرجوی غیرحضوری عزیزم 😍😍
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون_نوستالژی #پولوتو
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر_کودکانه
بهار🌻🌼🌷🪻⚘️🌱🪴🥀🌺🌹
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
داستان پرنده_mixdown.mp3
7.12M
#قصه_کودکانه
اسم قصه: قصه صوتی داستان پرنده
🍬
گروه سنی: ۱ تا ۷ سال
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1403/1/9
پنج شنبه قشنگتـون بخـیر🌸🍃
لحظه هاتون مثل گلها🌺🍃
بـاطـراوت و پـر از
عطر خـوش زنـدگی 🌸🍃
خنده هاتون همیشگی
شادیهاتـون مانـدگـار 🌺🍃
و حال دلتون خوبِ خوب🌸🍃
آخر هفته تــون پـر گــل و شــاد 🌺🍃
#سلام #حال_خوب #انرژی_مثبت #ماه_رمضان #زمستان #سال_نو #عید #صبح_بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی گل 😍
#👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
ماهی و توت فرنگی
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده پوچز شب غیر عادی
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوک جادویی 🐖
#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
#داستان_کودکانه
🦋فلوت زن و پروانه ها
روزی روزگاری در یک سرزمین خیلی دور، یک روستا در لبهی یک جنگل قرار داشت به نام هملین. هملین یک روستای عادی بود! اونجا مادرها و پدرها زندگی میکردن! مادربزرگها و پدربزرگها! بچهها! و حتی حیوانات اهلی!
ولی این روستا فقط یک چیز نداشت و آن هم پروانه بود!
تا روزی رسید که بالاخره هملین پروانه هم داشت!
دستههای بزرگی از پروانهها از کوهها پایین اومدن و توی خیابونها پرواز کردن. پروانهها اونقدر زیاد بودن که خورشید پشت بالهای اونا پنهان شده بود.
یک فرش از پروانهها،کل خیابونها، سقفها و شیروونیها رو پوشوند!
بچههای توی روستا عاشق پروانهها شده بودن!اونا توی خیابونهاوپارکها دنبال پروانههامیکردن وسعی میکردن که اونارو بگیرن!اما پروانهها خیلی باهوش بودن و بالاترپروازمیکردن ازدست بچههافرار میکردن وبه بچههامیخندیدن!
مردم هملین،یک روزتوی شورای روستا دور هم جمع شدن تاتصمیم بگیرن که چه کار بایدبکنن!
شهردارگفت:
این پروانهها حسابی شهر رو شلوغ و نامرتب کردن!همه جای شهرآبی وقرمز و زردشده!
آقای شهردارانگشتش روبالا آورد!انگشت آقای شهردارمثل رنگین کمون شده بود!
خانم مدیر گفت:
بچهها اصلا توی مدرسه حواسشون به درس نیست!اوناهمش ازپنجرهها به پروانههانگاه میکنن.
یکی ازپدرهاگفت:
شایدبایدیک عالمه تورپروانه بخریم و همهی اوناروبندازیم توی تله!
پس به همهی افراد روستا،یک تورپروانه دادن!
همهی مردم تلاش کردن که پروانههاروبا تور بگیرن!
اما اون پروانههای باهوش بالاتر و بالاتر پرواز کردن وبال زدن وبه اوناخندیدن!
بعدازچندروز که همه ناامیدشدن،آقای نانوا گفت:
من یک پسر رو میشناسم که به گرفتن پروانههامعروفه!
پس مردم هملین یک نامه برای اون پسر فرستادن وفردای اون روز،اون پسربه شورای هملین اومد!
پسر گفت:
من میتونم شماروازدست این پروانهها خلاص کنم!اما به جای دست مزد باید به مردم فقیر روستای بغلی غذابدید!سیب و پرتقال کافی برای یک سال!فقط بااین شرط من شمارو از شر این پروانهها خلاص میکنم!
مردم هملین گفتن:
ماهرکاری حاضریم بکنیم!تو ازشر پروانهها خلاص شو و ما به مردم فقیر غذا میدیم!
صبح روزبعد،پسرک با یک فلوت جادویی برگشت!لحظهای که شروع به نواحتن آهنگ گوش نوازش کرد،تمام پروانهها شیفتهی آهنگ اون شدن وبه دنبالش پرواز کردن!اونهادنبال پسرک پروازکردندتا پسرک از روستا خارج شد!انگارکه یک رنگین کمان زیباپشت پسرک درحال حرکت بود.
مردم هملین به روستاشون نگاه کردن! اونهاروستاشون رو پس گرفته بودن! درختها شبیه درخت بودن و دیگه زیر پروانهها قایم نشده بودن!
باد،گرد جادویی پروانهها رو هم با خودش برد.حالا دیگه بچهها هیچ چیزی نداشتن که از پشت پنجره بهش نگاه کنن!برای همین سرشون رو برگردوندن و دوباره حواسشون رو به درس جمع کردن!
شایدبچهها کمی کمتر خوشحال بودن!اما اونا مدت خیلی کمی پروانهها رو میشناختن!برای همین خیلی زود اونا رو فراموش کردن!
ولی مردم روستا انگار یک چیز دیگه رو هم فراموش کرده بودن!اونا سیبها و پرتقالها رو به مردم فقیر روستای بغلی ندادن و وقتی که پسرفلوت زن بهشون یادآوری کرد،اونا گفتن:
اینا همش چرته!اون پروانههاخودشون پروازکردن و رفتن!تو که کاری نکردی!
