هدایت شده از نهج البلاغه(پیروان عترت)
🌷 امام خامنـــــهای «حفظهالله»:
باید برگردیم به متون اسلام و از جمله متون اسلام و جزء راقیترین و والاترین و پرمغزترین و همه جانبهترین و خلاصه شگفت آفرینترین، نهج البلاغـــــه است
این جملهای ڪه بعضی گفتهاند ڪه دون ڪلام خدا و بالاتر از همهی ڪلامهـــــای انسانهـــــا، واقعاً در مورد نهجالبلاغـــــه مبالغه نیست، یڪ واقعیت است
افســــوس ڪه مردم ما آشنـــــا نیستند
#چهارشنبه_ها_نهج_البلاغه
هدایت شده از کاروان انقلاب
♦️رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار مردم آذربایجان شرقی: تشکر من از مردم در بیانیه خیلی کمتر از حق ملت است/ ملت در 22 بهمن کار بزرگی انجام داد
🔹من در پایان بیانیه [اخیر] ، از مردم برای راهپیمایی 22 بهمن تشکر کردم لکن این تشکر خیلی کمتر از چیزی است که حق مردم ایران است
🔹 ملت ایران در 22 بهمن کار بزرگی را انجام دادند. بنا بر گزارشی که دادند تقریبا در همهی کشور، جمعیت بیشتری آمده بوده است
🔹البته دشمنان کتمان میکنند که میلیونها نفر به خیابان آمدند، اما این را میفهمند و همه میدانند ملتی که اینجور در صحنه است، دشمن هیچ آسیبی نمیتواند به او برساند.
🔹 خدا مردمی را که اینجور از کشور خود دفاع میکنند، مورد لطف و مرحمت قرار میدهد
🔺 یک عده هم خودشان ضعیف شدهاند و میگویند انقلاب ضعیف شده؛ آنان ضعفهای خود را به ملت نسبت میدهند.
#دولت_انقلابی 👊
@dolate_enghelabi
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| ماجرای بعد از جنگ اُحد که دشمن سعی در ناامید کردن مسلمانان داشت
🔺️ مطرحشده توسط رهبرانقلاب در دیدار اخیر
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از مردان خدا 📿
دل نوشته دختر شهید عبدالرضا بروجی
از شهدای حادثه تروریستی خاش
سلام بابا!
بابای مهربانم سلام، چند شب است که سراغت را از مادر میگیرم اما هیچ جواب قانع کنندهای نمیشنوم. بابا دلم برایت تنگ شده، برای مهربانیات ، برای آغوش گرمت و برای شنیدن صدای دلنشینت.
بابا دوست دارم بیایی و باز صدایم کنی. صدایم کنی و بگویی: دخترکم، شیرین زبانم، مطهره بابا کجایی من آمدهام.
جای خالی پدر
بابای خوبم همه میگویند آمدهای، راست میگویند من میان انبوه جمعیت تو را دیدم، مثل همیشه باشکوه، زیبا با لبخندی که زیباترت میکرد همراه با بوی عطری دلنشین که در فضا پیچیدهبود. آنجا هم خورشید را میشد دید هم ستارهها را از بس که ماه شدهبودی در لباس شهادت.
همه آمدهبودند از آشناها تا همسایگان و اقوام، حتی غریبهها هم آمدهبودند و برایت اشک میریختند. باشکوه و غرور پذیرایت شدند و روی دستهای مهربانشان با عزت و افتخار تمام به میهمانی دعا و نیایش بردند تا در آنجا من باشم و تو باشی و خدا.
در گوشت زمزمه دوستت دارم را بارها و بارها بگویم و به خدایت بسپارم، بابای مهربانم خداحافظ.
😭😭😭
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از من نهج البلاغه میخوانم
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_149
هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ.
امام(عليه السلام) فرمود:
آن کس که قدر خود را نشناسد هلاک مى شود.
جمله هاى مختلف این کلام حکیمانه است.
