ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_وپنجم خطبه ۲۲۴ http://eitaa.com/nahgolbalaghe_19
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و پنجم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه224 : این سخنرانی در شهر کوفه در دوران زمامداری آن حضرت ایراد شد.
1⃣ پرهيز از ستمكاری
🔻سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم و يا با غل و زنجير به اين سو يا آن سو كشيده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت در حالی ملاقات كنم كه به بعضی از بندگان ستم و چيزی از اموال را غصب كرده باشم، چگونه بر كسی ستم كنم برای نفس خويش كه به سوی كهنگی و پوسيده شدن پيش می رود و در خاك زمان طولانی اقامت می كند.
2⃣ عدالت علوی (پرهيز از امتيازخواهی)
🔻 بخدا سوگند، برادرم عقيل را ديدم كه به شدت تهيدست شده و از من درخواست داشت تا يك من از گندمهای بيت المال را به او به ببخشم، كودكانش را ديدم كه از گرسنگی دارای موهای ژوليده و رنگشان تيره شده بود گويا با نيل رنگ شده بودند. پی در پی مرا ديدار و درخواست خود را تكرار می كرد، چون گفته های او را گوش فرادادم پنداشت كه دين خود را به او واگذار می كنم، به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست بر می دارم، روزی آهنی را در آتش گداخته به جسمش نزديك كردم تا او را بيازمايم، پس چونان بيمار از درد فرياد زد ونزديك بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم ای عقيل! گريه كنندگان بر تو بگريند از حرارت آهنی می نالی كه انسانی به بازيچه آن را گرم ساخته است؟ اما مرا به آتش دوزخی می خوانی كه خدای جبّارش با خشم خود آن را گداخته است، تو از حرارت ناچيز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟ و از اين حادثه شگفت آورتر اينكه شب هنگام كسی به ديدار ما آمد و ظرفی سرپوشيده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود كه از آن تنفر داشتم، گويا آن را با آب دهان مار سم يا قی كرده آن مخلوط کرده اند، به او گفتم: هديه است؟ يا زكات يا صدقه؟ كه اين دو بر ما اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) حرام است. گفت: نه زكات است نه صدقه، بلكه هديه است. گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگريند، آيا از راه دين وارد شدی كه مرا بفريبی؟ يا عقلت آشفته شده يا جن زده شدی؟ يا هذيان می گویی؟ بخدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی كنم كه پوست جوی را از مورچه ای به ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد و همانا اين دنيای آلوده شما نزد من از برگ جويده شده دهان ملخ پست تر است علی را با نعمتهای فناپذير، و لذتهای ناپايدار چه كار؟! به خدا پناه می بريم از خفتن عقل و زشتی لغزشها و از او ياری می جوييم.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌳شجره آشوب« قسمت صد وپنجم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام
🔻5. مغیره در حالی که امام علی و معاویه، مشغول جنگ بودند و هیچ کدام امیری به حج نفرستادند، در مکه به نفع معاویه خطبه خواند.
🔻این موضوع از این منظر مهم است که در شرایطی که لشکر امام مشغول نبرد با یاران معاویه بود، ناگهان به آن ها برسد که مغیره، نماینده معاویه در مراسم حج، خطبه به نفع معاویه خوانده و برای او دعا کرده است. این مسئله می توانست روحیه یاران امام را تحت تأثیر قرار دهد.
🔻 این شگرد جنگ روانی مغیره، حاکی از همان روحیه حیله گری و تلاش برای پیش بردن اهداف معاویه است.
6. مغیره در زمان حرکت امام به سوی بصره، سراغ عمار رفت و تلاش می کرد او را به سمت خود و در حقیقت به سمت جبهه جمل بکشد. او به خوبی می دانست عمار، هرکجا که باشد، نشانه حق است. مغیره که خود در جمل شرکت نکرد، سعی می کرد اشخاص بانفوذ و تأثیر گذار از اصحاب امام را از ایشان جدا کند و به سمت دشمن بیاورد. در واقع، جذب عناصر شاخص به سمت جبهه انحراف وظیفه مغیره بود.
