eitaa logo
نقدنامه
558 دنبال‌کننده
372 عکس
266 ویدیو
9 فایل
درنگی بر دغدغه‌های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی @majidrahimi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️کورسوی امید را از بین نبرید 🌱ما را همه شب نمی‌برد خواب ؛ ای خفته روزگار دریاب 🔸️امید به آینده و حس امکان تغییر، مهم‌ترین رکن بقا و پویایی اجتماعات مختلف است. 🔸️در کشور ما با توجه به موقعیت‌های مختلف از انتخابات ریاست جمهوری گرفته تا معضلات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی جمع‌های مختلفی افکار متفاوتی را بیان می‌کردند و گاهی کار به مجادله و گفت‌وگوهای آتشین نیز می‌رسید. 🔸️زمانی که این گفت‌وگوها انجام می‌شد؛ شاید کمتر دقت می‌کردیم که چقدر نعمت بزرگی در دل آن گفتگوها نهفته است، نعمت امید به آینده و تغییر، بزرگ‌ترین ثمره‌ای بود که از وجود آن شاید غافل بودیم. 🔸️این روز‌ها در شرایط کنونی کشور هنوز هم معتقدم شنیدن صداهای مختلف و گفت‌وگو بهترین و مهم‌ترین راهکار است. 🔸️اما چند روز گذشته ۱_ مشاهدات میدانی ۲_ دقت در اندک گفت‌وگوهایی که به‌جایی مانده از لاشه‌های فضای آزاد مجازی ۳_هم‌نشینی با مردم در تاکسی‌ها و مکان‌های عمومی ۴_ کلاس‌های درسی در دانشگاه و مدارس ۵_جلسات صمیمی مسجد و.... من را به یک نتیجه و گزاره‌ای رسانده است که در صورت اثبات به شدت نگران‌کننده است. 🔸️در جمع‌های مختلفی که بیان شد، دیگر نه حرفی از تغییر است و نه سر و صدایی برای اعتراض و نه حتی شکایت و جدلی؛ صرفاً آنچه می‌بینم و تجربه می‌کنم است، سکوتی که امروز با کلی تلاش در یک جمع دانشجویی آن را شکستم؛ اما نتیجه جالبی نداشت، صرفاً سخن از بی‌فایده بودن و عدم نتیجه بود، 🔸️حرف‌هایی از جنس: بگیم که چی بشه؟ مگه تا حالا گفتن چی شده؟ خیلی از اینایی که الان ریختن کف خیابون همینا یه روز فقط یه اعتراض ساده داشتند... 🔸️جنس این پاسخ‌ها در حال ازدیاد است و هر کسی با ادبیات خودش پاسخ می‌دهد به نظر می‌رسد اگر چنین حس و حالتی فراگیر بشود خسران بزرگی دامان‌گیر جامعه خواهد شد که یقیناً نتیجه‌ی کفران نعمت‌ امیدهایی است که ناامید شدند. 🔸️بدون تعارف یکی از علل مهم این سکوت‌ها فیلترینگ یا صیانتی است که به بدترین شکل ممکن انجام شد و همه احساس کردند به به چقدر خوب صدای کسی هم درنیامد و اعتراض‌ها زیاد نشد غافل از اینکه سکوت‌ها بعضاً خطرناک‌تر از فریادها هستند. 🔸️کاش همان روز‌ها که عده‌ای تلاش کردند برای از بین بردن صداهای مختلف با هدف غلبه‌ی یک صدای واحد، اختلاف سلیقه و عقاید را بیشتر شکر می‌گذاردیم و اجازه‌ی بیان و گفت‌وگو فراهم می‌شد. 🔸️حالا نه اینکه امیدی نباشد، امید هست، اما آنچه مانده است را غنیمت بشماریم. ✍مجید رحیمی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
📎هر کاری می‌کنم، برای نابودی تو🔥 🔸️این روزها مشاهدات عینی متعددی را دوستان روایت می‌کنند از خیابان‌ها، مکان‌های عمومی، خوابگاه‌های دانشجویی و... که مسئله دیگر حجاب یا بی‌حجابی نیست. 🔸️موضوع این نیست که روسری روی سر باشد یا شال کمی عقب‌تر یا جلو‌تر بایستید، مسئله هرچند نادانسته و غافلانه اما یک لجاجت برخواسته از نفرت است. 🔸️موضوع این است، من هرکاری می‌کنم با آشفته‌ترین ظاهرها حاضر می‌شوم فقط برای نابودی تو. 🔸️در مواجهه و تحلیل این رفتارهم بسیاری آماده به کار هنوز هم معتقدند مشکل اساساً از دشمن آغاز شده است و ما همیشه تمام تلاش خود را برای حفظ ولایت و اسلام صرف کرده‌ایم و خداروشکر هیچ کم‌کاری نبوده است و هرآنچه هست خباثت دشمن است؛ در جلسات مختلف هم شعار می‌دهند ما پیرو ولایتیم و با ولایت تا شهادت ره‌سپاریم و... 🔻اما، آیا واقعا ریشه و شروع این نفرت از دشمن بوده است⁉️ 🔻یا دشمن زمین را مناسب کشت دیده و محصول خود را برداشته است⁉️ 🔸️ترسم از آن روزی است که به خاطر غفلت از ریشه‌ها بیش از پیش سرمایه‌های زیادی را بسوزانیم؛ 🔸️عدم علاج ریشه‌ها در کنار مبارزه و مقابله با دشمن برای آن‌هایی که درد غفلت‌ها را سال‌ها کشیده‌اند و فریاد زده‌اند و کمتر گوش شنوایی شنیده است؛ نفرت آفرین است. ✍مجید رحیمی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🎯 من بچه نیستم، ناراضی‌ام —  روی آوردن به کودک درون نه انکار واقعیت که واکنشی به شرایط نامطلوب است 🔻 اگر دهه‌های پیشین، روزگار بحران‌های بزرگ و رکودهای بزرگ بود، عصر ما را باید دوران "واپس‌روی بزرگ" نامید. 