☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و دوم
خطبه ٢٨ (معرفة الدنيا):
این خطبه را در یکی از روزهای عید فطر ایراد فرمود .
💠١- معرفة الدنیا
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الدُّنْيَا أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ.
أَلَا وَ إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَّبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ أَ فَلَا تَائِبٌ مِنْ خَطِيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ أَ لَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ!
أَلَا وَ إِنَّکمْ فِي أَيَّامِ أَمَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ فَمَنْ عَمِلَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ نَفَعَهُ عَمَلُهُ وَ لَمْ يَضْرُرْهُ أَجَلُهُ وَ مَنْ قَصَّرَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ.
أَلَا فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ کمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَةِ أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ کالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا کالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا.
أَلَا وَ إِنَّهُ مَنْ لَا يَنْفَعُهُ الْحَقُّ يَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لَا يَسْتَقِيمُ بِهِ الْهُدَى يَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى أَلَا.
وَ إِنَّکمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْکمُ اثْنَتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَکمْ غَداً.
💠١- دنیا شناسی
پس از حمد و ستايش الهى، همانا دنيا روى گردانيده، و وداع خويش را اعلام داشته است، و آخرت به ما روى آورده، و پيشروان لشكرش نمايان شده. آگاه باشيد امروز، روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت، و كيفر عقب ماندگان آتش است. آيا كسى هست كه پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه كند آيا كسى هست كه قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيكى انجام دهد. آگاه باشيد هم اكنون در روزگار آرزوهاييد، كه مرگ را در پى دارد، پس هر كس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيكو انجام دهد، بهرمند خواهد شد، و مرگ او را زيانى نمى رساند، و آن كس كه در روزهاى آرزوها، پيش از فرارسيدن مرگ كوتاهى كند، زيانكار و
مرگ او زيانبار است، همانگونه كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى كنيد، در روزگار خوشى و كاميابى نيز عمل كنيد. آگاه باشيد هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چيزى مانند آتش جهنّم، كه فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند آگاه باشيد آن كس را كه حق منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند، و آن كس كه هدايت راهنماى او نباشد، گمراهى او را به هلاكت خواهد افكند. آگاه باشيد به كوچ كردن فرمان يافتيد و براى جمع آورى توشه آخرت راهنمايى شديد.همانا، وحشتناك ترين چيزى كه بر شما مى ترسم، هواپرستى، و آرزوهاى دراز است. پس، از اين دنيا توشه برگيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و سوم
خطبه ٢٩ (بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاجّ بعد قصة الحكمين):
پس از آنکه ضحاک ابن قیس از طرف معاویه در سال ۳۸ هجری به کاروان حجاج بیت الله حمله کرد و اموال آنها را غارت نمود ، فرمود :
💠١- اسباب هزیمة اهل کوفیین
أَيُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ الْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ كَلَامُكُمْ يُوهِي الصُّمَّ الصِّلَابَ وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ الْأَعْدَاءَ تَقُولُونَ فِي الْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ فَإِذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ وَ لَا اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ وَ سَأَلْتُمُونِي التَّطْوِيلَ دِفَاعَ ذِي الدَّيْنِ الْمَطُولِ لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْيَبِ وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ لَا أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ وَ لَا أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ وَ لَا أُوعِدُ الْعَدُوَّ بِكُمْ مَا بَالُكُمْ مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ الْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ أَ قَوْلًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ .
💠 ١- علل شکست کوفیان
اى مردم كوفه بدن هاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواسته هاى شما پراكنده است، سخنان ادّعايى شما، سنگ هاى سخت را مى شكند، ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مى سازد، در خانه هايتان كه نشسته ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مى دهيد، امّا در روز نبرد، مى گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مى كنيد. آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است، و قلب رها كننده شما آسايش ندارد. بهانه هاى نابخردانه مى آوريد، چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مى طلبيد و براى مبارزه سستى مى كنيد.
بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمى توانند ظلم و ستم را دور كنند، و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمى آيد، شما كه از خانه خود دفاع نمى كنيد چگونه از خانه ديگران دفاع مى نماييد و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت. به خدا سوگند فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود، كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است، و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است. به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم، و به يارى شما اميدوار نيستم، و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمى كنم. راستى شما را چه مى شود دارويتان چيست و روش درمانتان كدام است مردم شام نيز همانند شمايند آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته، به غير خدا اميدوار باشيد .
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و چهارم
خطبه ٣٠ (في معنى قتل عثمان):
پس از پخش شایعات دخالت امام در قتل عثمان در سال ۳۵ هجری این خطبه ی افشاگرانه را ایراد فرمود .
💠١- الرد علی اشاعات الخصوم
لَوْ أَمَرْتُ بِهِ لَكُنْتُ قَاتِلًا أَوْ نَهَيْتُ عَنْهُ لَكُنْتُ نَاصِراً غَيْرَ أَنَّ مَنْ نَصَرَهُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ خَذَلَهُ مَنْ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ وَ مَنْ خَذَلَهُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ نَصَرَهُ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَهُ اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ .
💠١- پاسخ به شایعات دشمن
اگر به كشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز مى داشتم از ياوران او به شمار مى آمدم، با اين همه، كسى كه او را يارى كرد، نمى تواند بگويد كه از كسانى كه دست از يارى اش برداشتند بهترم، و كسانى كه دست از يارى اش برداشتند نمى توانند بگويند، ياورانش از ما بهترند. من جريان عثمان را برايتان خلاصه مى كنم: عثمان استبداد و خودكامگى پيشه كرد، و شما بى تابى كرديد و از حد گذرانديد، و خدا در خود كامگى و ستمكارى، و در بى تابى و تندروى، حكمى دارد كه تحقّق خواهد يافت.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و پنجم
خطبه ٣١ (لما أنفذ عبد الله بن عباس إلى الزبير يستفيئه إلى طاعته قبل حرب الجمل):
در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری ابن عباس را برای پند دادن به سوی زبیر فرستاد و فرمود :
💠١- نفسیة طلحة و الزبیر
لَا تَلْقَيَنَّ طَلْحَةَ فَإِنَّكَ إِنْ تَلْقَهُ تَجِدْهُ كَالثَّوْرِ عَاقِصاً قَرْنَهُ يَرْكَبُ الصَّعْبَ وَ يَقُولُ هُوَ الذَّلُولُ وَ لَكِنِ الْقَ الزُّبَيْرَ فَإِنَّهُ أَلْيَنُ عَرِيكَةً فَقُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ ابْنُ خَالِكَ عَرَفْتَنِي بِالْحِجَازِ وَ أَنْكَرْتَنِي بِالْعِرَاقِ فَمَا عَدَا مِمَّا بَدَا .
💠 ١- روانشناسی طلحه و زبیر
با طلحه، ديدار مكن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشى مى يابى كه شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مركب سركش مى شود و مى گويد، رام است .
بلکه با زبیر دیدار کن که نرم تر است. به او بگو، پسر دايى تو مى گويد: در حجاز مرا شناختى، و در عراق مرا نمى شناسى چه شد كه از پيمان خود باز گشتى.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و ششم
خطبه ٣٢ (العدّ التنّازلى للامّة الاسلامية):
در سال ۳۷ هجری در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر ایراد فرمود :
💠١- العد التنازلی للامة الاسلامیة
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِي دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ كَنُودٍ يُعَدُّ فِيهِ الْمُحْسِنُ مُسِيئاً وَ يَزْدَادُ الظَّالِمُ فِيهِ عُتُوّاً لَا نَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا وَ لَا نَتَخَوَّفُ قَارِعَةً حَتَّى تَحُلَّ بِنَا .
💠١- سير ارتجاعى امّت اسلامى
اى مردم، در روزگارى كينه توز، و پر از ناسپاسى و كفران نعمت ها، صبح كرده ايم، كه نيكوكار، بدكار به شمار مى آيد، و ستمگر بر تجاوز و سركشى خود مى افزايد. نه از آن چه مى دانيم بهره مى گيريم و نه از آن چه نمى دانيم، مى پرسيم، و نه از حادثه مهمّى تا بر ما فرود نيايد، مى ترسيم.
💠٢- طبقات الناس بعد رحلة النبی
وَ النَّاسُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ مِنْهُمْ مَنْ لَا يَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَهَانَةُ نَفْسِهِ وَ كَلَالَةُ حَدِّهِ وَ نَضِيضُ وَفْرِهِ وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ لِسَيْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِينَهُ لِحُطَامٍ يَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ يَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ يَفْرَعُهُ وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَى الدُّنْيَا لِنَفْسِكَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَكَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطْلُبُ الدُّنْيَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا يَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْيَا قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِيعَةً إِلَى الْمَعْصِيَةِ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْكِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَيَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ فِي مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًى.