🔻7. در زمان حمله بسر بن ارطاه به مکه و شهرهای اطراف، مغیره بن شعبه به استقبال او آمد. بسر در اینجا، هیچ اقدامی علیه مغیره انجام نداد. معلوم می شود خدماتی که مغیره به معاویه کرده بود توانست جان او را در اینجا حفظ کند. بسر که به شدت محبان امام را می کشت، به راستی چرا هیچ گونه کاری با مغیره نداشت؟
🔻پس از بررسی ده ها روایت و گزارش نفوذ و مدیریت بنی امیه (دولت کفر ) بر فتنه جمل مشخص و واضح گردید
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
4_6025985278320052371.mp3
11.86M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت37
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت37 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/nahgolbal
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت37
🔷 ضرورت ترک آداب جاهلی
🔻 حکمت ۳۷ نهج البلاغه حاوی نکات بسیار بسیار دقیق و مهمی است که امیدوارم خواهران و برادران بزرگوار به این نکات توجه بفرمایند.
قصه از این قرار است که در سر راه جنگ صفین دهقانان شهر انبار در عراق تا امام علیه السلام را دیدند از مرکب ها پیاده شده و پیشاپیش آن حضرت میدویدند، حضرت با دیدن این رفتار فرمود: چرا چنین میکنید؟ گفتند : این عادتی است که پادشاهان خود را با آن احترام میکردیم. حضرت فرمود: به خدا سوگند که امیران شما از این کارتان سودی نبردند و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می افکنید و در آخرت هم دچار رنج و زحمت می شوید وچقدر زیانبار است، رنجی که عذاب در پی آن باشد و چقدر سودمند است، آسایشی که با آن امان از آتش جهنم باشد.
🔻 خب محتوای این حکمت کاملاً واضح است. حضرت از این رفتاری که فقط بر اساس عادت، نوعی ذلت برای افراد می آورد و برای آن فرد حاکم هم ممکن است عجب و خودپسندی بیاورد تعجب میکنند و نهی میکنند.
🔻نکته ای که ممکن است در اینجا برای خیلی ها پیش بیایداین است که اگر امیرالمومنین با آن عظمت غیرقابل رقابتش ،در دوران حکومتش اجازه نمیدهد که کسی جلوی مرکبش بدود پس چگونه حاکمان امروز نظام اسلامی ما که ادعای پیروی و تاثی به امیرالمومنین(علیه السلام) دارند وقتی به سفرهای استانی می روند جمعیتهای چند میلیونی به استقبال آنها میآیند و آنها نه تنها نهی نمی کنند مردم را ، بلکه با رفتار شاد خودشان نشان میدهند که از این حرکت خشنودند. اگر کسی چنین شبهه ای بکند چه باید جواب بدهیم؟ در واقع اگر بگوید حاکمان نظام اسلامی شما، که ادعا میکنند پیرو علی هستند خلاف سیره امیرالمومنین عمل میکند و بعد حکمت ۳۷ را شاهد بیاورند.
🔻 ما در جواب چنین کسی یا ذهنیتی میگوییم اولاً همین که شما رفتار حاکمان امروز را با امیر المومنین مقایسه می کنید و آن را مستند به نهج البلاغه میکنید معلوم میشود که اولاً امیرالمومنین را حجت میدانید و ثانیاً نهجالبلاغه را قبول دارید. پس اگر این چنین است ما از طریق نهجالبلاغه و خود امیرالمومنین این شبهه را جواب می دهیم .خلاصه شبهه شما این است که امروز حاکمان جمهوری اسلامی برخلاف سیره علی علیه السلام رفتار می کنند .
