هدایت شده از نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🏴 به مناسبت دهم رمضان سال دهم بعثت، سالروز وفات #حضرت_خدیجه سلاماللهعلیها
.....پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم، و كسی جز من او را نميديد، در آن روزها، در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم كه #خديـــــجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم.........
🖤 #نهج_البلاغه،خطبه192
░▒░▒░▒░▒░▒░
■مقام معـــــظم رهـــــبری:
قبل از فتح مدینه، یعنى قبل از آنکه مدینهاى در اختیارِ پیغمبر قرار بگیرد و زندگىاى، راحتى، حکومتى، قدرتى در اختیار آن بزرگوار باشد؛ در حال نهایت شدّت، #حضرت_خدیـــــجه انفاق کردند؛ هم مالشان را، هم جانشان را، هم راحتشان را. اینها مغفولٌعنه مانده؛ حضرت، مظلومه است. ۱۳۹۵/۰۲/۲۰
⚫️سالروز وفات بانـــــوی بزرگ اسلام #امالمـــــومنیـــــن، همسر وفادار پیامبر اکرم (ص) و مادر بزرگوار حضرت فاطمهی زهرا؛ حضرت #خدیـــــجة_الکبـــــری سلام الله علیها بر شیفتگان خاندان عصمت و طهارت تسلیت باد.⚫️
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@nahjolbalagheiha
┗━━━🍂━
خطبه ۱۹۲ بخش ۱۲ تا ۱۵.mp3
4.08M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وپانزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_ششم}
2️⃣1️⃣ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا
🔻من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت درباره چيزی تعصّب ورزد، جز با دليلی كه با آن ناآگاهان را بفريبد و يا برهانی آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند جز شما، زيرا در باره چيزی تعصّب می ورزيد كه نه علّتی دارد و نه سببی، ولی شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم (عليه السّلام) تعصّب ورزيد و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند» و سرمايه داران فساد زده امّتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد». پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، برای اخلاق پسنديده، افعال نيكو و كارهای خوب تعصّب داشته باشيد. همان افعال و كرداری كه انسانهای با شخصيّت و شجاعان خاندان عرب و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشی می گرفتند، يعنی اخلاق پسنديده، بردباری به هنگام خشم فراوان و كردار و رفتار زيبا و درست و خصلتهای نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان، وفاداری به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچی از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمكاری، بزرگ شمردن خون ريزی، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد.
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپانزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192، خطبه قاصعه
{قسمت_هفتم}
3️⃣1️⃣ علل پيروزی و شكست ملّتها
🔻از كيفرهایی كه بر اثر كردار بد و كارهای ناپسند بر امّتهای پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگی گذشتگان مطالعه و انديشه می كنيد، عهده دار چيزی باشيد كه عامل عزّت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافيت زندگی آنان را فراهم كرد و نعمتهای فراوان را در اختيارشان گذاشت و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدایی اجتناب كردند و بر وحدت و همدلی همّت گماشتند و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند و از كارهایی كه پشت آنها را شكست و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزی با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن و دست از ياری هم كشيدن، بپرهيزيد و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند. آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند؟ فرعونهای زمان آنها را به بردگی كشاندند و همواره بدترين شكنجه ها را بر آنان وارد كردند و انواع تلخی ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهی وجود داشت كه سرپيچی كنند و نه چاره ای كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملايمات آنها را در راه دوستی خود و قدرت تحمّل ناراحتيها را برای ترس از خويش مشاهده فرمود؛ آنان را از تنگناهای بلا و سختيها نجات داد و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواری و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود و آنها را حاكم و زمامدار و پيشوای انسانها قرار داد و آن قدر كرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمی پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه وحدت اجتماعی داشتند. خواسته های آنان يكی، قلبهای آنان يكسان و دستهای آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياری كننده، نگاهها به يك سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشوای همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد، در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگی روی آوردند و مهربانی و دوستی آنان از بين رفت و سخن ها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروه ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد و نعمتهای فراوان شيرين را از آنها گرفت و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقی ماند. از حالات زندگی فرزندان اسماعيل پيامبر و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد. راستی چقدر حالات ملّتها با هم يكسان و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاری كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زمانی كه پادشاهان كسری و قيصر بر آنان حكومت می كردند و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كناره های دجله و فرات و از محيطهای سر سبز و خرّم دور كردند و به صحراهای كم گياه و بی آب و علف، محل وزش بادها و سرزمينهایی كه زندگی در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهای نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران ساختند، خانه هاشان پست ترين خانه ملّتها و سرزمين زندگيشان خشك ترين بيابانها بود، نه دعوت حقّی وجود داشت كه به آن روی آورند و پناهنده شوند و نه سايه محبّتی وجود داشت كه در عزّت آن زندگی كنند. حالات آنان دگرگون و قدرت آنان پراكنده و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلایی سخت و در جهالتی فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور و بتها را پرستش می كردند و قطع رابطه با خويشاوندان و غارتگريهای پياپی در ميانشان رواج يافته بود.