🔻واپس‌روی بزرگ همه نسل‌ها و ملت‌ها را تحت تاثیر خود قرار داده است و از چشم منتقدان ابربحرانی را به وجود آورده است که تازه پرده‌های اول آن را می‌بینیم. این واپس‌روی به زبان ساده یعنی عدم تمایل فراگیر جوانان برای پذیرفتن قواعد دنیای بزرگسالی. 🔻سرباززدن آن‌ها از کار، ازدواج، سیاست و مسئولیت، و در عوض، دلمشغول‌شدن به بازی، لگو، اسطوره‌های سینمایی و کارتونی و کنش‌های سیاسی سطحی و زودگذر. اما این تمام ماجرا نیست، مت آلت می‌گوید برای فهمیدن واپس‌روی بزرگ باید دید چطور بستر دنیایی که جوانان امروزه در آن پا به اجتماع می‌گذارند از بیخ و بن دگرگون شده است. 🔻 در واقع، شاید رفتارهای آن‌ها پاسخی درخور برای جهانی است که پیش روی خود می‌بینند. جهانی آکنده از ناامنی، بی‌ثباتی و بی‌کفایتی سیاسی. بنابراین، واپس‌روی بزرگ، شاید اصلا واپس‌روی نیست، بلکه تلاشی است برای استقامت در برابر مصائب فراوان جهان جدید.                                         ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://tarjomaan.com/neveshtar/10694/ 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلف دانشگاه ⬆️ 🔸️مسئولین بنا هست ساکت بنشینند؟ 🔸️قرار نیست خط را از زودتر جدا کنید؟ 🔸️احساس نمی‌کنید برخی از نگرانند، معترضند و شاکی و اگر کمی حمایت شوند خودشان خط‌شان را از اغتشاش‌گران جدا می‌کنند؟ 🔸️احساس نمی‌کنید این سکوت و عدم تفاوت گسترده مردمی و این فضای و که گرفتار آن شده‌ایم خطر ناک شده است؟ 🔸️احساس نمی‌کنید که سکوت و بی‌تفاوتی یا عدم درک درست مسئولین از شرایط فعلی بیشتر را زیاد می‌کند؟ 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. دریغ از یک عذرخواهی! 🔻جان کلام در تحلیل این روزهای ما همین سه دقیقه است… 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
💠 ۵۰ سال تاریخچه بازی و درآمد نجومی این صنعت 🔸️مادامی که می‌گوییم در تمام مسائل ریشه‌ها را بررسی کنید و به درمان اورژانسی بپردازید یعنی: 🔻 غفلت از یک صنعت فرهنگی و اقتصادی که اگر بیشتر به آن توجه می‌شد هم از لحاظ فرهنگی دستی در بین برندگان داشتیم و هم اینکه در دنیای جدید نظام‌های اقتصادی اسیر چند راهکار پوسیده و فرسوده اقتصادی برای عبور از مشکلات نمی‌شدیم؛ 🔻ضمن اینکه بر خلاف اعمال بسیاری عمل کردن به دستورات رهبری پرداختن به این حوزه‌های بر زمین مانده است و نه صرفاً زدن‌هایی که هر روز تهی تر از مبانی اصیل و اندیشه‌های ناب می‌شوند. eitaa.com/Andishnaak @naghdname_ir
علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان در عهدنامهٔ مالک اشتر: إيَّاكَ وَ اَلدِّمَاءَ وَ سَفْكَهَا بِغَيْرِ حِلِّهَا فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى لِنِقْمَةٍ وَ لاَ أَعْظَمَ لِتَبِعَةٍ وَ لاَ أَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَةٍ وَ اِنْقِطَاعِ مُدَّةٍ مِنْ سَفْكِ اَلدِّمَاءِ بِغَيْرِ حَقِّهَا وَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُكْمِ بَيْنَ اَلْعِبَادِ فِيمَا تَسَافَكُوا مِنَ اَلدِّمَاءِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فَلاَ تُقَوِّيَنَّ سُلْطَانَكَ بِسَفْكِ دَمٍ حَرَامٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِمَّا يُضْعِفُهُ وَ يُوهِنُهُ بَلْ يُزِيلُهُ وَ يَنْقُلُهُ. نامهٔ ۵۳ نهج‌البلاغه 🔸️مراقب خون‌ها و ناروا ريختن آن باش كه هیچ چيزى چون ريختن خون ناروا: ۱_ زمینه‌ساز عقوبت ۲_پیامدش بزرگ و نابودکنندهٔ نعمت ۳_ قطع‌کنندهٔ دوران‌ها نیست. 🔸️و نخستین داوری خداوند سبحان در روز رستاخيز در ميان بندگان دربارهٔ خون‌هايى است كه از يكديگر ريخته‌اند. 🔸️ پس حكومت خود را با ريختن خونى به حرام نيرومند مكن كه این کار قدرت را به ناتوانى و سستى كشاند، بلكه آن را نابود و به دیگران منتقل خواهد ساخت. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔸️در دنیا هیچ‌کاری سخت‌تر از و نیست، هیچ کاری هم آسان‌تر از تملق و نیست! 🔸️در صداقت و صمیمیت،‌ حتی‌ اگر‌ یک درصد دروغ و باشد، فوری نغمه‌ ناسازش بلند می شود و کار را به رسوایی می‌کشاند. 🔸️چاپلوسی،‌ هر چقدر هم که نتراشیده و زننده باشد‌ دست‌کم نیمی از آن همیشه به نظر می‌ آید!  🔸️ربطی هم به موقعیت اجتماعی آدم‌ها و یا‌ این طبقه و آن‌ طبقه‌ ندارد، همه را در بر می‌گیرد. فئودور_داستایوفسکی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔴 ألْحَمْدُ للهِ الَّذي أكْرَمَنَا بِالشَّهَادَةِ به این سپاسگزاری زینب صبور(س) از خداوند زیاد فکر کنید! خداوند (ع) را به تبع آن خون خدا، با شهادت تکریم کرده است! واقعا تکریم! روز چهلمی که می رفت دوباره اغتشاش احیاء و سند طلبکاری شود، دشمن احمق درون حرم شاهچراغ از این ملتِ مظلوم کشته می گیرد! حالا ببینید چگونه شهادت آن مظلومان، کرامت خود را برای هزارمین بار به ما نشان می دهد. ملت یکپارچه با حضورِ متحدش کار را تمام می کند. خداوند را سپاسگزایم که ملت ما را با شهادت گرامی داشت! محسن قنبریان 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