*****
نكته:
معيار ارزش در اسلام و قرآن:
در نظام ارزشى جاهلى عرب رابطه هاى نسبى و قبيله اى اهميت فوق العاده داشت كه افراد به آن افتخار مى كردند. اسلام خط بطلان بر آنها كشيد و معيار ارزش وجود انسان را تقوا و پرهيزگارى شمرد: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ) و اطاعت و بندگى خدا را معيار دانست و حتى نزديك ترين پيوند با پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله) را در صورت پيروى از كفر و ارتكاب عصيان بى اعتبار قلمداد كرد: (يا نُوحُ إنَّهُ لَيْسَ مِنْ أهْلِكَ إنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح) و در مقابل، افرادى كه نه از بنى هاشم بودند، نه از قريش و نه از نژاد عرب، آنها را به سبب ايمان والا و اعمال صالحشان جزء اهل بيت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) شمرد.
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم كه امير مؤمنان(عليه السلام) به ابوذر فرمود: «يا أباذَر إنَّ سَلْمانَ بابَ اللهِ فِى الاْرْضِ مَنْ عَرَفَهُ كانَ مُؤمِناً وَ مَنْ أنْكَرَهُ كانَ كافِراً وَ إنَّ سَلْمانَ مِنّا أَهْلُ الْبَيْتِ; اى ابوذر، سلمان درى است از درهاى (رحمت) الهى در زمين هر كس او را درست بشناسد مؤمن است و هر كس او را انكار كند كافر است و سلمان از ما اهل بيت است».(3) در حالى كه افرادى از قريش يا بنى هاشم و يا حتى بعضى از برادران امامان بودند كه بر اثر دورى از مكتب اسلام و اهل بيت به كلى طرد شدند و همچون بيگانه اى با آنها رفتار شد. به اين ترتيب رابطه ها بدون ضابطه ها در اسلام بى رنگ يا كم رنگ مى شود.(4)
*****
پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 46، ص 82.
(2). بحارالانوار، ج 46، ص 337.
(3). همان، ج 22، ص 373.
#حکمت شماره ۹۶ 🌴
همراه با #نهج_البلاغه 🌸🌼🍀
@nahj97
ترجمه و شرح حکمت 96 نهج البلاغه: اطاعت خدا، ملاک دوستی پیامبر
وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ؛ ثُمَّ تَلَا "إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا" الْآيَةَ. ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ.
و فرمود (ع): نزديكترين مردم به پيامبران كسانى هستند كه به آنچه آورده اند داناتر باشند. [سپس اين آيه را تلاوت نمود] «نزديكترين كسان به ابراهيم همانا پيروان او و اين پيامبر و مؤمنان هستند.» سپس فرمود: دوست محمد (صلی الله علیه وآله) كسى است كه خدا را اطاعت كند، هر چند به نسب از او دور باشد و دشمن محمد (صلی الله علیه وآله) كسى است كه خدا را اطاعت نكند هرچند، خويشاوند نزديك او بود.
دوست و دشمن پيامبر(صلى الله عليه وآله):
امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار خود به معيار و ملاك ارتباط با انبيا و اوليا اشاره كرده مى فرمايد: «نزديك ترين و شايسته ترين مردم به پيامبران، آنهايى هستند كه از همه به تعليماتشان آگاه ترند (و در سايه اين آگاهى به آن جامه عمل مى پوشانند)»; (إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالاَْنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ).
«سپس حضرت(عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود: شايسته ترين و نزديك ترين مردم به ابراهيم آنها هستند كه از او پيروى كردند و نيز اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر»; (ثُمَّ تَلاَ: (إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا) الاْيَةَ).
روشن است كه منظور امام(عليه السلام) از علم و آگاهى در اينجا همان علمى است كه دعوت به عمل مى كند و علم، اگر در عمق جان انسان نفوذ كند به يقين انسان را به عمل وادار مى كند. بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند كه صحيح «أعْمَلُهُمْ» است، زيرا آيه شريفه و جمله هاى بعد سخن از اطاعت و تبعيت دارند كه همان عمل است; ولى همان گونه كه گفتيم، نيازى به تغيير عبارت روايت از نزد خودمان نيست، زيرا ثمره درخت علم، عمل است و علم بى عمل نوعى جهل و نادانى است، زيرا اگر انسان، چيزى را به طور قطع باور كند و عميقاً به آن معتقد باشد، بر طبق آن راه مى رود.