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپانزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_هشتم}
4️⃣1️⃣ ره آورد بعثت پيامبر اسلام (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم)
🔻حال به نعمتهای بزرگ الهی كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند. چگونه نعمتهای الهی بالهای كرامت خود را بر آنان گستراند و جويبارهای آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق آنها را در بر گرفت. در ميان نعمتها غرق گشتند و در خرّمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد و در پرتو عزّتی پايدار آرام گرفتند و به حكومتی پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند و سلاطين روی زمين گرديدند و فرمانروای كسانی شدند كه در گذشته حاكم بودند و قوانين الهی را بر كسانی اجرا می كردند كه مجريان احكام بودند و در گذشته كسی قدرت در هم شكستن نيروی آنان را نداشت و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند.
5️⃣1️⃣ علل نكوهش و سقوط كوفيان
🔻آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد و با زنده كردن ارزشهای جاهليّت، دژ محكم الهی را در هم شكستيد، در حالیكه خداوند بر اين امّت اسلامی بر «وحدت و برادری» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگی كنند، نعمتی بود كه هيچ ارزشی نمی توان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشی گران قدرتر و از هر كرامتی والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ايد و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن و از ايمان جز نشانی را نمی شناسيد شعار می دهيد: آتش آری ، ننگ هرگز! گويا می خواهيد اسلام را واژگون و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيمانی را كه خدا برای حفظ حرمت مسلمين در زمين و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد. همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را ياری دهند و چاره ای جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم از مثلهای قرآن در باره كسانی كه عذاب و كيفر شدند و روزهای سخت آنان و اسيبهای شديدی كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد و به عذر اينكه آگاهی نداريد خود را گرفتار نسازيد و انتقام خدا را سبك و خود را از كيفر الهی ايمن مپنداريد، زيرا كه خدای سبحان مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر برای ترك امر به معروف و نهی از منكر. پس خدا بيخردان را برای نافرمانی و خردمندان را برای ترك باز داشتن ديگران از گناه لعنت كرد. آگاه باشيد شما رشته پيوند با اسلام را قطع و اجرای حدود الهی را تعطيل و احكام اسلام را به فراموشی سپرده ايد.
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا بند ۱۵.mp3
6.7M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و یکم
❇️ زیرکترین مردم هستم
🔻[ بر بالای منبر مسجد کوفه به مردم گفتم: ]
ای مردم، اگرنیرنگ و حیلهگری بد نبود، من زیرکترین مردم بودم. آگاه باشید که هر نیرنگی موجب گناه و هرزگی است و هر گناهی، نوعی کفر و انکار در بر دارد! آگاه باشید که نیرنگبازی و تبهکاری و خیانت در آتش است.
❇️ دوستداران ما در انتظار رحمت واسعه خداوندی اند
🔻[ حنش وارد حیاط مسجد شد و به من گفت: حال شما چطور است ای امیرالمومنین؟ به وی پاسخ دادم: ]
در حالی هستم که دوستانم را دوست و دشمنانم را دشمن میدارم. دوستانم در حالی روز را سپری میکنند که شادمان به رحمت الهیاند و دشمن ما در حالی روز را به شب میرساند که گام بر لب پرتگاه دوزخ قرار داده است! و آن لبه پرتگاه چنان سست است که او را در آتش دوزخ میافکند. از سوی دیگر، درهای بهشت برای اهل آن گشوده شده است. پس گوارا باد رحمت خداوندی بر آنان که شایستگی رحمت حق را دارند و هلاکت و آتش ارزانی اهل دوزخ باد!