💠 ٢- اقسام مردم (روانشناسى اجتماعى مسلمين، پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)
در اين روزگاران، مردم چهار گروه اند:- گروهى اگر دست به فساد نمى زنند، براى اين است كه، روحشان ناتوان، و شمشيرشان كند، و امكانات مالى، در اختيار ندارند.- گروه ديگر، آنان كه شمشير كشيده، و شرّ و فسادشان را آشكار كرده اند، لشكرهاى پياده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده كشتار ديگرانند. دين را براى به دست آوردن مال دنيا تباه كردند كه يا رييس و فرمانده گروهى شوند، يا به منبرى فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتى، كه دنيا را بهاى جان خود بدانى، و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى.- گروهى ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را مى طلبند، و با اعمال دنيا در پى كسب مقام هاى معنوى آخرت نيستند، خود را كوچك و متواضع جلوه مى دهند. گام ها را رياكارانه و كوتاه بر مى دارند، دامن خود را جمع كرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مى آرايند، و پوشش الهى را وسيله نفاق و دو رويى و دنيا طلبى خود قرار مى دهند.- و برخى ديگر، با پستى و ذلّت و فقدان امكانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، كه خود را به زيور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز، در هيچ زمانى از شب و روز، از زاهدان راستين نبوده اند.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و هفتم
ادامه ی خطبه ٣٢ (العدّ التنّازلى للامّة الاسلامية):
💠٣- حالة الاتقیاء في مجتمع ممسوخ
وَ بَقِيَ رِجَالٌ غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِكْرُ الْمَرْجِعِ وَ أَرَاقَ دُمُوعَهُمْ خَوْفُ الْمَحْشَرِ فَهُمْ بَيْنَ شَرِيدٍ نَادٍّ وَ خَائِفٍ مَقْمُوعٍ وَ سَاكِتٍ مَكْعُومٍ وَ دَاعٍ مُخْلِصٍ وَ ثَكْلَانَ مُوجَعٍ قَدْ أَخْمَلَتْهُمُ التَّقِيَّةُ وَ شَمِلَتْهُمُ الذِّلَّةُ فَهُمْ فِي بَحْرٍ أُجَاجٍ أَفْوَاهُهُمْ ضَامِزَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ قَرِحَةٌ قَدْ وَعَظُوا حَتَّى مَلُّوا وَ قُهِرُوا حَتَّى ذَلُّوا وَ قُتِلُوا حَتَّى قَلُّوا .
💠 ٣- وصف پاكان در جامعه مسخ شده
در اين ميان گروه اندكى باقى مانده اند كه ياد قيامت، چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته، و ترس رستاخيز، اشك هايشان را جارى ساخته است، برخى از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگى مى كنند، و برخى ديگر ترسان و سركوب شده يا لب فرو بسته و سكوت اختيار كرده اند، بعضى مخلصانه همچنان مردم را به سوى خدا دعوت مى كنند، و بعضى ديگر گريان و دردناكند كه تقيّه و خويشتن دارى، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانى وجودشان را فرا گرفته گويا در درياى نمك فرو رفته اند، دهن هايشان بسته، و قلب هايشان مجروح است، آنقدر نصيحت كردند كه خسته شدند، از بس سركوب شدند، ناتوانند و چندان كه كشته دادند، انگشت شمارند.
💠٤- اسلوب المواجهة مع الدنیا
فَلْتَكُنِ الدُّنْيَا فِي أَعْيُنِكُمْ أَصْغَرَ مِنْ حُثَالَةِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَةِ الْجَلَمِ وَ اتَّعِظُوا بِمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ قَبْلَ أَنْ يَتَّعِظَ بِكُمْ مَنْ بَعْدَكُمْ وَ ارْفُضُوهَا ذَمِيمَةً فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ مَنْ كَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْكُمْ .
💠 ٤- روش برخورد با دنيا
اى مردم بايد دنياى حرام در چشمانتان از پر كاه خشكيده، و تفاله هاى قيچى شده دام داران، بى ارزش تر باشد، از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آن كه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنياى فاسد نكوهش شده را رها كنيد، زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها كرد.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و هشتم
خطبه ٣٣ (عند خروجه لقتال أهل البصرة):
در سال ۳۶ هجری به هنگام عزیمت به بصره برای جنگ با ناکثین در سرزمین ذی قار فرمود :
💠١- الغایة من ارسال النبی(صلی الله علیه و آله و سلم)
إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلى الله عليه وآله) وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً وَ لَا يَدَّعِي نُبُوَّةً فَسَاقَ النَّاسَ حَتَّى بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ وَ بَلَّغَهُمْ مَنْجَاتَهُمْ فَاسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ اطْمَأَنَّتْ صَفَاتُهُمْ .
💠 ١- آثار بعثت پيامبر اسلام
همانا خداوند هنگامى محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) را مبعوث فرمود كه هيچ كس از عرب، كتاب آسمانى نداشت، و ادّعاى پيامبرى نمى كرد. پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) مردم جاهلى را تا به جايگاه كرامت انسانى پيش برد و به رستگارى رساند، كه سر نيزه هايشان كندى نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحكام گرفت.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش پنجاه و نهم
خطبه ٣٣ (عند خروجه لقتال أهل البصرة):
در سال ۳۶ هجری به هنگام عزیمت به بصره برای جنگ با ناکثین در سرزمین ذی قار فرمود :
💠٢- خصائص الامام علی (علیه السلام) العسکریة
أَمَا وَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُ لَفِي سَاقَتِهَا حَتَّى تَوَلَّتْ بِحَذَافِيرِهَا مَا عَجَزْتُ وَ لَا جَبُنْتُ وَ إِنَّ مَسِيرِي هَذَا لِمِثْلِهَا فَلَأَنْقُبَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّى يَخْرُجَ الْحَقُّ مِنْ جَنْبِهِ .
💠 ٢- ويژگى هاى نظامى و اخلاقى امام على عليه السّلام
به خدا سوگند من از پيشتازان لشكر اسلام بودم تا آنجا كه صفوف كفر و شرك تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اكنون نيز همان راه را مى روم، پرده باطل را مى شكافم تا حق را از پهلوى آن بيرون آورم.
💠 ٣- الشکوی من قریش
مَا لِي وَ لِقُرَيْشٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ قَاتَلْتُهُمْ كَافِرِينَ وَ لَأُقَاتِلَنَّهُمْ مَفْتُونِينَ وَ إِنِّي لَصَاحِبُهُمْ بِالْأَمْسِ كَمَا أَنَا صَاحِبُهُمُ الْيَوْمَ وَ اللَّهِ مَا تَنْقِمُ مِنَّا قُرَيْشٌ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ اخْتَارَنَا عَلَيْهِمْ فَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي حَيِّزِنَا فَكَانُوا كَمَا قَالَ الْأَوَّلُ :
أَدَمْتَ لَعَمْرِي شُرْبَكَ الْمَحْضَ صَابِحاً * وَ أَكْلَكَ بِالزُّبْدِ الْمُقَشَّرَةَ الْبُجْرَا
وَ نَحْنُ وَهَبْنَاكَ الْعَلَاءَ وَ لَمْ تَكُنْ * عَلِيّاً وَ حُطْنَا حَوْلَكَ الْجُرْدَ وَ السُّمْرَا
💠٣- شكوه از فتنه گرى قريش
مرا با قريش چه كار. به خدا سوگند، آن روز كه كافر بودند با آنها جنگيدم، و هم اكنون كه فريب خورده اند، با آنها مبارزه مى كنم. ديروز با آنها زندگى مى كردم و امروز نيز گرفتار آنها مى باشم. به خدا سوگند قريش از ما انتقام نمى گيرد جز به آن علّت كه خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامى داشت. ما هم آنان را در زندگى خود پذيرفتيم، پس چنان بودند كه شاعر گفته است:
«به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدى. و سر شير و خرماى بى هسته خوردى. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالى كه بلند مرتبت نبودى. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانى داديم و تو را حفظ كرديم».
