💠و قَالَ علیه السلام بِکَثرَةِ الصّمتِ تَکُونُ الهَیبَةُ وَ بِالنّصَفَةِ یَکثُرُ المُوَاصِلُونَ وَ بِالإِفضَالِ تَعظُمُ الأَقدَارُ وَ بِالتّوَاضُعِ تَتِمّ النّعمَةُ وَ بِاحتِمَالِ المُؤَنِ یَجِبُ السّؤدُدُ وَ بِالسّیرَةِ العَادِلَةِ یُقهَرُ المنُاَو ِئُ وَ بِالحِلمِ عَنِ السّفِیهِ تَکثُرُ الأَنصَارُ عَلَیهِ
🔹به سکوت زیاد هیبت و شکوه پدید آید، و در اثر انصاف دوستان زیاد شوند، و با نیکی کردن، منزلتها بزرگ شود. و با فروتنی، نعمت کامل گردد، و با تحمل رنجها بزرگی حتمی می شود، و با حسن رفتار دشمن شکست می خورد، و با بردباری در برابر نادان، یاوران بیشتری در مقابل او به هم می رسند). امام (علیه السلام) به هفت فضیلت اشاره کرده است و به دلیل این که هر یک از آنها مستلزم خیر و نیکی است مردم را به کسب آن فضایل ترغیب فرموده است: 1- سکوت زیاد، و لازمه ی آن باشکوه و هیبت شدن شخص خاموش است در انظار مردم، زیرا خاموشی، در بیشتر اوقات از پیامدهای خرد است، و شکوه خردمندان امری است روشن. پس اگر کسی دانست که زیاد خاموش ماندن شخص کم سخن در اثر عقل اوست، شکوه و جلالش بیشتر شود، و اگر ندانست، این احتمال را می دهد که شاید از کمال عقل او باشد....
ادامه دارد.....
📙شرح #حکمت_224
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص228
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام العَجزُ آفَةٌ وَ الصّبرُ شَجَاعَةٌ وَ الزّهدُ ثَروَةٌ وَ الوَرَعُ جُنّةٌ وَ نِعمَ القَرِینُ الرّضَی
🍃🌹ناتوانی بلا است. کلمه ی العجز لفظ مهملی است که احتمال دارد منظور ناتوانی جسمی باشد یعنی ناتوانی بر دخل و تصرفات بدنی از کارهایی که باید توان انجام آنها را داشته باشد، و ممکن است مقصود ناتوانی روحی، یعنی ناتوانی در برابر هوای نفس و جلوگیری از آن باشد. نوع اول، بلای جسمانی و کمبود در آن است، و دومی، بلا و نقصی در عقل و هوش است. نهم- بردباری دلاوری است، بردباری فضیلتی از شاخه های پاکدامنی و تعریف آن چنین است ایستادگی در برابر هوای نفس تا انسان را به سمت لذتهای ناروا سوق ندهد. یعنی مبارزه با نفس اماره که لازمه اش داشتن فضیلت شجاعت است، از این رو حمل کلمه ی: الشجاعه بر کلمه ی الصبر حمل لازم بر ملزوم به شمار می آید...
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_4
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص9
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺وَ قَالَ علیه السلام صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحتِمَالُ قَبرُ العُیُوبِ
وَ روُیِ َ أَنّهُ قَالَ فِی العِبَارَةِ عَن هَذَا المَعنَی أَیضاً المَسأَلَةُ خِبَاءُ العُیُوبِ وَ مَن رضَیِ َ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیهِ
🍃🌺سینه ی عاقل گنجینه ی راز اوست. گشاده رویی دام دوستی است. تحمل ناملایمات پوشنده ی عیبهاست (صلح و سازش، باعث نهان ساختن عیبهاست) سینه ی عاقل گنجینه ی راز اوست. عبارت صندوق السر، را استعاره از سینه آورده است، از آن رو که سینه هم چون صندوق، محتوای خود را نگهداری می کند. و این عبارت در حقیقت، دستوری برای انسان است، تا راز خود را پنهان دارد، و با آوردن کلمه ی عاقل او را وادار و تشویق کرده است. گویا فرموده است: خردمند کسی است که سینه ی خود را گنجینه ی راز و نگهبان آن قرار دهد.
🍃گشاده رویی دام دوستی است. کلمه الحباله یعنی دام را استعاره از گشاده رویی آورده است از آن رو که انسان بدان وسیله مردم را جلب کرده و دلشان را برای دوستی و محبت خود به دست می آورد، مانند، دام شکارچی که پرنده را با آن صید می کند.
🍃 تحمل ناملایمات، پوشنده ی عیبهاست، مقصود امام (علیه السلام) تحمل سختی و اذیت از طرف دوستان و سایر مردم است که خود فضیلت بزرگی از شاخه های شجاعت می باشد. عبارت: قبر العیوب را به اعتبار این که عیبهای شخصی را در نزد مردم می پوشاند، استعاره آورده است، همانطوری که قبر لاشه ی مرده را که در داخل آن قرار گیرد، می پوشاند
ادامه دارد..
📙شرح#حکمت_6
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص11
🔶 @Nahj_Et
حکمت 10-خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا ….mp3
3.06M
💠🔹وَ قَالَ علیه السلام العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ صَافِیَةٌ
💠🔹دانش میراثی ارزشمند است. آداب پسندیده، زیورهایی تازه و کهنگی ناپذیرند. اندیشه ی آدمی، آیینه ای صاف است. دوازدهم- خوشنودی به قضای الهی همدمی نیکوست. قبلا روشن شد که خوشنودی به قضای الهی، و آنچه مقدر باشد، خود دری بزرگ از درهای بهشت، و از جمله نتایج صفات پسندیده است. بدیهی است که چنین چیزی در دنیا و آخرت همدمی نیکوست. سیزدهم- دانش میراثی ارزشمند است، علم و آگاهی فضیلت نفس عاقله و بالاترین کمالی است که مورد توجه است، و به همین جهت میراث ارزشمند دانشمندان بلکه ارزشمندترین میراث و دستاورد است. مقصود امام (علیه السلام) وراثت معنوی است چنان که در قرآن آمده است: فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب، یعنی دانش و حکمت. چهاردهم- آداب پسندیده، زیورهای تازه و کهنگی ناپذیرند. مقصود امام (علیه السلام) آداب شرعی و اخلاقی پسندیده است، کلمه ی الحلل و المجدده را استعاره آورده است به اعتبار زینت دائمی انسان به وسیله ی آداب، و تازگی شوکت و زیبایی رضای روحش در طول زمان، با رعایت آنها و بروز آثار نیک، آداب نیک، مانند زیورهایی که پیوسته صاحب زیور را تازه و باطراوات نشان می دهد...
ادامه دارد....
📙شرح #حکمت_5
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص۱۰
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹وَ الصّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنجِحٌ وَ أَعمَالُ العِبَادِ فِی عَاجِلِهِم نُصبُ أَعیُنِهِم فِی آجَالِهِم
🍃🌹هرکه از خود راضی باشد، خشم گیرنده ی بر او بسیار است. صدقه دارویی مفید و شفابخش است. کردار بندگان خدا، در آخرت مقابل چشمانشان قرار می گیرد). نوزدهم- هر که از خود راضی باشد، خشم گیرنده بر او بسیار است و این مطلب به دو جهت است: یکی آن که شخص از خودراضی، معتقد است که از دیگران کاملتر است و به دیگران با چشم کاستی می نگرد، و حقوق دیگران را ادا نمی کند، در نتیجه افراد زیادی نسبت به او خشم می گیرند. دوم این که: با اعتقاد بر برتری خود نسبت به دیگران خود را بیش از اندازه تصور می کند در صورتی که دیگران او را در حد و مقدار خودش می بینند، به این ترتیب خرده گیران و خشمگینان بر او، روزافزون می گردند. بیستم: صدقه دارویی مفید و شفابخش است. عنوان داروی مفید و شفابخش را استعاره برای صدقه آورده است، از آن رو که صدقه همانند دارو است، اما در دنیا به دلیل حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله): (بیمارانتان را با صدقه به درمان برسانید) و راز مطلب آن است که صدقه باعث جلب همتها و همسویی دلها بر محبت صدقه دهنده و گرایش به خداوند پاک در برطرف ساختن ناراحتیها از وی به منظور بقای اوست، بنابراین صدقه در این جهت همچون دارویی شفابخش است
ادامه دارد...
📙شرح#حکمت_7
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص۱۲
🔶 @Nahj_Et
💢قَالَ علیه السلام اعجَبُوا لِهَذَا الإِنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ وَ یَتَکَلّمُ بِلَحمٍ وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ وَ یَتَنَفّسُ مِن خَرمٍ
💢در مورد این انسان در شگفت باشید که به وسیله ی پیهی (چشم) می بیند و با گوشتی (زبان) سخن می گوید، و به وسیله ی استخوانی (گوش) می شنود، و از شکافی نفس می کشد). امام (علیه السلام) به ظرافت آفرینش انسان، نسبت به برخی از رازهای حکمت خدا درباره ی آن توجه داده است، و هدف نهایی آن حضرت استدلال در حکمت آفریدگار و هستی بخش انسان بوده است و چهار مورد از موارد توجه و بیداری را یادآوری کرده است که عبارتند از ابزار دیدن، سخن گفتن، شنیدن، و نفس کشیدن، و این موارد را به خصوص یادآوری کرده است، از آن رو که اینها با همه ی ناچیزیشان در هستی انسان با تمام بزرگی و مقام بلندی که در میان مخلوقات دارد، ضرورت دارند، و هستی انسان وابسته به آنهاست، تا این که جای تعجب و هوشیاری نسبت به آفریدگار دانا باشد، و مقصود امام (علیه السلام) همان چیزی است که به وسیله آن دیدن انجام می گیرد، همان ماده ی نرمی که در اصطلاح پزشکان تخم، نامیده می شود، و یا همان زجاجیه چشم است، زیرا چشم از هفت پرده و سه نوع ماده ی نرم تشکیل شده و هر کدام نام مخصوصی دارند.
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_8
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص13
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام إِذَا أَقبَلَتِ الدّنیَا عَلَی أَحَدٍ أَعَارَتهُ مَحَاسِنَ غَیرِهِ وَ إِذَا أَدبَرَت عَنهُ سَلَبَتهُ مَحَاسِنَ نَفسِهِ
🔆مقصود امام (علیه السلام) آن است که هرگاه دنیا برای فراهم آوردن وسایل خوشبختی دنیوی، با جاه و مال بر گروهی روآور شود، مردم به آنها توجه پیدا می کنند و به خاطر علاقه و دلبستگی به دنیا، با هر وسیله ی ممکن به ایشان نزدیک می شوند، و اینان در نظر مردم خوب جلوه می کنند، در نتیجه اوصاف خوبی را که در دیگران است- هر چند که در حقیقت آنطور نیستند- برای آنها به عاریه می گیرند، بطوری که نادان را به داشتن علم، و اسرافکار را به داشتن سخاوت، و بی باک را به دلاوری، می ستایند، و همچنین، آدم پررو و بی حیا را به داشتن ظرفیت و خوشخویی معرفی می کنند. و چه بسا که روآوردن دنیا به ایشان نیز باعث آمادگی آنها برای کسب کمالات نفسانی و ملکات برجسته ای می گردد که- هر چند که آنان قبلا شایستگی برای هیچ یک از اینها را نداشتند- این کمالات صفات خوبی برای افراد پیش از آنها بوده است. و احتمال دارد که مقصود از این نیکوییها، خوبیهای دنیوی از قبیل مرکب سواری، لباس، شکوه و حسن سیاست و تدبیر باشد، و این مطلب روشنی است. عاریه بودن اینها نیز به اعتبار ناپداری اینهاست. و همچنین وقتی که دنیا- برحسب فراهم آمدن وسایل بدبختی- بر گروهی پشت کند، در برابر چشم مردم بد جلوه کنند، بطوری که اگر فردی از آنها دارای فضیلتی هم باشد، مردم آن فضیلت را انکار و او را برخلاف آن معرفی کنند، اگر در دنیا پارسا باشد، او را به ریا و سمعه نسبت دهند، و اگر خوشخوی باشد به سبکی و بی حیایی معرفی کنند، و اگر شجاع و دلیر باشد او را به بی باکی و دیوانگی نسبت دهند. و این برگشت دنیاست که در حقیقت خوبیهای خود را از آنان سلب کرده است، چه بسا که بدین وسیله شخص دارای فضیلتی آماده ی رها کردن و یک سو نهادن فضیلت شود و متخلق به خوبی مخالف آن گردد، به حدی که بطور کلی فضیلت از او رخت بربندد.
📙شرح#حکمت_9
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص14
🔶 @Nahj_Et
❇️قَالَ علیه السلام خَالِطُوا النّاسَ مُخَالَطَةً إِن مِتّم مَعَهَا بَکَوا عَلَیکُم وَ إِن عِشتُم حَنّوا إِلَیکُم
❇️رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهترین نمونه این فرمایش است. دوست و دشمن برای آن حضرت احترام قائل بودند، زیرا آن حضرت با همه مردم خوشرفتاری داشت تا آنجا که ابن ابی الحدید می نویسد: (دیدند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کنار پیر زنی در راه ایستاد، از او احوال پرسی کرد، با صدای بلند با هم سخن گفتند: سپس حضرت فرمود: رعایت سابقه دوستی از علامت ایمان است این پیر زن در زمان خدیجه به دیدن ما می آمد. این یکی از امتیازات آن حضرت بود که رحم دل و به آن مامور بود.)
📙شرح#حکمت_10
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص15
🔶 @Nahj_Et
🌸🍃🌸🍃
🍃
🍃قَالَ علیه السلام أَعجَزُ النّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسَابِ الإِخوَانِ وَ أَعجَزُ مِنهُ مَن ضَیّعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم
🌹ناتوانترین مردم کسی است که از یافتن دوستان، ناتوان باشد، و ناتوانتر از او کسی است که یاران به دست آورده را از دست بدهد). اخوان، جمع اخو است مانند خربان که جمع خرب است، مقصود دوستان صمیمی است. و در عبارت ترغیبی بر اخلاق پسندیدهاست، زیرا دوستان جز با اخلاق کریمه فراهم نیایند. و امام (علیه السلام) فرد ناتوان از دوستیابی را از آن رو ناتوانترین مردم، دانسته است که دوستیابی، نه به صرف نیروی بدنی نیاز دارد و نه به اعمال نیروی عقلی، بلکه تنها به اخلاق خوب و حسن رفتار و برخورد با گشاده رویی و چهره ی باز، نیازمند است. و این امور هم در بیشتر مردم، طبیعی و آسانترین کار برای آنهاست، بنابراین کسی که از اینها ناتوان باشد، ناتوانترین فرد بر انجام کارهاست. و اینکه امام (علیه السلام) آن کسی را که دوستی داشته و بعد از دست داده، ناتوانترین شخص شمرده است از آن روست که دوستیابی ناگزیر زحمتی برای شخص دارد، اما کسی که دوستی، فراهم آورده است، دیگر نیازی به این مقدار زحمت نیز ندارد، بنابراین، نگهداری دوستان آسانتر است از دوستیابی، پس کسی که دوستان را از دست می دهد، به خاطر ناتوانی در نگهداری از چیزی که آسانترین کارهاست، از کسی که در دوستیابی ناتوان است، ناتوانتر می باشد. اگر کسی اشکال کند که امام فرمود: کسی که دوستان را از دست بدهد، ناتوانتر از ناتوانترین مردم است، بنابراین مردم (به دلیل وجود ناتوان تر از خود) ناتوانترین مردم نمی شود، این خلف است در پاسخ می گوییم: لفظ الناس مطلق است، در صورتی خلف لازم می آمد که افاده ی عموم می کرد.
📙شرح#حکمت_12
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص17
🔶 @Nahj_Et