🔻ای حنش، هر کس دوست دارد بداند که دوست ماست یا دشمن ما، دل خود را بیازماید: اگر دوست ما را دوست میدارد، دشمن ما نیست و اگر دوست ما را دشمن میدارد، دوست ما نیست. به راستی که خداوند از دوستان ما پیمان گرفته است به ما مودت داشته باشند و در لوح محفوظ نام دشمنان ما را ثبت کرده است. آری، ما برگزیدگان خداییم و کسانی که شتابان به دنبال ما در حرکتاند، در حقیقت در راه انبیا سیر میکنند.
❇️ ولایت شرط قبولی اعمال
🔻[ به همراه قنبر در مسجد کوفه بودیم. قنبر متوجه نماز فردی شد که بسیار زیبا نماز میخواند. قنبر تحت تاثیر نماز وی قرار گرفت. به قنبر گفتم: ]
آرام باش ای قنبر! به خدا سوگند، اگر کسی به ولایت ما اهل بیت یقین داشته باشد، به مراتب بهتر از آن است که هزار سال عبادت کند. اگر بندهای هزار سال خدا را عبادت کرده باشد، تا زمانی که ولایت ما اهل بیت را نداشته باشد، خداوند از وی نخواهد پذیرفت! و اگر بنده ای هزار سال خداوند را عبادت کند و عمل هفتاد و دو پیامبر را نیز داشته باشد، خداوند عملش را از او نمیپذیرد، مگر اینکه به ولایت ما اهل بیت معرفت داشته باشد. در غیر اینصورت، خداوند او را با صورت به آتش جهنم خواهد افکند!
📚منابع:
۱. کافی، ج۲، ص۳۳۸
۲. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰
۳. شیخ طوسی، الامالی، ص۱۱۳
۴. جامع الاخبار، ص۱۷۸
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
خطبه ۱۹۲ بخش ۱۶ تا ۱۹.mp3
2.96M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۹۲ بند ۱۶ تا ۱۹
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وشانزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱۶ تا ۱۹
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_نهم}
6⃣1⃣ قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان
♦️آگاه باشيد، خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد. با ناكثان پيمان شكن جنگيدم و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم و رهبر خوارج (شيطان ردهه) بانگ صاعقه ای قلبش را به تپش آورد و سينه اش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكی از سركشان و ستمگران باقی ماندند كه اگر خداوند مرا باقی گذارد با حمله ديگری نابودشان خواهم كرد و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامی پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست.
