eitaa logo
نهج البلاغه
120 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
278 ویدیو
33 فایل
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیٖم السَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰا أمیٖرَالمُؤمِنیٖن کانال در روز شهادت آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام ایجاد شد برای مطالعه 📖 نهج البلاغه ... ➕ خواندن برخی متون 📚 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📜══「 خـطــبه ۱۰۸/۳ 」 ═﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤═┄ ▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄ ﴿۱۲﴾ سُبْحَانَكَ خَالِقاً وَ مَعْبُوداً بِحُسْنِ بَلَائِكَ عِنْدَ خَلْقِكَ خَلَقْتَ دَاراً وَ جَعَلْتَ فِيهَا مَأْدُبَةً مَشْرَباً وَ مَطْعَماً وَ أَزْوَاجاً وَ خَدَماً وَ قُصُوراً وَ أَنْهَاراً وَ زُرُوعاً وَ ثِمَاراً ثُمَّ أَرْسَلْتَ دَاعِياً يَدْعُو إِلَيْهَا فَلَا الدَّاعِيَ أَجَابُوا وَ لَا فِيمَا رَغَّبْتَ إِلَيْهِ رَغِبُوا وَ لَا إِلَى مَا شَوَّقْتَ إِلَيْهِ اشْتَاقُوا ﴿۱۳﴾ أَقْبَلُوا عَلَى جِيفَةٍ قَدِ افْتَضَحُوا بِأَكْلِهَا وَ اصْطَلَحُوا عَلَى حُبِّهَا وَ مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ وَ أَمَاتَتِ الدُّنْيَا قَلْبَهُ وَ وَلَّهَتْ عَلَيْهَا نَفْسَهُ ﴿۱۴﴾ فَهُوَ عَبْدٌ لَهَا وَ لِمَنْ فِي يَدِهِ شَيْ‏ءٌ مِنْهَا حَيْثُمَا زَالَتْ زَالَ إِلَيْهَا وَ حَيْثُمَا أَقْبَلَتْ أَقْبَلَ عَلَيْهَا لَا يَنْزَجِرُ مِنَ اللَّهِ بِزَاجِرٍ وَ لَا يَتَّعِظُ مِنْهُ بِوَاعِظٍ وَ هُوَ يَرَى الْمَأْخُوذِينَ عَلَى الْغِرَّةِ حَيْثُ لَا إِقَالَةَ لَهُمْ وَ لَا رَجْعَةَ كَيْفَ نَزَلَ بِهِمْ مَا كَانُوا يَجْهَلُونَ وَ جَاءَهُمْ مِنْ فِرَاقِ الدُّنْيَا مَا كَانُوا يَأْمَنُونَ وَ قَدِمُوا مِنَ الْآخِرَةِ عَلَى مَا كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۱۵﴾ فَغَيْرُ مَوْصُوفٍ مَا نَزَلَ بِهِمْ اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِمْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ وَ حَسْرَةُ الْفَوْتِ فَفَتَرَتْ لَهَا أَطْرَافُهُمْ وَ تَغَيَّرَتْ لَهَا أَلْوَانُهُمْ ثُمَّ ازْدَادَ الْمَوْتُ فِيهِمْ وُلُوجاً فَحِيلَ بَيْنَ أَحَدِهِمْ وَ بَيْنَ مَنْطِقِهِ ﴿۱۶﴾ وَ إِنَّهُ لَبَيْنَ أَهْلِهِ يَنْظُرُ بِبَصَرِهِ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنِهِ عَلَى صِحَّةٍ مِنْ عَقْلِهِ وَ بَقَاءٍ مِنْ لُبِّهِ يُفَكِّرُ فِيمَ أَفْنَى عُمُرَهُ وَ فِيمَ أَذْهَبَ دَهْرَهُ ﴿۱۷﴾ وَ يَتَذَكَّرُ أَمْوَالًا جَمَعَهَا أَغْمَضَ فِي مَطَالِبِهَا وَ أَخَذَهَا مِنْ مُصَرَّحَاتِهَا وَ مُشْتَبِهَاتِهَا قَدْ لَزِمَتْهُ تَبِعَاتُ جَمْعِهَا وَ أَشْرَفَ عَلَى فِرَاقِهَا تَبْقَى لِمَنْ وَرَاءَهُ يَنْعَمُونَ فِيهَا وَ يَتَمَتَّعُونَ بِهَا فَيَكُونَ الْمَهْنَأُ لِغَيْرِهِ وَ الْعِبْ‏ءُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِهَا ﴿۱۸﴾ فَهُوَ يَعَضُّ يَدَهُ نَدَامَةً عَلَى مَا أَصْحَرَ لَهُ عِنْدَ الْمَوْتِ مِنْ أَمْرِهِ وَ يَزْهَدُ فِيمَا كَانَ يَرْغَبُ فِيهِ أَيَّامَ عُمُرِهِ وَ يَتَمَنَّى أَنَّ الَّذِي كَانَ يَغْبِطُهُ بِهَا وَ يَحْسُدُهُ عَلَيْهَا قَدْ حَازَهَا دُونَهُ ﴿۱۹﴾ فَلَمْ يَزَلِ الْمَوْتُ يُبَالِغُ فِي جَسَدِهِ حَتَّى خَالَطَ لِسَانُهُ سَمْعَهُ فَصَارَ بَيْنَ أَهْلِهِ لَا يَنْطِقُ بِلِسَانِهِ وَ لَا يَسْمَعُ بِسَمْعِهِ يُرَدِّدُ طَرْفَهُ بِالنَّظَرِ فِي وُجُوهِهِمْ يَرَى حَرَكَاتِ أَلْسِنَتِهِمْ وَ لَا يَسْمَعُ رَجْعَ كَلَامِهِمْ ﴿۲۰﴾ ثُمَّ ازْدَادَ الْمَوْتُ الْتِيَاطاً فَقَبَضَ بَصَرَهُ كَمَا قَبَضَ سَمْعَهُ وَ خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِهِ فَصَارَ جِيفَةً بَيْنَ أَهْلِهِ قَدْ أَوْحَشُوا مِنْ جَانِبِهِ وَ تَبَاعَدُوا مِنْ قُرْبِهِ لَا يُسْعِدُ بَاكِياً وَ لَا يُجِيبُ دَاعِياً ﴿۲۱﴾ ثُمَّ حَمَلُوهُ إِلَى مَحَطٍّ فِي الْأَرْضِ فَأَسْلَمُوهُ فِيهِ إِلَى عَمَلِهِ وَ انْقَطَعُوا عَنْ زَوْرَتِهِ █▄ 📗 @nahj_olbalaghe ▄▄▄▄▄▄▄
(ره) ┄═══════════════(♻️)═┄ (در اين فصل اعتماد مردم را از فريبِ متاع دنيا خوردن مذمّت فرموده سكرات و سختيهاى را ياد آوريشان مى ‏نمايد): (۱۲) خدايا ترا از هر عيب و نقصى منزّه و مبرّىٰ مى‏دانم كه آفريننده خلائق و پرستيده شده هستى، به نيكوئى امتحان و آزمايشت، براى خلق خود سرائى (بهشت) آفريدى، و در آن خوانى گستردى كه شامل آشاميدنى و خوردنى و زنان و خدمتگزاران و قصرها و نهرها و كشتها و ميوه‏ ها است؛ پس فرستادى دعوت كننده (پيغمبر اكرم صلی‌الله علیه‌وآله) را كه (مردم را) بسوى آن بخواند، پس اجابت دعوت كننده ننموده، به نعمتهايى كه ترغيبشان نمودى رغبت نكرده، به خوشيها كه تشويق فرمودى مشتاق نگشتند (بلكه) ‌... (13) به مردارى (دنيا) رو آوردند كه به خوردن آن رسوا گشتند، و بر دوستى آن اتّفاق نمودند، و هر كه بچيزى عاشق شود چشمش را كور ساخته و دلش را بيمار گرداند (بطوري كه عيب آنرا ننگريسته زشتيش را نيكو بيند) پس او به چشمى كه (مفاسد آنرا) نمى ‏بيند مى ‏نگرد، و به گوشى كه (حقائق را) نمى‏شنود مى‏شنود، خواهشهاى بيهوده عقل او را دريده و دنيا دلش را مُرانده و شيفته خود نموده است، (14) پس او بنده دنيا است و بنده هر كه چيزى از دنيا در دستش مى‏ باشد، بهر طرف كه دنيا گرديد بسوى آن مى‏گردد، و بهر جا كه رو آورد بآن متوجّه مي شود، از منع كننده و پند دهنده (قرآن كريم) كه از جانب خداوند است متنبّه نشده پند نمى‏پذيرد، و حال آنكه مى‏بيند كه گرفته شده ‏ها چنان غافلگير گرديدند كه فسخ و رجوع و بازگشتى براى آنها نيست (كه بگويند خدايا اگر ما را بدنيا برگردانى بآنچه دستور فرمايى رفتار خواهيم نمود) چگونه آنچه را كه نمى‏پنداشتند (مرگ) بايشان فرود آمد و جدائى از دنيا كه با آسودگى خاطر در آن بودند بآنها رو آورد و بآخرت كه بآنان وعده داده مى‏شدند وارد گشتند، (۱۵) پس سختيهايى كه بايشان رو آورد بوصف در نمى‏آيد، سختى جان دادن و غمّ و اندوه آنچه از دست رفته آنان را فرا گرفت و دست و پايشان سُست شد و رنگهايشان تغيير نمود؛ پس از آن، آثار مرگ در آنها زياد شد تا اينكه ميان هر يك با گفتارش حائل گرديد (از سخن گفتن باز ماند) (۱۶) و او در بين اهل بيت خود به ديده‏اش (اضطراب و نگرانى آنان را) مى‏بيند، و به گوشش (آه و ناله آنها را) مى‏شنود، و عقلش بجا و فهم و ادراكش برقرار است، بفكر مى ‏افتد كه عمر خود را چسان بسر برده و چگونه روزگارش را گذرانيده، (۱۷) و بياد مى‏آورد مالهايى كه جمع كرده و براى بدست آوردن آنها (از حلال و حرام) چشم پوشيده، و آنها را از جاهايى كه (حلّيّت و حرمت آن) آشكار و مشتبه بوده بدست آورده، بتحقيق زيانهاى جمع آورى آن اموال (كيفرى كه بر آن مترتّب است) دچار