🔻من از شما سوال میکنم اگر از نهج البلاغه ای که آن را قبول دارید و به آن استناد میکنید جایی را نشان بدهم که در آن اینگونه به ذهن میآید که امیر المومنین خلاف دستور پیغمبر عمل میکرده است چه میکنید؟
فرض کنید چنین جایی داشته باشیم که به ذهن اینگونه بیاید که ، پیغمبر دستوری دادهاند و امیرالمومنین بعد از رحلت پیامبر نسبت به آن دستور بی اعتنا شدند. شما چه می کنید؟ می توانید خدای نکرده امیرالمومنین را متهم به تخلف از سیره پیامبر کنید؟ نه ! چون معصوم است .پس چه می کنید؟ خودتان را به جهل متهم می کنید. یعنی میفهمیم که قطعاً در این ماجرا حکمتی بوده که ما آن حکمت را نمیدانیم.
🔻خوب حالا برویم سر واقعیترین مثال ،حکمت ۱۷ نهجالبلاغه را ببینید .طبق حکمت ۱۷ معلوم میشود که پیامبر اسلام در زمان حکومت و حیات خودش به کسانی که پیر شدند و محاسن و موهایشان سفید است با لحنی تند و دستوری محکم فرمودند: خضاب کنید، رنگ کنید و شبیه یهودیان نباشید. فردی در زمان پیامبر حضور داشته و این امر پیامبر و این شدت پیامبر را دیده است ،حالا بعد از سالها از رحلت پیامبر، امیرالمومنین در سن ۵۸ سالگی ،حاکم جامعه است و محاسنش سفید شده ولی رنگ نمی کند، این مسلمان هی دائماً در ذهنش جنگ بود که چکار کنم ، بگویم علی دارد خلاف حرف پیامبر عمل می کند ؟که نمیشود. بگویم موافق پیغمبر عمل میکند؟ که پیامبر فرمود خضاب کنید و شبیه یهودیان نشوید. اما علی مو و محاسنش سفید شده اما رنگ نمی کند. نهایتاً تصمیم گرفت از خود مولا بپرسد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 106.mp3
6.72M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_وششم خطبه ۲۲۳
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_وششم خطبه ۲۲۳ http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد وششم
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 #خطبه223 : به هنگام تلاوت آیه ٦ سوره انفطار
« ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟ »، فرمود:
1⃣ هشدار از غرور زدگيها
🔻برهان گناهكار نادرست ترين برهان ها است و عذرش از توجيه هر فريب خورده ای بی اساس تر و خوشحالی او از عدم آگاهی است. ای انسان! چه چيز تو را بر گناه جرأت داده؟ و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودی خود علاقمند كرده است؟ آيا بيماری تو را درمانی نيست؟ و خواب زدگی تو بيداری ندارد؟ چرا آنگونه كه به ديگران رحم می كنی به خود رحم نمی كنی؟ چه بسا كسی را در آفتاب سوزان می بينی بر او سايه می افكنی يا بيماری را می نگری كه سخت ناتوان است، از روی دلسوزی بر او اشك می ريزی، چه چيز تو را بر بيماری خود بی تفاوت كرده؟ و بر مصيبتهای خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟ در حالیکه هيچ چيز برای تو عزيزتر از جانت نيست. چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است؟ كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهی مبتلا شده ای؟
2⃣ چگونه بودن
🔻 پس سستی دل را با استقامت درمان كن و خواب زدگی چشمانت را با بيداری برطرف كن و اطاعت خدا را بپذير و با ياد خدا انس گير و ياد آر كه تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی به تو دارد و تو را به عفو خويش می خواند و با كرم خويش می پوشاند، در حالیكه تو از خدا بريده و به غير خدا توجه داری. پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بی مقداری تو كه بر عصيان او جرأت داری، در حالیكه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده و در گستره رحمت او آرميده ای، نه بخشش خود را از تو گرفته و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلكه چشم بر هم زدنی، بی احسان خدا زنده نبودی، يا در نعمت های او غرق بودی، يا از گناهان تو پرده پوشی شد و يا بلا و مصيبتی را از تو دور ساخته است، پس چه فكر می كنی اگر او را اطاعت كنی؟ بخدا سوگند، اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت (و تو یکی از آن دو بودی) تو نخستين كسی بودی كه خود را محكوم می كردی بر زشتی اخلاق و نادرستی كردار.