پس سحرگاه فرداصبح،پسرک روی تپهی روستاایستاد و شروع کرد به فلوت زدن! این بارپسرک یک آهنگی رو نواخت که بچهها رو شیفتهی خودش کرد.اون آهنگ باعث شد که بچهها رو به یاد جشن تولد و حبابها و ایستادن بالای کوه میانداخت.
همهی بچههای هملین با صدای موسیقی جادویی از خواب بیدار شدن و به دنبالش رفتن.همهی اونا خوشحال و خندان از داخل خیابونها دنبال پسرک از روستا خارج شدن و دیگه هیچکس اونا رو ندید!
وقتی مردم هملین بیدار شدن و فهمیدن که چه اتفاقی افتاده،حسابی ناراحت و شرمنده شدن!اونا به پسرک گفتن:
ما سیبها و پرتقالها رو به مردم فقیر میدیم! فقط بچههای ما رو به ما برگردون.
ولی مشکل اینجا بود که بچهها به یک سرزمین دور جادویی پر از موسیقی رفته بودن و هر روز با پروانهها اونجا میخوندن و شادی میکردن.
بچهها فهمیده بودن که عاشق بازی با پروانهها هستن و پروانهها هم فهمیده بودن که بچهها رو خیلی دوست دارن.
پسرک گفت:
بچهها حاضر نیستن که بدون پروانهها به خونه برگردن!
مردم روستا گفتن:
اشکالی نداره! فقط بچهها رو برگردون! پروانهها هم میتونن که برگردن!
و پسرک برای آخرین بار موسیقی جادویی رو نواخت و بچهها و پروانهها با هم به روستا برگشتن!و از اون روزه که روستای هملین همیشه پر از پروانهها و گردهای جادویی اون هاست!
مردم روستا برای برگشتن بچهها، یک جشن بزرگ گرفتن و به مردم فقیر روستای کناری،سیب و پرتقال دادن!
24.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫در این ایام سال نو
🌸جمعه را باعشق آغاز کنید
💫و درکنار عزیزانتون،
🌸زیباترین لحظات رو داشته باشید
🌸الهی اگر غم و غصهای هست
💫جایشان را به شادی بدهند
🌸 آدینتون به نیکی
💫و سرشار از خوشبختی
#سلام #حال_خوب #انرژی_مثبت #ماه_رمضان #زمستان #سال_نو #عید #صبح_بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی_خلاق
کاش به ماهم
اینطوری قرآن یاد میدادن😍
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه شاد و آموزنده رو ببینید و کلی بازی های مهیج و جدید خانوادگی یاد بگیرید
💕💕
#باهمبازی(جرثقیل )
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
کلیپ شاد
کودکانه مادر مهربان
#مادر
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
Different Singer - Lalaei 17 (128).mp3
4.11M
#لالایی
لالا لالایی… ●♪♫
فرزندِ زیبا؛ قهرمانِ من! ●♪♫
انسانِ فردا… ●♪♫
شب شد؛ دوباره… ●♪♫
ماه مهربون؛ داره می تابه، از توو آسمون ●♪♫
چشماتوُ ببند؛ همراهِ رؤیا ●♪♫
اسبِ چوبیت… ●♪♫
اسبِ سم طلا ●♪♫
یه شبِ از شبا؛ موقعِ بهار… رو یال یه اسب؛ تو میشی سوار ●♪♫
میری آسمون! مثلِ پرنده… ●♪♫
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════
#داستان_کودکانه
عنوان قصه:سنجاب بازیگوش
یکی بود یکی نبود .توی یک جنگل بزرگ ,قسمتی که سنجاب ها زندگی می کردن یک سنجاب کوچولویی بود که خیلی بازیگوش بود.
سنجاب کوچولو با بازیگوشی هاش دل اهالی جنگل را می شکست و هرچی مادرش می گفت این کارهارا نکن گوش نمی کرد.
سنجاب قصه ی ما به سنجاب های جنگل فندق پرت می کرد و اونا را مسخره میکرد و می خندید .
یک روز سنجا ب که میخواست از درخت بالا برودو به بچه ها فندق پرت کند پاش لیز خورد و افتاد پایین و پاش شکست.
سنجا ب دیگه باید تو رختخواب استراحت می کرد و ازخانه بیرون نمی رفت .
یعداز ظهر همون روز سنجا ب های جنگل با کلی فندق به دیدن سنجاب کوچولو آمدن .
سنجاب از کاری که کرده بود پشیمان شد و خیلی خجالت کشید و از همهی سنجاب ها معذرت خواهی کرد.اون فهمید که نباید دیگران را اذیت کند .
سنجاب از دوستاش یاد گرفت که باید تو دلهای همه مهربونی باشه تا تو مشکلات به هم کمک کنیم و در کنار هم باشیم.
باتشکر از نویسنده:آرزوصالحی
👩🎨👨🎨
#نقاشی_کودکانه #ایده #مدادرنگی #نقاشی
#آموزش_نقاشی #کودکانه #نقاشی_آسان
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨═════
🖌️ @naghashiparimah🖌️
═════🎨𝓟𝓪𝓻𝓲𝓶𝓪𝓱 🎨════