📎شاه‌چراغ، نتیجه‌ی کدام لج‌بازی‌هاست⁉️ 🔻هرکسی ‌که ایران و انسان برای او واقعا اهمیت و جایگاه داشت از روز فوت خانم تا حادثه‌ی برای هر خونی که ریخته شد غمگین است. 🔻ناموس وطن، ناموس است چه مهسا امینی باشد چه بانو و گل دختری که در شاه چراغ بودند. 🔻اگر دلمان برای ایران، انسان و خون‌های ریخته شده می‌تپد بر این دوقطبی کمتر بدمیم و به دنبال راهکار صحیح باشیم، حادثه مهسا امینی حاصل بی‌تدبیری مسئولان بود و حادثه شاه‌چراغ نتیجه افراط آن‌هایی که خط اعتراض را به اغتشاش کشاندند. 🔻ما، هم از مسئولینی که با و ریشه‌ و هیزم‌های اولیه این حادثه و هزاران امید از دست رفته را جمع کردند طلب‌کار و دلگیریم و همچنین از آن‌هایی که جلو افتادند به نام اعتراض تنور اغتشاش را آنچنان گرم کردند که امثال اینچنین سوء استفاده کند. 🔻ما معترضیم به تمام این دو قشری👆 که خون مردم را بازیچه دست خودشان کرده‌اند و با دوقطبی که ایجاد کردند نگذاشتند صدای دیگری شنیده شود. ✍مجید رحیمی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🌐فشار اجتماعی و حافظه کاذب ✔️فشار اجتماعی نمونه‌ای است که می‌تواند خاطره‌ی کاذب در ذهن ما ایجاد کند. ✔️زمانی که دیگران قاطعانه در مورد اتفاقی که مدتی پیش رخ داده است نظر می‌دهند، حتی اگر آن اتفاق رخ نداده باشد مغز ما شروع به تصویر سازی می‌کند و این اتفاق را بازسازی می‌کند. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔻از دیشب این خط خبری را پیش گرفتند که آن فاجعه حرم شیراز: کارخودشان است! 🔻اصلا پدیده عجیب، سخن جدید یا بدیعی نیست. متعدد سابقه دارد. سه نمونه تاریخی را یادآور میشوم. ۱. سال ۱۳۵۷ وقتی ارتش در مقابل دانشگاه تهران دانشجویان و مردم را به گلوله بست، مردم پنجه هایشان در خون افراد مضروب و شهید می زدند و لباس خونین را بالا میگرفتند. حتما تصاویر مرا دیده اید.فرح پهلوی بعدها در مصاحبه گفت: کاراست! انقلابیون گوسفند به بالاتر از خیابان دانشگاه میبردند و ذبح می کنند و آن خون را جای مردم جا می زنند! ۲. وقتی فاجعه هفده شهریور ۱۳۵۷ در میدان ژاله رخ داد، گفتند: کاراست! استدلال این بود که یک عده از فلسطین توسط یاسرعرفات آمده بودند تا مردم را به رگبار ببندند!!! ۳. از همه مهمتر این مورد است. در بهمن سال ۱۳۵۷ وقتی همافران نیروی هوایی برخلاف انتظار ارتشی ها به دیدار امام رفتند و انتشار آن تصویر مشهور شاکله ارتش را فروپاشند! گفتند: کاراست. استدلال این بود که یک عده جوان انقلابی لباس فرم همافران را پوشیده و از مسجد به سمت مدرسه محل اقامت امام رفته اند! بیعت کنندگان اصلا ارتشی نیست! این جماعت سابقه طولانی در انحراف افکار دارند و اصلا امر جدیدی نیست. د.اع.ش بیانیه رسمی مفصل صادر و مسئولیت را پذیرفته است اما د.اع.شی های داخلی قبول نمی کنند!اتفاقا کار خودتان استشمایی که از خارج و داخل زمینه ناامنی را فراهم کردید..جهل مرکب مناسبی برای سواری دادن است... ✍علیرضا زادبر 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔸️انفعالِ شهروندان، آفت جوامعی با صداهای محدود 🔻در هر جامعه‌ای برای پویایی طیف‌های مختلف باید تلاش کرد چند صدایی‌ها باقی بماند؛ این چند صدایی‌ها اگر توسط حزب‌ها و چیزی شبیه حزب برقرار بشود مفید خواهد بود. 🔻چند صدایی در یک کشور آثار متعددی دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از: 1️⃣روال‌های اشتباه توسط احزاب و گروه‌ها دائم هشدار داده می‌شود و هیچ‌گاه هیچ روالی به فرسودگی نمی‌انجامد. 2️⃣مردم با شغل‌های مختلف در جامعه نیازمند هویت هستند، زمانی که تک‌صدایی یا نهایت دو صدای قوی در جامعه پر رنگ باشد و صداهای دیگر کمرنگ یا اصلا وجود نداشته باشد، مردم مختلفی که سلایق خود را همراه نبینند ارام ارام کنار می‌کشند و از شهروندان پویا به شهروندان منفعل تبدیل می‌شوند؛ شهروندان منفعل هم جامعه را راحت به سقوط می‌کشانند. 