eitaa logo
نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
686 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
41 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بر آن هستیم که روزانه(در حد 10 دقیقه) باهم مقداری نهج البلاغه را بخوانیم و حکمتهای آن توسط استاد مهدوی ارفع بوسیله خود نهج البلاغه شرح داده می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۵ تا ۹۲ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام علی علیه السلام بیعت کنند، در روز جمعه ٢٥ ذی الحجه سال ٣٥ هجری در مدینه فرمود. ) 🔹علل نپذیرفتن خلافت ♦️مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری می‌رویم که رنگارنگ و فتنه‌آمیز است و چهره‌های گوناگون دارد و دلها بر این بیعت ثابت و عقل‌ها بر این پیمان استوار نمی‌ماند. چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهای تیره فساد گرفت و راه مستقیم حق ناشناخته ماند. آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم بر اساس آنچه که می‌دانم با شما رفتار می‌کنم و به گفتار این و آن و سرزنش سرزنش‌کنندگان گوش فرا نمی‌دهم. اگر مرا رها کنید چون یکی از شما هستم که شاید شنواتر و مطیع‌تر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالیکه من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۹۵ تا ۹۲.mp3
2.99M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۹۵ تا ۹۲ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل و ششم ❇️ انتخاب اجباری ابوموسی اشعری 🔸من به حکمیت ابوموسی راضی نیستم! [ قاریان قرآن از اهل عراق و اهل شام در میان دو صف لشکریان قرار گرفتند و به قرائت قرآن و بحث در آیات آن پرداختند و همگی خود را به حکم قرآن ملتزم دانستند. اهل شام گفتند: ما عمرو‌بن‌عاص را برای نمایندگی خود در این حکمیت انتخاب کردیم. اشعث و آن دسته از قاریان قرآن که بعدها خوارج شدند، گفتند: ما هم ابوموسی اشعری را به نمایندگی خود در حکمیت انتخاب برگزیدیم! من به آنان گفتم: ] 🔻من به حٓکمیت ابوموسی راضی نیستم و مصلحت نمی‌دانم که چنین مسئولیتی بر عهدهٔ وی گذاشته شود! [ اشعث و چند تن دیگر به همراه قاریان قرآن اصرار ورزیدند که ما به غیر او رضایت نمی‌دهیم؛ زیرا قبل از اینکه در این مصیبت‌ها واقع شویم، او ما را برحذر داشته بود! به آنان پاسخ دادم: ] 🔻من به این انتخاب راضی نیستم. ابوموسی کسی است که از من جدا شده بود و مردم را از همراهی با من باز می‌داشت. او حتی مدتی گریخت تا اینکه من پس از چند ماه به او امان دادم! ولی ابن‌عباس را برای این کار شایسته می‌دانم. [ پاسخ آنها شگفت آور بود! گفتند: به خدا سوگند، ما بین تو و ابن‌عباس فرقی نمی‌بینیم ما به دنبال مردی هستیم که نظرش به تو و معاویه یکسان باشد و به هیچ‌یک از شما دو نفر نزدیک‌تر از دیگری نباشد! به آنها پیشنهاد کردم: ] 🔻من مالک اشتر را برای این کار برمی‌گزینم. [ این بار نیز اشعث مخالفت کرد و گفت همین "اشتر" است که زمین را بر ما تنگ کرده و همه آتش‌ها از ناحیهٔ او افروخته شده است! چرا ما باید تحت امر اشتر باشیم؟ او فقط به‌دنبال این است که شمشیر برکشیم و بریکدیگر بتازیم تا خواست تو و او واقع شود! ] 🔸عبدالله‌بن عباس را برگزینید [ به سپاهیانم گفتم: ] 🔻معاویه برای این کار حتماً معتمدترین و موثق‌ترین فرد را انتخاب می‌کند و او کسی جز عمرو‌بن‌عاص نیست؛ زیرا معاویه به رأی او اطمینان کامل دارد. مصلحت نیست که در مقابل او که از قریش است، فرد دیگری غیر از قریش انتخاب شود. پس شما هم عبدالله‌بن‌عباس را برگزینید و وی را در مقابل عمرو‌بن‌عاص قرار دهید؛ زیرا توانایی عبدالله به قدری است که هر گرهی را عمرو ببندد، او از گشودنش درمانده نشود و گرهی نیست که عمرو بگشاید و عبدالله از بستنش عاجز بماند و هر امری که عمرو محکمش کند، عبدالله توان سست کردن آن را دارد و هرچه او تضعیف کند، عبدالله می‌تواند تقویتش کند. [ اشعث پاسخ داد: نه، به خدا سوگند، تا برپایی قیامت در میان ما، دو تن از قبیله "مُضَر" داوری نخواهند کرد. اگر معاویه مردی