3⃣ دنياشناسی
🔻 به حق می گويم كه دنيا تو را نفريفته است، كه تو خود فريفته دنيایی، دنيا عبرت ها را برای تو آشكار كرده و تو را به تساوی دعوت كرد، دنيا با دردهایی كه در جسم تو می گذارد و با كاهشی كه در توانایی تو ايجاد می كند، راستگوتر از آن است كه به تو دروغ بگويد و يا مغرورت سازد. چه بسا نصيحت كننده ای از سوی دنيا را متّهم کردی و راستگویی را دروغگو پنداشتی، اگر دنيا را از روی شهرهای ويران شده و خانه های درهم فرو ريخته بشناسی، آن را يادآوری دلسوز و اندرزدهنده ای گويا می يابی كه چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنيا چه خوب خانه ای است برای آن كس كه آن را جاودانه نپندارد و خوب محلی است برای آن كس كه آن را وطن خويش انتخاب نكند، سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت كسانی هستند كه امروز از آن می گريزند.
4⃣ انسان و رستاخيز
🔻آنگاه كه زمين سخت بلرزد و نشانه های هولناك قيامت تحقق پذيرد و پيروان هر دينی به آن ملحق شوند و هر پرستش كننده به معبود خود و هر اطاعت كننده ای به فرمانده خود رسد، نه چشمی بر خلاف عدالت و برابری در هوا گشوده و نه قدمی برخلاف حق آهسته در زمين نهاده می شود در آن روز چه دليل هایی كه باطل می گردد و عذرهایی كه پذيرفته نمی شود. پس در جستجوی عذری باشيد كه پذيرفته شود و دليلی بجوييد كه استوار باشد و از دنيای فانی برای آخرت جاويدان توشه بردار و برای سفر آخرت وسایل لازم را آماده كن و چشم به برق نجات بدوز و بار سفر بربند.
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌳شجره آشوب« قسمت صد و ششم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام
🔻 جنگ صفین، حکمیت و ارتباط بنی امیه با سران اصلی جریان حکمیت
🔻امیرالمومنین بعد از جمل، تصمیم قطعی خود را که از روزهای آغازین خلافت مبنی بر لزوم جنگ با بنی امیه گرفته بود، عملی کرد. ماجرای جنگ صفین به تفصیل در کتب تاریخی بیان شده است و ما در اینجا درصدد توضیح این نبرد نیستیم.
🔻فقط این نکته شایان یادآوری است که جنگ صفین بعد از ماه ها تلاش و کوشش سپاه امام و تنها در چند قدمی پیروزی، در اثر حیله و فریبی که سپاه معاویه با بر سر نیزه کردن قرآن ها انجام داد، به حکمیت کشید. طبق حکمیت قرار شد از هر دو سپاه، نماینده ای (حَکَم) برای تعیین سرنوشت مسلمانان و خلیفه آن ها طبق قرآن، مذاکره و تصمیم گیری کنند.
🔻 متأسفانه عناصر نفوذی بنی امیه در این جریان نیز مانع از پیروزی نهایی امام شدند و حضرت پس از روشنگری های بسیار در این زمینه نیز موفق نشد جلوی نفوذ این عناصر را بگیرد. نهایتا در اثر فعالیت های سران حکمیت، کار به ضرر سپاه امام به پایان رسید و ابوموسی اشعری، در اثر توطئه های بنی امیه، حضرت را از خلافت خلع کرد. ما ذیلا به بررسی سوابق سران نفوذی در جریان حکمیت می پردازیم.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
4_6030472307963595003.mp3
3.87M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت38 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/nahgol
✨ بسم الله الرّحمن الرّحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (1)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
📔 امیرالمؤمنین به فرزندشان امام حسن (علیه السّلام) فرمودند: پسرم چهار چیز از من یاد گیر (در خوبى ها) و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل مى کنى زیان نبینى:
❇️ الف- خوبى ها
1- همانا ارزشمندترین بى نیازى عقل است
2- و بزرگ ترین فقر بى خردى است
3- و ترسناک ترین تنهایى خودپسندى است.