3️⃣اعتراضات اکثر مردم در قالب حزب‌ها یا شبه حزب‌ها کاملاً شنیده می‌شود، اولاً اعتراضات جمع نمی‌شود و در بزنگاه‌ها خطر آشوب‌آفرین نمی‌گردد، ثانیاً افراد بسیار زیادی پویا هستند و نظر می‌دهند، صِرف نظر دادن و حضور داشتن میل به بقا را زیاد می‌کند بر عکس شهروندانی که جایی برای اظهار نظر پیدا نمی‌کنند و آرام آرام منفعل می‌شوند خطر افرین هستند. 4️⃣مادامی که شهروندان در چند صدایی‌ها فعال باشند به‌هنگام مشارکت‌های اجتماعی نیز فعالیت چشم‌گیری خواهند داشت. ✍مجید رحیمی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔻اگر علنی این 👆 اثرات را دارد؛ پس: با صدای بلند حرف زدن و بعضاً کتک زدن، توهین کردن و بی‌احترامی برای امر کردن به یک هنجار اجتماعی چه نتایجی دارد؟؟؟ 🔻شاید بیشتر در ذهن‌ها تداعی شود، اما از وجود این مشکلات در ، و بعضاً و... به گشت ارشاد رسیدیم. @naghdname_ir @ladyzainab_foundation
♦️غاصبان جهاد تبیین؛ بازندگان جهاد تصمیم هستند... ♦️این روز‌ها مسئولینی که خود باید شروع کنند به ساختن امید و انجام تصمیم‌های مهم اصلاحی در جایگاه‌های مختلف، بعضاً سخنوران صف‌ِ اول جهاد تبیین هستند. ♦️غافل از اینکه این جایگاه برای آن‌ها غصبی است، آن‌ها سنگر جهاد تصمیم را در این روز‌های مهم کمرنگ کرده‌اند و فهمشان از جهاد تبیین به‌جای پرداختن به اندیشه‌ها، تضارب واقعی آراء و مواجهه‌ی خردمندانه صرفاً پرداختن به شعر، شعار و نعره‌هایی است برای تایید. ✍مجید رحیمی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
مردم را بشنوید... مردم را ببینید.... ♦️در شرایط کنونی کشور نیازمندِ ید واحده هستیم برای مقابله با دو قشر: 1️⃣مسئولینی که با نالایقی هیچ‌کاری برای ، ، و... انجام ندادند. 2️⃣ و اعضای اصلی که مردم و جوانان رو مقابل اصل نظام قرار دادند و بعضاً با اینده بسیاری بازی کردند. اما در این‌میان باید مراقب باشیم تذکری که اقای خادم در متن عکس نوشته بالا بیان کردند مهم است؛ ♦️قرار نیست به اسم مقابله با لیدرهای اصلی با جوانانی که اینده آن‌ها است و هیچگونه راهی برای آن‌ها جز پناه بردن به کف خیابان‌ها برایشون نگذاشته‌ایم مقابله کنیم؛ ♦️ کما اینکه متاسفانه مواردی هم مشاهده شده است. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔸️تجربه و مشاهدات عینی یکی از دوستان طلبه این روز‌ها به جهت شرایطی که دارم با لباس روزانه پنج الی شش بار از اسنپ یا استفاده می‌کنم؛ واکنش مردم به جهت محدودیت جامعه آماری شاید قابل استناد نباشد اما حتما طی این چند ماه قابلیت توجه دارد: _برخی به جهت زیادی که دارند و احساس می‌کنند باعث و بانی تمام مشکلات، از اجاره خانه عقب افتاده تا اقساط معوق من و امثال من هستیم، کل مسیر را ضمن حفظ احترام با سکوت طی می‌کنیم و من هم به جهت التهاب شرایط در اولین دیدار اصلا سعی نمی‌کنم با صحبت‌های خودم نمکی باشم بر زخم‌های کهنه _برخی به‌شدت لطف دارند و ابراز محبت شدید می‌کنند و نگرانند از وضعیت و تربیت آینده فرزندانشان؛ که چه کنیم و چه می‌شود و چرا اینچنین شده است. _عده‌ای از اغتشاش‌ها خسته شده‌اند اما به‌شدت از ناراضی هستند، یک راننده تاکسی دیالوگ جالبی داشت؛ می‌گفت حاج آقا برای منی که نمیتونم دو هفتس یه کاپشن برای بچه‌ی خودم بخرم هیچ فرقی نمی‌کنه کی اون بالا بشینه آمریکا باشه یا امام زمان یا خامنه‌ای یا....؛ حرف، حرف جالبی بود، انگار خلاصه تمام حرف‌های روز‌های گذشته بود که شنیده بودم؛ که تا نیاز اصلی و اساسی یک جامعه تامین نشود اصلا فکر کردن به دیگر مسائل شوخی بیش نیست؛ البته شواهد تاریخی زیادی این نکته را تایید می‌کند. _نکته اساسی تمام این مشاهدات این بود؛ حتی آن‌هایی که متنفرند به سقوط و فروپاشی راضی نیستند، اما امیدی برای سخن گفتن نمی‌بینند؛ اگر افراد زنده شود تغییراتی اساسی شکل خواهد گرفت. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🌱برای زنده‌گی... 🔻جهان ما مامان‌ها نمی‌تواند تک‌بعدی باشد، نظریه نسبیتِ زمان جاری است در زندگیِ ما. همه چیز، همیشه، در حال وقوع است. قبلا درباره‌اش نوشته بودم از بابِ گلایه (زن بودن)‌ . خُب، خیلی جاها بد است مثل عدم تمرکز، نداشتن زمان و اتاقی از آن خود! ولی یک جاهایی هم به‌درد بخور است اتفاقا... مثل حال‌و‌هوای این روزها که مصیبت می‌بارد از در و دیوارش. مادری کردن مجبورت می‌کند به‌زور حالت را بهتر کنی و زندگی را زنده‌گی. 🔻خیلی ناراحتی؛ اما نمی‌توانی غمگین، عصبی و بی‌حوصله بمانی؛ یعنی می‌توانی اما بعد می‌بینی همه‌اش داری می‌پَری به بچه‌هات؛ حوصله شیرین‌زبانی‌هایشان را نداری؛ دوست نداری بچسبند بهت و مثل دُم همه جا دنبالت باشند و صدایشان لاینقطع در گوشَت بپیچد... 