7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام (عليه السّلام)
🔻من در خردسالی بزرگان عرب را به خاك افكندم و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم. شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا(صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) در خويشاوندی نزديك، در مقام و منزلت ويژه می دانيد. پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند، در حالی كه كودك بودم، مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانيد، بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاكيزه خود را به من می بوياند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در كردارم نيافت. از همان لحظهای كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نيكو راهنمایی كند و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيكو را برايم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد كه به او اقتدا نمايم. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم و كسی جز من او را نميديد. در آن روزها در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را می بوييدم، من هنگامی كه وحی بر پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرود می آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علی تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را كه من می بينم، ميبينی، جز اينكه تو پيامبر نيستی، بلكه وزير من بوده و به راه خير می روی»
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وشانزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱۶ تا ۱۹
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_دهم}
8⃣1⃣ خيره سری و دشمنی سران قريش
🔻من با پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «ای محمد! تو ادّعای بزرگی كردی كه هيچ يك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه ای می خواهيم، اگر پاسخ مثبت داده انجام دهی، می دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن سرباز زنی، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگویی». پس پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود «شما چه می خواهيد؟» گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد». پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست. حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان می آوريد و به حق شهادت می دهيد؟ گفتند: آری ، پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: من بزودی نشانتان می دهم آنچه را كه درخواست كرديد و همانا بهتر از هر كس می دانم كه شما به خير و نيكی باز نخواهيد گشت، زيرا در ميان شما كسی است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد و كسی است كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «ای درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داری و ميدانی من پيامبر خدايم، از زمين با ريشه هايت در آی و به فرمان خدا در پيش روی من قرار گير». سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث كرد، درخت با ريشه هايش از زمين كنده شده و پيش آمد كه با صدای شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخه های درختان، جلو آمد و در پيش روی پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاد كه برخی از شاخه های بلند خود را بر روی پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) و بعضی ديگر را روی من انداخت و من در طرف راست پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاده بودم، وقتی سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده نصفش جلوتر آيد و نصف ديگر در جای خود بماند» پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمان داد. نيمی از درخت با وضعی شگفت آور و صدایی سخت به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) نزديك شد گويا می خواست دور آن حضرت بپيچد، امّا سران قريش از روی كفر و سركشی گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود و به صورت اول در آيد» پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الّا اللّه، ای رسول خدا من نخستين كسی هستم كه به تو ايمان آوردم و نخستين فردی هستم اقرار می كنم كه درخت با فرمان خدا برای تصديق نبوّت و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد. امّا سران قريش همگی گفتند: «او ساحری است دروغگو كه سحری شگفت آور دارد و سخت با مهارت است». و خطاب به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) گفتند: «آيا نبوّت تو را كسی جز امثال علی (عليه السّلام) باور می كند؟»
9⃣1⃣ الگوهای كامل ايمان
🔻و همانا من از كسانی هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشی نمی ترسند، كسانی كه سيمای آنها سيمای صدّيقان و سخنانشان سخنان نيكان است، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده سنّتهای خدا و رسولش را زنده می كنند، نه تكبّر و خود پسندی دارند و نه بر كسی برتری می جويند. نه خيانتكارند و نه در زمين فساد می كنند، قلبهايشان در بهشت و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است.
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۱۶ تا ۱۹.mp3
5.02M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۱۶ تا ۱۹
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و دوم
❇️ برای دعای هر مومنی آمین میگویم
🔻[ روز جمعهای خطبه میخواندم که از بالای منبر مشاهده کردم یکی از یارانم به نام رمیله، از شدت درد به خود میپیچد. بعد از نماز که از مسجد بیرون آمدیم، به وی گفتم: ]
چرا افسرده حالی؟ دیدم که از شدت درد به خود میپیچدی و تب و لرز داشتی. میدانم که امروز با خود گفتی: بهتر از انجام غسل و خواندن نماز در پشت سر من، چیزی وجود ندارد. به نماز آمدی و احساس آرامش و سبکی کردی؛ ولی بعد از اینکه من بالای منبر رفتم، بیماریات برگشت و تب و لرز کردی!
🔻[ رمیله گفت: به خدا سوگند ای امیرالمومنین، آنچه فرمودی عین واقعیت بود. به وی گفتم: ]
رمیله، هر مرد یا زن مومنی که بیمار شود، ما هم به خاطر او بیمار میشویم! و هر اندوهی به او برسد، ما هم اندوهگین میشویم و هر دعای بکند، برایش آمین میگوییم و هر گاه ساکت باشد، برایش دعا میکنیم!
🔻[ رمیله تعجب کرد و گفت: ای امیر المومنین، آنچه گفتی برای کسانی است که در این شهر با تو هستند؛ اما کسانی که در شهرهای دیگر هستند، چگونه مشمول دعای شما میشوند؟ به وی توضیح دادم: ]
ای رمیله، هیچ مرد و زن مومنی در شرق و غرب عالم از نظر ما پنهان نیست. او با ماست و ما با اوییم.
❇️ سیمای شیعه
🔻[ شبی مهتابی بود که از مسجد خارج شدم. گروهی پشت سر من آمدند. پرسیدم: شما کیستید؟ پاسخ دادند: شیعیان شما هستیم.