سپس امام(عليه السلام) در تأييد گفتار فوق مى افزايد: «به يقين دوست محمد(صلى الله عليه وآله) كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند پيوند نسبى اش دور باشد و دشمن محمد(صلى الله عليه وآله) كسى است كه خدا را نافرمانى كند هرچند قرابت او نزديك باشد»; (ثُمَّ قَالَ: إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّد مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَإِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّد مَنْ عَصَى اللَّهَ وَإِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ).
«لُحمَة» معانى مختلفى دارد و در اينجا به معناى قرابت و نزديكى است. امام(عليه السلام) آنچه را در ذيل اين كلام مبارك فرموده اشاره به مصداقى از مصاديق آن كبراى كليه اى است كه در بالا آمد و از آنجا كه مخاطبان آن حضرت، امت پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) هستند آن اصل كلى را بر اين امت منطبق كرده و نتيجه گيرى نموده كه ولايت و دوستى و پيروى از پيغمبر اسلام جز از طريق اطاعت حاصل نمى شود. اين همان چيزى است كه در حديث معروف امام سجاد(عليه السلام) كه گفت و گوى امام را با طاووس يمانى منعكس مى كند آمده است; امام در پايان اين حديث فرموده است: «خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ أَحْسَنَ وَلَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَخَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَلَوْ كَانَ وَلَداً قُرَشِيّاً; خداوند بهشت را آفريده براى كسانى كه او را اطاعت كنند و اين كار را به خوبى انجام دهند، هرچند برده حبشى باشند و دوزخ را آفريده براى كسانى كه او را عصيان كنند، هرچند فرزندى از دودمان قريش باشند».(1)
در حدیث دیگرى مى خوانیم که سعد بن عبدالملک ـ که از فرزندان عبدالعزیز بن مروان بود و امام باقر(علیه السلام) او را «سعد الخیر» مى نامید ـ خدمت امام رسید در حالى که مانند زنان مصیبت زده گریه مى کرد و اشک مى ریخت. امام باقر(علیه السلام) فرمود: اى سعد چرا گریه مى کنى؟ عرض کرد چگونه گریه نکنم در حالى
که از شجره ملعونه در قرآن (اشاره به بنى امیه است) هستم. امام(علیه السلام) فرمود: تو از آنها نیستى. تو اموى هستى; ولى از ما اهل بیت. آیا کلام خدا را نشنیده اى که از ابراهیم حکایت مى کند و مى گوید: (فَمَنْ تَبِعَنى فَإنَّهُ مِنّى; هرکس از من متابعت کند او از من است؟».(2)
شایان توجه این که مرحوم مغنیه ولایت را در کلام مبارک امام(علیه السلام) به معناى امامت گرفته و جمله «إنَّ وَلىّ مُحَمَّد» را به معناى امام و جانشین پیغمبر مى داند که تفسیرى بسیار بعید و ناسازگار با
هدایت شده از کاروان انقلاب
آیتالله شبزندهدار در جلسه درس خارج فقه با اشاره به دیدار اخیرشان با رهبر انقلاب روایتی از آنچه ایشان درباره «بیانیه گام دوم انقلاب» گفته بودند را نقل کردند.
ایشان فرمودند: «من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم و فرمودند من بنای بر این ندارم که اگر چیزی نوشتم یا مطلبی میگویم از دیگران درخواست کنم که روی آن کار کنند ولی راجع به این میگویم این کار را بکنند...» این درخواست و مطالبه را ایشان دارند.
من دیروز در مشهد به طلاب عرض کردم که این بیانیه را مثل کتب درسی به مباحثه بگذارید و بعد در راه نشر و تبیین و پیادهسازی آن تلاش کنید. خود ما هم هر روز یک بخشی از بیانیه را همینجا قرائت خواهیم کرد.