🔻 دیوانه می‌شوی از اینهمه تناقض درون و بیرون. اینجاست که باید یاد بگیری همه اجزای زندگی را بگُنجانی در روزمرگی‌ات و در «آن» زندگی کنی. نمی‌توانی به شلوغی خیابان‌ها فکر کنی و کیک بپزی؛ 🔻وقت نقاشی روی کوکی باید با بچه‌ها بخندی، رقص و شادی را بیاوری توی رگ‌های زندگی‌شان. مگر می‌توان به بچه‌ها فهماند که تو، دل‌ودماغ پیتزا خوردن و دیدن فوتبال و صحبت درباره نیمار و مسی و امباپه را نداری؟ آن هم در آستانه جام جهانی؟ آن هم زمانی‌که اولین مواجهه‌ی پسرانت باشد با پدیده جذاب فوتبال؟ باید گوش کنی آن هم با دقت؛‌ چشم در چشم، اگر دلت لحظه‌ای با آنها نباشد می‌فهمند و با چند سوال طبل رسوایی‌ات را می‌کوبند. 🔻اینجور وقت‌ها تغییر حال، مثل این است که با چاقو، پوست خودت را بکنی... دردناک! درد اما بیدارت می‌کند: زندگی نایستاده تا ما اول به هدفمان برسیم بعد برویم سراغ باقیِ چیزها... بچه‌ها دارند بزرگ می‌شوند...؛ دل‌ها دور... سربرمی‌گردانی می‌بینی حدود دو ماه است یادت رفته جلوی آینه لبخندت را نگاه کنی؛ عاشقی کنی؛ نامه‌ای بنویسی برای دوست و ملاقاتی کنی با عزیزانت. 🔻می‌بینی روحت خالی شده از لطافت؛ پر شده از خشم، از انتقام ، از خشونت... می‌بینی دیگر توان گفتگو نداری؛ حوصله شعر خواندن هیچ! می‌بینی تمام لوازم انسان بودنت در حال اتمام است؛ تمام ابزار انسانی زیستَنَت! این‌قدر درد دیده‌ای و کاری از دستت برنیامده که وجودت پر از خشم شده از خودت و از دیگران... می‌بینی روحت دارد خالی می شود از بخشش، گذشت؛ همدلی، درک متقابل و مدارا. انگار خالی شده‌ای از دوست‌داشتن... و این خطرناک است برای زیستن، برای اعتراض، ‌برای انقلاب، برای ساختن و برای زنده‌گی. 🔻 به نظرم اگر زندگی را به یک جنبه تقلیل دهیم؛ دچار استبداد فکری می‌شویم... ؛ یادمان باشد این روزها مواظب «جانِ» خودمان هم باشیم که بی هنر، بی شعر و موسیقی نماند. مراقبت کنیم از رفاقت‌هایمان. 🔻 همدیگر را به خوردن یک فنجان چای دعوت کنیم و چشم بدوزیم به چشمان همدیگر با لبخند. حتی در همین فضای مجازی، در کنار تمام استوری ‌های درد و غم و انتشار آگاهی و اعتراض؛ امید هم بریزیم به جانِ مخاطبانمان، شادی و لبخند و مهر را نیز. ✍زهرا شیخ 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
رساله‌النکاحیه، محمد حسین حسینی طهرانی صفحه ۱۴۹👆 🔻یقیناً نوع ما نسبت به کلام علما و بزرگان در ابتدای انقلاب در شرایط امروز بی‌تاثیر نیست. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🌱برای دین... 🔻مادر من دینداراست و علاقه‌مند به دین؛‌ البته اغلب اطرافیانم همین ‌طور هستند اما اینکه با مادرم شروع کردم علت دارد. مثلا مامان اصلا سخت‌گیر نیست نسبت به آدمها، گمان خوب دارد به آنها به میزان لایتناهی، از بدترین حرف‌ها و اتفاق‌ها، دوستانه‌ترین برداشت ممکن را دارد؛ حتی گاهی حرص دربیاراست نگاه خوش‌بینش به وقایع. 🔻خوب قاعدتا ما هم بچه‌های همان تربیتیم اما دیگر گاهی آش آنقدر شور می‌شود که صدای اعتراضمان بالا می‌رود. 🔻یادم نمی‌آید دقیقا کی، احتمالا ۱۶-۱۷ ساله بودم که بحث‌های سکولاردینی مطرح شده بود و خیلی این جمله سیاست ما عین دیانت ماست تکرار می‌شد و من خیلی تلاش میکردم این جمله را ملموس کنم برای خودم. 🔻در همان روزها،‌یکبار دعوام شد با مامان که چرا اینهمه صداقت محض؟ حالا دروغ نمی‌خواهی نگی نگو، آقا بپیچون! 🔻 البته مامان آدم کم حرفی است و به پند «هر راست نشاید گفت » بسیار پایبند است اما خوب اگر کسی سوال کند راستش را می گوید... آن روز بازار نقد بالا گرفت و من هی فکت آوردم که اگر اینجا و آنجا یک‌کم سیاست به خرج داده یا پیچانده بودی، نتیجه بهتری گیرت می‌آمد؛ القصه؛ نهایت مامان با قاطعیت از جایش بلند شد و گفت: سیاست ما عین دیانت ماست! این جمله کامل برایم جا افتاد در آن لحظه و گرفتم مطلب را. 🔻بعدها کنجکاو شدم در سیاست‌ نظام اسلامی، کجایش عین دیانت است؟ دنبال صداقت گشتم در سیاستمدارانش، دنبال حذف دروغ از سیاست‌هایش، دنبای اقتصاد بدون ربا، دنبال سیستم اداری سالم، بدون رانت و اختلاس و دزدی، به دنبال رافت با مخالفین،‌ به دنبال نگاه خوش‌بین و پرهیز از برداشت سوء، به دنبال بخشش و... . 