با دقت در چهرههایشان نگریستم و گفتم: ]
اگر به راستی شما شیعه من هستید، چگونه نشانههای شیعه را در چهره شما نمیبینم و سیمای شیعه ندارید؟!
🔻[ آنها گفتند: مگر علامت شیعه چیست؟ توضیح دادم: ]
بر اثر شب زندهداری چهرههایی زرد دارند و از گریه زیاد، چشمانی ناتوان. از کثرت قیام برای نماز، پشتشان خمیده و از روزهداری فراوان شکمها به کمرشان چسبیده است. لبهایشان از دعا خشک و چروکیده و گرد و غبار فروتنی بر وجودشان نشسته است.
❇️ شهادت بر حدیث غدیر
🔻[ در مسجد کوفه، حاضران در غدیر خم را دعوت کردم تا برای مردم درباره حدیث غدیر شهادت دهند: ]
به خدا سوگند میدهم کسانی را که از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شنیدند که میفرمود: "هرکس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست. پروردگارا، با دوستان او دوستی و با دشمنانش دشمنی کن."
🔻اکنون آنان برخیزند و شهادت دهند.
[ دوازده نفر از بازماندگان جنگ بدر برخاستند و شهادت دادند؛ اما زیدبنارقم و انسبنمالک که در غدیر حضور داشتند، شهادت ندادند! از انس پرسیدم: ]
ای انس، چرا شهادت ندادی با اینکه کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله را شنیده بودی؟!
🔻[ او پاسخ داد: ای امیرالمومنین، پیر شدهام و فراموش کردهام! من که میدانستم وی فراموش نکرده است، دعا کردم: ]
پروردگارا، اگر دروغ میگوید او را به بیماری پوستی مبتلا کن که حتی با عمامهاش نتواند آن را بپوشاند!
📚منابع:
۱. ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۸۲
۲. رجال الکشی، ص ۱۰۲
۳. الارشاد، ج۱، ص۲۳۷
۴. صفات الشیعه، ص۱۷
۵. نهج البلاغه، قصار ۳۱۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم روزانه نهج البلاغهخطبه ۱۹۱.mp3
8.56M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۹۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وهفدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۱
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
📜 #خطبه191 : در حمد خدا و لزوم تقوا
1⃣ شناخت پروردگار
♦️سپاس خداوندی را سزاست كه سپاس او در خلق آشكار و سپاهش پيروز و بزرگی او والا و بيكرانه است. خدا را برای نعمتهای پی در پی و بخشش های بزرگش ستايش می كنم، خدایی كه حلمش بزرگ و عفوكننده است، در فرمانش عادل و از گذشته و آينده باخبر است، با علم خود جهان هستی را پديد آورده و با فرمان خود موجودات را آفريده است، بی آنكه از كسی پيروی كند و يا بياموزد و يا از طرح حكيم ديگری استفاده نمايد در آفرينش پديده ها، دچار اشتباهی نشده و نه با حضور و مشورت گروهی آفريده است. گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) بنده و فرستاده اوست، به هنگامی او را مبعوث فرمود كه مردم در گرداب جهالت فرو رفته و در حيرت و سرگردانی به سر می بردند هلاكت آنان را مهار كرده به سوی خود می كشيد و گمراهی بر جان و دلشان قفل زده بود.