از قبیله "مُضَر" را انتخاب کرده است، تو نیز مردی از اهل یمن را انتخاب کن! به او گفتم: ] 🔻 من نگرانم که فرد منتخب شما که اهل یمن است، فریب بخورد؛ زیرا عمرو فردی است که هرگاه به دنبال هوای نفس خویش باشد، هرگز خدا را در نظر نمی‌گیرد. [ اما اشعث پاسخ داد: به خدا سوگند، آنچه برای ما اهمیت دارد، این است که نماینده ما اهل یمن باشد؛ حتی اگر حکمی که صادر می‌کند، در برخی مواقع ناخوشایند ما باشد؛ اما اگر هر دو مُضَری باشند و حکمشان نیز به نفع ما باشد، ما نمی‌پسندیم! از آنان پرسیدم: ] 🔻آیا از پذیرفتن کسی جز ابوموسی امتناع می‌ورزید؟ [ گفتند: آری، من نیز گفتم: ] 🔻پس هرچه خواهید انجام دهید. 📚منابع: ۱. وقعة صفین، ص۴۹۹ ۲. أنساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۳ ۳. تاریخ طبری، ج۴، ص۳۶ ۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۳۴ ۵. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۹ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
ویژگیهای اعتقادی کارگزاران 2⃣1⃣ 🔴 کارگزار منافق؛ تهدیدی برای جامعه اسلامی 💠 امیرالمؤمنین‌ (علیه السلام) فرمودند: ای بندگان خدا!... شما را از منافقان می ترسانم؛ زیرا آنها بر بلاء و گرفتاری مردم می افزایند و امیدواران را ناامید می کنند. 📚 ، خطبه ۱۹۴
شرح حکمت ۱۸۵ بخش دوم.mp3
4.12M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ ویژگیهاى اعتقادى امام على (علیه السّلام) 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ویژگیهاى اعتقادى امام (علیه السّلام )(2) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هرگز دروغ نگفتم و به من دروغ نگفتند و هرگز گمراه نشدم و كسى به وسيله من گمراه نشده است. 🔻 بنابراین اگر کسی به امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت بدهد که درست متوجه حقایق نشده، در واقع دارد پیغمبر اسلام ( صلی الله علیه و آله سلم ) را متّهم به کذب می کند. برای درک این حقیقت کافی است از زبان حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، نسبت و رابطه استثنایی و ویژه حضرت علی با پیامبر را بشنویم. 🔻مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ بند ۱۷ در این باره می فرمایند: "شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در خويشاوندی نزديک و در مقام و منزلت ويژه می دانيد. پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند در حالیکه کودک بودم، مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خواباند. بوی پاکيزه او را استشمام می کردم و گاهی غذايی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد. هرگز دروغی در گفتارم و اشتباهی در کردارم نيافت. از همان لحظه ای که پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را از شير گرفتند، خداوند بزرگ ترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) کرد تا شب و روز او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نيکو راهنمايی کند و من همواره با پيامبر بودم، مانند فرزندی که همواره دنبال مادر خویش است. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيکو را برايم آشکار می فرمود و به من فرمان می داد که به او اقتدا نمايم. پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی ديد. در آن روزها در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت، جز خانه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) که خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را می بوييدم. من هنگامی که وحی بر پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرود می آمد ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله کيست؟ گفت: شيطان است که از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: علی! تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بينم، می بينی، غیر از اينکه تو پيامبر نيستی بلکه وزير من هستی و به راه خير می روی". 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و شصت و یکم: خطبه ۹۱ بخش ۱ تا ۳ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(5).mp3
3.53M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۹۱ قسمت ۱ تا ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۱ تا ۳ ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 ( خطبه اشباح ) (مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد؛ روزی در مسجد كوفه شخصی به امام علی عليه السّلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، تا عشق ما به خداوند بیش از پیش شود. امام علیه السلام خشمگین شد و با صدای بلند فرمود: همه برای نماز جماعت حاضر شوند. مردم آنچنان حضوری پیدا کردند که مسجد پر از جمعیت شد. امام بالای منبر رفت و در حالی که خشمگین بود و رنگ صورت امام تغییر کرده بود، فرمود:) 1⃣ خدا شناسی ♦️ستايش خدايی را سزاست که نبخشيدن بر مال او نيفزايد و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده ای جز او اموالش کاهش يابد و جز او هر کس از بخشش دست کشد مورد نکوهش قرار گيرد. اوست بخشنده انواع نعمت ها و بهره های فزاينده و تقسيم کننده روزی پديده ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند که روزیِ همه را تضمين و اندازه اش را تعيين فرمود. به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست، راهِ روشن را نشان داد. سخاوت او در آنجا که از او بخواهند، با آنجا که از او در خواست نکنند، بيشتر نيست. خدا اوّلی است که آغاز ندارد، تا پيش از او چيزی بوده باشد و آخری است که پايان ندارد تا چيزی پس از او وجود داشته باشد. مردمک چشم ها را از مشاهده خود بازداشته است. زمان بر او نمی گذرد تا دچار دگرگونی گردد و در مکانی قرار ندارد تا پندار جابجايی نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن کوه ها بيرون می آيد و يا آنچه از لبان پُر از خنده صدف های دريا خارج می شود، از نقره های خالص و طلاهای ناب، دُرهای غلطان و مرجان های دست چپن همه را ببخشد، در سخاوت او کمتر اثری نخواهد گذاشت و گستردگی نعمت هايش را پايان نخواهد داد. در پيش او آن قدر از نعمت ها وجود دارد که هر چه انسان ها درخواست کنند تمامی نپذيرد، چون او بخشنده ای است که درخواست نيازمندان، چشمه جود او را نمی خشکاند و اصرار و درخواست های پياپی، او را به بُخل ورزيدن نمی کشاند. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۱ تا ۳ ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 (خطبه اشباح) 2⃣ صفات خدا در قرآن ♦️ای پرسش کننده! درست بنگر آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می دارد به آن اعتماد کن و از نور هدايتش بهره گير و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن وامی دارد و کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده و در سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان هدايتگر نيامده، رها کن و علم آن را به خدا واگذار که اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است. بدان! آنها که در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی دانند و از فرو رفتن در اسرار نهان بی نياز ساخته است و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی دانند اعتراف می کنند، ستايش فرمود و ترک ژرف نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است.پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن تا از تباه شدگان نباشی. اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسان ها بخواهد، برای درک اندازه قدرتش تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد و قلب های سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيّت صفات او کوشش نمايد و عقل ها با تلاش وصف ناپذير از راه های بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته بازگرداند، در حالیکه در تاريکی های غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می برند و با نااميدی و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می گردند که با فکر و عقل نارسای بشری نمی توان او را درک کرد و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمی يابد. خدايی که پديده ها را از هيچ آفريد، نمونه ای در آفرينش نداشت تا از آن استفاده کند و يا نقشه ای از آفريننده ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد و نمونه های فراوان از ملکوت قدرت خويش و شگفتی های آثار رحمت خود که همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهی می دهند را به ما نشان داده، که بی اختيار ما را به شناخت پروردگار می خوانند. در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه های حکمت او پديدار است که هر يک از پديده ها حجّت و برهانی بر وجود او می باشند، گرچه برخی مخلوقات به ظاهر ساکت اند، ولی بر تدبير خداوندی گويا و نشانه های روشنی بر قدرت و حکمت اويند! خداوندا! گواهی می دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته و قلب او با يقين اُنس نگرفته است، و نمی داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاریِ پيروانِ گمراه، از رهبران فاسدِ خود را نشنيده اند که می گويند: «به خدا سوگند! ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم.» دروغ گفتند مشرکان که تو را با بُت های خود همانند پنداشتند و با وَهم و خيال خود گفتند پيکری چون بُت های ما دارد و با پندار نادرست تو را تجزيه کرده و با عقل های ناقص خويش، تو را با اعضاء گوناگون مخلوقات تصور کردند. خدايا! گواهی می دهم آنان که تو را با چيزی از آفريده های تو مساوی شمارند از تو روی برتافته اند و آن که از تو روی گردان شود بر اساسِ آياتِ محکمِ قرآن و گواهی براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدایِ نامحدودی هستی، که در انديشه ها نگُنجی، تا چگونگی ذات تو را درک کنند و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارایِ حالاتِ گوناگون پندارند. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۱ تا ۳ ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 (خطبه اشباح) 3⃣ وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون ♦️آنچه را آفريد با اندازه گيری دقيقی استوار کرد و با لطف و مهربانی نظمشان داد و به خوبی تدبير کرد. هر پديده را برای همان جهت که آفريده شد به حرکت درآورد، چنان که نه از حدّ و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود کوتاهی کند و اين حرکتِ حساب شده را، بدون دشواری به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگی کند. پس چگونه ممکن است سرپيچی کند در حالی که همه موجودات از اراده خدا سرچشمه می گيرند؟ خدايی که پديدآورنده موجودات گوناگون است. بدون احتياج به انديشه و فکری که به آن روی آورد، يا غريزه ای که در درون پنهان داشته باشد و بدون تجربه از حوادث گذشته و بدون شريکی که در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش کند، موجودات را آفريد، پس آفرينش کامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهی سستی و درنگ نکردند و در اجرای فرمان الهی توقّف نپذيرفتند. پس کجی های هر چيزی را راست و مرزهای هر يک را روشن ساخت و با قدرت خداوندی بين اشياء متضاد هماهنگی ايجاد کرد و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت و موجودات را از نظر حدود، اندازه و غرايز و شکل ها و قالب ها و هيئت های گوناگون، تقسيم و استوار فرمود و با حکمت و تدبيرِ خويش، هر يکی را به سرشتی که خود خواست درآورد. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۹۱ بخش ۱ تا ۳.mp3
3.45M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۹۱ بخش ۱ تا ۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل و هفتم 🔸در انتخاب داور مخالفت نکنید [ برای چندمین بار سپاهیان را نصیحت کردم و موقعیت حساس تصمیم‌گیری را برایشان توضیح دادم: ] 🔻در مورد خصوصیات اهل شام؛ که مردمی درشت خوی و پست و رذل و بردگانی فرومایه هستند و از گروه‌های مختلفی ترکیب یافته‌اند و باید با احکام و آداب آشنا شوند و دانش را فرا گیرند، توضیحاتی دادم. 🔻مجدداً عبدالله‌بن‌عباس را برای رودر‌رویی با عمرو‌بن‌عاص، به آنها پیشنهاد کردم و اینکه باید از فرصت ها خوب بهره ببرند و مرزهای دوردست کشور اسلامی را حفظ کنند. برای آنها یادآور شدم که ابوموسی در مقابل فریب‌کاری‌های عمرو، ناتوان و ضعیف است و از عهده این کار بر‌نمی‌آید و توان لازم را ندارد. ولی عبدالله‌بن‌عباس بر این کار تواناست. 🔻[ اما اشعث و یارانش نپذیرفتند و با نمایندگی مالک اشتر نیز مخالفت کردند! ] ❇️ نوشتن معاهده حکمیت 🔸تکرار تاریخ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای من! [ هنگامی که متن معاهده نوشته می‌شد، نویسنده در ابتدای آن، نام مرا با عنوان امیرالمؤمنین نوشت و معاویه اعتراض کرد که اگر من او را امیرالمومنین می‌دانستم، با او نمی‌جنگیدم. به من مراجعه کردند و من گفتم عبارت امیرالمؤمنین را حذف کنید! احنف اصرار کرد که کلمه امیرالمؤمنین بماند، حتی اگر به جنگ جدیدی منجر شود؛ ولی اشعث به مخالفت با احنف برخاست. به آنها گفتم: ] 🔻لا اله الّا الله و الله اکبر. آنچه برای رسول خدا صلی الله علیه وآله اتفاق افتاده است، برای من نیز تکرار می‌شود! 🔻به خدا سوگند، همین ماجرا به دست من در صلح "حُدَیبیه" اتفاق افتاد، آنگاه که با خط خود نوشتم: این پیمانی است که محمّد، رسول خدا، و سهیل‌بن‌عمرو بر اساس آن مصالحه می‌کنند. سهیل گفت: من با عهد‌نامه‌ای که در آن خود را رسول خدا نامیده‌ای موافقت نمی‌کنم؛ زیرا اگر تو را فرستاده خدا می‌دانستم، با تو نمی‌جنگیدم و اگر بپذیرم که تو پیامبر خدایی و در عین حال مانع از طواف تو به خانه خدا شوم، از ستمکاران خواهم بود. بنویس" محمّد‌بن‌عبد‌الله" تا من نیز موافقت کنم. رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمودند: " ای علی، من هم رسول خدایم و هم محمّد فرزند عبدالله هستم. اگر در این عهدنامه نوشته شود "محمّد فرزند عبدالله"، رسالت مرا مخدوش نمی‌سازد؛ پس بنویس: محمّد فرزند عبدالله." 🔻آن روز من در‌ این‌باره با مشرکان بحث و گفت‌وگو کردم و امروز نیز همانند آن روز برای فرزندان آنان می‌نویسم، مانند آنکه رسول خدا صلی الله علیه و آله برای پدران آنان نوشت. و این‌گونه تاریخ تکرار می‌شود. [ عمرو‌بن‌عاص از شنیدن این خاطره ناراحت شد و گفت: سبحان‌الله، تو با این تمثیل ما را به کافران تشبیه می‌کنی، حال آنکه ما از مؤمنان هستیم! به وی گفتم: ] 🔻ای پسر نابغه( "نابغه"، نام مادر عمرو است که به بدنامی شهره بود)، تو در کدام موقعیت، دوست کافران و بدخواه مسلمانان نبودی؟ تو شبیه مادرت هستی که تو را زاده است! [ عمرو برخاست و گفت: به خدا سوگند، از این پس هرگز در مجلسی با تو در یک جا نخواهم نشست. من نیز در پاسخش گفتم: ] 🔻به خدا سوگند، امیدوارم خداوند مجلس مرا از وجود تو و امثال تو تطهیر کند. 📚منابع: ۱. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸ ۲. الفصول المهمة، ص۹۶ ۳. الامامة و السیاسة، ص۱۵۱ ۴. الکامل، ج۳، ص۳۲۰ ۵. تاریخ طبری، ج۴ ص۳۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔴 اینگونه نباش! 💠 از کسانی نباش که دیگران را هدایت و خود را گمراه می سازد. 📔 حکمت ۱۵۰ 📔
ویژگی‌های اعتقادی کارگزاران 3⃣1⃣ 🔴 خطر نفوذ کارگزار منافق در بدنه حکومت 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای بندگان خدا!... شما را از منافقان می ترسانم؛ زیرا آنها برابر هر حقی باطلی و برابر هر دلیلی شبهه ای و برای هر دری کلیدی تهیه کرده اند... آنها یاوران شیطان و زبانه های آتش جهنم می باشند. 📚 ،خطبه۱۹۴
شرح حکمت ۱۸۵ نهج البلاغه بخش سوم.mp3
1.77M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ ویژگیهاى اعتقادى امام على (علیه السّلام) 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ویژگیهاى اعتقادى امام (علیه السّلام )(3) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هرگز دروغ نگفتم و به من دروغ نگفتند و هرگز گمراه نشدم و كسى به وسيله من گمراه نشده است. 🔻خوب کسی که به امیرالمؤمنین (علیه السلام) توهین کذب می زند، در واقع به پیامبر توهین کذب می زند و کسی که پیامبر را متهم به کذب می کند، با توجه به اینکه حضرت فرمود: خدا جبرئیل را مأمور فرمود که پیامبر را تربیت کند؛ در واقع دارد به خداوند متعال نسبت کذب می دهد. 🔻 همچنین در خطبه ۱۷۵ بند ۲ می خوانیم: سوگند به خدا! اگر بخواهم می توانم هر کدامِ شما را از آغاز تا پايان کارش و از تمام شئون زندگی اش آگاه سازم؛ امّا از آن می ترسم که با اينگونه خبرها نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) کافر شويد. آگاه باشيد، که من اين اسرار گرانبها را به ياران رازدار و مورد اطمينان خود می سپارم. سوگند به خدايی که محمّد(صلی الله علیه و آله وسلم) را به حق برانگيخت و او را برگزيد،جز به راستی سخن نگويم_ من دروغ نمیگویم. چرا؟_ پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) همه اطّلاعات را به من سپرده است و از محلِ هلاکت آن کس که هلاک می شود و جای نجات کسی که نجات می يابد و پايان اين حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاه کرده است. هيچ حادثه ای بر من نگذشت جز آنکه پیامبر در گوشم نجوا کرد و مرا مطّلع ساخت. 🔻بنابراین مولا علی(علیه السلام) هرچه می گویند دستورات پیامبر است؛ نه دروغ میگوید و نه به او دروغ گفته شده است. بنابراین مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۱۶ نهج البلاغه که اولین سخنرانی ایشان بعد از بیعت مردم با ایشان است می فرمایند: «وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً». به خدا سوگند! من هيچ گاه دروغی نگفته ام. یا در خطبه ۳۷ بند ۲ اینگونه می فرمایند: آيا خیال مي كنيد من بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) دروغی بسته ام؟ به خدا قسم من قطعاً اولین کسی هستم که او را تصديق کردم، پس هرگز اوّلین کسی نخواهم بود که او را تکذیب کنم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوابیه یکی از طلاب حوزه علمیه در موضوع اهانت به علوم حوزوی توسط آقای مهر علیزاده
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و شصت و دوم: خطبه ۹۱ بخش ۴ تا ۸ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(6).mp3
3.58M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۹۱ قسمت ۴ تا ۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۴ تا ۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 4⃣ چگونگی آفرينش آسمانها ♦️فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسيع آسمانها را بدون اينكه بر چيزی تكيه كند نظام بخشيد و شكافهای آن را به هم آورد و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد و دشواری فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانی كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. در حالیكه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه های آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت و بر هر راهی و شكافی از آسمان، نگهبانی از شهاب های روشن گماشت و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز و ماه را با نوری كم رنگ برای تاريكی شبها قرار داد و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد و حركت آن دو را دقيق اندازه گيری كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخيص شود و با رفت و آمد آنها شماره سالها و اندازه گيری زمان ممكن باشد. پس در فضای هر آسمان فلك آن را آفريد و زينتی از گوهرهای تابنده و ستارگان درخشنده بياراست و آنان را كه خواستند اسرار آسمانها را دزدانه دريابند، با شهاب های درخشنده سوزان تير باران كرد و تمامی ستارگان از ثابت و استوار و گردنده و بی قرار فرود آينده و بالا رونده و نگران كننده و شادی آفرين را تسليم اوامر خود فرمود... ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۴ تا ۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 5⃣ ويژگيهای فرشتگان ♦️سپس خداوندِ سبحان برای سكونت بخشيدن در آسمانها و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانی شگفت آفريد و تمام شكافها و راه های گشاده آسمانها را با فرشتگان پر كرد و فاصله جوّ آسمان را از آنها گستراند، كه هم اكنون صدای تسبيح آنها فضای آسمانها را پر كرده: در بارگاه قدس، درون پرده های حجاب و صحنه های مجد و عظمت پروردگار طنين انداز است. در ماورای آنها زلزله هايی است كه گوشها را كر می كند و شعاعهای خيره كننده نور، كه چشمها را از ديدن باز می دارد و ناچار خيره بر جای خويش می ماند. خدا فرشتگان را در صورتهای مختلف و اندازه های گوناگون آفريد و بال و پرهايی برای آنها قرار داد، آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر می برند و چيزی از شگفتيهای آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمی دهند و در آنچه از آفرينش پديده ها كه خاص خداست، ادّعايی ندارند: «بلكه بندگانی بزرگوارند كه در سخن گفتن از او پيشی نمی گيرند و به فرمان الهی عمل می كنند»، خدا فرشتگان را امين وحی خود قرار داد و برای رساندن پيمان امر و نهی خود به پيامبران از آنها استفاده كرد و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضای حق منحرف نمی گردند. آنها را از ياری خويش بهرمند ساخت و دلهايشان را در پوششی از تواضع و فروتنی و خشوع و آرامش در آورد، درهای آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگی بستايند و برای آنها نشانه های روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند. سنگينی های گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت و گذشت شب و روز آنها را به سوی مرگ سوق نداد، تيرهای شك و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت و آتش كينه در دلهايشان شعله ور نگرديد، حيرت و سرگردانی آنها را از ايمانی كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندی كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه ها در آنها راه نيافته تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد. 6⃣ اقسام فرشتگان ♦️گروهی از فرشتگان در آفرينش ابرهای پر آب و در آفرينش كوههای عظيم و سر بلند و خلقت ظلمت و تاريكی ها نقش دارند و گروهی ديگر قدمهايشان تا ژرفای زمين پايين رفته و چونان پرچمهای سفيدی دل فضا را شكافته اند و در زير آن بادهايی است كه به نرمی حركت كرده و در مرزهای مشخّصی نگاهش می دارد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ بخش ۴ تا ۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 7⃣ صفات والای فرشتگان ♦️اشتغال به عبادت پروردگار فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها را شيدای حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه ای ندارند. شيرينی معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند، ترس و خوف الهی در ژرفای جان فرشتگان راه يافته و از فراوانی عبادت قامتشان خميده و شوق و رغبت فراوان از زاری و گريه شان نكاسته است. مقام والای فرشتگان از خشوع و فروتنی آنان كم نكرد و غرور و خود بينی دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوی گذشته را شماره كنند و سهمی از بزرگی و بزرگواری برای خود تصوّر نمايند. گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپی نرنجانده و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند. از مناجاتهای طولانی خسته نشده و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است و از فرياد استغاثه و زاری آنها فروكش نكرده و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده اند، راحت طلبی آنها را به كوتاهی در انجام دستوراتش وادار نساخته و كودنی و غفلت و فراموشی بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمی يابد و فريبهای شهوت همّتهای بلندشان را تيرباران نمی كند. فرشتگان ايمان به خدای صاحب عرش را ذخيره روز بی نوايی خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روی می آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمی دهند و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهی و اطاعت پروردگار سست نمی كنند، آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل می پرورانند و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمی دارند. عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمی دارد تا در انجام وظيفه سستی ورزند، طمعها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود را بزرگ نمی شمارند و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند و اميد فراوان نمی گذارد تا از پروردگار ترسی در دل داشته باشند. 8⃣ پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقی ♦️فرشتگان درباره پروردگار خويش به جهت وسوسه های شيطانی اختلاف نكرده اند و برخوردهای بد با هم نداشته و راه جدايی نگيرند. كينه ها و حسادتها در دلشان راه نداشته و عوامل شك و ترديد و خواهشهای نفسانی آنها را از هم جدا نساخته و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند و طوق بندگی به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستی آن را بر زمين نمی گذارند. در تمام آسمانها جای پوستينی خالی نمی توان يافت مگر آن كه فرشته ای به سجده افتاده يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار می افزايد و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر می نمايد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل و هشتم 🔸مالک اشتر خلاف رأی من گام بر‌نمی‌دارد [ پس از نوشته‌شدن معاهده، مطرح شد که مالک اشتر به آنچه نوشته شده، راضی نیست و به ادامه جنگ معتقد است. گفتم: ] 🔻نه، چنین نیست. هنگامی که من راضی شدم، مالک اشتر نیز راضی می‌شود و اکنون من و شما همگی به این امر رضایت داده‌ایم و مصلحت نیست پس از رضایت، از پیمان خویش بازگردیم و بعد از آنکه اقرار به پذیرش کرده‌ایم، به دنبال تغییر و تبدیل در آن باشیم؛ مگر آنکه نافرمانی خداوند پیش آید و بر خلاف کتاب خداوند حکمی صادر شود. 🔻اما اینکه می‌گویند مالک اشتر فرمان مرا ترک می‌کند و بر خلاف من موضع می‌گیرد، چنین نیست. او فردی نیست که از فرمان من سرپیچی کند. من از بابت او نگرانی ندارم و آرزو می‌کنم ای کاش در میان شما دو تن همانند او بود! کاش در میان شما حتّی یک تن مانند او بود که مثل او درباره دشمن می‌اندیشید! اگر چنین بود، بار گران مسئولیت شما بر دوش من سبک می‌شد و به اصلاحِ کج‌روی‌های شما امیدوار می‌شدم! درباره این عهدنامه باید بگویم که برای حفظ منافع شما، آن را محکم و استوار کرده‌ایم و امیدوارم که راه را گم نکنید، ان‌شاء‌ الله رب‌العالمین. 🔸پیمان نخواهیم شکست [ سلیمان‌بن صُرَد با صورت مجروحش نزد من آمد. با دیدن وی گفتم: ] «فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند [ و به شهادت رسیدند ] و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند». به راستی که تو از این منتظران هستی و از جمله کسانی به شمار می‌روی که پیمان خویش را دگرگون نکرده‌اند. 🔻[ سلیمان گفت: یا امیرالمؤمنین، اگر یاورانی داشتم، هرگز این عهدنامه نوشته نمی‌شد. به خدا سوگند، به میان مردم رفتم و تلاش کردم آنان را به همان عهد اولیه بازگردانم؛ ولی بسیار اندک یافتم کسانی را که در آنها امیدی به خیر باشد. در این هنگام محرز‌بن‌جریش پرسید: ای امیرالمؤمنین، آیا راهی برای بازگشت از این عهدنامه وجود دارد؟ به خدا سوگند، می‌ترسم عاقبت این کار ذلّت و خواری باشد. به او پاسخ دادم: ] آیا پس از آنکه پیمان را پذیرفته‌ایم، آن را نقض کنیم؟ چنین کاری جایز نیست. 🔸آن‌کس که فرمانش را اجرا نکنند، رأیی نخواهد داشت [ شنیدم که گروهی درباره من گفته‌اند: علی شجاع است، ولی از اسرار جنگ آگاهی ندارد! گفتم: ] 🔻خداوند پدرانشان را رحمت کند. آیا کسی آگاه‌تر و بابصیرت‌تر از من به جنگ وجود دارد؟ هنوز به بیست سالگی نرسیده بودم که وارد میدان نبرد شدم و اکنون از شصت سالگی گذشته‌ام. اما دریغ، آن کس که اطاعتش نکنند، رأیی نخواهد داشت. 📚منابع: ۱. وقعة صفین، ص۵۲۱ ۲. أنساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۶ ۳. الإرشاد، ج۱، ص۲۶۹ ۴. سوره احزاب، آیه ۲۳ ۵. المعیار و الموازنة، ص۱۸۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 بالاترین حق 💠 پس رعیّت اصلاح نمى شود جز آن که زمامداران اصلاح گردند. 📒 ،خطبه ۲۱۶