🔻نمی‌دانم چرا از این شعار فقط جهاد و شعب ابی‌طالب و از این دست حرفها و کارهایش به مردم ما رسید؛ مثل تمام امامان که فقط به حسینش در مبارزه اقتدا می‌کنیم(گرچه آن هم دفاع بود نه حمله) به دنبال صفت امین می‌گردم؛‌ همانیکه پیامبرم به آن شناخته شد. به رحمت فکر می‌کنم نسبت به تمام عالمیان، به مدارا، صبر، به پرهیز از لجبازی و اهمیت نظر مردم.... 🔻البته این روزها شعار «حفظ نظام از اوجب واجبات است» ظاهرا کارگشاتر است. لابد منظورشان حفظ نظام اسلامی است. چه خوب! 🔻 به ذهنم آمد خواهش کنم از کشسانیکه دغدغه دین دارند و حفظ نظام اسلامی؛ پا پیش بگذارند و مسلمانی را با تمام جنبه‌هایش؛ ‌با تاسی از تمام امام‌هایش؛ با داشتن تفکر انتقادی و نگاه همه‌جانبه‌بین به تصویر بکشند؛ با خرج صبر، رافت، مدارا و نوع‌دوستی بیشتر، کمک کنند به رد قرائت‌های گزینشی و سیاست‌زده برخی سیاستمداران در راستای منافع شان. 🔻اتفاقا اینبار من آنان را دعوت می‌کنم که فریب رسانه آلوده به سیاست را نخورند؛ معترضین نه دشمن‌اند و نه خائن و فریب‌خورده؛ همان همسایه، خواهر و برادرزاده، رفیق یا فرزندخودمان‌اند. 🔻دعوت می‌کنم یکباراز نگاه معترضین بنگرید و همدلی کنید برای رسیدن به تفاهم جمعی. از منظر تفاهم جلو بیایید برای حفظ نظام نه از منظر خشم و خشونت. 🔻 حساب خود را از سیاستی که به زشتی و ناپاکی آلوده شده و نه دیانت جدا کنید. مطمئن باشید اگر عینک تان را بردارید وجه اشتراکتان با مردم معمولی در دینداری بیشتر از سیاسیون نظام است. ✍زهرا شیخ 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
📍شیطان و آموزش و پرورش هر دو را لعنت میکنیم .... 📌ما منتظر تشریف فرمایی رئیس اداره هستیم! صبح شنبه گفتیم بسم الله الرحمن الرحیم حسنا کوچولو را با همسر بردیم مدرسه دم در دبستان شلوغ بود مگر قرار نبود دیگر توی سرمای هوا صف نباشد؟ حسنا سینه اش به شدت حساس شده پس از این چند دور سرما خوردگی. صدای بلند بچه ها می آید «آماده ایم. آماده!» می روم جلو تا از لای در تماشا کنم ببینم چه خبر است؟ والدین دیگر هم ایستاده اند. کار هر روز شان است. برخی تا یک ساعت بعد رفتن بچه ها به کلاس هم می‌ایستند جلوی در مدرسه... (قبلا علت را پرسیده ام آنها میگویند از نیروهای سرکوب بعید نیست بخاطر ترساندن مردم به دبستان شلیک کنند تا گاز اشک آور بیندازند!) از لای در می‌بینم همه بچه ها را به صف کرده اند و سربند «لبیک یا....» به سرشان بسته اند. توی آن جمعیت حسنا کوچولو را پیدا نمیکنم. میخواهم بروم جلو تر و از مدیر بخواهم حسنا را بفرستد داخل، یا برش گردانم خانه... مدیر خودش میآید بیرون «اقایون، خانمها برید کنار، شلوغ نکنید، راه رو باز کنید، جلوی در مدرسه هیچکس نباشه، خلوت کنید، اینطوری بی نظمی هستش، جلوی در مدرسه نایستید، ما منتظر تشریف فرمایی رئیس اداره هستیم!» از حسنا یادم می‌رود بهش میگویم «چه خبر است خانم؟ جبرائیل که نمیخواهد نازل شود!» رویا پشت بند میآید که «بچه ما را صدا بزنید ببریم!» خانم مدیر مقنعه اش را با حرص جابجا میکند و میگوید «هر پدر و مادری که اینجا بایستد اسم بچه اش را مینویسم!» رویا عصبانی می‌شود و بلند میگوید «بنویس دو تا ضربدر هم بذار جلوش!» جو دارد متشنج می‌شود «شیطان و آموزش و پرورش هر دو را لعنت میکنیم و می رویم تا کار به جر و بحث بیشتر نکشد!» توی راه به صف فکر می‌کنم و به از جلو نظام کودکان دبستانی در قرن بیست و یک و کودکی و مدرسه خودمان. به اقتدارگرایی و این حد از میلیتاریسم فرهنگی... به آمدن رئیس اداره، و شباهتش به سان دیدن فرمانده ارتش از سربازان به خط شده. به ترانه شروین «برای تغییر مغزها که پوسیدن» به حسنا کوچولو گفته بودم «درست است قد تو از همه بلند تر است اما من نمیخواهم تو مبصر کلاس تان باشی!» گفت «پس چی باشم؟» گفتم «مهربان ترین کلاس تان باش!» لبهایش را ورچید.... یعنی نمیخواهم... بچه است دیگر... ذوق دارد... درک اش برای او سخت است... امروز باز هم سعی میکنم با او صحبت کنم. این تغییرناپذیری و بوروکراسی خشک و این نظامی گری تربیتی، و استاتیک غیر پرورشی آنهم بعد اینهمه فریاد تحول خواهی و خونهایی که بر زمین ریخته شد یک دلیل بیشتر ندارد! سلیمان مدتها پیش مرده است. اساسا ذهنی وجود ندارد که بخواهد پیامی را از گوش دریافت کند... و حالا زمانی اندک لازم است تا موریانه ها چوب عصا را بجوند... این شوکت پوشالی به زمین بیفتد تا همه باور کنیم سلیمان مرده است! شاید آنگاه آماده تغییر فرهنگ رسمی شویم. «برای دانش آموزا برای آینده!»🌹🌹🌹 ✍️یاسر عرب پ.