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش شصتم
خطبه ٣٤ (في استنفار الناس إلى أهل الشام بعد فراغه من أمر الخوارج):
این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج ، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله ی کوفه ایراد فرمود :
💠 ١- توبیخ اهل الکوفة
أُفٍّ لَكُمْ لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَكُمْ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ عِوَضاً وَ بِالذُّلِّ مِنَ الْعِزِّ خَلَفاً إِذَا دَعَوْتُكُمْ إِلَى جِهَادِ عَدُوِّكُمْ دَارَتْ أَعْيُنُكُمْ كَأَنَّكُمْ مِنَ الْمَوْتِ فِي غَمْرَةٍ وَ مِنَ الذُّهُولِ فِي سَكْرَةٍ يُرْتَجُ عَلَيْكُمْ حَوَارِي فَتَعْمَهُونَ وَ كَأَنَّ قُلُوبَكُمْ مَأْلُوسَةٌ فَأَنْتُمْ لَا تَعْقِلُونَ مَا أَنْتُمْ لِي بِثِقَةٍ سَجِيسَ اللَّيَالِي وَ مَا أَنْتُمْ بِرُكْنٍ يُمَالُ بِكُمْ وَ لَا زَوَافِرُ عِزٍّ يُفْتَقَرُ إِلَيْكُمْ مَا أَنْتُمْ إِلَّا كَإِبِلٍ ضَلَّ رُعَاتُهَا فَكُلَّمَا جُمِعَتْ مِنْ جَانِبٍ انْتَشَرَتْ مِنْ آخَرَ
💠 ١- نكوهش از سستى و نافرمانى كوفيان
نفرين بر شما كوفيان كه از فراوانى سرزنش شما خسته شدم. آيا به جاى زندگى جاويدان قيامت به زندگى زود گذر دنيا رضايت داديد و بجاى عزّت و سر بلندى، بدبختى و ذلّت را انتخاب كرديد هر گاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت مى كنم، چشمانتان از ترس در كاسه مى گردد، گويا ترس از مرگ عقل شما را ربوده و چون انسان هاى مست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقل هاى خود را از دست داده و درك نمى كنيد.
من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم، و شما را پشتوانه خود نمى پندارم، شما ياران شرافتمندى نيستيد كه كسى به سوى شما دست دراز كند. به شتران بى ساربان مى مانيد كه هر گاه از يك طرف جمع آورى گرديد، از سوى ديگر پراكنده مى شويد.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش شصت و یکم
ادامه ی خطبه ٣٤ (في استنفار الناس إلى أهل الشام بعد فراغه من أمر الخوارج):
این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج ، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله ی کوفه ایراد فرمود :
💠٢- علل سقوط الکوفیین
لَبِئْسَ لَعَمْرُ اللَّهِ سُعْرُ نَارِ الْحَرْبِ أَنْتُمْ تُكَادُونَ وَ لَا تَكِيدُونَ وَ تُنْتَقَصُ أَطْرَافُكُمْ فَلَا تَمْتَعِضُونَ لَا يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُونَ غُلِبَ وَ اللَّهِ الْمُتَخَاذِلُونَ وَ ايْمُ اللَّهِ إِنِّي لَأَظُنُّ بِكُمْ أَنْ لَوْ حَمِسَ الْوَغَى وَ اسْتَحَرَّ الْمَوْتُ قَدِ انْفَرَجْتُمْ عَنِ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ انْفِرَاجَ الرَّأْسِ وَ اللَّهِ إِنَّ امْرَأً يُمَكِّنُ عَدُوَّهُ مِنْ نَفْسِهِ يَعْرُقُ لَحْمَهُ وَ يَهْشِمُ عَظْمَهُ وَ يَفْرِي جِلْدَهُ لَعَظِيمٌ عَجْزُهُ ضَعِيفٌ مَا ضُمَّتْ عَلَيْهِ جَوَانِحُ صَدْرِهِ أَنْتَ فَكُنْ ذَاكَ إِنْ شِئْتَ فَأَمَّا أَنَا فَوَاللَّهِ دُونَ أَنْ أُعْطِيَ ذَلِكَ ضَرْبٌ بِالْمَشْرَفِيَّةِ تَطِيرُ مِنْهُ فَرَاشُ الْهَامِ وَ تَطِيحُ السَّوَاعِدُ وَ الْأَقْدَامُ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ ذَلِكَ ما يَشاءُ .
💠٢- علل عقب ماندگى مردم كوفه
به خدا سوگند، شما بد وسيله اى براى افروختن آتش جنگ هستيد، شما را فريب مى دهند امّا فريب دادن نمى دانيد، سرزمين شما را پياپى مى گيرند و شما پروا نداريد.
چشم دشمن براى حمله شما خواب ندارد ولى شما در غفلت به سر مى بريد. بخدا سوگند، شكست براى كسانى است كه دست از يارى يكديگر مى كشند. سوگند بخدا، اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابو طالب، همانند جدا شدن سر از تن، جدا و پراكنده مى شويد.
به خدا سوگند آن كه دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشكند، و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانى اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار كوچك و ضعيف است. تو اگر مى خواهى اينگونه باش، امّا من، به خدا سوگند از پاى ننشينم و قبل از آن كه دشمن فرصت يابد با شمشير آب ديده چنان ضربه اى بر پيكر او وارد سازم كه ريزه هاى استخوان سرش را بپراكند، و بازوها و قدم هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش شصت و دوم
ادامه ی خطبه ٣٤ (في استنفار الناس إلى أهل الشام بعد فراغه من أمر الخوارج):
این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج ، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله ی کوفه ایراد فرمود :
💠٣- الحقوق المتبادلة بین الامام و امامة
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ .
💠 ٣- حقوق متقابل مردم و رهبرى
اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّى واجب شده است، حق شما بر من، آن كه از خير خواهى شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم كنم، و شما را آموزش دهم تا بى سواد و نادان نباشيد، و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگى را بدانيد. و اما حق من بر شما اين است كه به بيعت با من وفادار باشيد، و در آشكار و نهان برايم خير خواهى كنيد، هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و فرمان دادم اطاعت كنيد.
@Heydar_ali_moola
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
#نهج_البلاغه
بخش شصت و سوم
خطبه ٣٥ (بعد التحكيم):
پس از اطلاع از ماجرای حکمیت و نیرنگ عمروعاص که ابوموسی را فریب داد ، و طبق شروطی که برای حکمیت قبول کردند عملی نشد امام این خطبه را در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود :
💠١- ضرورة الحمد
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ إِنْ أَتَى الدَّهْرُ بِالْخَطْبِ الْفَادِحِ وَ الْحَدَثِ الْجَلِيلِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَيْسَ مَعَهُ إِلَهٌ غَيْرُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ (صلى الله عليه وآله وسلم) .
💠١- ضرورت ستايش پروردگار
خدا را سپاس هر چند كه روزگار دشوارى هاى فراوان و حوادثى بزرگ پديد آورد. شهادت مى دهم جز خداى يگانه و بى مانند خدايى نباشد و جز او معبودى نيست، و گواهى مى دهم محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بنده و فرستاده اوست.
💠٢- اسباب هزیمة الکوفیین
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَعْصِيَةَ النَّاصِحِ الشَّفِيقِ الْعَالِمِ الْمُجَرِّبِ تُورِثُ الْحَسْرَةَ وَ تُعْقِبُ النَّدَامَةَ وَ قَدْ كُنْتُ أَمَرْتُكُمْ فِي هَذِهِ الْحُكُومَةِ أَمْرِي وَ نَخَلْتُ لَكُمْ مَخْزُونَ رَأْيِي لَوْ كَانَ يُطَاعُ لِقَصِيرٍ أَمْرٌ فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِبَاءَ الْمُخَالِفِينَ الْجُفَاةِ وَ الْمُنَابِذِينَ الْعُصَاةِ حَتَّى ارْتَابَ النَّاصِحُ بِنُصْحِهِ وَ ضَنَّ الزَّنْدُ بِقَدْحِهِ فَكُنْتُ أَنَا وَ إِيَّاكُمْ كَمَا قَالَ أَخُو هَوَازِنَ :
أَمَرْتُكُمْ أَمْرِي بِمُنْعَرَجِ اللِّوَى * فَلَمْ تَسْتَبِينُوا النُّصْحَ إِلَّا ضُحَى الْغَدِ.
💠٢- علل شكست كوفيان
پس از حمد و ستايش خدا، بدانيد كه نافرمانى از دستور نصيحت كننده مهربان دانا و با تجربه، مايه حسرت و سرگردانى و سرانجامش پشيمانى است. من رأى و فرمان خود را نسبت به حكميّت به شما گفتم، و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم. (اى كاش كه از قصير پسر سعد اطاعت مى شد) ولى شما همانند مخالفانى ستمكار، و پيمان شكنانى نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد، تا آنجا كه نصيحت كننده در پند دادن به ترديد افتاد، و از پند دادن خوددارى كرد، داستان من و شما چنان است كه برادر هوازنى سروده است: «در سرزمين منعرج، دستور لازم را دادم امّا نپذيرفتند، كه فردا سزاى سركشى خود را چشيدند.»
@Heydar_ali_moola