4- و گرامى ترین ارزش خانوادگى، اخلاق نیکوست.
❇️ ب- هشدارها
1-پسرم از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مى خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زیانت مى کند.
2- از دوستى با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مى دارد.
3- و از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مى فروشد.
4- و از دوستى با دروغگو بپرهیز که او به سراب ماند: دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور مى نمایاند.
🔻در حکمت ۳۸ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) هشت گنج با ارزش را در قالب عبارات بسیار کوتاه و گویا در اختیار ما به برکت امام حسن (علیه السلام) قرار می دهند. هشت گنجی که هر کدام از آنها در نهج البلاغه یک منظومه جذّاب و کاملی از محتوا دارند.
🔵 اولین گنج عقل است.
در این جلسه به اندازه فرصتی که داریم من فقط به همین "گنج عقل" می پردازم. در نهج البلاغه مطالب متنوّع و زیادی درباره عقلانیت، چه با تصریح به واژه عقل، چه بدون تصریح واژه عقل وجود دارد تا جایی که به نظر حقیر، یکی از اسامی که می شود برای نهج البلاغه انتخاب کرد کتاب العقل است.
🔻 این مفاهیم و معارف را بنده در چهار دسته خدمت شما تقدیم می کنم.
1⃣ دسته اول مربوط به ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیّت از منظر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه است .
حضرت درباره جایگاه و ارزش عقل این نکات کلیدی را فرمودند:
🔹۱. شرط فهم اسلام عقل است (خطبه ۱۰۶ )
🔹۲. شرط موعظه گرفتن از قیامت عقل است. (خطبه ۱۹۰ )
🔹۳. اهل بیت قلّه عقلانیت هستند. ( خطبه ۲۳۹ )
🔹۴. شرط تطبیق دادن امروز به گذشته و عبرت گرفتن از گذشته برای پیمودن صحیح امروز و آینده عقل است. ( خطبه ۱۵۲ )
🔹۵. شرط بر حذر ماندن از سمّ مهلک مار خوش خط و خال دنیا عقل است. ( حکمت ۱۱۹)
🔹۶. شرط موعظه گرفتن از آداب دیگران عقل است.( نامه ۳۱ )
🔹۷. شرط گواهی دادن به موعظه های رسا توسط موعظه گران عقل است. ( نامه ۳ )
🔹۸. رسالت انبیا (علیهم السلام) بیرون کشیدن دفینه و گنجینه عقل در وجود انسان ها از زیر خروارها خاک غفلت و هوای نفس است. ( خطبه ۱ )
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 107.mp3
6.35M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 #سهم_روز_صد_وهفتم خطبه ۲۲۲
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 #سهم_روز_صد_وهفتم خطبه ۲۲۲ http://eitaa.com/nahgolbalaghe_19
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هفتم
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 #خطبه222 : هنگام تلاوت آیات ٣٦و ٣٧ سوره نور « و صبح و شام در آن خانه ها تسبیح می گویند، مردانی که تجارت و معامله ای آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند» ، فرمود:
1⃣ ارزش ياد خدا
🔻همانا خدای سبحان و بزرگ ياد خود را روشنی بخش دلها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود و چشم پس از كم نوری بنگرد و انسان پس از دشمنی رام گردد، خداوند كه نعمتهای او گرانقدر است، در دورانهای مختلف روزگار و در دوران جدایی از رسالت (تا آمدن پيامبری پس از پيامبر ديگر) بندگانی داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه می كرد و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت. كه چراغ هدايت را با نور بيداری در گوشها و ديده ها و دلها برمی افروختند، روزهای خدایی را به ياد می آوردند و مردم را از جلال و بزرگی خدا می ترساندند، آنان نشانه های روشن خدا در بيابانهايند، آن را كه راه ميانه در پيش گرفت می ستودند و به رستگاری بشارت می دادند و آن را كه به جانب چپ يا راست كشانده می شد، روش او را زشت می شمردند و از نابودی هشدار می دادند، همچنان چراغ تاريكيها و راهنمای پرتگاهها بودند.
