eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۲۱ الی ۲۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ⚖ مجازات هم حساب
جمعى از مفسران، براى دومین آیه مورد بحث، شأن نزولى نقل کرده اند که: پیوند آن را با آیات گذشته روشن مى سازد و آن این که: این آیه درباره گروهى از صحابه نازل شد که بعد از داستان افک سوگند یاد کردند که به هیچ یک از کسانى که در این ماجرا درگیر بودند و به این تهمت بزرگ دامن زدند کمک مالى نکنند، و در هیچ موردى با آنها مواسات ننمایند، آیه فوق نازل شد و آنها را از این شدت عمل و خشونت باز داشت و دستور عفو و گذشت داد . این شأن نزول را قرطبى در تفسیرش از ابن عباس و ضحاک ، و مرحوم طبرسى از ابن عباس و غیر او، ذیل آیات مورد بحث نقل کرده اند و جنبه عمومى دارد. ولى گروهى از مفسران اهل تسنن، اصرار دارند بگویند: این آیه در خصوص ابوبکر نازل شده که بعد از داستان افک ، کمک مالى خود را به مسطح بن اثاثه که پسر خاله یا پسر خواهر او بود، و به مسأله افک دامن مى زد، قطع کرده، در حالى که تمام ضمیرهائى که در آیه به کار رفته به صورت جمع است و نشان مى دهد: گروهى از مسلمانان بعد از این ماجرا تصمیم به قطع کمک هاى خود از این مجرمان گرفته بودند، و آیه، آنها را از این کار نهى کرد. به هر حال، مى دانیم: آیات قرآن اختصاص به شأن نزول ندارد، بلکه همه مؤمنان را تا دامنه قیامت شامل مى گردد، یعنى توصیه مى کند: مسلمانان در این گونه موارد گرفتار احساسات تند و داغ نشوند، و در برابر لغزش ها و اشتباهات گنهکاران تصمیمات خشن نگیرند. با توجه به این شأن نزول، به تفسیر آیه باز مى گردیم: قرآن مى گوید: آنها که داراى برترى مالى و وسعت زندگى هستند، نباید سوگند یاد کنند (یا تصمیم بگیرند) که انفاق خود را نسبت به نزدیکان، مستمندان و مهاجران در راه خدا قطع کنند (وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللّهِ). این تعبیر، نشان مى دهد: جمعى از کسانى که آلوده افک شدند، از مهاجران در راه خدا بودند که فریب منافقان را خوردند، و خداوند به خاطر سابقه آنها اجازه نداد آنان را از جامعه اسلامى طرد کنند و تصمیم هائى که بیش از حدّ استحقاق باشد، درباره آنها بگیرند. ضمناً، جمله لا یَأْتَلِ از ماده اَلِیّة (بر وزن عطیّه) به معنى سوگند یاد کردن و یا از ماده أَلْو (بر وزن دلو) به معنى کوتاهى کردن و ترک نمودن است، بنابراین، آیه طبق معنى اول، نهى از سوگند در قطع این گونه کمک ها مى کند.(۳) و بنابر معنى دوم، نهى از کوتاهى و ترک این عمل مى نماید. سپس براى تشویق و ترغیب مسلمانان به ادامه این گونه کارهاى خیر، اضافه مى کند: باید عفو کنند و گذشت نمایند (وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا). آیا دوست نمى دارید خداوند شما را بیامرزد (أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللّهُ لَکُمْ). پس همان گونه که شما انتظار عفو الهى را در برابر لغزش ها دارید، باید در مورد دیگران عفو و بخشش را فراموش نکنید. و خداوند غفور و رحیم است (وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ). عجب این که از یکسو، با آن همه آیات کوبنده، اصحاب افک را شدیداً محکوم مى کند، اما براى این که افراد افراطى از حدّ تجاوز نکنند، با سه جمله که هر یک از دیگرى گیراتر و جذاب تر است، احساساتشان