2⃣ ره آورد پرهيزكاری
♦️ای بندگان خدا! شما را به پرهيزكاری سفارش می كنم كه حق خداوند بر شماست و نيز موجب حق شما بر پروردگار است، از خدا برای پرهيزكاری ياری بطلبيد و برای انجام دستورات خدا از تقوا ياری جوييد، زيرا تقوا امروز سپر بلا و فردا راه رسيدن به بهشت است. راه تقوا روشن و رونده آن بهره مند و امانتدارش خدا كه حافظ آن خواهد بود. تقوا همواره خود را بر امّت های گذشته و آينده عرضه می كند، زيرا فردای قيامت همه به آن نيازمندند. آنگاه كه در قيامت آفريده ها را گرد می آورد و درباره همه نعمت ها می پرسد، پس چه اندكند آنان كه تقوا را برگزيدند و بار آن را بدرستی بر دوش كشيدند، آری پرهيزكاران تعدادشان اندك است و شايسته ستايش خداوند سبحان كه فرمود: « بندگان سپاسگزار من اندكند.» پس گوش جان را به ندای تقوا بسپاريد و برای به دست آوردن آن تلاش كنيد، تقوا را به جای آن چه از دست رفته به دست آورديد و عوض هر كار مخالفی كه مرتكب شده ايد انتخاب كنيد، با تقوا خواب خود را به بيداری و روزتان را با آن سپری كنيد، دلهای خود را با تقوا زنده كنيد و گناهان خود را با آن شستشو دهيد، بيماريهای روان و جان خود را با تقوا درمان و خود را آماده سفر آخرت گردانيد، از تباه كنندگان تقوا عبرت گيريد و خود عبرت پرهيزكاران نشويد. آگاه باشيد، تقوا را حفظ كنيد و خويشتن را با تقوا حفظ نماييد.
3⃣ پرهيز از دنيای حرام
♦️ برابر دنيا خويشتن دار و برابر آخرت دلباخته باشيد. آن كس را كه تقوا بلندمرتبت نمود، خوار نشماريد و آن را كه دنيا عزيزش كرد گرامی نداريد. برق درخشنده دنيا شما را خيره نكند و سخن ستاينده دنيا را نشنويد، به دعوت كننده دنيا پاسخ ندهيد و از تابش دنيا روشنایی نخواهيد و فريفته كالاهای گرانقدر دنيا نگرديد. همانا برق دنيای حرام بی فروغ است و سخنش دروغ و اموالش به غارت رفته و كالاهای آن در شرف تاراج است.
آگاه باشيد، دنيای حرام چونان عشوه گر هرزه ای است كه تسليم نشود و مركب سركشی است كه فرمان نبرد، دروغگویی خيانتكار، ناسپاس حق نشناس، دشمنی حيله گر، پشت كننده ای سرگردان، حالاتش متزلزل، عزتش خواری، جدش بازی و شوخی و بلندی آن سقوط است. خانه جنگ و غارتگری ، تبهكاری و هلاكت و سرمنزل ناآرامی است. جايگاه ديدار كردنها و جدایی هاست. راه های آن حيرت زا، گريزگاه هايش ناپيدا و خواسته هايش نوميدكننده و زيانبار است. پناهگاههای دنيا انسان را تسليم مرگ می كند و از خانه های خود بيرون می راند و چاره انديشی ها ناتوان كننده است.
4⃣ اقسام دنياپرستان
نجات يافته ای مجروح يا مجروحی پاره پاره تن، دسته ای سر از تن جدا و دسته ای ديگر در خون خود تپيده، گروهی انگشت به دندان و جمعی از حسرت و اندوه دست بر دست می مالند، برخی سر بر روی دستها نهاده به فكر فرو رفته اند، عدّه ای بر اشتباهات گذشته افسوس می خورند و خويشتن را محكوم می كنند و عدّه ای ديگر از عزم و تصميم ها دست برداشته كه راه فرار و هر نوع حيله گری بسته شده و دنيا آنها را غافلگير كرده است، زيرا كار از كار گذشته و عمر گرانبها هدر رفته است. هيهات! هيهات! آنچه از دست رفت گذشت و آنچه سپری شد رفت و جهان چنانكه می خواست به پايان رسيد. (نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين و هرگز ديگر به آنها مهلتی داده نشد.)
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۱.mp3
3.69M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سوم
❇️ دوران جنگ صفین
✳️ اولین گام ها برای برخورد با معاویه در مدینه
🔸دعوت از معاویه برای بیعت
🔻[ در آغاز حکومت و پس از بیعت عمومی مردم با من در مدینه، طی نامهای به معاویه نوشته بودم: ]
از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به معاویه فرزند ابوسفیان
اما بعد، تو میدانی که حجت من درباره شما تمام است و از حوادثی که رخ داد برکنار بودم، تا شد آنچه باید میشد و بازداشتن آن ممکن نبود. داستان دراز است و سخن بسیار. گذشتهها گذشته و آینده روی نمود. اکنون از کسانی که همراه تو هستند، بیعت بگیر و با گروهی از یاران خود نزد من بیا. والسلام.