2⃣ صفات یاد کنندگان خدا (اهل ذکر)
🔻همانا مردمی است كه ذکر خدا را به جای دنيا برگزيدند، كه هيچ تجارتی يا خريد و فروشی آنها را از ياد خدا باز نمی دارد، با ياد خدا روزگار می گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود از كيفرهای الهی می ترسانند. به عدالت فرمان می دهند و خود عدالت گسترند، از بديها نهی می كنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اينكه در دنيا زندگی می كنند گويا آن را رها كرده به آخرت پيوسته اند، سرای ديگر را مشاهده كرده گويا از مسائل پنهان برزخيان و مدت طولانی اقامتشان آگاهی دارند و گويا قيامت وعده های خود را برای آنان تحقق بخشيده است، آنان پرده ها ( پرده های آن جهان ) را برای مردم دنيا برداشته اند، می بينند آنچه را كه مردم نمی نگرند و می شنوند آنچه را كه مردم نمی شنوند، اگر اهل ذكر را در انديشه خود آوری و مقامات ستوده آنان و مجالس آشكارشان را بنگری، می بينی كه آنان نامه های اعمال خود را گشوده و برای حسابرسی آماده اند كه همه را جبران كردند. اعمال كوچك و بزرگی كه به آنان فرمان داده شدند و كوتاهی كردند يا اعمالی كه از آن نهی شده و مرتكب گرديدند. بار سنگين گناهان خويش را بر دوش نهاده و در برداشتن آن ناتوان شدند، گريه در گلويشان شكسته و با ناله و فرياد می گريند و با يكديگر گفتگو دارند، در پيشگاه پروردگار خويش به پشيمانی اعتراف دارند. آنها نشانه های هدايت و چراغهای روشنگر تاريكيها می باشند، فرشتگان آنان را در ميان گرفته و آرامش بر آنها می بارند، درهای آسمان برويشان گشوده و مقام ارزشمندی برای آنان آماده كرده اند، مقامی كه خداوند با نظر رحمت به آن می نگرد و از تلاش آنها راضی و منزلت آنها را می ستايد، دست به دعا برمی دارند و آمرزش الهی می طلبند، در گرو نيازمندی فضل خدا و اسيران بزرگی اويند، غم و اندوه طولانی دلهايشان را مجروح و گريه های پيایی چشمهايشان را آزرده است، دست آنان به طرف تمام درهای اميدواری خدا دراز است، از كسی درخواست می كنند كه بخشش او را كاستی و درخواست كنندگان او را نوميدی نيست. پس اكنون به خاطر خودت حساب خويش را بررسی كن زيرا ديگران حسابرسی غير از تو دارند.
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
🌳شجره آشوب« قسمت صد و هفتم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام
🔻اشعث بن قیس:
ارتباط اشعث با بنی امیه
1.بعد از اینکه امام او را از آذربایجان عزل کرد و ولایت حلوان و نواحی آن را به او سپرد، امام حساب اموال او و اموال آذربایجان را رسیدگی کرد.
🔻 اشعث از این کار، غضبناک شد و با معاویه مکاتبه کرد.
سوال اینجاست اشعث به عنوان والی امام، چرا باید با معاویه نامه نگاری داشته باشد؟ اصلا چرا او باید از محاسبه اموال خود، عصبانی شود؟ آیا می ترسید امام عدالت را رعایت نکند؟ یا اینکه از مجازات امام به دلیل اختلاس در اموال بیت المال می ترسید؟ اگر به راستی دامن او از جرائم اقتصادی پاک بود، چرا از محاسبه اموال خود و اموال آذربایجان غضبناک شد؟
🔻 این مکاتبه با معاویه نشان می دهد او قبل از شروع فتنه های حکومت امام، با بنی امیه ارتباط داشته و احتمالا روی آن ها حساب باز کرد بود. جالب این است که خود اشعث بر امین بودن و واجب بودن پیروی از امام، اعتراف می کرد. این نکته را نیز باید افزود که اشعث برای رسیدن به حکومت آذربایجان، دختر خود را به پسر عثمان داده بود.
