eitaa logo
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
4.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
133 ویدیو
71 فایل
روزگار؛ روزگـار #نــهــج_الــبلاغــه است . تـــــاریــــخ #تــــکــــرار می شود... ارتباط با ما @infooPmeraj . .
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت‌۱۳) هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. گوش‌
🌸 ارواح در عالم برزخ... (قسمت‌۱۴) همچنان حرکت خود را در دل یک دشت بی‌انتها ادامه می‌دادیم؛ در حالی که گرمای طاقت‌فرسای آسمان برای لحظه‌ای قطع نمی‌شد. خستگیِ راه امانم را بریده بود، دیگر در تنم توان نمانده بود. در این هنگام صدایی را از دور شنیدم. سرم را به سمت راست دشت چرخاندم، با صحنه عجیبی مواجه شدم. صفی از افراد را دیدم که با سرعت غیر قابل تصور پهنه دشت را شکافتند و رفتند. تنها غباری از مسیر آن‌ها باقی ماند. . ◾️ از تعجب ایستادم و لحظاتی به مسیر غبار برخاسته، نگاه کردم و گفتم: این‌ها چه کسانی بودند؟! نیک گفت: این‌ها گروهی از شهیدان بودند. با شگفتی تکرار کردم: شهیدان ؟!!! گفت: آری، شهیدان. گفتم: مقصدشان کجاست؟ گفت: وادی السلام. با تعجب سرم را به سمت نیک چرخاندم و پرسیدم: وادی السلام ؟! گفت: آری. 💥 گفتم: ما مدت‌هاست که این مسافت طولانی و پررنج و محنت را بر خود هموار کرده‌ایم، تا روزی به وادی السلام برسیم؛ آنگاه تو می‌گویی، آنان با اینچنین سرعتی به سمت وادی السلام در حرکتند؟ مگر میان ما و آنان چه تفاوت است؟ نیک در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود، گفت: تو در دنیا افتان و خیزان خدا را عبادت می‌کردی و حالا نیز بایستی با سختی راه را طی کنی. تو کجا و شهیدان کجا که اولین قطره‌ای که از خونشان بر زمین می‌نشیند، تمام گناهانشان را از میان بر می‌دارد. و راه را بر ایشان هموار می‌سازد. در روز رستاخیز نیز شهیدان، جزو اولین کسانی خواهند بود که به بهشت وارد می‌شوند آن‌ها راه صد ساله دنیا را یک شبه پیمودند، حالا هم وادی بزرگ برهوت را در یک چشم بر هم زدن طی می‌کنند. . به مقام شهیدان غبطه بسیار خوردم و زیر لب زمزمه کردم: طوبی لَهُما وَ حُسنُ مَآب... از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جای نشستم و با خود گفتم: چه مقامی! چه منزلتی! در حالیکه من مدت‌هاست در این بیابان سرگردانم و با تمام موانع و مشکلات دست به گریبانم، هنوز هم به جایی نرسیده‌ام، اما شهیدان با این سرعت خود را به مقصد می‌رسانند. براستی خوشا به حال آنان که به شهادت رفتند... اشک بر گونه‌هایم سرازیر شد و بغض گلویم را چنگ زد. چندان بلند بلند گریستم که نیک آرام به سمتم آمد، مرا دلجویی داد و تشویق به ادامه راهی کرد که بس طولانی و طاقت سوز بود... ✍ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۳۰ امام علی (ع) فرمود : با كسى كه روزى روى بدو آورده شريك شويد که او سزاوارترین فرد برای ثروتمندی و شایسته‌ترین برای روزی کردن شانس است. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۳۰ وقال علی عليه السلام : شَارِكُوا الَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ، فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى، وَأَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَيْهِ. 💠ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 230 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: Be a sharer with him who has an abundant livelihood because he is more probable to get more riches and likely to secure an increase of the share therein. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 چشمه‌ای، مثل آهک، با املاح می‌جوشد، و اول از همه راه خود را می‌بندد؛ گناه‌ اول از همه قلب را سِفت و سخت می‌کند. ... فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ... (۱۶ حدید) 💌 آن‌گاه روزگار (سرگرمی به دنیا و گناه) بر آنان طولانی، و در نتیجه دلِ‌شان سخت شد. مطالعه بیشتر 👈 ۷۲ تا ۷۴ بقره ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ... (قسمت‌۱۴) همچنان حرکت خود را در دل یک دشت بی‌انتها ادامه می‌دادیم؛
