🔸️تجربه و مشاهدات عینی یکی از دوستان طلبه
این روزها به جهت شرایطی که دارم با لباس #روحانیت روزانه پنج الی شش بار از اسنپ یا #تاکسی استفاده میکنم؛ واکنش مردم به جهت محدودیت جامعه آماری شاید قابل استناد نباشد اما حتما طی این چند ماه قابلیت توجه دارد:
_برخی به جهت #نفرت زیادی که دارند و احساس میکنند باعث و بانی تمام مشکلات، از اجاره خانه عقب افتاده تا اقساط معوق من و امثال من هستیم، کل مسیر را ضمن حفظ احترام با سکوت طی میکنیم و من هم به جهت التهاب شرایط در اولین دیدار اصلا سعی نمیکنم با صحبتهای خودم نمکی باشم بر زخمهای کهنه
_برخی بهشدت لطف دارند و ابراز محبت شدید میکنند و نگرانند از وضعیت #جامعه و تربیت آینده فرزندانشان؛ که چه کنیم و چه میشود و چرا اینچنین شده است.
_عدهای از اغتشاشها خسته شدهاند اما بهشدت از #وضعیت_اقتصادی ناراضی هستند، یک راننده تاکسی دیالوگ جالبی داشت؛ میگفت حاج آقا برای منی که نمیتونم دو هفتس یه کاپشن برای بچهی خودم بخرم هیچ فرقی نمیکنه کی اون بالا بشینه آمریکا باشه یا امام زمان یا خامنهای یا....؛ حرف، حرف جالبی بود، انگار خلاصه تمام حرفهای روزهای گذشته بود که شنیده بودم؛ که تا نیاز اصلی و اساسی یک جامعه تامین نشود اصلا فکر کردن به دیگر مسائل شوخی بیش نیست؛ البته شواهد تاریخی زیادی این نکته را تایید میکند.
_نکته اساسی تمام این مشاهدات این بود؛ حتی آنهایی که متنفرند به سقوط و فروپاشی راضی نیستند، اما امیدی برای سخن گفتن نمیبینند؛
اگر #امید افراد زنده شود تغییراتی اساسی شکل خواهد گرفت.
🔻نقدنامه را دنبال کنید:
@naghdname_ir