او گشته، و بر جدائى از آنها مطّلع گرديد، اين اموال بعد از او باقى مى ‏ماند براى زنده‏ها كه در آنها متنعّم بوده خوش مى‏گذرانند، پس (خوشگذرانى از) آن اموالِ بى مشقّت براى غير او است، و بار گران آن بار بر پشت او مى‏باشد، و آن مرد مرهون بآن اموال است (از حساب و باز پرسى آن اموال رها نشده راه فرارى براى او نيست) (۱۸) پس بر اثر آنچه (سختيها) كه هنگام مرگ برايش آشكار شده پشيمان گشته دست خود را بدندان مى ‏گزد، و بى ميل مي شود بآنچه در ايّام زندگانيش بآن مائل بوده، و آرزو مي كند كه كاش كسي كه مقام و منزلت او را آرزو داشت و بر اموالش رشك مى ‏برد آن اموال را جمع كرده بود، نه او، (۱۹) پس پيوسته (آثار) مرگ در بدن او هويدا گردد تا اينكه گوش‏ او هم مانند زبانش از كار باز ماند (سخنى نمى ‏شنود) و ميان اهل بيت خود در حالى مى ‏ماند كه نه به زبان گويا است و نه به گوش مى ‏شنود، چشم خويش را بنگريستن چهره ‏هاى ايشان باز ميكند حركات زبان آنان را مى ‏بيند و سخنشان را نمى ‏شنود، (۲۰) پس (آثار) مرگ بيشتر شده باو در آويخته چشمش را هم فرا گيرد (ديگر چيزى را نخواهد ديد) چنانكه گوشش را فرا گرفته (چيزى را نمى ‏شنيد) و جان از بدنش خارج گردد؛ پس مردارى است ميان اهل بيتش كه از او وحشت نموده و از نزديك شدن باو دورى كنند، نه گريه كننده‏اى را همراهى مى‏ نمايد و نه خواننده‏اى را پاسخ مى ‏دهد، (۲۱) پس از آن او را برداشته بسوى (آخرين) منزل در زمين (قبر) مى ‏آورند و در آنجا او را (تنها گذارده) به عملش مى ‏سپارند، و ديدن او را ترك خواهند نمود. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
(ره) ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ستودن تو راست كه آفريننده و معبودى، بندگانت را نيك آزمودى. خانه اى آفريدى و خوانى گستردى، نوشيدنى، و خوردنى، و جفتها، و خدمتكاران در آن فراهم آوردى، و كاخها و نهرهاى روان، و كشتزارها و ميوه هاى فراوان. سپس دعوت كننده _ پيامبران _ فرستادى تا بندگانت را بدان خانه بخواند، خانه اى كه به آسايش در آن بماند . نه دعوت كننده را پاسخ گفتند، و نه آنچه را ترغيب كردى پذيرفتند، و نه بدانچه تشويقشان كردى آرزومند شدند. مردارى را پذيره گرديدند، و به خوردن آن رسوايى به خود خريدند، و در دوستى آن با هم به سازش گراييدند، و هر كه عاشق چيزى شود، ديده اش را كور سازد و دلش را رنجور سازد. پس به ديدهٔ بيمار بنگرد و به گوش بيمار بشنود. خواهشهاى جسمانى پرده خِرَدش را دريده، دوستى دنيا دلش را ميرانيده، جان او شيفته دنياست و او بنده آن است، و به سوى هر كه چيزى از دنيا در دست دارد، نگران است. هر جا كه دنيا برگردد، در پى آن رود، و هر جا روى آرد، روى بدانجا كند. نه به گفته بازدارنده از سوى خدا خود را بازدارد، و نه پند آن كس را كه از سوى او پند دهد در گوش آرد، حالى كه فريفتگان دنيا را مى بيند كه دستگيرند و در چنگال مرگ اسير. نه جاى درگذشت از خطا، و نه راه بازگشت به دنيا، چگونه بر آنان فرود آمد آنچه نمى دانستند، و چگونه فراق دنيا را ديدند و از آن ايمن نشستند. و به آخرت درآمدند، و از آنچه بيمشان مى دادند نرستند. آنچه به آنان فرود آمد وصف ناشدنى است: از فراهم آمدن سختى مردن، و بر دنياى از دست شده دريغ خوردن، اندامها از آن سختى سُست، و از اختيار برون، و رنگهاشان از بيم مرگ، دگرگون. پس مرگ بيشتر به درون تن شان روى آرد، تا آن كه به سخن گفتنشان نگذارد، و او