🌸 ارواح درعالم برزخ (قسمت۱۵) 💥 گردباد شهوات با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم، اما خبری از انتهای بیابان نبود. از دور، ستون سیاهی را دیدم که از پایین به زمین و از بالا به دود و آتش آسمان ختم می‌شد و در حال حرکت بود. با نزدیک شدن ستون سیاه، متوجه شدم که همانند گردبادبه دور خود می‌چرخد. با دیدن این صحنه، خود را به نیک رساندم و با ترسی که در وجودم رخنه کرده بود، پرسیدم: این ستون چیست؟ نیک گفت: این گردباد شهوات است، که چنین با سرعت عجیبی به دور خود می‌چرخد. با اضطراب گفتم: حالا دیگر، باید چه کنیم؟ نیک گفت: دست‌هایت را محکم به کمرم حلقه بزن و مراقب باش گردباد، تو را از من جدا نسازد. . رفته، رفته آن گردباد وحشتناک با آن صدای رعب آورش به ما نزدیک می‌شد و اضطراب مرا افزایش می‌داد تا اینکه در یک چشم بر هم زدن، هوا تاریک شد. . گردباد اطراف ما را فرا گرفته بود و سعی داشت ما را با خود همراه کند. نیک مانند کوه به زمین چسبیده بود و من در حالی که دستم را به دور کمر او قفل کرده بودم به سختی خود را کنترل می‌کردم. هر از گاهی صدای فریادهای نیک را می‌شنیدم که در هیاهوی گردباد فریاد می‌کشید: مواظب باش گردباد تو ار از من جدا نسازد! لحظات بسیار سختی را سپری می‌کردم و بیم آن داشتم که مبادا از نیک جدا شوم. دست‌هایم سست و گوش‌هایم از صدای گردباد سنگین شده بود. دیگر صدای نیک را نمی‌شنیدم. . ناگهان دستم از نیک جدا شد و در یک چشم به هم زدن، کیلومترها از نیک دور گشته و به بالا پرتاب شدم! چندی نگذشت که از شدت هیاهو و گرمای طاقت فرسایش از حال رفتم... وقتی چشمانم را گشودم هیکل سیاه و وحشتناک گناه را دیدم که بر بالای سرم ایستاده بود. بوی متعفنش به شدت آزارم می‌داد. . به سرعت برخاستم و چون خواستم فرار کنم دستم را محکم گرفت و به طرف خود کشید و گفت: کجا؟ کجا دوست بی‌وفای من؟ هم نشینی با نیک را بر من ترجیح می‌دهی؟ و حال آنکه در دنیا مرا نیز به همنشینی با خود برگزیده بودی. نیم نگاهی به صورت گناه افکندم، قیافه‌اش اندکی کوچک‌تر شده بود. بدون توجه به سخنانش گفتم: چه شده که لاغر و نحیف گشته‌ای؟ با ناراحتی گفت: هر چه می‌کشم از دست نیک است. با تعجب پرسیدم: از نیک؟! گفت: آری، او تو را از من جدا کرده تا با عبور دادن تو از راه‌های مشکل و طاقت فرسا باعث زجر کوتاه مدت تو شود. گفتم: خوب زجر من چه ارتباطی با ضعیف شدن تو دارد؟ پرخاشگرانه پاسخ داد: هر چه تو سختی بکشی، من کوچکتر می‌شوم و گوشت‌های بدنم ذوب می‌شود. و چنانچه تو به وادی السلام برسی دیگر اثری از من بر جای نخواهد ماند... ✍ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۳۱ امام عليه السلام در باره فرموده خدا گفت: خداوند به عدل و احسان فرمان ميدهد (سوره نحل آيه 90 عدل همان انصاف، و احسان، همان بخشش به سایر مردم است. 💠ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۳۱ وقال عليه السلام في قول الله تعالى: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الاْنْصَافُ، وَالاْحْسَانُ 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 231 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said about Allah's saying: Verily, Allah enjoins justice ('adl) and benevolence (ihsan), (Qur'an, 16:90). Here 'adl ' means equitableness and ' ihsan ' means favour. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 سینه‌ی گشاده، دریای بزرگیست که، چیزی واردش شود عوضش نمی‌کند، چیزی هم برداشته شود کم نمی‌شود. آدمِ این‌طوری با حادثه‌ای تلخ ناراحت و با نعمتی، شاد نمی‌شود. قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي (۲۵ طه) 💌 گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشاده گردان! مطالعه بیشتر 👈 ۲۲ و ۲۳ حدید ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠زیارت اربعین: السَّلامُ عَلَى وَلِیِّ اللهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِیلِ اللهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِیِّ اللهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیْتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اللهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ‏] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ پس دو ركعت نماز مى‌كنى و دعا مى‌كنى به آنچه مى‌خواهى. 📚 مفاتیح‌الجنان 💠 💠 @nahj_balaq