✳️ پافشاری بر اصول
🔻[ پیشبینی میکردم که معاویه حاضر نخواهد شد با من بیعت کند و پیش شرطی مبنی بر تثبیت خود در استانداری شام دارد. مغیره نزد من آمد و پیشنهاد کرد تا زمانی که بر امور مسلط نشدهای، معاویه را تثبیت کن. از وی پرسیدم: ]
ای مغیره، در این فاصله که او را تثبیت و سپس برکنارش میکنم، آیا میتوانی ضمانت کنی که عمر من باقی باشد و زنده بمانم؟
[ او پاسخ منفی داد و من تصریح کردم: ]
🔻آیا خداوند از من نخواهد پرسید که چرا معاویه را بر دو مسلمان در شبی تاریک مسلط کردهام؟
"وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا؛
و من هیچگاه گمراه کنندگان را دستیار خود قرار نمیدهم".
🔻آری، نامهای میفرستم و وی را به حقی که امروز در دستان من قرار دارد فرا میخوانم. اگر پاسخ مثبت داد، همانند یکی از مسلمانان خواهد بود که در سود و ضرر همه آنان سهم خواهد داشت و اگر امتناع ورزید، او را به خدا واگذار میکنم و وظیفه الهی خود را دراینباره انجام میدهم.
✳️ آماده کردن سپاهیان برای مقابله با معاویه
🔻[ پاسخی که معاویه به نامه من داد، صفحه سفیدی بود که فقط در آن نوشته شده بود: از معاویه فرزند ابوسفیان، به علی فرزند ابوطالب!
فردی که نامه را آورده، بود توضیح داد: من از میان جمعیتی آمدهام که گمان میکنند عثمان را تو کشتهای و فقط با کشتن تو راضی می شوند! با شنیدن این مطلب، به مردم مدینه گفتم: ]
ای مردم مدینه، به خدا سوگند، یا آماده جنگ با معاویه شوید یا اینکه مطمئن باشید آنها به سراغ شما خواهند آمد و با شما خواهند جنگید.
[ لشکری برای مقابله با معاویه آماده حرکت کردم و خطبهای خواندم : ]
🔻خداوند بزرگ و بلند مرتبه، پیامبری را که به حقیقت راه یافته و هدایتگر بود، به همراه کتابی ناطق و مسیری استوار و روشن مبعوث فرمود. به جز کسانی که خود، راه هلاکت را پیش گرفتهاند، هیچ کس از آن پیامبر و راه روشن وی منحرف نشود. اما بدعتها و شبههها مایه هلاکت افراد هستند، مگر کسانی که در پناه حفظ الهی باشند. اگر میخواهید از هلاکت در امان بمانید و کار شما به سامان برسد، فقط در سایه حاکمیت الهی مقدور است؛ پس مطیع خدا باشید و به خود تردید راه ندهید و با میل و رغبت سر تسلیم فرود آورید.
🔻به خدا سوگند، یا اینگونه عمل میکنید و با طاعت خویش حاکمیت الهی را حفظ میکنید یا اینکه حکومت اسلام از دست شما خارج خواهد شد و هرگز به سوی شما باز نخواهد گشت. برخیزید و بشتابید به سوی این جماعتی که درصدد ایجاد تفرقه در بین شما هستند. امید است خداوند فسادی را که موجب تباهی مردم شده است، به دست شما اصلاح کند و بدین ترتیب، تکلیفی را که بر عهده شما گذاشته شده است، ادا کنید.
🔻[ اما در همین روزها بود که خبر عهدشکنی طلحه و زبیر و حرکت آنها به سمت بصره به ما رسید و ناچار شدیم به جای شام، به سوی بصره حرکت کنیم.]
📚منابع:
۱. نهج البلاغه، نامه ۷۵
۲. سوره کهف، آیه ۵۱
۳. الاستیعاب، ج۴، ص۹
۴. انساب الاشراف، ج۲، ص۲۱۱
۵. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۶۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی