eitaa logo
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
4.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
133 ویدیو
71 فایل
روزگار؛ روزگـار #نــهــج_الــبلاغــه است . تـــــاریــــخ #تــــکــــرار می شود... ارتباط با ما @infooPmeraj . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 کسی بهشتی است که، به آنچه پشت سر دیگران است توجه نکند، حرفی هم دارد، رو در رو بزند. این ویژگی بهشتی‌هاست، که به شکل روبروی هم بودن، نشان داده شده. مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ (۱۶ واقعه) 💌 بهشتی‌ها «روبروی هم» بر تخت‌ها تکیه زده‌اند. ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۱۲ امام علی (ع) فرمود : خود پسندي آدمى يكى از حسودان خرد اوست. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۱۲ وقال علی عليه السلام : عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ. 💠ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 212 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: A man's vanity for himself is one of the enemies of his intelligence. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 سگ تربیت شده، با خستگی و گرسنگی، شکار را پیدا می‌کند و می‌آورد، و با شادی دُمی تکان می‌دهد. لذت امانت‌داری را بر شهوتِ گوشت، ترجیح می‌دهد. آدم خائن پست‌تر نیست؟ ... أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ ... 💌 مثل چهارپایانند بلکه پست و گمراه‌تر! (۱۷۹ اعراف) ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت اول) 💠مقدمه: نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با استفاده از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمده‌اند و ان شاالله که منشأ تذکر و بیداری قرار گیرد. 🌻لازم به ذکر هست که ما از کتابی استفاده میکنیم که در آن از احادیث و روایات معتبر استفاده شده و مورد تایید عالم گران‌قدر «آیت الله جعفر سبحانیست» و مورد استقبال قرار گرفته است... ✍قسمت اول: 🔴حالت احتضار: 💠چند روز بود که درد سراسر وجودم را فرا گرفته و به شدت آزارم می‌داد. سرانجام مقدمات مرگ من با فرا رسیدن حالت احتضار فراهم شد. 💥کم کم پاهایم را به سمت قبله چرخاندند. همسر، فرزندان، خویشان و برخی دوستان اطرافم را گرفته بعضی از آن‌ها اشک در چشم‌هایشان حلقه بسته بود. ❄️چشمانم را به آرامی فرو بستم و در دریایی از افکار فرو رفتم. با خود اندیشیدم که عمرم را چگونه و در چه راهی صرف نموده و اموال هرچند اندک خود را از کدام راه به دست آورده و در کدامین مسیر خرج کرده‌ام. فکرش به شدت آزارم می‌داد، از شدت اضطراب چشمانم را گشودم. ⚡️در این هنگام ناگاه متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم که دستانش را بر نوک انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام و آهسته به سمت بالا می‌کشاند، 🍀 در قسمت پاها هیچ‌گونه دردی احساس نمی‌کردم اما هرچه دستش به طرف بالا می‌آمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس می‌کردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حرکت بود. 🌾تا اینکه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی می‌کرد که احساس می‌کردم هر آن ممکن است از شدت فشار بترکد و یا چشمانم از حدقه درآید. 🍃عمویم که پیرمردی ریش سفید بود جلو آمد و با چشمان اشک آلود گفت: عمو جان شهادت را بگو... 🌱من می‌گویم و تو تکرار کن: اشهد ان لااله الاالله و اشهد انّ محمداً رسول الله و انّ علیاً ولی الله و ... او را می‌دیدم و صدایش را می‌شنیدم. 🔅لب‌هایم به آرامی تکانی خورد و چون خواستم شهادتین را بر زبان جاری کنم یکباره هیکل‌های سیاه و زشتی مرا احاطه کردند و به اصرار از من خواستند شهادتین را نگویم ✅ شنیده بودم شیاطین هنگام مرگ برای گرفتن ایمان تلاش می‌کنند اما هرگز گمان نمی‌کردم آن‌ها در اغفال من توفیقی داشته باشند.... ✍ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۱۳ امام علی (ع) فرمود : بر آزار و درد بايد تحمل نمود وگرنه هرگز خرسند نخواهى بود. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۱۳ وقال علی عليه السلام : أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأ َلَمِ تَرْضَ أَبَداً . 💠ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 213 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: Ignore pain otherwise you will never be happy. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 علم وسیله‌ و مثل نردبان است. یکی با آن به ته چاه می‌رود، و دیگری به آسمان. ایمان است که جهتِ رفتن را مشخص می‌کند. کسی که علم داشته باشد چندپله چندپله بالا می‌رود، و کسی که عالم نباشد یک‌پله یک‌پله. ... يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَات ... (۱۱ مجادله) 💌 خدا مؤمنان از شما را به درجه‌ای و دانشمندان‌تان را به درجاتی، بلند گرداند! ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت ۲) ◾️عمویم دوباره صورتش را به من نزدیک کرد و شهادتین را به من تلقین نمود. همین که خواستم زبانم را تکان دهم دوباره شیاطین به تلاش افتادند اما این بار از راه تهدید وارد شدند... 💥 لحظه عجیبی بود، از یک طرف آن شخص سفید پوش با کارهای عجیبش و از طرف دیگر اصرار عمویم بر گفتن شهادتین و از سوی دیگر ارواح خبیثه که سعی در ربودن ایمان، در آخرین لحظات زندگیم داشتند. 💠زبانم سنگین و گویا لب‌هایم بهم دوخته شده بود. واقعاً درمانده شده بودم. دلم می‌خواست از این وضع رنج آور نجات می‌یافتم اما چگونه؟ از کدام راه؟ به وسیله چه کسی؟ ✨ در این کشاکش ناگهان از دور چند نور درخشان ظاهر شدند، با آمدن آن‌ها مرد سفیدپوش به تعظیم ایستاد و آن چهره‌های ناپاک فرار کردند، 💫 هرچند در آن لحظه آن نورهای پاک و بی نظیر را نشناختم اما بعدها فهمیدم که آن‌ها ائمه اطهار (علیم السلام) بودند که در آن لحظه حساس به فریاد من رسیدند و از برکت وجود آن‌ها چهره‌ام باز و سبک شده، لب‌هایم را تکان دادم و شهادتین را زمزمه کردم. 🌼 در این لحظه دست‌های آن سفیدپوش از روی صورتم گذشت و من که در اوج درد و رنج بودم ناگهان تکانی خورده و آرام شدم. ✅انگار تمام دردها و رنج‌ها برای اهالی آن دنیا جا نهاده بودم، زیرا چنان آسایش یافتم که هیچ‌گاه مثل آن روز آزادی و آرامش نداشتم .. ✳️حال زبان و عقلم به کار افتاده بود، همه را می‌دیدم و گفتارشان را می‌شنیدم. 🔆در این لحظه نگاهم به آن مرد سفیدپوش افتاد. پرسیدم: تو کیستی؟ از من چه می‌خواهی؟ همه اطرافیانم را می‌شناسم جز تو. 🔰گفت: تا حال باید مرا شناخته باشی من ملک الموت هستم. از شنیدن نامش ترس و اضطراب وجودم را لرزاند. ⚜ خاضعانه در مقابلش ایستادم و گفتم: درود خدا بر تو فرشته الهی باد، نام تو را بارها شنیده‌ام با این حال در آستانه مرگ هم نتوانستم تو را بشناسم، آیا برای تمام کردن کار از من اجازه می‌خواهی؟ ♦️فرشته مرگ در حالی که لبخند می‌زد گفت: من برای جدا کردن روح از بدن، محتاج به اجازه هیچ بنده‌ای نیستم و تو هم اگر خوب دقت کنی دار فانی را وداع گفته‌ای، خوب نگاه کن آن جسد توست که در میان جمع بر زمین مانده است. 🔷به پایین نگاه کردم. وحشت و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفته بود. جسدم در میان اقوام و آشنایان بدون هیچ‌گونه حرکتی بر زمین افتاده بود و همسر و فرزندان و بسیاری نزدیکانم، در حالیکه در اطراف جنازه‌ام خیمه زده بودند، ناله و فریادشان به آسمان بلند بود،با خود اندیشیدم: اینان برای چه و برای که این‌گونه شیون می‌کنند؟! 🌷 ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۱۴ امام علی (ع) فرمود : كسى كه ساقه درخت وجودش نرم است شاخه هايش فراوان است. (كنايه از اين است كه افراد متواضع و با محبت دوستان فراوان دارند) 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۱۴ وقال عليه السلام : مَنْ لاَنَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 214 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: The tree whose trunk is soft has thick branches. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (۳ فلق) 💌 و بگو پناه میبرم از شر هر تاریکی و ظلمتی که وارد شود، تاریکی شب و خطراتش، سیاهی گناه در دل و ... ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۲) ◾️عمویم دوباره صورتش را به من نزدیک کرد و شهادتین را به من ت