🇮🇷چهل سالگی انقلاب🇮🇷
#دولت_انقلابی 👊
@dolate_enghelabi
هدایت شده از آرشیو
تمام آرزویش این بود که #شهید شود و من این را میدانستم، اما هیچوقت از من نخواست که دعا کنم. میدانست تحملش را ندارم و این کار را نمیکنم.
اما خودش همیشه در نماز حالت خاصی داشت و فکر میکنم که این دعا را میکرد.
یادم هست هرکس از علی شغلش را میپرسید،
میگفت من سرباز امام زمانم....!
.
#شهید_علی_پرورش
راوی همسر شهید
🍃🌷🍃
ولادت:1348/1/1
شهادت:1390/5/3
محل شهادت: ارتفاعات قندیل منطقه جاسوسان
سمت:جانشین اطلاعات عملیات یگان ویژه صابرین نزسا
نحوه شهادت: بعد از اقامه نماز صبح در یک درگیری تن به تن که موجب به هلاکت رسیدن شمار زیادی از گروهک ضد انقلاب پژاک شد ، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
.
#شهدای_صابرین
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
.
به کانال شهید وطن بپیوندید 👇
@shahudevatan
هدایت شده از مردان خدا 📿
طلائیه
یادمان شهدای طلائیه
گنج در مناطق عملیاتی هور
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
ترجمه و شرح حکمت 97 نهج البلاغه:
عبادت بیفایده
وَ سَمِعَ (علیه السلام) رَجُلًا مِنَ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَ يَقْرَأُ، فَقَالَ: نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ، خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ فِي شَكٍ.
وقتى شنيد كه يكى از حروريه نماز شب مى گزارد و قرآن مى خواند چنين فرمود:
خوابى كه با يقين همراه باشد، بهتر است از نماز گزاردن با شك.
الْحَرُورِيَّة: خوارج نهروان، آنهائى كه در «حروراء» با حضرت على (ع) جنگيدند.
عمل بى ارزش:
در آغاز این سخن حکمت آمیز و کوتاه مى خوانیم: «امام(علیه السلام) صداى یکى از خوارج را شنید که مشغول به عبادت شبانه است و قرآن تلاوت مى کند. فرمود: خواب توأم با یقین و ایمان، بهتر از نمازى است که همراه با شک باشد»; (وَسَمِعَ (علیه السلام) رَجُلاً مِنَ الْحَرُورِیَّةِ یَتَهَجَّدُ وَیَقْرَأُ، فَقَالَ(علیه السلام): نَوْمٌ عَلَى یَقِین خَیْرٌ مِنْ صَلاَة فِی شَکٍّ).
«حَرُوریّه» نام خوارج یا گروهى از خوارج است که براى نخستین بار در قریه اى به نام «حَرُوراء» در نزدیک کوفه اجتماع کردند و اعلان مخالفت با امیر مؤمنان على(علیه السلام) نمودند در تواریخ عدد آن گروه را دو هزار نفر نوشته اند.(1)
بسیارى از آنها اهل عبادت مخصوصاً تهجد (عبادت شبانه) و تلاوت قرآن بودند; ولى کاملاً قشرى مى اندیشیدند و مسیرى را که در عقیده اسلامى خود انتخاب کرده بودند آمیخته با شک بود. به همین دلیل امام مى فرماید خواب همراه با یقین بهتر از نماز همراه با شک است.
دلیل آن هم روشن است. آنچه انسان را به خدا نزدیک مى سازد و صراط مستقیم را پیش پاى انسان مى نهد، ایمان و یقین است که اگر محکم باشد هیچ گونه انحرافى براى انسان پیش نمى آید; ولى آنها که ایمان ضعیفى آمیخته با شک دارند به آسانى از راه راست منحرف مى شوند. از این رو عبادت آنها بسیار سطحى و کم ارزش است.
این سخن شبیه چیزى است که در حکمت 145 درباره روزه داران و شب زنده داران آمده است: «کَمْ مِنْ صَائِم لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلاَّ الْجُوعُ وَالظَّمَأُ وَکَمْ مِنْ قَائِم لَیْسَ لَهُ مِنْ قِیَامِهِ إِلاَّ السَّهَرُ وَالْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الاَْکْیَاسِ وَإِفْطَارُهُمْ; چه بسا روزه داران که از روزه خود به جز تشنگى و گرسنگى بهره اى نمى برند و چه بسا شب زنده دارانى که از قیام شبانه خود جز بى خوابى و خستگى بهره اى ندارند. آفرین بر خواب هوشمندان و افطارشان».
