eitaa logo
نهج البلاغه 📜
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
657 ویدیو
28 فایل
📍مطالعه ترتیبی کتاب ارزشمند نهج البلاغة 🖇به همراه شرح مختصر ارتباط با ادمین 👇 Yazahra256 کپی آزاد به شرط: _ 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سهم : نامه ۳۱ ، از بند ۱۴ تا بند ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) 4️⃣1️⃣ ضرورت واقع نگری در زندگی (ارزشهای گوناگون اخلاقی) 🔻به يقين بدان كه تو به همه آرزوهای خود نخواهی رسيد و تا زمان مرگ بيشتر زندگی نخواهي كرد و بر راه كسی ميروی كه پيش از تو ميرفت، پس در به دست آوردن دنيا آرام باش و در مصرف آنچه به دست آوردی نيكو عمل كن، زيرا چه بسا تلاش بی اندازه برای دنيا كه به تاراج رفتن اموال كشانده شد. پس هر تلاشگری به روزی دلخواه نخواهد رسيد و هر مدارا كننده ای محروم نخواهد شد. نفس خود را از هر گونه پستی باز دار هر چند تو را به اهدافت رساند، زيرا نمی توانی به اندازه آبرویی كه از دست می دهی بهایی به دست آوری. برده ديگری مباش كه خدا تو را آزاد آفريد، آن نيك كه جز با شر به دست نيايد نيكی نيست و آن راحتی كه با سختيهای فراوان به دست آيد، آسايش نخواهد بود. بپرهيز از آن كه مركب طمع ورزی تو را به سوی هلاكت به پيش راند و اگر توانستی كه بين تو و خدا صاحب نعمتی قرار نگيرد، چنين باش زيرا تو روزی خود را دريافت ميكنی و سهم خود بر ميداری و مقدار اندكی كه از طرف خدای سبحان به دست می آوری ، بزرگ و گراميتر از (مال) فراوانی است كه از دست بندگان دريافت می داری، گرچه همه از طرف خداست. آنچه با سكوت از دست ميدهی آسان تر از آن است كه با سخن از دست برود، چرا كه نگهداری آنچه در مشك است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است و نگهداری آنچه كه در دست داری ، پيش من بهتر است از آن كه چيزی از ديگران بخواهی و تلخی نا اميدی بهتر از درخواست كردن از مردم است. شغل همراه با پاكدامنی بهتر از ثروت فراوانی است كه با گناهان به دست آيد، مرد برای پنهان نگاه داشتن اسرار خويش سزاوارتر است، چه بسا تلاش كننده ای كه به زيان خود می كوشد، هر كس پر حرفی كند ياوه می گويد و آن كس كه بينديشد آگاهی يابد، با نيكان نزديك شو و از آنان باش، و با بدان دور شو و از آنان دوری كن. بدترين غذاها لقمه حرام و بدترين ستمها ستمكاری به ناتوان است. جایی كه مدارا كردن درشتی به حساب آيد به جای مدارا درشتی كن، چه بسا كه دارو بر درد افزايد و بيماری درمان باشد و چه بسا آن كس كه اهل اندرز نيست اندرز دهد و نصيحت كننده دغل كار باشد. هرگز بر آرزوها تكيه نكن كه سرمايه احمقان است و حفظ عقل پند گرفتن از تجربه هاست و بهترين تجربه آن كه تو را پند آموزد. پيش از آن كه فرصت از دست برود و اندوه به بار آورد از فرصتها استفاده كن. هر تلاشگری به خواسته های خود نرسد و هر پنهان شده ای باز نمی گردد. از نمونه های تباهی، نابود كردن زاد و توشه آخرت است. هر كاری پايانی دارد و به زودی آنچه برای تو مقدّر گرديده خواهد رسيد. هر بازرگانی خويش را به مخاطره افكند. چه بسا اندكی كه از فراوانی بهتر است. نه در ياری دادن انسان پست چيزی وجود دارد و نه در دوستی با دوست متّهم حال كه روزگار در اختيار تو است آسان گير و برای آنکه بيشتر به دست آوری خطر نكن. از سوار شدن بر مركب ستيزه جویی بپرهيز. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ عج
🌹سهم : نامه ۳۱ ، از بند ۱۴ تا بند ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) 5️⃣1️⃣ حقوق دوستان 🔻چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستی را بر قرار كن، اگر روی برگرداند تو مهربانی كن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی كه دوری می گزيند تو نزديك شو و چون سخت می گيرد تو آسان گير و به هنگام گناهش عذر او بپذير، چنان كه گويا بنده او می باشی و او صاحب نعمت تو می باشد. مبادا دستورات ياد شده را با غير دوستانت انجام دهی، يا با انسانهایی كه سزاوار آن نيستند به جا آوری، دشمن دوست خود را دوست مگير تا با دوست دشمنی نكنی. در پند دادن دوست بكوش، خوب باشد يا بد و خشم را فرو خور كه من جرعه ای شيرين تر از آن ننوشيدم و پايانی گواراتر از آن نديده ام. با آن كس كه با تو درشتی كرده، نرم باش كه اميد است به زودی در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با بخشش رفتار كن، زيرا سرانجام شيرين دو پيروزی است (انتقام گرفتن يا بخشيدن) اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار، تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، كسی كه به تو گمان نيك برد او را تصديق كن و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی كه با او داری ضايع نكن زيرا آن كس كه حقّش را ضايع می كنی با تو برادر نخواهد بود و افراد خانواده ات بد بخت ترين مردم نسبت به تو نباشند و به كسی كه به تو علاقه ای ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پيوند دوستی، دليلی محكمتر از برقراری پيوند با تو داشته باشد و يا در بدی كردن بهانه ای قويتر از نيكی كردن تو بياورد، ستمكاری كسی كه بر تو ستم می كند در ديده ات بزرگ جلوه نكند، چه او به زيان خود و سود تو كوشش دارد، و سزای آن كس كه تو را شاد می كند بدی كردن نيست. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ عج
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(59).mp3
8.62M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم : نامه ۳۱ بند ۱۴ تا بند ۱۵ عج ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۸۲) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش گفت : « بله ! جرج جرداق خودش آن کتابها را به من هدیه داد. » جوان پرسید : « پس لابد شرح نهج البلاغهٔ ابن ابی الحدید را هم مطالعه فرموده اید ؟ » کشیش گفت : « نه ! این کتاب را ندیده ام . » جوان از داخل قفسه کتابی را برداشت ، به دست کشیش داد و گفت : « البته این کتاب بیست جلدی است ، قیمتش هم کمی گران است ، اما توصیه می کنم شما که نهج البلاغه را خوانده اید ، شرح و تفسیرش را هم بخوانید . » کشیش گفت : « بسیار خوب ، من این کتاب را می خواهم ؛ همهٔ جلدهایش را. کتاب خورشیدوش را هم می خواهم. » جوان به کشیش خیره شد و پرسید : « ببخشید ، شما استاد دانشگاه هستید ؟ » کشیش گفت : « نه پسرم ، من یک کشیش هستم. » جوان با تعجّبی توأم با هیجان گفت : « خیلی عجیب است ؛ شما یک کشیش مسیحی هستید و این همه کتاب دربارهٔ امام علی خوانده اید و باز هم به دنبال کتابهای دیگر می گردید ! » کشیش گفت : « شما نهج البلاغهٔ علی را خوانده اید؟» جوان پس از مکث کوتاهی سرش را تکان داد و گفت : « ای ... چندباری بخش هایی از آن را خوانده ام... اما قرآن را همیشه می خوانم . » کشیش گفت : « خوب است ، خوب است . باز شما جوانان مسلمان بهتر از جوانان مسیحی ، کتاب آسمانیتان را می خوانید . اغلب جوانان مسیحی حتّی یک بار هم دستشان به انجیل نخورده است. » آن روز کشیش قادر نبود همهٔ کتاب هایی را که خریده حمل کند . جوان کتاب فروش ، کتابها را داخل کارتن قرار داد و آن را تا داخل تاکسی حمل کرد و در حالیکه دستهای کشیش را به گرمی می فشرد ، او را بدرقه کرد . کشیش کارتن کتابها را گوشهٔ اتاق گذاشت ، کتاب خورشیدوش را برداشت و روی میز گذاشت ، تا شب هنگام آن را مطالعه کند. ↩️ ادامه دارد... عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ *📝ماجرای ازدواج مادر امام سجاد علیه السلام* 🔥 اخیرا فرد بیسوادی به نام *مولوی گرگیج* ، با وقاحت و بیشرمی تمام اهانتی را نسبت به *امامان معصوم* و مظلوم شیعه بیان کرده که زبان و قلم از تکرار آن شرم دارد. تمام اراجیف وی بر اساس این ادعاست که خلیفه دوم، مادر مطهره و مکرمه امام سجاد را به عقد امام حسین علیه السلام درآورده است. براستی کدام عاقلی قبول میکند مثل امیرالمؤمنین، سلام الله علیه، باشد؛ ولی عقد سیدالشهداء و سید جوانان اهل بهشت را، مثل دومی جاری کند؟!! اما حقیقت ماجرا چیست⁉️ محمد بن جریر طبری، از علمای بزرگ شیعه است که در قرن پنجم (حدود هزار سال قبل) زندگی میکرده است. او کتابی دارد به نام "دلائل الامامه" که در این کتاب به اثبات حقانیت امامان شیعه پرداخته است‏. طبری در صفحه ۱۹۴ این کتاب، ضمن بیان احوالات بی بی شهربانو، مادر مکرمه امام سجاد علیه السلام، مینویسد: همين كه اسيران ايرانی وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را بعنوان برده بگيرد و آنها را به کار بگیرد تا در هنگام طواف، افراد ناتوان و بیمار و پیر را روی دوش خود بگذارند و دور کعبه حمل کنند. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: پيغمبر فرموده است افراد برجسته هر قوم و ملت را گرامی بدارید. عمر اعتراف کرد بله، من هم اين مطلب را شنيده‏ ام كه ميفرمود هر گاه فرد با شخصيت يك طائفه‏ اى پيش شما آمد او را احترام كنيد؛ گر چه مخالف شما باشد. امير المؤمنين فرمودند: پس تو به چه حقی به خودت این اجازه را دادی که با این بزرگوران، اینگونه رفتار کنی؟ اينها گروهى هستند كه خودشان به میل خودشان تسليم شدند و علاقه به اسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت. من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خودم از اينها را در راه خدا آزاد نمودم. تمام بنى هاشم، و نیز سایر مسلمانان از مهاجر و انصار گفتند: یا امیرالمؤمنین، ما نيز حق خود را به شما بخشيديم. امیرالمؤمنین فرمود: خدايا شاهد باش من تمام آنچه را ایشان به من بخشیدند، در راه تو آزاد نمودم. عمر گفت: چرا با تصميم من در مورد اين اسيران فارس مخالفت کردی و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كنى؟ امیرالمؤمنین دومرتبه فرمايش پيغمبر درباره احترام افراد با شخصيت را به يادش آوردند و اینکه این افراد، به میل خودشان مسلمان شدن را پذیرفته اند. عمر دیگر اعتراض نکرد ...... گروهى از قريش علاقه به ازدواج با آن بانوان داشتند. امير المؤمنين فرمودند: نبايد آنها را بر ازدواج مجبور كرد. اختيار را بخودشان بدهيد هر كس را كه خواستند انتخاب كنند. گروهى به شهربانو، دختر کسری اشاره نمودند. اختيار انتخاب را به او دادند و در حالی که در پس پرده بود، از او خواستگارى كردند. در حضور جمع به ایشان گفتند: از ميان كسانى كه از تو خواستگارى كرده اند كدام را انتخاب ميكنى؟ آيا علاقه بداشتن شوهر دارى؟ ایشان سكوت كردند. امير المؤمنين فرمودند: بشوهر علاقه دارد ولى حالا بايد منتظر بود تا چه كسى را انتخاب كند. عمر گفت: از كجا فهميدى تصميم بشوهر گرفته است؟ حضرت فرمودند: هر گاه بانوى با شخصيت بدون سرپرستی از يك طائفه خدمت پيغمبر ميرسيد، وقتى از او خواستگارى ميشد، دستور ميدادند به او بگويند تو بشوهر دارى‏ مايلى؟ اگر خجالت ميكشيد و سكوت ميكرد، همين سكوتش را دليل اجازه اش قرار ميدادند و دستور ازدواجش را صادر ميكردند. اگر ميگفت نه، اجبار بر پذيرش نميكردند. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند. ایشان با دست به امام حسين علیه السلام اشاره کردند. باز براى مرتبه دوم از او تقاضاى انتخاب كردند؛ اين مرتبه نيز به زبان فارسی گفت: اگر انتخاب با من است، او را انتخاب کردم. و امیرالمؤمنین را ولی (وکیل) خود انتخاب کردند تا خطبه عقد جاری شود. حذيفه نيز خطبه عقد را خواند. امير المؤمنين به او فرمودند: اسمت چيست؟ گفت شاه زنان دختر كسرى. امیرالمؤمنین به زبان فارسی فرمودند: "نه؛ شاه زنان نیست مگر دختر محمد" او سیدة النساء و شاه زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت نیز مروارید است، دختر کسری. عرض کرد: آرى صحيح است. شهربانو با امام حسین ازدواج کرد؛ و خواهرش مروارید، با امام مجتبی علیه السلام. ❗این مطلب را منتشر کنید تا سایر مومنین نیز از اصل ماجرا آگاه شده و شبهات شیاطین در آنان اثر نکند. این مطلب در منابع زیر نقل شده است: 📚 دلائل الامامه طبری، صفحه ۱۹۴ 📚 العدد القویه (تالیف برادر علامه حلی) صفحه ۵۷ 📚 بحارالانوار جلد ۳۱ صفحه ۱۳۳ 📚 مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۳۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۶۳ ارزش شفاعت.mp3
2.82M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ارزش شفاعت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 ارزش شفاعت 💠 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در حکمت ۶۳ می‌فرمایند: « الشَّفِيعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ » ؛ یعنی " شفاعت کننده مانند پر و بال طلب کننده است. " 🔻واژهٔ "شفیع" یعنی کسی که ملحق می‌شود به کس دیگری، برای کمک کردن به او؛ "جَناح" یعنی بال، دست، بازو؛ هر یک از دو طرف یک چیز را می‌گویند جَناح؛ "طالب" هم که مشخص است؛ کسی که خواسته، اراده کرده، می خواهد که شفاعت بشود. 🔰 دو نکته اصلی در این حکمت هست: 1⃣ اولاً معلوم می‌شود بدون شفیع کسی نمی‌تواند به اوج برسد، به بهشت برسد و نجات پیدا کند. 2⃣ و دوم اینکه شفاعت کننده، باید خودش هم تلاش بکند که از واژهٔ طالب بر می آید ؛ 🔻 در نهج‌البلاغه شریف، سه چیز مایه شفاعت شمرده شده است: 🔸 ۱. اول قرآن کریم؛ که حضرت در خطبه ۱۷۶ می‌فرماید: « مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُفِّعَ فِيهِ » ؛ " هر کس در روز قیامت قرآن کریم شفاعتش کند، شفاعت قرآن درباره او، پذیرفته خواهد شد. " 🔸۲. دوم توبه است که در حکمت ۳۷۱ فرمود: « وَ لَا شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَةِ » ؛ " هیچ شفیعی (شفاعت کننده ای) نجات دهنده تر از توبه نیست. " 🔸 ۳. و سوم هم طاعت خداوند متعال است که در خطبه ۱۹۸ فرمود: « فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّهِ شَفِيعاً لِدَرَكِ طَلِبَتِكُمْ » " طاعت خدا را مایهٔ شفاعت قرار بدهید برای رسیدن به آنچه طالب هستید و می‌جویید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴بــندگــی خـیلـی هـم ســخـت نیـست.. 🌿 کانال نشر بیانات استادتحریری👇👇👇 https://eitaa.com/seratemostaghim_ir