#جاماندگان اربعین یک سفر نیست❗️ یک تفکر است، در باطنِ حق‌طلبان و آزادی‌خواهان عالم... و بزرگترین دلیل برای اثباتش، قدم‌های جاماندگانی است که طاقت نشستن در کنج خانه را ندارند... این قدم‌ها برای فریاد‌زدن انتخاب شده‌اند✊ و چه در طریق نجف-کربلا باشند یا نباشند؛ خانه برایشان تنگ می‌شود! 👣می‌آیند و طلب زیستن زیر پرچم عدالت حسین را داد می‌زنند. اربعین باید به دنیا صادر شود..🏳 نزدیک است روزی که اربعین در تمام دنیا، روز راهپیمایی تمام حقیقت جویان عالَم خواهد بود. @nahj_balaq
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #سرگذشت ارواح درعالم برزخ (قسمت۱۵) 💥 گردباد شهوات با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم، اما
🌸 #🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۶) به سوی آتش! در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود می‌لرزیدم، پرسیدم به کجا؟ گناه به کوه سمت چپ اشاره کرد و گفت: پشت این کوه وادی باصفایی است که دوست دارم تا قیامت در آنجا بمانی. . می‌دانستم لجاجت و طفره رفتن من بی فایده است پس به همان راهی که اشاره کرده بود قدم نهادم. گناه با عجله و شادی کنان جلو می‌رفت. . هراز گاهی بر می‌گشت و مرا تشویق به ادامه راه می‌کرد. با اینکه از گناه خیری ندیده بودم، اما مژده‌های مکرر و شادمانی بی سبب او مرا نیز به وجد آورده بود و امیدوارانه به مسیر ادامه می‌دادم. . از نیمه کوه گذشته بودیم که ناله‌هایی از دور به گوشم خورد.از ترس و دلهره بر جای ایستادم و به گناه گفتم: این چه صدایی است که به گوش می‌رسد؟ . گناه گفت: من صدایی نمی‌شنوم، شاید هلهله و شادی اهالی آنجاست که غرق نعمتند. گفتم: ولی صدایی که من می‌شنوم به ناله و فغان بیشتر شباهت دارد تا هلهله و شادمانی کردن. . گناه گفت: من چیزی نمی‌شنوم، بی جهت وقت را تلف نکن و زودتر به راهت ادامه بده. دریافتم که گناه مطلبی را از من پنهان می‌کند و بی جهت خود را به ناشنوایی می‌زند...اما چاره ای نبود. در کشاکش کوه و با شک و تردید به دنبال گناه در حرکت بودم که ناگهان صدای نیک را شنیدم، فریاد کشید: خودت را کنار بکش. با عجله خودم را به کناری کشیدم، ناگهان سنگ سیاه بزرگی با شدت تمام به فرق گناه🔥 فرود آمد و او را به پایین کوه پرتاب کرد. پس از آن نیک را دیدم که با عجله از قله کوه به طرفم آمد و مرا در آغوش گرفت. من نیز صورت بر شانه مهربانش گذاردم و زار زار گریستم.. نیک در حالی که اشک‌هایم را پاک می‌کرد گفت: دوست من اینجا چه می‌کنی؟ هیچ می‌دانی اینجا کجاست؟ گفتم: نه. . نیک سری تکان داد و گفت: تو در چند قدمی وادی عذاب هستی. اینجا جایگاه افرادی است که توان عبور از برهوت را ندارند و روز قیامت نیز قدرت عبور از پل صراط را نخواهند داشت و سرانجام به قعر جهنم سقوط می‌کنند. . نیک پس از آن مرا دلداری داد و خواست تا برای رفع خستگی اندکی استراحت کنم. 🔵عذاب یکی از بزرگان برزخ! . در همین میان و در لا به لای فریادهای اهل عذاب صدای ناله ای را شنیدم که به ما نزدیک می‌شد. پس از لحظه ای صدا واضح تر شد. و شنیدم که صاحب صدا با ناله ای جگر خراش از تشنگی شکایت می‌کرد. . با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟ . نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن.. ✍ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜حکمت ۲۳۲ امام علی (ع) فرمود : كسى كه با دست كوتاه ببخشد با دست بلند باو بخشيده مى شود. سید رضی می گوید : معنى سخن اين است كه:آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكى انفاق مى كند هر چند كم باشد خداوند جزا و پاداش اورا بسيار ميدهد و منظور از«دو دست » در اينجا دو نعمت است كه امام عليه السلام فرق گذاشته است بین نعمت از ناحيه انسان با نعمت پروردگار را با كوتاهى و بلندی نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه و آنكه از ناحيه خداوند را بلند قرارداده است زیرا نعمت خدا هميشگى و چند برابر نعمت مخلوق است زیرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمت‌ها است بنا بر اين تمام نعمت‌ها به نعمت‌هاى خدا باز مى گردد و از آن سر چشمه مى گيرد 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۳۲ وقال علی عليه السلام : مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ. قال الرضى وَ مَعْنى ذلِكَ انَّ ما يَنْفِقُهُ الْمَرْءُ مِنْ مالِهِ فِي سَبِيلِ الْخَيْرِ وَ الْبِرِّ وَ إِنْ كانَ يَسِيرا فَإنَّ اللّهَ تَعالى يَجْعَلُ الْجَزاءَ عَلَيْهِ عَظِيما كَثِيرا، وَالْيَدانِ هاهُنا عبِارِتانِ عَنْ النَّعْمَتَيْنِ، فَفَرِقْ علیه السلام بَيْنَ نِعْمَةِ الْعَبْدِ وِ نِعْمَةِ الرَّبِّ بِالْقَصيرَةِ وَ الطَّويلَةِ؛ فَجَعَلَ تِلْكَ قَصيرَةٍ وَ هذِهِ طِوِيلَةً، لانَّ نِعَمَ اللّهِ اَبَداء تَضْعُفُ عَلى نِعَمَ المَخْلوقْ اَضْعافا كَثيرَةً، إذْ كانَتْ نِعَمُ اللّهِ اَصْلَ الِّنعَمْ كُلِّها، فَكُلُّ نِعْمَةٍ إلَيْها تَرْجِعُ وَ مِنْها تُنْزَعُ. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 232 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said: He who gives with his short hand is given by a long hand. Sayyid ar-Radi says the following: The meaning of this saying is that even though what a man spends in charity from his possessions may be small, yet Allah, the Sublime, gives good reward for it. And the two hands referred to, here means two favours. Thus, Amir al-mu'minin has differentiated between the favour of man and the favour of the Lord (Allah)with short and long since he has described the first as short and the other as long. This is because the favours of Allah are ever multiplied manifold to the favours of man since Allah's favours are the basis of all favours in the sense that every other favour springs from it and turns to it. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 اگر می‌خواهیم محبوب خدا شویم، باید اهل احسان باشیم. احسان یعنی نیکی کردن و زیبا انجام دادن. اگر خواستیم کار خوبی کنیم، باید آن را به زیباترین شکل انجام دهیم. خودنمایی، منت، چشم‌داشت، حرف خوب را بد زدن و ... از زیبایی کار کم می‌کند. ... وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ 💌 و به زیباترین شکل نيكى كنيد، كه خدا نيكوكاران را دوست مى‌دارد. (۱۹۵ بقره) مطالعه بیشتر 👈 ۷۷ قصص، ۵۳ إسراء ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۶) به سوی آتش! در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود می‌لرزی
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت‌۱۷) با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟ نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن. وقتی به اوج قله نگریستم شخصی را دیدم که در گردنش غل و زنجیر آویخته اند و دو مرد زشت رو و قوی هیکل سر زنجیر را به دست گرفته اند. آن شخص در حالیکه مرتب از تشنگی می‌نالید به این سو و آن سو نگاه می‌کرد. پس از دیدن ما با عجله به طرفمان حرکت کرد؛ من از ترس خودم را به نیک رساندم و آهسته پرسیدم: این شخص کیست؟ نیک گفت: صاحب ناله یکی از سرشناسان برهوت است که در دشت عذاب معذب است. آن شخص همانطور که به ما نزدیک می‌شد دست‌هایش را مانند گدایی به سمت ما دراز کرده بود و طلب آب می‌کرد. وقتی به چند قدمی نیک رسید، مامورانش با کشیدن زنجیر از نزدیک شدن او به ما جلوگیری کردند، او در حالی که اشک می‌ریخت با التماس از نیک درخواست یک قطره💧 آب کرد، اما نیک امتناع ورزید. او همچنان التماس می‌کرد.. . نیک از او پرسید: مگر تو از داشتن دوستت نیک محرومی؟ سر به زیر افکند و گفت: چه دوستی، چه نیکی، دوست من گناه من است که در همان لحظات اول مرا به دست این ماموران عذاب سپرد و رفت. . حال باید تا روز قیامت از این تشنگی عذاب آور رنج ببرم و در قل و زنجیر محبوس باشم. نیک با کنایه گفت: پس دعا کن هر چه زودتر روز قیامت بر پا شود تا از این عذاب رهایی یابی. .او به ناگاه سر بلند کرد و با تمام قوی فریاد برآورد: نه، نه، نه، ما اهالی دشت عذاب هرگزنمی خواهیم قیامت برپا شود، عذاب اندک برزخ ما را به ستوه آورده تا چه رسد به عذاب جهنم که...