مرحوم دیلمى در ارشاد القلوب حدیثى نقل مى کند که شاهد حکمتى است که به شرح آن پرداخته ایم. مى گوید: امیر مؤمنان شبى از شب ها از مسجد کوفه خارج شد و به سوى خانه خود مى رفت. پاسى از شب گذشته بود و کمیل بن زیاد، از اخیار شیعه و محبین امام(علیه السلام) در خدمتش بود. در اثناى راه به خانه اى رسیدند که صداى تلاوت قرآن از آن شنیده مى شد و این آیه را با صدایى حزین و گریه آور تلاوت مى کرد: (أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَقائِما...).(2) کمیل در دل از آن تمجید کرد و از حال این قارى قرآن لذت برد بى آنکه سخنى بگوید. امام(علیه السلام) نگاهى به او کرد، فرمود: اى کمیل سر و صداى آن مرد تو را در شگفتى فرو نبرد. این مرد اهل دوزخ است و در آینده به تو خبر خواهم داد.
کمیل نخست از مکاشفه امیر مؤمنان(علیه السلام) نسبت به باطن او و سپس گواهى اش به دوزخى بودن این قارى قرآن با این که در حالت روحانى خوبى فرو رفته بود حیران ماند. مدتى گذشت تا زمانى که خوارج بر ضد على(علیه السلام) شوریدند و حضرت ناچار به جنگ با آنان شد. امام(علیه السلام) شمشیرى در دست داشت که با آن سرهایى از خوارج را بر زمین مى افکند. در این حال نوک شمشیر را بر یکى از آن سرها گذاشت و به کمیل که در کنارش ایستاده بود رو کرد و فرمود: اى کمیل «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَقائِما» یعنى این همان شخص است که در آن شب این آیه را مى خواند و تو در اعجاب فرو رفتى. کمیل خود را به روى پاهاى امام(علیه السلام) انداخت و از فکر آن شب خود استغفار کرد.(3)
نكته:
خوارج كيانند؟
گرچه در جلد دوم در ذيل خطبه 60 و در جلد پنجم در ذيل خطبه 127 (و مجلدات ديگر) بحث هاى فراوانى درباره خوارج و اعمال و افكار آنها داشته ايم ولى لازم مى دانيم در اينجا بحثى ريشه اى درباره آنها داشته باشيم. خوارج گروهى بودند كه رسماً بعد از جنگ صفين و مسأله حكميت به وجود آمدند. آنها از يك سو على(عليه السلام) را تحت فشار قرار دادند كه ابوموسى اشعرى را به عنوان حكم از سوى لشكرش در مقابل عمروعاص بپذيرد تا با مطالعه كتاب خدا و سنت پيغمبر معلوم كنند على(عليه السلام) و معاويه كدام يك در مسير خود برحقند. ولى هنگامى كه عمروعاص ابوموسى اشعرى را فريب داد و جريان حكميت را به نفع معاويه پايان داد آنها به مخالفت با اصل حكميت برخاستند و آيه اى از قرآن را كه مربوط به اين مسائل نبود مطرح كرده و گفتند حكميت مخصوص خداست «لاحُكْمَ إلاّ لله»...
@nahj97
هدایت شده از **** *
درکانال" نیازمندی دانشجویان.طلاب" درج رایگان آگهی دانشجویان وطلاب در زمینه های ذیل👇انجام میگیرد
⏹ خرید وفروش کتاب وجزوه
⏹ فایل الکترونیکی
⏹ نرم افزار
⏹ کمک آموزشی
⏹ لپتاپ تبلت
⏹ دوره های آموزشی
⏹ کنفرانس علمی
⏹ مشاوره
⏹ پایان نامه
⏹ تحقیق وپژوهش
⏹ و...