ن: به برخی از نظرات آقای عرب نقدهای جدی دارم اما پیرامون این یادداشت به‌جهت مشغولیتی که در سیستم آموزش داشته‌ام متاسفانه تمام ، و را کامل درک می‌کنم که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1️⃣نسخه‌پیچی‌های کیلویی و همگانی برای دانش‌آموزان کل کشور 2️⃣عدم توجه به ذائقه، سلیقه، تغییرات نسلی و هرآنچه ممکن است متفاوت باشد نسبت به دانش آموزان مختلف 3️⃣بخشنامه‌های خشک، شعاری، دستوری و تکرار (کپی) گزاره‌های سالهای قبل 4️⃣عدم توجه به وجود گوش شنوا در سن بحرانی نوجوانیِ و توجه بیش از حد به کارهای شعار محور و کمی 5️⃣وجود کارمندانی که به دلیل سیستم مستبد صرفاً تمام دغدغه‌شان اجرا شدن بخشی از بخشنامه و گرفتن تصاویر است. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🍂انشای پروانه 💢 مگر چند تا نهال کاشته‌اید که امروز سایه‌سار درختان کهن را طلبکارید؟ زهرا حسنی: جمع شده بودند جلوی دفتر نهاد رهبری و انگشت وسط‌شان را نثار همه‌ی مقدسات‌مان می‌کردند. 🔻لابد به‌جبران همه‌ی سال‌هایی که خس و خاشاک خطاب‌شان کردیم. رفتم سراغ رئیس نهاد که یا شیخنا! مماشات تا کجا؟ دو ماه است حناق گرفته‌ایم. 🔻 فصل مدارا گذشت، وقت تلافی است. حاج‌آقا صلاح را در سکوت می‌دید. درس سکوت را باید به رفقای خطیبش می‌داد؛ قبل از آن‌که جامعه دو شقه شود. 🔻حالا که رسماشده‌ایم و هر قطب فقط خودش رامی‌داند سکوت هر طرف مهر تأییدی بر عدم اوست. جمعیت پشت در شعار «آخوند باید گم بشه» سر می‌داد. 🔻 لابد به‌جبران همه‌ی سال‌هایی که نسخه‌ی «جمع کنه ازبره» برای‌شان پیچیدیم. احساس خفگی می‌کردم. آمدم بیرون. فریاد می‌زدند: «بسیجی جیره‌خور!» لابد به‌جبران همه‌ی سال‌هایی که در دسته‌ی مزدور و فریب‌خورده جای‌شان دادیم. مقابل جمعیت ایستادم. دوربینم را گرفتم سمت‌شان. 🔻می‌خواستم مرا ببینند. یا مرگ یا گفت‌وگو؛ گزیر دیگری نداریم‌. چند نفر از دل تجمع دویدند سمتم. نترسیدم. آدمی کهشود دست به هر کاری برای اثبات خود می‌زند؛ حتی انتحار. 🔻تا دیروز اگر در نکوهش دوقطبی‌شدن جامعه می‌نوشتم، امروز صواب را در پذیرش آن می‌بینم. جامعه‌ی ما همین است: آرمان‌ها و مهرشادها. دسته‌ای که هنوز بر سر ارزش‌های دینی ایستاده‌اند و دسته‌ی دیگری که با جهان مدرن همراه شده‌اند. من همان‌قدر دلم برای جوانیسوخت که جگرم برای مظلومیتکباب شد. چه کنم که هر دو را جان‌فدای ایران می‌دانم؟ مردم ما نه همه‌شان مهرشادند، نه همه‌شان آرمان. تا کی یکدیگر را انکار کنیم؟ کاش نظام عوض برچسب‌زدن به مهرشاد‌ها، آن‌ها را بپذیرد و برای‌شان پدری کند. ج.ا اگر این پیله‌‌ی سفتی را که سنت‌گراها به دور او تنیده‌اند، رها نکندنمی‌شود که هیچ؛ می‌میرد. 🔻امشب یک دعوتنامه برایم آمد: «گعده‌‌ی خودمانی با آقای آقاطهرانی!» چه خبطی کرده‌ام که مرا از خودشان می‌دانند؟ موضوع جلسه: «ضرورت شبکه‌ی ملی اطلاعات با سرورهای داخلی!» الله! الله! ببین جنبشی که می‌توانست راهگشای اصلاحات اساسی باشد چطور جاده‌صاف‌کن صیانتی‌ها شد. کاش برای خواباندن مچ جمهوری اسلامی، دست دشمنان قسم‌خورده‌‌ی ایران را نمی‌بوسیدند. به نام زندگی، مرگ را به خیابان‌ها نمی‌کشاندند. 🔻 با شعار آزادی، سلب آزادی نمی‌کردند. ببین چقدر آش‌شان شور است که حتی ویکی‌پدیای کذاب هم هدف از اعتراض‌های اخیر را «براندازی ج.ا» نوشته. نیامده‌اند بسازند، فقط می‌خواهند بشکنند. مگر چند تا نهال کاشته‌اید که امروز سایه‌سار درختان کهن را طلبکارید؟ ✍حسین قدیانی پ.ن: نقد و نظرات خود را پیرامون یادداشت‌ها به آیدی درج شده در بخش توضیحات ارسال بفرمایید. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🍂 آزادی منهای آگاهی🤚 چرا سید علی خامنه‌ای محمد رضا پهلوی نیست؟ 🔻 آزادی منهای آگاهی، ارزش آدمی را تا حد یک آگهی پایین می‌آورد؛ یک آگهی لای صفحات لایی یکی از روزنامه‌های غربی. 🔻همان غربی‌ها که موسم کودتای بیست و هشت مرداد سی و دو، شعار آزادی یادشان رفته بود. آزادی اگر قرار باشد از جایی مثل آمریکا ساپورت شود، سرنوشتی جز اسارت نخواهد داشت. کاش اعتراض به فلان تصمیم و بهمان تدبیر جمهوری اسلامی به این‌جا ختم نشود ‌که توهم بزنیم آمریکا دل‌سوز ما مردم ایران شده. دل آمریکا فقط برای دلار می‌سوزد. 🔻آمریکا اگر دل‌سوز زن شرقی بود، این همه مادر افغانستانی را داغ‌دار اولاد نمی‌کرد. به اسم جنگ با طالبان، حمله کرد به افغانستان و درجه‌آخر هم‌سایه‌ی شرقی ما را تحویل همان طالبان داد و تو باش که این وسط، زن افغان به آزادی رسیده باشد یا مرد افغان به آبادی رسیده باشد. 🔻من در روزهای اخیر، مکرر باب دل معترض‌ها نوشته‌ام ولی جای این اعتراض به معترض‌ها هست که چرا فکر می‌کنند دشمن و دشمنی‌هایش توهمی بیش نیست. این‌ور ما افغانستان و آن‌ور ما عراق؛ ارمغان یانکی‌ها چه بود برای این دو کشور؟ 🔻 دموکراسی آمریکایی وقتی به خاورمیانه می‌رسد، به چیزی جز جنگ و آشوب و ناامنی و تجزیه ختم نمی‌شود. مشکل بزرگ آمریکا با جمهوری اسلامی این است که این نظام با وجود همه‌ی نقدهایی که بهش وارد است، حتی اجازه نمی‌دهد یانکی‌ها خواب حمله به ایران را ببینند. 🔻 آمریکا عاشق این بود که با حمله به ایران، باز هم کدخدای جهان شود و دوباره از نو، برای این جغرافیا ترسیم مرز کند. غایت آمریکا کشف حجاب دخترهای دهه‌هشتادی نیست؛ این است که این نقشه باز هم آب برود و هرات دیگری، بحرین دیگری از مام وطن جدا شود. شگفتا! جمهوری اسلامی نه تنها نقشه‌ی خودش را حفظ کرده بل‌که حتی محافظ نقشه‌ی خاورمیانه هم هست. 🔻دلیل عصبانیت آمریکا از نظام ما این نیست که چرا علم‌الهدی در خطبه‌هایش کم‌تر اقتضای زمان را رعایت می‌کند؛ این است که چرا سیدعلی خامنه‌ای، محمدرضا پهلوی نیست. آری! 🔻 آمریکا دنبال بن‌سلمان عجم می‌گردد؛ دنبال مشتری برای فروش سلاح‌هایش. آمریکا تصور می‌کرد با ترور سردار یک و بیست دقیقه‌ی بامداد می‌تواند کمر حضرت آقا را بشکند ولی علم‌دار قصه‌ی ما مگر از تنگنای روزگار برای رساندن جرعه‌ای آب به لب لب‌تشنگان به وادی بین‌الحرمین رفته بود؟ نه جانم! سیدالشهدی مقاومت با پای خود به معراج رفت، چون هر آن‌چه که کار لازم بود، در این دنیا کرده بود. 🔻 فرض است بر ما که در طلب آزادی بیش‌تر، غفلت از آگاهی نکنیم و با دشمن، هم‌صدایی نکنیم. اگر مرز ما با بوش و بایدن پررنگ نباشد، اجنبی‌پرست شده‌ایم، نه آزادی‌خواه. ✍حسین قدیانی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
آیا بازخواستی برای این وعده‌ها خواهیم داشت⁉️ 1️⃣رستم قاسمی: بحران زمین را رفع کردیم اما در ساخت مسکن مشکلات زیاد است ۰۴ آبان ۱۴۰۱ www.tasnimnews.com/fa/news/1401/08/04/2793988 2️⃣رستم قاسمی: ۴ میلیون مسکن را تا پایان دولت سیزدهم به مردم تحویل می‌دهیم ۳۱ تير ۱۴۰۱ www.tasnimnews.com/fa/news/1401/04/31/2746248 3️⃣قاسمی: برنامه‌ای را برای ساخت خانه‌های یک طبقه شروع کرده‌ایم تا مردم مسکن را به صورت تدریجی بسازند ۱۱ آبان ۱۴۰۱ isna.ir/xdMHjq 4️⃣رستم قاسمی: منتظر زمین برای ساخت مسکن ویلایی باشید www.etemadonline.com/fa/tiny/news-579828 5️⃣قاسمی: در ساخت چهار میلیون واحد مسکونی هیچ تردیدی ندارم https://irna.ir/xjK8RW 6-7-8..... پ.ن: 🔽اگر به دنبال ریشه نارضایتی‌ها و هستید؛ قبل از آنکه دشمن به دشمنی خودش توبیخ کنیم که چرا دشمنی می‌کند، نگاهی داشته باشیم به حرف‌ها و سخن‌هایی که می‌گوییم و عمل نمی‌کنیم، نگاه کنیم به ابتدای تابستان که به گفتیم نگران نباشید اما.... 🔽یقینا دولت اقداماتی برای مسکن انجام داده است اما مطمئنا کافی نبوده است؛ خصوصاً وعده‌ای که برای تابستان به مستاجران دادند. 🔽از سوی دیگر حتی با وجود تلاش‌ها، اقدامات دولت نتوانست ذهن جامعه را نسب به وضعیت ملتهب مسکن آرام کند و شوقی ایجاد نماید. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
💢جامعه پیشرفته، جامعه نوشتاری است نه شفاهی ✅ که جای آن در میان ما بسیار خالی است، بدون زمینه نیست. یکی از قوی‌ترین دشمنان تفکر انتقادی در میان ما، همین تقسیم مردم به نویسنده و خواننده است. مردم را باید به نویسنده و نویسنده تقسیم کرد. ✅نویسندگی، یکی از راه‌های آسان برای است. نوشته‌های ما بیش از آنکه برای دیگران سودمند باشد، برای خود ما مفید است. اینکه کسی نوشته ما را بخواند یا نخواند، آنقدر مهم نیست که اصل نوشتن مهم است. چون ما تا ننویسیم، نمی‌دانیم چه می‌دانیم و چه نمی‌دانیم. ✅فراوانی نوشته‌ها و نویسندگان، در صورتی زیان‌بار است که تفکر انتقادی در میان نباشد. پس مشکل در فراوانی نویسنده نیست؛ در مخاطب‌های زود‌باور است. نوشتن به ما کمک می‌کند که نویسندگان کم‌مایه را از پرمایه تمیز دهیم. در ضمن، در نوشتن آنقدر سود و فایده است که هر زیانی را جبران می‌کند. ✅جامعۀ پیشرفته، جامعۀ نوشتاری است، نه شفاهی. رونق فیسبوک و صدها شبکۀ مجازی و اجتماعی، از همین‌جا آب می‌خورد. فوبیای کاغذ (Papyrophobia)، نشانۀ نابالغی است. قرار بود کلاس‌های انشا در مدارس و درس آیین نگارش در دانشگاه‌ها، با فوبیای کاغذ یا کاغذهراسی مبارزه کنند. اما از قضا اسکنجبین صفرا فزود. ✍برگرفته از متن یادداشت‌های مرحوم رضا بابایی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir