eitaa logo
نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
779 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
41 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بر آن هستیم که روزانه(در حد 10 دقیقه) باهم مقداری نهج البلاغه را بخوانیم و حکمتهای آن توسط استاد مهدوی ارفع بوسیله خود نهج البلاغه شرح داده می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۸ ثواب.mp3
3.71M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 8⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(ثواب) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 8 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(ثواب) ⚜ امیرالمؤمنین در ادامهٔ حکمت ۱۱۳ می فرمایند : « وَ لاَ رِبْحَ کَالثَّوَابِ » ؛ " هیچ سودی مانند ثواب اعمال صالح نیست. " 🔻در خطبه ۱۱۴ نهج البلاغه می خوانیم : « لَيسَ شَيءٌ بِخَيرٍ مِنَ الخَيرِ إلّا ثَوابَهُ » " چیزی از کار خیر بهتر نیست، مگر ثواب کار خیر." پس معلوم می شود ثواب کار خیر خیلی عظمت دارد ، حتی از خود کار خیر هم بالاتر است. 🔰 در نهج البلاغه شریف مصادیق زیادی برای ثواب کارهای خیر ذکر شده؛ 🔻 مثلاً مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۸۳ می فرماید: « کَفَی بالْجَنَّةِ ثَوَاباً وَ نَوَالًا » ؛ " برای انسانی که عمل صالح انجام می دهد و ایمان دارد، بهشت به عنوان ثواب و نتیجه کافی است. " 🔻آنقدر بهشت و ثواب بهشت و ثواب آخرت عظمت دارد که خود مولا در خطبه ۱۹۳ ، معروف به خطبه متّقین ، می فرمایند : اگر اجلی که خداوند برای هر کسی قرار داده و تا پیش از رسیدن آن اجل امکان مرگ وجود ندارد نبود ، متّقین دوست نداشتند حتی به اندازه یک چشم به هم زدن جان شان در قفس تن شان باقی بماند ، بعد در بیان دلیل این رغبت به رفتن از دنیا می فرماید : « شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ »؛ " آنقدر این اهل تقوا شوق ثواب آخرت دارند و خوف از عقاب که دوست داشتند هرگز روحشان در تن شان ماندگار نشود. " 🔻در حکمت ۳۶۸ ، مولا علی (علیه السلام) می فرمایند : « إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ » ؛ معیار را در ثواب و عقاب ، طاعت و معصیت معرفی کردند . " خداوند سبحان ثواب را بر طاعت خودش وضع کرد و قرار داد و عقاب را بر معصیتش." لذا کسی نگوید دلت اگر پاک باشد ، همیشه کارهایت درست است ؛ نه باید عمل هم منطبق بر طاعت الهی باشد تا ثواب داشته باشد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 9⃣3⃣ (قسمت سی و نهم) توصیهٔ به تقوا ، توصیهٔ به بهترین چیزها (خطبه ۱۷۳) 🔻« أُوصِیکُمَ بِتَقْوَى اللَّهِ » ، توصیه می کنم شما را به تقوا و پروای از پروردگار ؛ 🔻 « فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ » ؛ به یقین تقوا بهترین چیزی است که بندگان خدا آن را به یکدیگر توصیه کرده اند ؛ برای خاطر اینکه این تقوا است که او را در راه تکامل و تعالی انسانی به پیش می راند ؛ تقوا است که موجب می شود انسان در روند تکاملی تاریخی خود پیش بتازد و با سهولت و با سرعت سیر کند . آلوده دامان نبودن ، پاک بودن ، پاک زیستن ، در راه صحیح و در جهت صحیح حرکت کردن ، مجذوب هیچ یک از جاذبه های شیطانی و نفسانی نشدن ، اینها است که انسان را در آن طریق تکاملی اش به پیش می برد و از « آدمی » ، از بشر ، از حیوانِ ناطقِ سخنگو ، انسان کامل می سازد . 🔸علت توصیهٔ به تقوا در ابتدای جنگ (خطبه ۱۷۳) 🔹 این تقوا در این میدان ، در این موقعیت زمانی و مکانی که امیرالمؤمنین در آن سخن می گوید ، چه سودی می تواند داشته باشد ؟ 🔻 امیرالمؤمنین می فرمایند: « وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ » ؛ یعنی تا کنون همراه پیغمبر خدا (صلوات الله علیه وآله) که در جهان بود ، می جنگیدید و میدانهای جهاد می رفتید ، اما با چه کسی می جنگیدید ؟ با آن که می دانستید و معلوم بود که کافر است و سخن خدا و آیات الهی و بینات و براهین خدا را که از خورشید فروزان روشن تر است ، ندیده می گیرد ؛ آیات روشن قرآن هم صلای جان در می داد ، آن جنگ خیلی دشوار نبود ، آن جنگ خیلی آگاهی نمی خواست ، خیلی بصیرت و معرفت در آن جنگ نقشی نداشت ؛ چرا ؟ چون دشمن مشخص بود ، صف ها از یکدیگر متمایز و ممتاز بود. 🔹 امروز که امیرالمؤمنین این سخن را بیان می کند ، وضع ، جور دیگری است ؛ کین و کیدی که در دل دشمن هست ، شاید عمیق تر و شدیدتر است ، اما در ظاهر دوستی و مسلمانی . همان دشمن با همان شمشیر و با همان تصمیم ، الان به جنگ شما مسلمانان راستین و واقعی آمده ، اما آن شعارهای فاخرانه ، آن اظهاراتی را که نشان می داد که او به راستی دشمن است ، یک کناری گذاشته و پخته تر ، عاقلانه تر ، زیرکانه تر عمل می کند ؛ اهل قبله است ! همین نمازی که تو می خوانی ، او هم می خواند ؛ همین عبادتی که تو انجام می دهی ، او هم انجام می دهد و شاید از تو به ظاهر بهتر ! شاید خیلی با آداب و شرایط بیشتر. ↩️ ادامه دارد...
👌 ۶راه مهم سعادتمند شدن 📝در کلام امام هادی علیه‌السلام
🔵 پرهیز از شبهات 💠 « لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ » 🔹 هیچ پارسائى مانند پرهیز از شبهات نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۹ ورع.mp3
2.95M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 9⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(ورع) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 9 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(ورع) 🔰 در ادامه حکمت ١١٣، مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ » ؛ " هیچ ورع و اجتناب از محرّماتی مانند توقّف و احتیاط نزد شبهه نیست. " 🔻گاهی حرامی بیّن و روشن و آشکار است، تکلیف دربارهٔ آن روشن است؛ اما گاهی مسأله و امری مشکوک است که آیا حرام است یا نیست ؛ اینجا شبهه است. 🔻 عالی ترین نوع ورع این است که انسان حتی از احتمال حرام هم اجتناب کند. 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) گاهی در نهج‌البلاغه، ورع را جُنَّه و سپر معرفی کردند؛ در حکمت ۴ می‌فرمایند: « الوَرَعُ جُنَّهٌ » ؛ 🔻و گاهی هم سنگر خوبی معرفی کرده اند؛ در حکمت ٣٧١ می‌فرمایند: « لَا مَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرَعِ » ؛ " هیچ سنگری نیکوتر از ورع و دوری از محرمات نیست. " 🔻به همین جهت و به خاطر همین ارزش ورع است که در نامه ۴۵ حضرت خطاب به عثمان بن حنیف می‌نویسند: " اگر چه نمی‌توانید مثل علی باشید در ساده زیستی ، « وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد » ؛ لااقل مرا کمک کنید؛ (از چه راهی؟ اولاً) با ورع و دوری از محرّمات. " 🔻مولا علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه معتقدند، کم شدن ورع انسان نتیجهٔ کم حیایی انسان است؛ در حکمت ٣۴٩ نهج‌البلاغه، مولا علی (علیه‌السلام) اینگونه اشاره می‌کنند: « مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ » ؛ " هر کس حیایش کم بشود، ورعش کم می‌شود. " 🔻در ادامه هم نتیجه کم شدن ورع را، مرگ قلب معرفی می‌کنند و می‌فرمایند: «مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ» 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 0⃣4⃣ (قسمت چهل) راهکار موفقیت در فتنه ، صبر و بصیرت (خطبه ۱۷۳) 🔻« وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ القِبْلَة » ؛ باز شده است در جنگ ، میان شما و میان مردمی که به ظاهر با شما هم کیش و هم عقیده اند. امروز دشمن شما در مقابلتان ، دشمنی صریح و واضح و آشکار نیست، بلکه دشمنی است که از لحاظ شعار ، کار او مشابه و تصور می رود که با شما هم مسلک است ؛ جنگیدن با این خیلی سخت است . امیرالمؤمنین راه یک چنین مبارزه ای را به ما می آموزد و نشان می دهد . 🔻«اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر» ؛ پرچم و عَلَم این چنین کارزاری را فقط مردمی می توانند بر دوش بکشند که دو صفت در آنها باشد : ✅ اول ؛ آگاهی ✅ دوم ؛ استواری 🔹 انسان اگر بخواهد فریب دشمنهای نابکاری را که به ظاهر دوستند ، به ظاهر از انسان پابندترند به آن مسلک و آن عقیده و آن راه ، اما در باطن ، دشمنان بنیادی آن مسلک و عقیده اند نخورد ، اگر بخواهد اینها را بشناسد ، باید بصیرت داشته باشد. امروز مهم ترین تکلیف مسلمانهای دنیا این است که بصیرت و آگاهی و معرفت خود را تقویت کنند. مسلمانها سعی کنند بفهمند و بدانند . تا بصیرت نباشد ، راه های زندگی ، مشهود و معلوم نمی شود ؛ تا دقت نظر نباشد ، تا آگاهی نباشد ، تا هشیاری نباشد ، تا چشم مسلمان باز نباشد ، دشمن را در هر لباس نمی شناسد ؛ و ما امروز بیش از همیشه احتیاج داریم دشمنانمان و دشمنان دینمان و دشمنان قرآنمان را و دشمنان نهج البلاغه را در هر لباس بشناسیم ؛ ولو در لباس دوستان ، ولو در لباس علاقه مندان ، ولو در لباس منادیان و مدّعیان ، احتیاج داریم بشناسیم . 🔹 همان طوری که دشمنان دین و دشمنان قرآن و دشمنان رشد و کمال جامعهٔ اسلامی امروز سعی می کنند بصیرت را از آنها بگیرند ، سعی می کنند آنها را خواب و خام بار بیاورند ، سعی می کنند آنها را به ظواهر دل خوش بکنند ، سعی می کنند آنها را از تعمّق و تدبّر باز بدارند ، ما باید به دستور قرآن و به دستور امیرالمؤمنین در نهج البلاغه و به دستور مکتب اهل بیت ، بصیرت و آگاهی و هشیاری و معرفت خود را هر چه بیشتر کنیم . هرگز فکر نکنید که « نباید فکر کنم » ؛ هرگز نگویید « به من چه ، فهمیدم یا نفهمیدم » ! هرگز نگویید چون چنین گفته اند یا چون که این گفته است ، پس درست است ؛ سعی کنید فکر کنید ، سعی کنید بیندیشید . و در امر دین جز فروع دین که تقلیدی است، هیچ چیز دیگر تقلیدی نیست ؛ فقط فروع دین برای ما تقلیدی است ، فقط احکام و مقررات جامعهٔ اسلامی است که لازم است متخصص فن برای ما بیان بکند ؛ از آنکه گذشت ، هیچ چیز دیگر از دین تقلیدی نیست . همه چیز را باید دانست و فهمید و شناخت ؛ باید با بصیرت در راه دین شد ؛ باید در این راه با فهم و تدبر قدم نهاد تا دشمن خدا نتواند انسان را از این راه برگرداند ؛ تا نتواند راه دیگری را به عنوان راه دین به ما تحمیل کند . 🔹پرچم این پیکار و این مبارزه را هیچ کس بر دوش نمی کشد مگر آن که دارای بصیرت باشد و دارای صبر. ↩️ ادامه دارد...
🔵 جایگاه زهد 💠 « لَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ » 🔹هیچ زهدی مانند بی رغبتی در حرام نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۱۰ زهد.mp3
4.44M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 🔟 ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(زهد) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 10 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(زهد) 🔰 در ادامهٔ حکمت ۱۱۳ می‌خوانیم: « لَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ » ؛ " هیچ زهدی مانند بی رغبتی در حرام نیست. " 🔵 مولا علی (علیه‌السلام) در دو جای نهج‌البلاغه، زهد را تعریف کرده اند؛ 🔸۱. ابتدا در خطبه ۸۱ می‌فرمایند: « أَیُّهَاالنَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاَْمَلِ » ؛ " ای مردم! معنای واقعی زهد کوتاه کردن آرزو هاست. " 🔸۲. و دوم در حکمت ۴۳۹ که می فرمایند: " من زهد را بین دو جمله در قرآن پیدا کرده ام؛ آنجا که خداوند سبحان می فرماید: « لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ » ؛ زهد این است که بر آنچه از دست داده اید تأسف نخورید و نسبت به آنچه که به دست آورده اید شاد نباشید." در ادامه حضرت می‌فرمایند: «وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ » ؛ " کسی که بر گذشته تأسف نخورد و نسبت به آنچه الان هم به دست آورده، شاد و فرحناک نشود، همه دو طرف و جوانب زهد را به دست آورده است. " 🔵 مسأله دیگری که باید به آن بپردازیم، ارزش زهد است؛ مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۴ نهج‌البلاغه، زهد را ثروت و سرمایه می‌دانند و می‌فرمایند: « الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ » . 🔵 مسأله سوم آثار زهد است؛ یعنی زهد و بی رغبتی به دنیا (مخصوصاً حرام) چه اثراتی دارد؟ 1⃣ در حکمت ۳۱ حضرت می‌فرمایند: " کسی که نسبت به دنیای حرام زهد بورزد، مصیبت های دنیا را سبک می‌شمارد" ؛ « إسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ ». 2⃣ در حکمت ۳۹۱ مولا علی (علیه‌السلام) امر می‌کنند که نسبت به دنیا، زهد بورز تا خدا چشم تو را نسبت به عیوب دنیا باز کند؛ بنابراین اثر دوم، چشم بصیرت نسبت به عیوب دنیاست. 3⃣ سومین اثر، از بین بردن و میراندن هوای نفس است؛ در نامه ۳۱ مولا علی (علیه‌السلام) خطاب به فرزندشان می‌نویسند: « وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ » ؛ " هوای نفس فوران کرده را با زهد و زهادت بمیران. " 4⃣ چهارم ؛ کنده شدن شهوات از انسان است؛ مولا علی (علیه‌السلام) در خطبه ۸۳ می‌فرمایند: « ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ » ؛ " بروید مانند انسان عاقلی تقوا پیشه کنید که زهد باعث شده شهواتش از او کنده شود." 🔵 مطلب آخر هم مراتب زهد است؛ 🔻 مولا در حکمت ۱۱۳ می‌فرماید: « لَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ » ؛ " هیچ زهدی مانند زهد در حرام نیست. " 🔻و در حکمت ۲۸ هم درجهٔ برتر زهد را اینگونه معرفی می‌فرمایند که: « أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ »؛ " برترین زهد ها مخفی ترین آنهاست. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 1⃣4⃣ (قسمت چهل و یک) راهکار موفقیت در فتنه ؛ صبر و بصیرت (خطبه ۱۷۳) 🔹 شرط دومش هم این است که پایدار باشید ، مقاوم باشید. صبر را معنا کردیم مقاومت ؛ ✅ مقاومت در مقابل انگیزه های فساد ✅ مقاومت در مقابل انگیزه های انحصار ✅ مقاومت در مقابل کشش ها و جاذبه های شیطانی ✅ مقاومت در مقابل هر ضربتی که بخواهد انسان را از راه خدا دور کند و کنار بزند؛ این مقاومت ، معنای صبر است . 🔻«أَلَا وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ» 🔸 اول باید آگاه باشی 🔸 دیگر باید مقاوم باشی 🔹اگر آگاهی داشتی [ اما ] مقاوم نبودی ، باز هم تلاشت پوچ است ؛ اگر دانستی ، عالم بودی ، آگاه بودی اما دل به جاذبه ها سپردی ، دنبال کششهای نفسانی و شیطانی رفتی ، مطالب را تحلیل کردی اما خودت دنبال تحلیل هایت نایستادی ، در آن راه حرکت نکردی ، مقاومت نکردی ، بیچاره ای ! 🔸 اهل بصر باید بود و اهل صبر . 🔹لازم است مقاومت و پایداری داشته باشی . آن کسانی که بصیرت و آگاهی و روشنفکری و بینش خوب دارند ، درک و علم و معرفت دارند اما نفسهای آنها آن قدر خبیث [ است ] ، نفسهای شیطانی آنها آن قدر نیرومند و بر آنها چیره و مسلط است که هر چیزی را بر آنها می تواند تحمیل بکند ، آن روشنفکری که می فهمد اما متعهد نیست ، از هر آدم عامی بدتر و شنیع تر است. بنابراین در یک چنین موقعیت و هنگامهٔ دشواری پرچم مبارزه را بر دوش گرفتن و با دشمنان بنیادی ، با دشمنانی که تظاهر به دشمنی هم نمی کنند در آویختن ، دو شرط مهم دارد : « الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ » ؛ آگاهی و مقاومت . « وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ » ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش تفکر و اندیشیدن 💠 « لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ » 🔹هیچ دانشى مانند اندیشیدن نیست . 📒 ، حکمت ۱۱۳
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 2⃣4⃣ (قسمت چهل و دوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔹 ماجرای این خطبه شانزدهم ، ماجرای بسیار مهمی است ؛ برای خاطر اینکه این خطبه را امیرمؤمنان در طلیعهٔ خلافت و در آغاز شروع دوران رهبری سیاسی خود در حضور هزاران نفر از جمعیت های مسلمانان ایراد کرده اند . 🔹در آغاز این خطبه ، امیرالمؤمنین خود را نسبت به آنچه در این خطبه تعهد خواهد کرد و همچنین نسبت به آنچه از حقایق و واقعیتهای تاریخی که حاکی از سنن الهی است و در این خطبه خواهد گفت ، عهده دار می کند. 🔹 ذمهٔ من عهده دار آن چیزی است که بیان می کنم، خود من متعهّدم آنچه را بیان خواهم کرد و خواهم گفت ؛ پیدا است یک مطلب بسیار مهمی است . غالباً وقتی که برنامه های بسیار مهمی قرار است به مردم ارائه بشود ، آن کسی که مجری برنامه و طراح برنامه است و بنا است او به این برنامه عمل کند ، برای جلب اطمینان بیشتر و برای اینکه دلگرمی زیادتری وجود داشته باشد ، خود را عهده دار قرار می دهد . 🔹 امیرالمؤمنین را همه به راستگویی و درست کرداری می شناسند ، همه می دانند که او پای آنچه بگوید ، خواهد ایستاد. 🔻« ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ » امام ( علیه السلام ) بعد از آنکه این تعهّد را بیان می کنند ، یک مطلبی را می گویند که این مطلب فوق العاده حائز اهمیت و مطلب پرمغزی است ، بعلاوه از این نظر که در آغاز و طلیعهٔ یک برنامه است و در ابتدا و پیش درآمد یک طرح اجتماعی است ، پیدا است که نظر به گذشتهٔ آن روز در جامعهٔ اسلامی و همچنین نظر به آیندهٔ آن روز هم هست . حالا توضیح می دهم ، روشن می شود . ↩️ ادامه دارد...
🔵 اهمیت فرائض 💠 لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ 🔹هیچ عبادتى مانند انجام واجبات نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۱۲ فرائض.mp3
4.55M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣1⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى (فرائض) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 12 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(فرائض) 🔰 در ادامه حکمت ١١٣، حضرت می‌فرمایند: « لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ» ؛ " هیچ عبادتی ارزشمندتر از انجام واجبات نیست. " 🔻در نهج‌البلاغه شریف، پیرامون فرائض و واجبات سه مطلب کلی است؛ 1⃣ اول ، جایگاه فرائض؛ مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ٣٨٢ می‌فرمایند: " همانا خداوند متعال، بر بدن و اعضا و جوارح شما چیزهایی را واجب کرده که به واسطه آنها در قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد. " 🔻در حکمت ١٠۵ هم مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ فَلَا تُضَيِّعُوهَا » ؛ " خدا یک واجباتی را بر شما قرار داده که باید این واجبات را ضایع نکنید. " 🔻و در نامه ۴۵ هم می‌نویسند: « طُوبى لِنَفسٍ أدَّت إلى رَبِّها فَرضَها » ؛ " خوش به سعادت کسی که واجباتی را که خدا بر او تکلیف کرده، در محضر خدا انجام داده باشد. " 2⃣ مطلب دوم، اثر و فایده انجام فرائض است؛ در خطبه ١۶٧ می‌خوانیم: «الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّه» ؛ " واجبات را ادا کنید، تا شما را به بهشت برساند. " 3⃣ اما مطلب سوم، نحوهٔ مدیریت نفس در بحث انجام واجبات و فرائض است؛ 🔸 ۱. اولاً مولا علی (علیه‌السلام)، در حکمت ٣٩ می‌فرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ » ؛ "اگر مستحبّاتی به واجبات ضرر برسانند، اصلاً مایهٔ نزدیکی ما به خدا نمی‌شوند. " 🔻لذا در حکمت ٣٧٩ می‌فرمایند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا » ؛ " هر وقت دیدید مستحبّی دارد به واجبی ضرر می‌زند، آن مستحب را ترک کنید. " 🔻و باز هم مولا علی (علیه‌السلام) ، در نامه ۶٩ می‌نویسند: « خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ » ؛ " در عبادت ها آن مقداری را که با لذت و نشاط می توانی انجام بده، مگر عبادات واجب که آنها بر تو واجب هستند و اصلاً شرطش نشاط نیست و باید در هر حالتی انجام دهی." 🔸 ۲. مطلب دوم در این نحوهٔ مدیریت این است که « وَلْيَکُنْ فِي خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بِهِ لِلَّهِ دِينَکَ إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِي هِيَ لَهُ خَاصَّةً » ، در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند : "در آن بخش خالصی که برای خداوند متعال دینت را خالص می کنی ، اقامهٔ واجبات را قرار بده که این اقامهٔ واجبات فقط برای خداست." 🔻و در نامه ۵۹ حضرت می نویسند از اینکه در انجام واجبات بدنت فرسوده می شود نگران نباش ؛ «وَ ابْتَذِلْ نَفْسَكَ فِيمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكَ رَاجِياً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ» ؛ چرا ؟ چون امید ثوابش را داری و از آن طرف هم ترس از عقاب ترک واجبات داری. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 3⃣4⃣ (قسمت چهل و سوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔻اختلاف طبقاتی ؛ عامل سقوط جوامع 🔹کسی که در تاریخ نگاه کرده ، دیده و فهمیده که «وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ " و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وامیداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد ، پس آن را یکسره زیر و رو می کنیم." کسی که این قانون و سنت الهی را می شناسد ، می داند که هرگاه وقت مردن یک جامعه نزدیک می شود ، وقت در هم پاشیدن فرهنگ و مدنیت یک ملت می رسد ، خدای متعال مُترفین و ثروتمندان و اشراف آن جامعه را وامیدارد؛ وامیدارد یعنی مجبورشان می کند ؟ نه ، خدا هیچ کس را به گناه مجبور نمی کند ، [واداشتن] باز یعنی [همان] قانونها . 🔹 كَلَّا إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی ؛ این کسانی که بر اثر طغیانِ پول داری افتادند در جادهٔ گناه ، اشرافی گری ، فساد ، ایجاد تباهی در جامعه ، اینها سر بلند می کنند ، اینها بنا می کنند به عیش و عشرت ، بنا می کنند به حق ضعفا را غصب کردن ، واجبات گرسنگان را در مستحبات خود و فرزندان خود و نزدیکان خود و نوکرهای خود و حیوانات داخل خانهٔ خود صرف کردن. غذای یک سال یک شهر را یک شب در یک میهمانی مصرف می کنند ! 🔹 «فَفَسَقُوا فِيها» ؛ فسق می کنند ، گناه می کنند ؛ نتیجه اش چه می شود ؟ «فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ» ؛ قانون خدا ، سنّت خدا بر آنها قرار می گیرد ، «فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ آن جامعه در هم پاشیده می شود ، آن نظام متلاشی می شود. نظام اشرافی گری نابود خواهد شد ؛ کجای دنیا ؟ همه جای دنیا ؛ چه وقت از زمان ؟ در عمر جهان و زمان و تاریخ از اول تا آخر ؛ وقتی ندارد ، جایی ندارد ، مال همیشه است ؛ این یک سنت است . 🔹 در یک جامعه ای که اختلاف طبقاتی هست ، یعنی ثروتهای طغیانگر هست ، فقرهای کشنده هست ، در این جامعه قهراً فساد هست، فسق هست، ظلم و نابسامانی هست که اینها از هم تخلّف ناپذیر است. ممکن نیست در یک جامعه ای آزادی مطلق در به دست آوردن ثروت باشد و ثروت طغیانگر نباشد . کجا اسلام اجازه می دهد که آدم ثروتمند و سرمایه دار هر کار دلش خواست در تحصیل ثروت یا خرج آن انجام بدهد؟ [ این ] کجا از منطق اسلامی است؟ اسلام اجازه نمی دهد ؛ چرا؟ برای اینکه اگر چنین چیزی وجود پیدا کرد ، اگر آزادی و بی بندوباری و افسارگسیختگی در مقابل سرمایه داران، پول داران، اشراف و ثروتمندان قرار داده شد ، این جادهٔ آسفالته ، این هم اسب بی لجام ؛ بتاز هر چه می توانی ! آن قدر می تازد که دیگر انسانی که قابل فشردن باشد نماند ؛ هر که را می شود فشرد می فشرد . بنابراین اختلاف طبقاتی به وجود می آید. اختلاف طبقاتی که به وجود آمد ، بدبختی به وجود می آید ، گناه به وجود می آید. ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش حیاء و صبر 💠 « لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ » 🔹هیچ ایمانى مانند حیاء و صبر نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۱۳ حیاء (۱).mp3
3.87M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣1⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى (حیاء) {بخش اول} 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 13 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(حیاء) {بخش اول} 🔰 در ادامه حکمت ۱۱۳ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند : « لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ » ؛" هیچ ایمانی به درجهٔ ارزش حیاء و صبر نمی رسد. " 🔻در نهج البلاغه ما در حکمت ۳۱ بحث صبر را باز کردیم ، لذا در این حکمت فقط به بحث حیاء می پردازیم . 🔵 مطلب اول دربارهٔ حیاء در نهج البلاغه ؛ تقسیم حیاء به حیاء خوب و بد است . 🔰 درباره حیاء خوب، مولا علی (علیه السلام) را بیان کردند ؛ 1⃣ اولین مصداق خجالت کشیدن از فرار از میدان جنگ است ؛ 🔻در خطبه ۶۶ می خوانیم : « فَعَاوِدُوا الْكَرَّ وَ اسْتَحْيُوا مِنَ الْفَرِّ » ؛ یعنی " حمله را تکرار کنید و از فرار خجالت بکشید. " 2⃣ مصداق دوّمی که مولا علی (علیه السلام) آوردند ، خجالت کشیدن از افشا شدن عمل زشت خلوت انسان است. 🔻مولا علی (علیه السلام) در نامه ۶۹ خطاب به حارث همْدان می نویسند : « وَ احْذَر کُلّ عَمَلٍ یُعمَلُ بِهِ فِی السّرّ وَ یُستَحَی مِنهُ فِی العَلَانِیَهِ » ؛ " از هر کاری که در خلوت انجام می دهند ، ولی از آشکار شدنش خجالت می کشند (و علنی خجالت می کشند انجام دهند) بر حذر باش و دوری کن. " 🔰 اما دربارهٔ حیاء مذموم و بد هم ، مولا علی (علیه السلام) چند مصداق بیان کردند ؛ 🔸 ۱. یکی خجالت کشیدن از بخشش اندک است؛ 🔻در حکمت ۶٧ می‌فرمایند: « لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ » ؛ " از بخشیدن و اعطای چیز کم خجالت نکش؛ چون محروم کردن و محروم شدن از انفاق، خیلی بدتر از ندادن همان اندک است. " 🔸۲. دومی گفتن نمی‌دانم است؛ خجالت کشیدن از چیزی که نمی‌دانی و بگویی نمی‌دانم، زشت است ؛ 🔻 مولا در حکمت ٨٢ می‌فرمایند: « وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ » ؛ " کسی از شما خجالت نکشد، وقتی از او درباره چیزی سؤال کردند که نمی‌دانست، به راحتی بگوید نمی‌دانم. " 🔸۳. سومین مصداق در نهج‌البلاغه، خجالت کشیدن از یادگیری است؛ 🔻در همان حکمت ٨٢ می‌خوانیم: « وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ منِْکُم إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ »؛ " کسی از شما خجالت نکشد اگر چیزی را بلد نیست، راحت بگوید من نمی‌دانم و یاد بگیرد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 4⃣4⃣ (قسمت چهل و چهارم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔻اختلاف طبقاتی ؛ عامل سقوط جوامع 🔹یک تیپ گناه ها هست که مخصوص افرادی است که از سیری دارند میترکند ، یک تیپ گناه هایی هم هست که مخصوص آن مردمی است که از گرسنگی دارند می میرند ؛ آنها هم دچار گناه می شوند ، خاصیت فقر ، گناه آفرینی است . 🔹 یک جامعهٔ فقیر در مقابل یک گروه غنی ذلیل می شود ، تن به ذلت می دهد و این گناه است ؛ گوهر شرف و انسانیتش را در هم می شکند و این گناه است ؛ در مقابل غير خدا خضوع می کند و این بزرگ ترین گناهان است و خلاصه حاضر می شود آلت فعل و آلت دست و وسیلهٔ انجام گناه و بدبختی و فساد باشد و این منتهای همهٔ گناهان است. لذا قرآن می گويد : «وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً» ، وقتی قرار شد یک تمدنی ، یک فرهنگی نابود بشود ، فرمولش این است که اشرافی ، طبقهٔ عالیه ای به وجود بیایند و این طبقه عالیه طغیانگری می کنند ، فسق می کنند ؛ فساد می کنند ، از جادهٔ انسانیت دور می شوند ؛ نتیجه این می شود که همه جا را گناه می گیرد ؛ وقتی یک گناه گرفت بعد گناه های دیگر و خاصیت و لازمهٔ طبیعی گناه ، نابودی مردم است. 🔹 نابودی مردم یعنی چه ؟ یعنی دانه دانه افراد می میرند ؟ نه ، از اینها بالاتر است ؛ یعنی یک تمدن ، یک فرهنگ ، یک جامعه مضمحل می شود . 🔹 اميرالمؤمنين ( صلوات الله علیه ) این را به ما بیان می کند ؛ می گوید هر کسی این جوری بشود که گذشته را بشناسد و گذشته برای او بیماری های موجود را ، دردها و عقوبتهای نقد را معرفی بکند ، «عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ» ، آن وقت «حَجَزَتهُ التَّقوى عَن تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ» ، تقوا و حساسیت و مراقبت موجب می شود که دیگر در وادی اشتباه فرو نرود ، اشتباه نکند . و اتفاقاً جامعهٔ اسلامی قبل از امیرالمؤمنین و همان مردمی که در مقابل او نشسته بودند و این حرفها را می شنیدند ، به همین بلیه ای که علی از آن خبر می داد ، به همین ماجرای تلخ دچار شده بودند و امیرالمؤمنین این واقعیت را داشت می دید و از نزدیک به آنها می گفت. ↩️ ادامه دارد...
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 925.mp3
11.02M
🎙ای که از روز ازل ما را صدا کردی حسین... 🔻روضه (ع) 👤حاج سید محمد
🔵 ارزش های والای اخلاقی 💠 سرمایه اى از عقل سودمندتر نیست و تنهایى ترسناک تر از خودبینى و عقلى چون دوراندیشى و بزرگوارى چون تقوا و همنشینى چون اخلاق خوش و میراثى چون ادب و رهبرى چون توفیق الهى و تجارتى چون عمل صالح و سودى چون پاداش الهى و پارسائى چون پرهیز از شبهات و زهدى چون بى اعتنایى به دنیاى حرام و دانشى چون اندیشیدن و عبادتى چون انجام واجبات و ایمانى چون حیاء و صبر و خویشاوندى چون فروتنى و شرافتى چون دانش و عزّتى چون بردبارى و پشتیبانى مطمئن تر از مشورت کردن نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