نیازمندی دانشجویان وطلاب👇
http://eitaa.com/joinchat/3869442064C354092b9d8
@niyazdaneshjutalabe
هدایت شده از آقامحمودرضا
پَهلوونایِ محله رفتن و
مادرا موندن و کوهِ خاطرات!
اونا کِه تو بهشتن
اما ...
طول عمر مادَراشون صَلوات .
🆔 @Agamahmoodreza
هدایت شده از تـشنـ﷽ـه امـام زمـان شـو
ماه دوازدهم هم آمد
ولی
ماه دوازدهم نَ ی آ مَ د...
#أین_صاحبنا
#التماس_دعـای_فـرج
♥️تـشنـ﷽ـه امـام زمـان شـو👇
@abaseyon
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
🔷ترجمه و شرح حکمت 98 نهج البلاغه:
ضرورت عمل به روایات
وَ قَالَ (علیه السلام): اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ رِوَايَةٍ، فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ.
و فرمود (ع): هرگاه خبرى شنيديد آن را نيك بفهميد و در آن بينديشيد، نه اين كه بشنويد و نقل كنيد. زيرا نقل كنندگان علم بسيارند ولى، انديشه كنندگان در آن اندك اند.
🔶تنها روايت كردن كافى نيست:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه معيارى براى نقل اخبار به دست مى دهد و مى فرمايد: «هنگامى كه خبرى را مى شنويد در آن بينديشيد (و حقيقت محتواى آن را درك نماييد) تا آن را به كار بنديد نه تنها تفكر براى نقل به ديگران، زيرا راويان علم بسيارند و رعايت كنندگان آن كم»; (اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَة لاَ عَقْلَ رِوَايَة، فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ، وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ).
تعبير به «رعايه» در جمله بالا و «رُعاة» (جمع راعى به معناى رعايت كننده) ممكن است اشاره به دقت براى درك و فهم حقيقت خبر و يا اشاره به رعايت كردن در مقام عمل باشد و هر دو نيز ممكن است; يعنى خبرها را بشنويد و حقيقت آن را دريابيد و به آن عمل نماييد. «رِعايَه» در اصل به معناى مراقبت ستارگان و رصد كردن حركات آنها به وسيله منجمان يا چوپانى گوسفندان و مراقبت آنهاست نيز به معناى تدبير امور كشور به وسيله زمامداران آمده است و سپس به هر گونه مراقبت از چيزى اطلاق شده و در حديث بالا همين معناى وسيع اراده شده است.
در مسائلى كه به مقام وحى يا كلمات پيشوايان معصوم منتهى مى شود سه مرحله وجود دارد: نخست نقل روايات سپس فهم آنها و بعد از آن عمل به مفهوم و محتوايشان. امام در گفتار بالا با تعبير «عَقْلَ رِوايَة» گوشزد مى كند كه نه روايت به تنهايى كافى است نه مجرد عقل و فهم آن، بلكه مهم پوشيدن لباس عمل است بر آنچه فهميده و درك كرده است و در اين مرحله حضرت مى فرمايد: راويان و گويندگان بسيارند; اما عاملان اندك.
اهميت عمل به روايات به اندازه اى است كه در بسيارى از احاديث علم بى عمل به منزله جهل شمرده شده و تنها علمى شايستگى اين نام دارد كه به عمل منتهى شود، در حديثى از اميرمؤمنان مى خوانيم: «ما عَلِمَ مَنْ لَم يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ; كسى كه عمل به علمش نكند عالم نيست».(1)
و در حدیث دیگرى از آن حضرت مى خوانیم: «عَلْمٌ لایُصْلِحَکَ ضَلالٌ وَمالٌ لایَنْفَعُکَ وَبالٌ; علمى که تو را اصلاح نکند گمراهى است و مالى که سودى به تو نبخشد مایه خسارت و بدبختى است و عاقبت شوم و تلخى دارد».(2)
در حدیث دیگرى از رسول خدا آمده است که به هنگام دعا عرضه مى داشت: «أللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِنْ عِلْم لایَنْفَعُ وَ مِنْ قَلْب لایَخْشَعُ...; خدایا من به تو پناه مى برم از علمى که سودى نمى بخشد و از قلبى که خشوع ندارد...»(3).
پی نوشت:
(1). غررالحکم، ح 2829.
(2). همان، ح 193.
(3). میزان الحکمه، ح 14005.
پ.ن: در قرآن کریم می فرماید لم تقولونما لا یفعلون. چرا چیزی را می گویید که خود به آن عمل نمی کنید؟
در واقع در قرآن کریم نهی شده است که چیزهای را بگوئیم که به آن عمل نمیکنیم.
به عمل کار برآید به سخنرانی نیست !
#حکمت شماره ۹۸ 🌴
همراه با #نهج_البلاغه 🌸🌼🍀
@nahj97
ترجمه و شرح حکمت 99 نهج البلاغه:
بازگشت همه به سوی اوست
وَ سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ"، فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّ قَوْلَنَا "إِنَّا لِلَّهِ" إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ، وَ قَوْلَنَا "وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ" إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ.
شنيد كه كسى مى گويد: انّا لله و انّا اليه راجعون. فرمود: وقتى كه مى گوييم: «انّا لله...» ما از آن خداييم به فرمانروايى و پادشاهى او اعتراف كرده ايم و چون مى گوييم «انا اليه راجعون» به سوى او باز مى گرديم، به هلاكت و از ميان رفتن خود اعتراف مى كنيم.
تفسير دلپذير «إِنّا لِلّهِ و ...»:
امام(عليه السلام) در اين جمله پرمايه حكمت آميز تفسير جالبى براى جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) (1) كه از آيات قرآن مجيد است دارد، آيه اى كه مردم به هنگام گرفتار شدن در مصائب آن را براى تسلى خاطر بر زبان جارى مى كنند. هنگامى كه آن حضرت شنيد مردى مى گويد: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فرمود: اينكه مى گوييم «إنّا لله» اقرار بر اين است كه ما مملوك خدا هستيم و اينكه مى گوئيم «وَإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ» اقرار بر اين است كه همه سرانجام از دنيا مى رويم (و به آخرت مى پيونديم); (وَسَمِعَ رَجُلاً يَقُولُ: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فَقَالَ(عليه السلام): إِنَّ قَوْلَنَا: (إِنّا لِلّهِ) إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ; وَقَوْلَنَا: (وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ).
بعضى از مفسران نهج البلاغه بر اين عقيده اند كه نظر مبارك امام(عليه السلام) اين است كه جمله اول اشاره به توحيد و جمله دوم اشاره به معاد است و به اين ترتيب جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) شهادت مجددى است بر اقرار به مبدأ و معاد. ولى بعضى ديگر معتقدند اين جمله كه به هنگام بروز مصائب گفته مى شود اشاره به اين است كه اگر خداوند جان كسى را گرفت، مِلك او بوده و همه از آنِ او و تحت فرمان او هستند. تا زمانى كه مصلحت بداند زنده مى مانيم و هر زمان كه مصلحت ببيند آنچه را كه داده باز پس مى گيرد و جمله دوم اشاره به اين است كه مرگ و فنا منحصر به عزيزى كه از دنيا رفته نيست; همه ما نيز در اين راه گام نهاده ايم و در اين مسير گام بر مى داريم و طبق ضرب المثل معروف عرب: «الْبَلَيَّةُ إذا عَمَّتْ طابَتْ; بلا هنگامى كه فراگير شود قابل تحمل خواهد بود» اين بلا فراگير است.
جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد و چه خوب است كه انسان، به هنگام پيش آمدن حوادث ناگوار اين جمله را با توجه به هر دو معنايى كه ذكر شد بر زبان جارى كند و حتى اگر فارسى زبان است اضافه نمايد: «ما از آن خداييم و به سوى او باز مى گرديم» كه به يقين مايه تسلى خاطر و مانع جزع و فزع و ناسپاسى است.
پی نوشت:
(1). بقره، آیه 156.
#حکمت شماره ۹۹ 🌴
همراه با #نهج_البلاغه 🌸🌼🍀
@nahj97