را کنترل مى نماید: نخست، امر به عفو و گذشت مى کند. پس از آن مى گوید: آیا دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟ پس شما هم ببخشید. و سر انجام، دو صفت از صفات خدا که غفور و رحیم است را به عنوان تأکید ذکر مى نماید، اشاره به این که: شما نمى توانید داغ تر از فرمان پروردگار باشید، خداوند که صاحب اصلى این حکم است، غفور و رحیم است، او دستور مى دهد کمک ها را قطع نکنید، شما چه مى گوئید؟! بدون شک، همه مسلمانانى که در ماجراى افک درگیر شدند، با توطئه قبلى نبود، بعضى از منافقین مسلمان نما پایه گذار بودند، و گروهى مسلمان فریب خورده دنباله رو. بدون تردید، همه آنها مقصر و گناهکار بودند، اما میان این دو گروه فرق بسیار بود، و نمى بایست با همه یکسان معامله کنند. به هر حال، آیات فوق درس بسیار بزرگى است براى امروز و فرداى مسلمانان و همه آیندگان، که به هنگام آلودگى بعضى از افراد به گناه و لغزش، نباید در کیفر، از حدّ اعتدال تجاوز کرد، نباید آنها را از جامعه اسلامى طرد نمود، و نباید درهاى کمک هاى را به روى آنها بست، تا یکباره در دامن دشمنان سقوط کنند، و در صف آنها قرار گیرند. آیات فوق، در حقیقت ترسیمى از تعادل جاذبه و دافعه اسلامى است: آیات افک و مجازات شدید تهمت زنندگان به نوامیس مردم، نیروى عظیم دافعه را تشکیل مى دهد، و آیه مورد بحث که سخن از عفو و گذشت و غفور و رحیم بودن خدا مى گوید، بیانگر جاذبه است!. * * * ✍ پی نوشت: ۳ ـ در این صورت باید کلمه لا قبل از یُؤْتُوا در تقدیر گرفته شود، که تقدیر چنین مى شود: وَ لا یَأْتُلِ... أَنْ لا یُؤْتُوا . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش ششم: ❌ دگرگونی ارزشها ↩️ در آخرين قسمت اين خطبه، به هفت پديده شوم در چن
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش ششم: ❌ دگرگونی ارزشها ✔️"نکته: آثار سلطه فرومايگان! آنچه را امام(عليه السلام) در سه بخش از اين خطبه درباره حوادث آينده جامعه اسلامى به عنوان پيش بينى بيان فرموده، ترسيم بسيار دقيق و حساب شده اى از تمام حکومت هاى جبّار خودکامه در طول تاريخ است. هنگامى که آنها پايه هاى خود را محکم مى کنند تمام نيکان و پاکان را از صحنه اجتماع کنار مى زنند و مديران و دستياران خود را از افراد بى بند و بار و بى ايمان و نوکر مآب که به جاى «کلاه، سر مى آورند»، بر مى گزينند. مؤمنان را تحت فشار قرار مى دهند و مردم را به جهل و نادانى و بى خبرى سوق مى دهند. دروغ همه جا را فرا مى گيرد و صدق و راستى برچيده مى شود. فرومايگان بر مقدّرات مردم مسلّط مى شوند و بسيارى از مردم به حکم «أَلنَّاسُ عَلَى دِينِ مُلوُکِهِمْ» از آن حکّام و سلاطين درنده خو پيروى مى کنند. نظام ارزش جامعه به کلّى دگرگون مى شود و فى المَثَل: بى عفّتى و ناپاکى مايه افتخار و پاکدامنى از اسباب سرافکندگى به حساب مى آيد. اين گونه حکومت ها در محيط هاى مذهبى با مذهب نمى جنگند; بلکه سعى مى کنند مذهب را از درون تهى سازند و تعليمات آن تحريف کنند و به اين طريق از احساسات مذهبى مردم به نفع مقاصد شوم خود استفاده کنند. خرافات را در ميان مردم ترويج مى دهند و به بعضى از ظواهر مذهبى اهميّت داده، عمق و باطن آن را از ميان مى برند. هرگاه با اين معيارهاى دقيقى که مولا اميرمؤمنان(عليه السلام) در اين خطبه بيان کرده به جوامع