🔥 اما ماموران با گرزهای آتشینی که همراه داشتند به جان او افتادند. آن شخص ناگهان از جا پرید و در حالیکه صدای شتری می‌داد که داغ شده باشد، شروع به جست و خیز کرد. آتش🔥 از پیکرش زبانه می‌کشید و صدایش زمین را می‌لرزاند... همان طور که مسیر را می‌پیمودیم، جریان ناراحتی و لاغر شدن گناه را به نیک گفتم. نیک خندید و گفت: گناه حق دارد ناراحت شود چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختی‌هایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست. هر چند یادآوری بلاها و سختی‌های دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم. رشته کوهی که در دامنه آن حرکت می‌کردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم می‌شد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود. ✍ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜ ⚜ حکمت ۲۳۳ امام عليه السلام به فرزندش حسن چنين فرمود: کسى را به مبارزه دعوت نكن اما اگر به مبارزه دعوت شدی آن را اجابت كن زیرا آنکه به مبارزه دعوت می‌کند تجاوزکار است و تجاوزکار زمین می‌خورد. 💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعربی ⚜الحکمة ۲۳۳ وَ قَالَ عليه السلام لِابْنِهِ الْحَسَنِ علیه السلام: لَا تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ فَإِنَّ الدَّاعِيَ إِلَيْهَا بَاغٍ وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ. 💠ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــانگلیسی ⚜saying 233 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said to his son al-Hasan, peace be upon them both: Do not call out for fighting but if you are called to it do respond, because the caller to fighting is a rebel and the rebel deserves destruction. ڪانال ؏ــلے یا مولـا علیہ السلام ➫ http://eitaa.com/joinchat/159055872C48cb7d8af1 ................🌹یا ؏ــلے🌹 ............... 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃 🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯 زندگی در دنیا با مشکلاتی همراه است، مشکلات مادی، روحی، علمی و ... خدایی که انسان و دنیا را آفریده، راه حلی برایش گذاشته. وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا 💌 هر كس از خدا پروا كند، براى او راه بيرون‌شدنى [از مشکلات] قرار مى‌دهد. (۲ طلاق) ڪانال #نــــهـــج_البلاغه @nahj_balaq ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............
نهج البلاغه؏ــلےیامولـا علیہ السلام
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت‌۱۷) با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟ نیک
🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۸) 🔵نور ایمان ✅رشته کوهی که در دامنه آن حرکت می‌کردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم می‌شد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود. . با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است، نیک همان‌طور که می‌رفت گفت: ناراحت نباش و با من بیا، در قسمت‌هایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آن‌ها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری. با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟! گفت: آری. گفتم: چگونه؟ گفت: بدان که در روز قیامت، هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند می‌شود و در اینجا ذره‌ای از سنجش قدرت ایمان رخ می‌دهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی. چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم. پس از چند قدم از حرکت ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است. به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟ نیک نزدیکتر آمد و گفت: از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربه‌ای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودی‌ها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیف‌تر نیز می‌شود. از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟ نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان می‌باشد. چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن می‌کرد. .با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودال‌های عمیقی می‌رسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم می‌توانستم از کنار آن‌ها به سلامت بگذرم. هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما مي‌خواستند که نور ايمان را به سمت آنها هم بگیریم.. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا