eitaa logo
قرآن و حدیث و نهج البلاغه
325 دنبال‌کننده
551 عکس
9 ویدیو
1 فایل
به ذره گر نظر لطف بو تراب کند بر آسمان رود و کار آفتاب کند
مشاهده در ایتا
دانلود
امام امیرالمومنین حضرت علي (علیه السلام) : همانا انسان تا وقتي که در نماز است جسم او و لباسش و فرش زير پايش و در و ديوار اطرافش و هرچه در اطراف او مي باشد تسبيح خدا ميگويد پس چه زشت است که انسان در نماز متوجه خداي عزوجل نشود و از فرش زير پايش پست تر گردد. ✍ميزان الحکمه جلد 5 صفحه 377 @nahjjj97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ امام علی و علی آزاد 🔸علی آزاد(1372-1311) یکی از بازیگران قدیمی سینمای ایران است که پیش از انقلاب عمدتاً در نقش های منفی بازی می‌کرده است. در جریان ساخت سریال امام علی(ع)، به اصرار خود در این سریال نقشی می‌گیرد. 🔹جناب آقای داود میرباقری(کارگردان سریال امام علی) در گفت‌وگویی دربارهٔ بازی علی آزاد در آن سریالِ به‌یاد ماندنی چنین توضیح داده بود که: حالتی منقلب داشت و خود را به شکلی وامدار علی بن ابی‌طالب می دانست. چهرهٔ رنگ‌پریده و دگرگونش که گویی تولدی دیگر را برای این بازیگر رقم می‌زد، توجه دیگران را نیز به خود جلب کرده بود. 🔸در یکی از صحنه‌ها قرار شد علیِ آزاد در نقش «ابن عباس» داخل چادر امام علی(ع) بشود و بیرون آید. قبل از رفتن، او گفت: داود، من از علی شرم دارم که به چادر او وارد شوم، نمی‌شود صحنه را عوض کنی و مثلاً از کنار چادر بگذرم؟ گفتم نه. 🔹باری، او داخل چادر شد. منتظر بودیم که بازگردد، دقایقی گذشت، خبری نشد، او را صدا کردیم، خبری نبود. داخل چادر شدیم؛ علی آزاد داخل چادر جان به جان‌آفرین تسلیم کرده بود... @nahjjj97
☸ داستان را تا آخر بخوانید 🙏 🌑 ﻋﺎﺭﻓﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ، ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪ. ﻣﯽﮔﻮﻳﺪ: ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼِ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ. ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺧﺎﻧﻪﺷﺎﻥ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﺩ: ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﺎﺯ ﮐﻦ! ﻣﺎﺩﺭ: ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ! - ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ؟! ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ، ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱﻫﺎﯼ ﮐﺜﯿﻒ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﻮﺭﻡ ﻭ ﺑﺪﻭﺯﻡ، ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ. - ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ، ﺷﺐ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭ... ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ، ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ. ﭘﯿﺶ ﺭﻓﺘﻢ، ﺩﺭ ﺭﺍ ﺯﺩﻡ. - ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ... ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ، ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﺧﺴﺘﻪﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩ! ﺍﺯ ﺑﺲ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ. ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺘﻢ: ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﯼ ﺩﻳﮕﻪ ﺷﺐﻫﺎ ﺩﯾﺮ ﻧﯿﺎﯾﯽ ﺧﺎﻧﻪ؟ ﻟﺒﺎﺳَﺖ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻧﮑﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ: بله. ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺧﺎﻧﻪ. ﺑﭽﻪ ﺭﻓﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻡ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﺪﻡ، ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭِ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ. ﺑﭽﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﺭﻓﯿﻖﻫﺎﯾﺶ ﺑﺎﺯﻯ! ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺸﺐ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ. ﻏﺮﻭﺏ ﺑﻪ ﺭﻓﯿﻘﺶ ﻣﺤﻤﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﯿﺎﯾﻢ ﺧﺎﻧﻪﺗﺎﻥ؟ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﮔﻔﺖ :ﻧﻪ ﺭﻓﯿﻖ، ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍﻫﺖ ﻧﻤﯿﺪﻩ، ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺪﻩ! ﺑﻪ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﯾﻢ ﺧﺎﻧﻪﺗﺎﻥ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ! ﻧﮑﻨﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﺸﻪ؟! ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺑﭽﻪﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺭﺍ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﺎﻧﻪﺍﺵ! ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ... ﺭﻓﺖ ﻃﺮﻑ ﺧﺎﻧﻪ... ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ؟ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﯾﮕﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ! ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺭ ﺯﺩ، ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺻﻼً ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ! ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ، ﻣﻦ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ... ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ!! ﺑﭽﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ!! ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﭽﻪ، ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ!!! ﺑﭽﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ! ﭼﯿﮑﺎﺭﺵ ﻛﻨﻪ؟ ﺑﺎﻷﺧﺮﻩ ﻭﻗﺘﻰ ﺁﺩﻡ ﻧﻤﻴﺸﻪ؟!! ﺩﯾﺪﻡ، ﺑﭽﻪ ﺭﻭﯼ ﺷﮑﻤﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ، ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ! ﺍﻭﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻟﻪ ﺯﺩن...! ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ، ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﺪ... ﺩﻭﯾﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ! ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩ... ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎﻫﺎ ﻭﮔِﻞﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ... ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﮐﻤﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪ، ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ؟ ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻧﻢ... ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﯿﺪﻡ... ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ، ﭼﯽ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟! ﮔﻔﺖ:ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪﻡ ﺧﺎﻧﻪ، ﻏﺬﺍ ﻧﺪﻩ، ﺷﻼﻗﻢ ﺑﺰﻥ، ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﻣﺤﺮﻭﻣﻢ ﮐﻦ، ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭ، ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻧﺒﻨﺪ...! ﺍﻣﺸﺐ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ؛ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ! خدایا، ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻟﻄﻒ ﻭ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻧﺒﻧﺪ! ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ، ﭘﺎﮎ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺻﺒﺢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﮐﺜﺎﻓﺖ ﮐﺎﺭﯼ! ﺍﻟﻬﯽ ﻓﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻋﻄﺎ ﮐﻦ... ﮐﻪ ﺟﺰ ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ... ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ! ﻧﮕﺬﺍﺭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ! ﺍﻟﻬﻲ ﺩﺭِ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﻳﻤﺎﻥ ﻣﺒﻨﺪ.. یازهرا(س) @nahjjj97
📜 وصیتی در مورد ابن ملجم خطاب به امام حسن و حسین علیهما السلام ♻ علی علیه السلام : 〽 يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ. 💯 ای فرزندان عبدالمطلب: مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید و بگویید: امیرمؤمنان كشته شد! بدانید جز كشنده من، شخص دیگری نباید كشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها یك ضربت بزنید، و دست و پا و دیگر اعضای او را مبرید، چرا که من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم كه فرمود: "بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هر چند سگ دیوانه باشد." 📚 ، ۴۷ @nahjjj97
🌺امام على عليه السلام: 💎قيمَةُ كُلِّ امرِىًءما يُحسِنُ 💎ارزش هر انسان، [ به] چيزى است كه نيك مى داند 📚حکمت ۸۱نهج البلاغه @nahjjj97
☘️ دوست داشتن على ، عبادت است . خداوند ، ايمان هيچ بنده اى را نمى پذيرد مگر با [قبول ]ولايت على و بيزارى جستن از دشمنان او 🌺 🌺 @nahjjj97
⚫️شهادت مولای متقیان امام علی(ع) بر رهروان آن حضرت تسلیت باد⚫️ @nahjjj97
⭕️ جانشين محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) كجاست؟ 📚به نقل از كتب برادران اهل سنت: 🔅رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به علي ـ عليه السلام ـ فرمود: 🔺وقتي هنگامه قيامت بر پا شود تو را با تختي از نور حاضر مي كنند در حالي كه بر سرت تاجي از نور است كه نور آن چنان تابناك است كه نزديك است چشمان اهل محشر را خيره و تار كند. 🔸پس صدايي از جانب خداوند مي پرسد: 🔺جانشين محمد رسول خدا كجاست؟ 🔹تو مي گويي: من اينجايم. 🔸آن گاه منادي ندا مي دهد كه هر كسي را كه دوستت دارد به بهشت ببر و هر كس را با تو دشمني ورزيده است به جهنم ببر كه تو تقسيم كننده بهشت و جهنم هستي. در منابع اهل سنت: 📚 ينابيع المودةص96 @nahjjj97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج آقاقرهی: اگر انسان به این مطلب برسد، خیلی مهم است. آن‌وقت است که وجودش، مکارم اخلاق می‌شود؛ چون طاعت الله شده است. این کار را بکن، چشم. این کار را نکن، چشم. اصلاً لذّت می‌برد. شاید ما این مطلب را نفهمیم و بگوییم: این چه لذّتی دارد که من فقط مطیع محض شوم؟! امّا او اصلاً لذّت می‌برد که عبد و چشم مطلق باشد. مکارم اخلاق این‌گونه به وجود می‌آید؛ چون حرام‌ها را ترک می‌کند و حلال‌ها را انجام می‌دهد. حتّی در اوج این اطاعت که سلسله دارد، یک عدّه می‌رسند به اینکه حتّی مکروه را هم انجام نمی‌دهند؛ چون می‌گویند: تو کراهت داری و خیلی خوشت نمی‌آید؛ پس چشم، ما هم انجام نمی‌دهیم. خدا می‌گوید: من حرام نکردم، امّا اگر از من سؤال کنی، خوشم نمی‌آید. او هم می‌گوید: حالا که خوشت نمی‌آید، چشم، مکروه هم انجام نمی‌دهم. یا خدا می‌گوید: فلان عمل را هم برای تو واجب نکردم، امّا آن را دوست دارم. مستحبّ یعنی عملی که حبّ در آن است و خدا این عمل را دوست دارد. لذا می‌گوید: این عمل را به عنوان یک تکلیف برای تو واجب نکردم، امّا خوشم می‌آید که انجام دهی، او هم می‌گوید: چشم. مثل نافله‌ها که روایت داریم خداوند فرمودند: من دوست دارم بنده‌ام را در حال نافله ببینم. بنده هم می‌گوید: حالا که دوست داری، چشم. امّا بعضی برای خودشان مکروه می‌دانند، یعنی اگر هم انجام می‌دهند، از روی کراهت نافله می‌خوانند، امّا یک عدّه عشق و حبّ دارند. می‌گویند: مولای من، آقای من، سیّد من، دوست دارد این‌طور باشد؛ من هم می‌گویم: چشم. پس عامل به مستحبّات می‌شود و از مکروهات هم دوری می‌کند. همه در قالب همین چشم است. آن‌وقت مکارم اخلاق می‌شود و اصلاً وجودش، اخلاقی می‌شود. ✍️سایت نسیم ظهور @nahjjj97