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت ۳) ✅صدای ملک الموت را شنیدم که می‌گفت: این جماعت را چه شده؟ به خدا قسم من به او ظلم نکردم؛ روزی او از این دنیا تمام شده است. 💠اگر شما هم جای من بودید به دستور خدا، جان مرا می‌گرفتید. اطاعت و عبادت من بر درگاه الهی این است که هر روز و شب دست گروه زیادی را از دنیا قطع کنم.نوبت به شما هم می رسد... ♨️جمعیت به کار خود مشغول و گوش شنیدن این هشدارها را نداشتند. آرزو می‌کردم ای کاش در دنیا یک‌بار برای همیشه این هشدارها را شنیده بودم تا درسی برای امروزم بود. اما ...افسوس و صد افسوس! ◼️پارچه‌ای بر بدنم کشیدند و پس از ساعتی بدنم را به غسالخانه بردند، مکان آشنایی بود، بارها برای شستن مرده هامان به اینجا آمده بودم. 🔷در این حال، متوجه غسال شدم که بدون ملاحظه، بدنم را به این سو و آن سو می‌چرخاند. به خاطر علاقه‌ای که به بدنم داشتم، بر سر غسال فریاد می‌زدم: آهسته‌تر! مدارا کن! اما او بدون کوچک‌ترین توجهی به درخواست‌های مکرر من، به کار خویش مشغول بود. 🔵آن روزها فکر می‌کردم خرید کفن، یک عمل تشریفاتی است، اما .. چه زود بدنم را سفیدپوش کرد. واقعاً دنیا محل عبور است. ✨با شنیدن صدای دلنشین الصلوة... الصلوة...الصلوة...نوعی آرامش به من دست داد.. 🍀چون نماز تمام شد،جنازه‌ام را روی دست‌هایشان بلند کردند و ترنم روح نواز شهادتین، بار دیگر دلم را آرام کرد. من نیز بالای جنازه‌ام قرار گرفتم و به واسطه علاقه‌ام به جسد، همراه او حرکت کردم. 💥تشییع کنندگان را می‌شناختم. باطن بسیاری از آن‌ها برایم آشکار شده بود . چند تن از آن‌ها را به صورت میمون می‌دیدم در حالیکه قبلاً فکر می‌کردم آدم‌های خوبی هستند. 🌼 از سوی دیگر، یکی از آشنایان را دیدم که عطر دل انگیز و روح نوازش، شامه‌ام را نوازش می‌داد. این در حالی بود که من او را به واسطه ظاهر ساده‌اش محترم نمی‌شمردم، شاید هم غیبت دیگران، او را از چشمم انداخته بود و یا .... 💠تابوت بر روی شانه دوستان و آشنایان در حرکت بود و من همچنان، با نگرانی از آینده، آنهارا همراهی می‌کردم. در حالیکه بسیاری از تشییع کنندگان، زبانشان به ترنم عاشقانه لااله الاالله و ... مشغول بود. ❌ دو نفر از دوستانم آهسته به گفتگو مشغول بودند. به کنارشان آمدم و به حرف‌هایشان گوش سپردم. عجبا! سخن از معامله و چک و سود کلان و..می‌کنید؟ چقدر خوب بود در این لحظات اندکی به فکر آخرت خویش می‌بودید، به آن روزی که ‌دستتان از زمین و آسمان کوتاه خواهد شد و پرونده اعمالتان بسته و هرچقدر مانند من مهلت بطلبید، اجازه برگشت نخواهید داشت. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۱۵ امام علی (ع) فرمود : جدال، تدبير را ويران سازد. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۱۵ وقال علی عليه السلام : الْخِلاَفُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 215 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: Opposition destroys good counsel. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــه 🍃 🕯ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 گم کردن هدف در زندگی، یا بی هدفی، زندگی را، سخت و سخت تر می کند. خدا کند هدف داشته باشیم و گمش نکنیم. 💌 «إهْدِنَا» الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيم (۶ حمد) ڪانال @nahj_balaq ...........🌹یا ؏ــلے🌹 ..........
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت۴) آنگاه رو کردم به اهل و عیالم و گفتم: «ای عزیزان من! دنیا شما را بازی ندهد، چنانکه مرا به بازی گرفت» 🌀مرا مجبور کردید به جمع آوری اموالی که لذتش برای شما و مسئولیتش با من است... ◾️چند نفر جنازه‌ام را از تابوت بیرون آورده و چنان با سر وارد بر گور کردند که از شدت ترس و اضطراب گمان کردم از آسمان به زمین افتاده‌ام... 🍀در این حال شخصی نزدیک جسدم آمد و مرا به اسم صدا زد؛ خود را نزدیک او رساندم و خوب به حرف‌هایش گوش دادم. او در حال خواندن تلقین بود. هر چه می‌گفت می‌شنیدم و بلافاصله، همراه با او تکرار می‌کردم؛ چقدر خوب آرام و زیبا تلفظ می‌کرد. 🍃 چیزی نگذشت که شروع به چیدن سنگ در اطراف لحد کردند، از اینکه جسدم را زندانی خاک می‌ساختند سخت ناراحت بودم. 🍂با خود اندیشیدم بهتر است به کناری بروم و با جسد داخل گور نشوم اما به واسطه شدت علاقه‌ای که داشتم، خود را کنار جنازه رساندم.در یک چشم بر هم زدن، خروارها خاک بر روی جسدم ریختند... ♻️جمعیت متفرق شدند و فقط تعداد انگشت شماری از نزدیکانم باقی ماندند؛ اماچندی نگذشت که همگان تنها رهایم کردند و رفتند -اصلاً باورم نمی‌شد چقدر نامهربان بودند.. 🔘پس از این همه ناله و فغان به خود آمدم و دیدم انچه برایم باقی مانده است: قبری است بس تاریک، وحشت‌زا، غم آور و هول انگیز، ترسی شفاف وجودم را فرا گرفت. 🔸با خود اندیشیدم: هر چه غم است در دل انسان خاکی، و هرچه اضطراب است در دنیا گویی در قلب من ریخته‌اند. غم و وحشتی که شاید اندکی از آن می‌توانست بدن انسان خاکی را منهدم کند... 🔵از ان همه فشار روحی گریه‌ام گرفت و ساعت‌ها اشک ریختم. به فکر اعمال خویش افتادم و آنگاه که پی به نقصان اعمال خود بردم، آرزو کردم: ای کاش من هم همراه جمعیت باز میگشتم اما افسوس که دیگر دیر بود... 💥در همین افکار غوطه‌ور بودم که به ناگاه، از سمت چپ قبر، صدایی برخاست که می‌گفت: بی جهت آرزوی بازگشت نکن، پرونده عمل تو بسته شده! ✨ از شنیدن صدا در آن تاریکی وحشت کردم، گویا کسی وارد قبر شده بود. با لرزشی که در صدایم بود پرسیدم: تو کیستی؟ پاسخ داد: من «رومان» یکی از فرشته‌های الهی هستم. 🍃گفتم: گمان می‌کنم، متوجه آنچه در ذهن من گذشت شدی؟ گفت: آری؟ گفتم: قسم یاد می‌کنم که اگر اجازه دهید به آن دیار برگردم، هرگز معصیت خدا نکنم و در طلب رضایت او بکوشم.... گفت: این را تو می‌گویی، اما بدان حقیقت غیر از آرزوی توست؛ از این پس تا قیام قیامت باید در برزخ بمانی... ✏ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜ حکمت ۲۱۶ امام علی (ع) فرمود : کسی که به نوایی رسید تجاوزکار شد. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۱۶ وقال عليه السلام : مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ . 💠 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 216 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: He who achieves position begins to make wrong use of it. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 انسان باید به قله‌ی انسانیت و جایگاه آسمانی خود برسد. برای بالا رفتن، خدا طنابی را آویزان کرده است؛ باید طناب خدا را گرفت. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ ... 💌 به ریسمان خدا، چنگ بزنید و آن را بگیرید. (۱۰۳ آل‌عمران) ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜ حکمت ۲۱۷ امام علی (ع) فرمود : در دگرگونی اوضاع جوهر انسانها شناخته می‌شود. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی 💠الحکمة ۲۱۷ وقال علی عليه السلام : فِي تَقَلُّبِ الاْحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 217 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: Through change of circumstances the mettle of men is known. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 هر کس رگ خوابی دارد - پول، شهرت، زن و ... - که با آن می‌توان کنترلش کرد. زود فریب می‌خورد و به خواب غفلت می‌رود، با این خیال که بیدار و هوشیار است. ... فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ... 💌 پس نکند که زندگی دنیا، رگ خواب‌تان را در دست گیرد و فریب‌تان دهد. (۳۳ لقمان) ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت۴) آنگاه رو کردم به اهل و عیالم و گفتم: «ای عزیزان من! دنیا شما ر
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت ۵) ◾️عجب پرونده‌ای! کوچک‌ترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده بود. در آن لحظه تمام اعمالم را حاضر و ناظر می‌دیدم... 💠در فکر سبک و سنگین کردن اعمال خوب و بد بودم که رومان پرونده اعمالم را بر گردنم آویخت، بطوریکه احساس کردم تمام کوه‌های عالم بر گردنم آویخته‌اند. 💥چون خواستم سبب این کار را بپرسم گفت: اعمال هرکسی طوقی است بر گردنش. گفتم تا چه زمان باید سنگینی این طوق را تحمل کنم؟ گفت: نگران نباش. بعد از رفتن من نکیر و منکر برای سؤال کردن می‌آیند و پس از آن شاید این مشکل برطرف شود. 🍀رومان این را گفت و رفت.. ✅هنوز مدت زیادی از رفتن رومان نگذشته بود که صداهای عجیب و غریبی از دور به گوشم رسید. صدا نزدیک و نزدیک تر می‌شد و ترس و وحشت من بیشتر... 🔘 تا اینکه دو هیکل بزرگ و وحشتناک در جلوی چشمم ظاهر شدند. اضطرابم وقتی به نهایت رسید که دیدم هر یک از آن‌ها آهنی بزرگ در دست دارند که هیچ‌کس از اهل دنیا قادر به حرکت آن نیست، پس فهمیدم که این دو نکیر و منکراند. ☑️در همین حال یکی از آن دو جلو آمد و چنان فریادی کشید که اگر اهل دنیا می‌شنیدند، می‌مردند. ✨ لحظه‌ای بعد آن دو به سخن آمده و شروع به پرسش کردند: پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ ⚜ از شدت ترس و وحشت زبانم بند آمده بود. و عقلم از کار افتاده بود.، هرچند فهم و شعورم نسبت به دنیا صدها برابر شده بود، اما در اینجا به یاریم نمی‌آمدند. ⚡️ سرم به زیر افتاد، اشکم جاری شد و آماده ضربت شدم. 💥درست در همین لحظه که همه چیز را تمام شده می‌دانستم، ناگهان دلم متوجه رحمت خدا و عنایات معصومین علیهم سلام شد و زمزمه کنان گفتم: ای بهترین بندگان خدا و ای شایسته‌ترین انسان‌ها، من یک عمر از شما خواستم که شب اول قبر به فریادم برسید، از کرم شما به دور است که مرا در این حال و گرفتاری رها کنید. 💠و این بار آن‌ها با صدای بلندتری سؤالشان را تکرار کردند. چیزی نگذشت که قبرم روشن شد، نکیر و منکر مهربان شدند، 🌺دلم شاد و قلبم مطمئن و زبانم باز شد. با صدای بلند و پر جرأت جواب دادم: پروردگارم خدای متعال(الله)، پیامبرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، امامم علی و اولادش، کتابم قرآن، قبله‌ام کعبه می‌باشد... 🔷نکیر و منکر در حالیکه راضی به نظر می‌رسیدند از پایین پایم دری به سوی جهنم🔥 گشودند و به من گفتند: اگر جواب ما را نمی‌دادی جایگاهت اینجا بود، 💐 سپس با بستن آن در، در دیگری از بالای سرم باز کردند که نشان از بهشت داشت. آنگاه به من مژده سعادت دادند... ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا