eitaa logo
نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
686 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
41 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بر آن هستیم که روزانه(در حد 10 دقیقه) باهم مقداری نهج البلاغه را بخوانیم و حکمتهای آن توسط استاد مهدوی ارفع بوسیله خود نهج البلاغه شرح داده می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۴) 📚 انتشارات عهدمانا آنها پرسیدند : « چه عیبی دارد ؟! ما می خواهیم آن را به شما هدیه بدهیم . مگر هدیه دادن ممنوع است که ما را از آن باز می داری ؟ » امام پاسخ دادند : « هدیه دادن حرام نیست ، اما هدیه گرفتن من به عنوان امیر از شما مردم نیازمند ، کار شایسته ای نیست. » آنان گفتند : « ما قصد داریم با این کار، کرامت و توانگری خود را نیز نشان دهیم . » امام گفت : «چه می گویید که ما از شما توانگرتریم!» در روایتی خواندم که مردی به نام علاء بن زیاد حارثی به امیرمؤمنان عرض کرد : « یا علی! از دست برادرم عاص گلایه دارم . » حضرت فرمود : « چه کار کرده است ؟ » گفت : « عبایی پوشیده و از دنیا کناره گرفته است. » حضرت فرمود : « از او بخواهید نزد من آید. » وقتی عاص به خدمت امام رسید ، امام خطاب به او فرمود : « شیطان تو را فریب داده است ! چرا به زن و فرزندت رحم نمیکنی ؟ گمان میکنی خداوند دوست ندارد از نعمتهایش برخوردار شوی ؟! در حالی که خداوند نعمتهایش در روی زمین را برای مؤمنانش قرار داده است. » عاص گفت : « یا امیرالمؤمنین! اگر چنین است ، چرا خود از لباس های کهنه و زبر و غذاهای ساده استفاده میکنید ؟» امام پاسخ داد : « من مانند تو نیستیم. خداوند بر حاکمان واجب کرده که در شیوهٔ زندگی ، خود را در ردیف فقیرترین افراد جامعه قرار دهند تا از مشکلات فقیران و تنگ دستان غافل نشوند. » حکایتی هم خواندم از علاقه ای که بین علی و ابوذر وجود داشت. می گویند در زمان خلافت عثمان ، چون او بیت المال را حیف و میل میکرد و آن را به اقوام خویش می بخشید ، ابوذر از هر فرصتی برای انتقاد از عملکرد او استفاده میکرد. او روزی به حالت انتقاد از مردمی که کنارش بودند، پرسید: آیا رهبری اسلامی می تواند بیت المال را به عنوان قرص برای خود بردارد و هر وقت که توانست آن را پس بدهد؟ ↩️ ادامه دارد...
موضوع : امام شناسی در نهج البلاغه(۱۰) 🌹 معرفی عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان راستين (علیهم السلام) 💠 مردم کجا می رويد؟ چرا از حق منحرف میشويد؟ پرچمهای حق برافراشته و نشانه های آن آشکار است، با اينکه چراغهای هدايت روشنگر راهند چون گمراهان به کجا می رويد؟ چرا سرگردانيد؟ در حالیکه عترت پيامبرتان در ميان شماست. آنها زمامداران حق و يقينند؛ پيشوايان دين و زبانهای راستی و راستگويانند پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد و همانند شتران تشنه که به سوی آب شتابانند به سویشان هجوم ببريد. ای مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد که فرمود: «هر که از ما می ميرد در حقيقت نمرده است و چيزی از ما کهنه نمی شود». 📜 ، خطبه ۸۷ ، بند ۳ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شرح حکمت ۵۵ قسمت ۲ اقسام بردباری.mp3
3.67M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ اقسام بردباری 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 اقسام بردباری ✅ این شجاعت ریشه در ایمان و باورهای قلبی صحیح و عمیق دارد؛ ایمان به بهشت، ایمان به جهنّم، ایمان به نابودی و فناپذیری دنیا و ایمان به واقعیتی به نام مرگ. هر چقدر ایمان انسان به این امور بیشتر باشد، صبر او هم بیشتر است؛ 🔻 لذا از نظر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، اولین رکن از ارکان چهارگانه ایمان، صبر است؛ در حکمت ۳۱ می فرمایند: «ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر و یقین ، عدل و جهاد.» 🔻اینکه در بین چهار رکن، صبر را اولویّت یا اوّلیت داده اند هم دلیل بر اهمیت فوق العاده صبر است، که حضرت آن را مثل سر برای بدن می دانند؛ در حکمت ۸۲ می‌خوانیم: «الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَد؛ " نسبت صبر به ایمان مانند نسبت سر به بدن است" ، « وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَيْرَ] فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ » " همچنان که جسد بدون سر خیری ندارد، ایمان بدون صبر هم خیری ندارد." 🔻با این توضیحات معلوم می‌شود انسان صبور هم اهل نجات است، که در خطبه ۷۶ فرمود: «رَحِمَ اللهُ امْرَاً جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ» ؛ " خدا رحمت کند کسی را که صبر را مرکب نجات خود قرار دهد" 🔻 و هم سرمایه راحتی جاودان و پایدار اخروی است. در خطبه ۱۹۳ درباره متّقین فرمود: «صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً» " متّقین در دنیا و ایام زودگذر دنیا صبر کردند، در عوض آینده و آخرتی طولانی را به راحتی می‌گذرانند." 🔻و این یعنی پیروزی، نتیجه قطعی صبر است که در حکمت ۱۵۳ فرمود: «لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ» ؛ " امکان ندارد انسان صبور به پیروزی نرسد. " 🔻و هلاکت نتیجه قطعی جزع است، که در حکمت ۱۸۹ فرمود: « مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ » " کسی را که صبر نجات ندهد، جزع و فزع او را هلاک خواهد کرد." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
Hanif.emamreza.babolharam.net.mp3
10.98M
|⇦•در طوس جلال كبريا ... و توسل ویژۀ شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج حنیف طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● : ❣️ باشيد بر برآوردن حوائج مؤمنين و مؤمنات و كردن آنان و دفع ناراحتى‏‌ها از ايشان؛ كه عملى نزد خدا بعد از فرائض و واجبات خدا ؛ افضل از كردن مؤمن نيست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۵) 📚 انتشارات عهدمانا مردی به نام کعب الاحبار که یهودی زاده بود گفت : « بله ، هیچ اشکالی ندارد. » ابوذر با عصبانیت گفت : « ای یهودی زاده ! آیا تو دین را به ما یاد می دهی ؟ » عثمان او را فراخواند و گفت : « اعتراض های تو به من و یاران من بیش از اندازه شده و از این به بعد حق ماندن در مدینه را نداری و باید به شام بروی . » به این صورت ابوذر به شام که تحت فرمانروایی معاویه بود تبعید شد. او در شام نیز از روش انتقادی خود دست برنداشت و افشاگری و ایستادن در برابر ستم را روش و سیره و سفارش پیامبر اسلام می دانست و از آن به امربه معروف و نهی از منکر یاد می کرد که در قرآن بدان سفارش شده است . تا اینکه معاویه از عثمان خواست او را به مدینه بازگرداند . در مدینه باز ابوذر به کار خود ادامه داد تا اینکه یک روز در جمع عثمان و یارانش ، خطاب به او گفت : « تو باید بیت المال را در راه درست هزینه می کردی و به دست بندگان خدا می رساندی ، امّا من از رسول خدا شنیدم که فرمود هرگاه دودمان عاص ، به سی نفر برسد ، مال خدا را از آن خود می دانند و بندگان خدا را غلام خود می شمارند. » عثمان از حاضران ، درستی گفتهٔ ابوذر را پرسید ، آنها گفتند ما چنین مطلبی را نشنیده ایم ، اما ابوذر گفت : « من دروغ نمی گویم ؛ می خواهی باور کن و می خواهی نکن . » عثمان کسی را به سراغ علی فرستاد . وقتی علی وارد شد ، عثمان موضوع را با او در میان گذاشت و گفت : « آیا تو چنین مطلبی را از قول پیامبر شنیده ای ؟ » علی گفت : « قرابت من با پیامبر ، دلیل نمی شود که هر چه او گفته من شنیده باشم ، اما این را می دانم که ابوذر راست می گوید ؛ چرا که پیامبر دربارهٔ او به من فرمود : ابوذر یکی از راست گوترین مردم دنیاست. » عثمان که نمی توانست ابوذر و انتقادهایش را تحمّل کند ، او را فتنه گری نامید که قصد سرنگونی حکومتش را دارد ؛ بنابراین ابوذر را به صحرای ربذه تبعید کرد . عثمان دستور داد که هیچ کس حق ندارد با ابوذر سخن بگوید یا برای بدرقهٔ او برود و مروان بن حکم را مراقب اجرای این حکم کرد. ↩️ ادامه دارد...
🔴 فریب دنیا 💠 مبادا آنچه مردم دنیا را فریفت شما را بفریبد که دنیا (دامی است مانند)سایه ای گسترده و کوتاه که تا سرانجامی روشن و معین (یعنی مرگ آدمیان را رها نمی کند. 📒 ، خطبه ۸۹ ، بند ۲
شرح حکمت ۵۶ بخش ۱ تهیدستی و تنهایی.mp3
3.45M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ تهیدستی و تنهایی 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 تهیدستی و تنهایی 💠 «الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ»   🔰 در حکمت ۵۶ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: " غنا و ثرتمندی در غربت، مانند در وطن بودن است و تهیدستی و فقر در وطن، غربت. " 🔸 عوامل غربت در نهج‌البلاغه، ۴ چیز هستند: 1⃣ اول : از دست دادن دوستان 🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۶۵ می‌فرمایند: « فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ » ؛ " از دست دادن دوستان مایه غربت است. " 2⃣ دوم: نداشتن دوست شایسته 🔻که مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشان می‌نویسند: «الغَریبُ مَن لَم یَکُن لَهُ حَبیب» ؛ " غریب واقعی کسی است که حبیب و دوستی ندارد. " 3⃣ سوم: قبر و مرگ و وحشت های مربوط به آن است. 🔻مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ می فرمایند: « فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مَفْرَدِ غُرْبَةٍ » " چه می‌شود بر میّت، در خانه تنهایی و منزل وحشت و غربت انفرادی و تنهایی " 4⃣ چهارم : فقر و تنگدستی است. 🔻که امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیرامون آن مطالب زیادی دارند؛ از جمله در حکمت ۳ می‌فرمایند: « المُقِلُّ غَریبٌ فی بَلدَتِه » ؛ " انسان تنگدست در شهر خودش هم غریب است. " 🔻 یا در همان حکمت ۳ می‌فرمایند: « الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عَن حُجَّتِهِ » ؛ " فقر باعث می شود انسان فقیر، فقط به جرم اینکه فقیر است، حرف حساب و منطق و حجّت محکمش را هم کسی قبول نکند و حتی نشنود. " 🔻و نیز در اوج معرفی آثار منفی فقر، در حکمت ۱۶۳ می‌فرماید: « الْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْكْبَرُ » ؛ " فقر، مرگ بزرگترین است." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 🔸با نوای استاد فرهمند 🔸برای دوستان ارسال کنید تا در ثواب این زیارت شریک باشید.
سلام علیکم و رحمه الله خدمت عزیزان لطفا جهت شفای عاجل و کامل حضرت حجه الاسلام حاج ابوالقاسم طاهری مدیر محترم مرکز خدمت حوزه علمیه قم حمد شفا تلاوت بفرمائید. حالشان مساعد نیست دعا بفرمایید.
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۶) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش گفت : « نهج البلاغه است ، سخنان و نامه های علی است . کتاب بسیار عجیبی است ، پر از مضامین بکر و راه گشا. » سرگئی گفت : « لابد به من توصیه میکنی که آن را بخوانم . » کشیش گفت : « حتماً ، کاری که پدرت باید در جوانی میکرد . مثل جرج جرداق که میگفت از دوازده سالگی مطالعهٔ نهج البلاغه را شروع کرده و هنوز هم ادامه می دهد. علی شخصیتی است مثل اقیانوس ؛ هرچه در عمق آن شنا کنی ، شگفتی هایش آشکارتر می شود. » سرگئی پرسید : « اگر چنین است که شما میگویید ، پس چرا برخی کشورهای مسلمان که علی امام آنهاست ، عقب مانده اند ؟ » کشیش گفت : « ملتها و دولتهای اسلامی مانند کسانی هستند که گنج گران بهایشان را دفن کرده اند یا اساساً از آن خبرندارند . گمان میکنم آنها هم علی را نمی شناسند . من هنگام مطالعهٔ این کتاب و چند کتاب دیگر ، به همین مسأله فکر می کردم . در آن دوران ، علی خلیفهٔ مسلمانان بود و مردی هم به نام معاویه خود را خلیفهٔ مسلمانان نامیده بود . هر دوی اینها ، داعیهٔ حکومت اسلامی داشتند ، اما علی کجا و معاویه کجا ! فکر کنم بیشتر رهبران کشورهای اسلامی ، حکومتشان از جنس حکومت معاویه باشد ، نه علی . اگر حاکمی از حاکمان مسلمان ، یک بار نهج البلاغه را با دقت می خواند و به آن عمل میکرد ، امروز روزگارشان این نبود که هست. » سرگئی لبخند زد و گفت : « ما باید کم کم مراسم مسلمان شدن شما را فراهم کنیم پدر... ! » کشیش گفت : « ادیان الهی ، شکل ، قالب و پوستهٔ روح الهی هستند. مغز و درون آنها یکی است . در زمان علی دشمنانش و آنهایی که با او می جنگیدند ، از حافظان و مبلّغان قرآن و اسلام بودند و در عبادت و زهد و تقوا چنان بودند که زانوهایشان بر اثر سجده پینه بسته بود . آنها به نام همان اللّه ی با علی جنگیدند که علی به نام همان اللّه می خواست هدایتشان کند . » سرگئی به کاغذهای روی میز اشاره کرد و پرسید : «ظاهراً مشغول یادداشت برداشتن از نهج البلاغه بودید ... » ↩️ ادامه دارد...
🔵 جایگاه حاکم اسلامی 💠 حاكم اسلامی، پاسبانِ خدا در زمين اوست. 📒 ، حکمت ۳۳۲
شرح حکمت ۵۶ بخش ۲ آثار فقر و غنا.mp3
3.66M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ آثار فقر و غنا 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 آثار فقر و غنا 🔻اما برای علاج هر یک از این اسباب غربت نیز در نهج‌البلاغه راه هایی ارائه شده است؛ برای علاج غربتی که ریشه آن از دست دادن دوستان است، مولا علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه شریف، حکمت ۱۰ پیشنهادشان این است که: " با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مُردید بر شما گریه کنند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما بیایند." 🔻 یا برای نداشتن دوست، مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۶ ، پیشنهاد بشاشت و خوشرویی می دهند و می‌فرمایند: « البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدَّه » ؛ " خوشرویی، ریسمان به دست آوردن دوستی و دوستان است." 🔻 یا درباره قبر و مرگ و وحشت پیرامونی آن، مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۲۲۷، ذکر خدا را پیشنهاد می‌دهند؛ می‌فرمایند: « إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِكْرُكَ » ؛ " خدایا! اولیاء تو اینگونه اند که هر جا وحشت غربت آنها را بگیرد، ذکر تو با آنها انس می‌گیرد و آنها را از وحشت و غربت نجات می‌دهد." 🔻درباره فقر هم مولا علی (علیه السلام) پیشنهادشان یکی این است که عرف جامعه باید عوض شود؛ کسی که فقیر است، فقط به خاطر فقر مالی، نباید توسط مردم طرد بشود؛ از آن طرف هم پیشنهاد می دهد خود فقیر نگرش خودش را اصلاح کند و کافی است به این نکته که در حکمت ۴۵۲ آمده، توجه بکند که: « الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه » ؛ "فقر و غنای واقعی، بعد از عرضه اعمال به خداست. " (چه بسا کسی در دنیا فقط به خاطر ثروت، مورد توجّه مردم باشد، اما در قیامت بعد از عرضه نامه اعمال، در غربت و تنهایی و عذاب قرار بگیرد؛ و برعکس فقیری در دنیا مورد بی اعتنایی و بی محبتی قرار بگیرد امّا در ترازوی اعمال، در محاسبه اعمال الهی، چنان اوضاعش خوب باشد که مشهور باشد، محبوب باشد و در ناز و نعمت در قیامت زندگی کند.) 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۷) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش پاسخ داد : « پدر کارپیانس را که می شناسی ؛ همان کشیشی که هنگام ترک بیروت ، کلیسایم را سپردم به او . دیروز رفته بودم دیدنش . از من قول گرفت برای تجدید دیدار و ملاقات با مؤمنان ، فردا عصر به کلیسا بروم و موعظه ای کنم . من هم پذیرفتم . » سرگئی پرسید : « و حالا دارید برای موعظه تان از نهج البلاغه یادداشت برمی دارید ؟ » کشیش گفت : « بله ! علی دربارهٔ دنیا و آخرت و آیین زندگی مطالبی دارد که بیان آنها مرا از سخنرانیهای کلیشه ای و تکراری نجات می دهد . می خواهم این بار از زبان علی با مردم صحبت کنم .» سرگئی با تعجب پرسید : « و به آنها میگویی که این سخنان ، سخنان علی است ؟ » کشیش پاسخ داد : « با خودم فکر می کنم چه عیبی دارد اگر مردم بدانند آنچه شنیده اند سخنان علی است ؟! » سرگئی گفت : « ولی پدر ! این کار به نوعی تبلیغ دین اسلام است ! » کشیش تبسّمی کرد و گفت : « نه سرگئی ، این کار تبلیغ نیست ؛ در واقع آرام کردن دلهاست ، کلامی است که به مردم آرامش خواهد داد . » سرگئی گفت : « برای من خیلی عجیب است پدر ! شما با خواندن این کتابها از گذشته هایتان فاصله گرفته اید . تا آن جا که یادم هست ، هیچ وقت با هیچ مسلمانی دوستی و مراوده نداشته اید . حالا می خواهید سخنان امام مسلمانان را مثل سخنان عیسی مسیح در کلیسا بخوانید ! » کشیش گفت : « آنچه من فهمیده ام این است که علی شخصیتی است که در یک دین نمی گنجد . او به یک دین تعلق ندارد . » سپس کتاب نهج البلاغه را به دست گرفت و گفت : « فرازی از این کتاب را در نظر گرفته بودم که بخوانی ، اما می دانم سرت شلوغ است و فرصت نخواهی کرد. پس تا وقت شام ، می خواهم این قسمت را برایت بخوانم . » بعد لبخند زد و به سرگئی نگاه کرد و ادامه داد : « درست مثل آن شبهایی که موقع خواب برایت کتاب می خواندم ؛ البته این بار نه برای خواب ، که برای بیداری ات می خوانم . » گفت : « این نامه ای است که علی برای پسرش حسن می نویسد . نامه ای که چهارده قرن پیش نوشته شده است ؛ زمانی که اغلب انسانها با وحشی گری زندگی می کردند . ببین این مرد با فرزندش چگونه و از چه سخن می گوید ... » ↩️ ادامه دارد...
🔴 پندپذیری از تاریخ 💠 ای مردم! برای شما در تاريخ گذشته درس های عبرت فراوان وجود دارد... کجايند فرعون ها و فرزندانشان؟ کجايند مردم شهر رَس (درخت پرستانی که طولانی حکومت کردند)؛ آنها که پيامبران خدا را کشتند و چراغ نورانی سنّت آنها را خاموش کردند و راه و رسم ستمگران و جبّاران را زنده ساختند؟ 📒 ، خطبه ۱۸۲
شرح حکمت ۵۷ بخش ۱ ارزش قناعت و خودکفایی.mp3
2.27M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ ارزش قناعت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 ارزش قناعت 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۷ عبارتی دارند درباره قناعت، که عیناً در حکمت ۳۴۹ و ۴۷۵ تکرار شده است؛ می‌فرمایند: « الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ » ؛ " قناعت آن سرمایه ای است که هرگز پایان نمی پذیرد." 🔻درباره قناعت و ارزش و آثار قناعت، مولا علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه نکات جالبی دارند که به ترتیب عرض می کنم: 1⃣ اولاً می‌فرمایند قناعت انسان را چشم و دل سیر می کند؛ 🔻 در خطبه ۱۹۲ می‌فرمایند: « معَ قَناعةٍ تَملَأ القُلوبَ و العُیونَ غِنیً » " قناعتی که چشم و دل انسان را سیر می کند و بی نیاز از دیگران. " 2⃣ دوم نوعی پادشاهی است؛ یعنی انسان با قناعت برده دیگران نیست، حاکم بر زندگی خودش است. 🔻 در حکمت ۲۲۹ می‌فرمایند: « كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً » " برای اینکه انسان مالک و پادشاه زندگی خودش باشد، فقط کافی است که اهل قناعت باشد. " 3⃣ و سوم اینکه قناعت را گران قیمت ترین گنجِ عالم معرفی می کنند 🔻 و در حکمت ۳۷۱ می‌فرمایند: « لَا كَنزَ أَغنَى مِنَ القَنَاعَةِ»؛ " هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
انا لله و انا الیه راجعون روح بلند استاد حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ ابوالقاسم طاهری آکردی ، مدیر مرکز خدمات حوزه علمیه شعبه قم و مدیر سابق حوزه های علمیه استان مازندران آسمانی شد... روحش شاد و یادش گرامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۸) 📚 انتشارات عهدمانا پسرم ! همانا تو را به ترس از خدا سفارش می کنم که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را با یاد خدا زنده کنی و به ریسمان او چنگ زنی . چه وسیله ای مطمئن تر از رابطهٔ تو با خداست ، اگر سر رشتهٔ آن را در دست گیری ؟! دلت را با اندرز نیکو زنده کن . هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بمیران . جان را به یقین نیرومند کن و با نور حکمت روشنایی بخش و با یاد مرگ آرام گردان . پس جایگاه آینده را آباد کن . آخرت را به دنیا مفروش و آنچه نمی دانی مگو . آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور و در جاده ای که از گمراهی آن می ترسی ، قدم مگذار ؛ زیرا خودداری هنگام سرگردانی و گمراهی ، بهتر از سقوط در تباهی هاست... در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا بازندارد... شناخت خود را در دین به کمال برسان . خود را برای استقامت در برابر مشکلات عادت ده که شکیبایی در راه حق ، عادتی پسندیده است و در تمام کارها خود را به خدا واگذار که به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده ای ... در دعا ، با اخلاص پروردگارت را بخوان که بخشیدن و محروم کردن ، در دست اوست و فراوان از خدا درخواست خیر و نیکی داشته باش. ...پسرم ! آنچه نمی دانی نگو . آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند ، دربارهٔ دیگران مگو. بدان که خود بزرگ بینی و غرور ، مخالف راستی ، و آفت عقل است .در زندگی نهایت تلاش و کوشش را داشته باش ، اما در فکر ذخیره سازی برای خود و دیگران نباش . ... پسرم ! به یقین بدان که تو ، به همهٔ آرزوهایت نخواهی رسید و مدت زیادی زندگی نخواهد کرد و به راه کسانی می روی که پیش از تو رفته اند . پس در به دست آوردن دنیا آرام باش و در مصرف آنچه به دست آورده ای نیکو عمل کن . ... بدان که روزی دو قِسم است : یکی آنکه تو آن را می جویی و دیگری آنکه او تو را می جوید و اگر تو به سوی آن نروی ، خود به سوی تو خواهد آمد . پسرم ! بدیها را به تأخیر انداز ، زیرا هر وقت که بخواهی می توانی آنها را انجام دهی. ↩️ ادامه دارد...