ميان كسانش _ خاموش _ به چشمش مى بيند و به گوشش مى شنود، با عقل درست و خرد بر جا مى انديشد كه عمرش را در چه تباه كرده، و روزگارش را در چه كار به سر آورده. به ياد مالهايى افتد كه فراهم كرد، و ننگريست كه از حلال و يا از حرام به دست آورد. از هر جاى گرفت كه توانست، و حلال آن را از شبه ناك ندانست. وبال گرد كردن آن مالش در گردن، و هنگام جدايى و ترك آن كردن، مانده براى وارثان تا خوش زيند و بهره گيرند از آن. براى جز او گوارا و نوش، و او را سنگينى بار گرد آوردن بر دوش. خود سخت در گرو آن مانده _ و ديگرىْ بدان كام دل رانده ، دست پشيمانى مى خايد از آنچه به هنگام مرگ بدو رخ نمايد، و آن را كه در زندگانى خواستار بود، اكنون ناخواهان، و كمتر آن را كه حسرتش مى خورد، و رشك آن مى برد آرزوكنان. پس مرگ پيوسته در تن او پيش راند، تا زبانش چون گوش از كار باز ماند. پس ميان كسان خود خاموش بيفتد، نه زبانش سخنى گويد، نه گوشش چيزى شنود. نگاه خود را از چهره اين به رخ آن مى افكند. گردش زبانشان را مى بيند، اما نمى شنود كه سخن آنان چيست، و درباره كيست. سپس، مرگ بيشتر بدو روى آرد و چشم او را چون گوشش از كار باز دارد، و جان از تنش برون رود، و مردارى ميان كسان خود شود. آنان در كنارش ترسان، و از نزديك شدن بدو گريزان. نه با نوحه گرى هم آواز، و نه با كسى كه او را خواند دمساز. سپس او را به نقطه اى از زمين برند و در سپارند، و با كرده اش واگذارند، و ديده از ديدار او بردارند، تا آن كه موعد نهاده سر رسد، و قضاى الهى در رسد. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
(ره) ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ ۳. نعمتهاى خداوند و سوء استفاده ها ____________ خدايا ستايش تو را سزاست، كه آفريننده و معبودى، و بندگان را به درستى آزمايش كردى. خانه آخرت را آفريدى و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندى؛ و در آن، انواع نوشيدنى، خوردنى، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهاى روان، ميوه ها و كشتزاران قراردادى. سپس پيامبرى را فرستادى تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت كند. 😔 افسوس كه مردم نه آن دعوت كننده را اجابت كردند، و نه به آنچه تو ترغيبشان كردى رغبت نشان دادند، و نه به آنچه تو تشويقشان كردى مشتاق شدند. بر لاشه مردارى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا شدند، و در دوستى آن همداستان گرديدند. ۴. خطر عشق و وابستگى هاى دروغين ____________ هركس به چيزى عشقِ ناروا ورزد، نابينايش مى كند، و قلبش را بيمار كرده، با چشمى بيمار مى نگرد، و با گوشى بيمار مى شنود. خواهش هاى نفس پرده عقلش را دريده، دوستى دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بى اختيار دنيا و بَرده آن است و بَرده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند. دنيا به هر طرف برگردد او نيز بر مى گردد، و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى ترسد. از هيچ پند دهنده اى شنوايى ندارد، با اينكه گرفتارْ آمدگان دنيا را مى نگرد كه راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. مى بيند كه آنها بلاهايى را كه انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنيايى را كه جاويدان مى پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسيد، و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.