🔻 احتمالا خلیفه سوم که نسبت به فضل و بخشش از بیت المال به بنی امیه، روحیه خوبی داشته، می خواست پاداشی را به اشعث در قبال این کار بدهد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
4_6032724107777280424.mp3
5.45M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192
ٖؒ﷽ کانال رسمے ختم نهجالبلاغـہ ıllıllı
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح #حکمت38 2⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/nahgol
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (2)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
2⃣ سرفصل دوم عقلانیت در نهج البلاغه ،کارکردها و آثار عقلانیت است که به ترتیب اینگونه هستند:
🔹 ۱. رازداری: (حکمت ۶)
🔹 ۲. پیرو کردن زبان در مقابل عقل، یعنی عاقل زبانش پیرو و تابع عقلش است. ( حکمت ۴۰ و ۴۱)
🔹 ۳. عاقل امور زندگی را در سه بخش منظّم می کند.
یا مشغول امرار معاش است ، یا مشغول عبادت و بندگی خدا است، یا مشغول استفاده بردن از لذّت های غیر حرام دنیا است. (حکمت ۳۹۰ )
🔹 ۴. عقل، انسان را به تدبیر و فهم پشت صحنه اتّفاقات و تصمیمات می رساند. (حکمت ۱۱۲ )
🔹 ۵. عقل می تواند تجربیّات گذشتگان را برای ما حفظ کند و در لحظاتی که به آن احتیاج داریم آنها را فعال کند.( نامه ۳۱ )
🔹 ۶. عقل بهترین بی نیازی و ثروت است.( حکمت ۳۸ و ۵۴ )
🔹 ۷. اثر عقلانیت، کم سخن گفتن است.( حکمت ۷۱ )
🔹 ۸. نصیحتگری که هیچگاه ما را فریب نمیدهد و در نصیحتش غش و غلّ نیست عقل است.(حکمت ۲۸۱)
🔹 ۹. عقل مثل شمشیر بُرّان است، یعنی انسان عاقل همیشه در مقابل شک یک برهان قاطع دارد و در مقابل دیگران همیشه حرفش محکم و بَرنده است. (حکمت ۴۲۴)
🔹 ۱۰. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: اصلاً شقاوت حقیقی این است که کسی از عقل و تجربه محروم بشود. ( نامه ۷۸)
🔹 ۱۱. بزرگترین سرمایه برای انسان که سودش خیلی خوب به انسان برمی گردد عقل است. (حکمت ۱۱۳)
🔹 ۱۲. عقلانیت، انسان را به اظهار دوستی با مردم می کشاند و اظهار دوستی با مردم نصف عقلانیت است.(حکمت ۱۴۲)
🔹 ۱۳. عقل عامل نجات انسان می شود در جایی که همه به واسطه نداشتن این عقلانیت غرق می شوند .(حکمت ۴۰۷ )
🔹 ۱۴. عقل راه انسان را بین رشد و غَی ، بین رشد و گمراهی کاملاً روشن و واضح می کند. (حکمت ۴۲۱)
🔹 ۱۵. آن مبارز و مجاهدی که میتواند در مقابل هوای نفس، قتال و مبارزه کند و هوای نفس را از بین ببرد عقل است.( حکمت ۴۲۴)
🔹 ۱۶. کسی که با مردم دیگر، با خبرگان و نخبگان و متخصّصین و صاحبان تجربه، مشورت میکند در واقع با آنها در عقلهایشان مشارکت میکند و همین عامل تقویت عقلانیت او می شود.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
http://eitaa.com/nahgolbalaghe_192