دنياى امروز - مخصوصاً بسيارى از کشورهاى اسلامى - بنگريم، مى بينيم چقدر قابل تطبيق است. گويى امام(عليه السلام) از آن روز تمام حوادثى را که امروز در جوامع مى گذرد با چشم مى ديده و همچون نقّاش چيره دستى آنهارا با نوک قلم ترسيم نموده; تصويرى که از هر نظر برابر با اصل است. آنچه امام(عليه السلام) در اين خطبه پيش بينى فرموده است شباهت به رواياتى دارد که از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در اين زمينه نقل شده است. از جمله در حديثى مى خوانيم: «يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ وُجُوهُهُمْ وُجُوهُ الآدَمِيِّينَ، وَ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ، کَأَمْثَالِ الذَّئَابِ الضَّوارِي، سَفَّاکُونَ لِلدِّمَاءِ، لاَيَتَنَاهَوْنَ عَنِ مُنْکَر فَعَلُوهُ، إِنْ تَابَعْتُهُمْ ارْتَابُوکَ وَ إِنْ حَدَّثْتَهُمْ کَذَّبُوکَ، إِنْ تَوَارَيْتَ عَنْهُمْ اغْتَابُوکَ. أَلسُّنَّةُ فِيِهمْ بِدْعَةٌ، وَ الْبِدْعَةُ فِيهِمْ سُنَّةٌ، و الْحَلِيمُ مِنْهُمْ غَادِرٌ، وَ الْغَادِرُ بَيْنَهُمْ حَلِيمٌ، أَلْمُؤمِنُ فِيمَا بَيْنَهُمْ مُسْتَضْعَفٌ، وَ الْفَاسِقُ فِيمَا بَيْنَهُمْ مُشَرَّفٌ... فَعِنْدَ ذلِکَ يَحْرِمُهُمُ اللهُ قَطْرَ السَّمَاءِ فِي أَوَانِهِ، وَ يُنْزِلُهُ فِي غَيْرِ أَوَانِهِ، وَ يُسَلِّطُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ...; زمانى بر مردم فرا مى رسد که صورت هاى آنها، صورت هاى انسانى است و دل هاى آنها دل هاى شيطانى! مانند گرگان درنده اند; و پيوسته خون ريزى مى کنند; و هيچگاه (با تذّکر و ارشاد) از منکراتى که انجام مى دهند، باز نمى گردند! اگر با آنها همراهى کنى تو را متّهم مى کنند و اگر سخنى بگويى، تکذيبت مى کنند و اگر از آنها پنهان شوى غيبت مى کنند. سنّت (سنّت معصومين) در ميان آنها بدعت است; و بدعت در ميان آنها سنّت! عاقل در نظر آنها کسى است که فريبکار و پيمان شکن باشد و فريبکار و پيمان شکن در ميان آنها عاقل و هوشيار محسوب مى شود. مؤمن در ميان آنها مستضعف و فاسق در ميان آنها مشرّف و گرامى است... در اين هنگام، خداوند آنها را از باران به موقع، محروم مى سازد و باران هاى بى موقع (که مايه فساد و تباهى است) بر آنها نازل مى کند و اشرار بر آنها مسلّط مى شوند». ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️ و بـاز بـه زبـان مـى‌‏آورد! ☀️ امام باقر علیه السلام : ✓ «نگهدارى عمل از خود عمل سخت‏‌تر است». راوى عرض كرد: منظور از نگهدارى عمل چيست؟ فرمود: «انسان براى خداى يگانه بى‌‏شريك، بخششى و انفاقى مى‌‏كند و اين كار برايش عملِ نهانى نوشته مى‌‏شود، اما بعد كارش را به زبان مى‌‏آورد، در نتيجه، محو مى‌‏شود و برايش عملى علنى نوشته مى‌‏شود، و باز به زبانش مى‌‏آورد، و اين بار محو مى‌‏شود و عملى ريايى نوشته مى‌شود». ⁙ «الإِبقاءُ عَلَى العَمَلِ أشَدُّ مِنَ العَمَلِ. قالَ: و مَا الإِبقاءُ عَلَى العَمَلِ؟ قالَ عليه‌السلام: يَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ ويُنفِقُ نَفَقَةً لِلّهِ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، فَكُتِبَ لَهُ سِرّا، ثُمَّ يَذكُرُها فَتُمحى فَتُكتَبُ لَهُ عَلانِيَةً، ثُمَّ يَذكُرُها فَتُمحى و تُكتَبُ لَهُ رِياءً.». 📚 الكافی: ج٢ ص٢٩٦ ح١٦ @Nahjolbalaghe2