#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و هشتم
✳️ حوادثی در شهر کوفه
🔸نهایت ساده زیستی
🔻[ زندگی من در کوفه از طریق محصولات کشاورزی که در مدینه داشتم، اداره میشد. گرچه به مردم کوفه نان و گوشت میدادم، خودم با خرما گذران زندگی میکردم و به مردم کوفه میگفتم: ]
🔻ای مردم کوفه، اگر روزی که شهر شما را ترک میکنم، غیر از اثاث منزلی که با خود آوردهام و همچنین غیر از این مَرکب که سوارش بودهام و خادمی که همراه داشتهام، چیز دیگری همراه من دیدید، مرا خائن بدانید.
✳️ من برای شما، همانند کهف برای اصحاب کهف هستم
🔻[ قضاوتی پیش آمد که علیه مردی حکم دادم. وی ناراحت شد و گفت: حکمی صادر کردی که اموالم را از دست دادم و خانوادهام آسیب دید. به قنبر گفتم: ]
ای قنبر، مردم را برای اجتماع همگانی به هنگام نماز، فراخوان.
[ مردم جمع شدند و من خطبهای برای آنان ایراد کردم: ]
🔻من و همه کسانی که از حقایق روزگار عبرت گرفتهایم، بر این واقعیت اتفاق نظر داریم که هرگاه محصولی بر اساس تقوا به دست آمده باشد، ضایع نمیشود و ریشه هر درختی که با تقوا رشد کرده باشد، تشنه نمیماند. همه خوبی را در کسی باید جست که منزلت خویش بشناسد و در نادانی انسان همین بس که منزلت خود را نشناسد. منفورترین خلق نزد خدا کسی است که خداوند او را به خود واگذاشته باشد، از راه راست منحرف شده، به سخنان بدعتآمیز دل داده باشد، همراه افرادی همانند خود، در تاریکی فتنهها مردم را بفریبد، در ظاهر بر نماز و روزه مراقبت کند و با این ظاهرسازی، برای پیروانش فتنهها تدارک بیند!
🔻مردم عوام او را دانشمند؛ ولی او حتی یک روز هم مرد دانش نبوده است! هر روز صبح به دنبال چیزی میرود که اندکش بهتر از بسیار آن است و در نهایت با آبی گندیده سیراب میشود و از آنچه برایش سودی ندارد بهره میبرد! با این وضع، در میان مردم برای قضاوت مینشیند و برای رفع شبهات نسخه میپیچد و خود را ضامن حل مشکلات مردم معرفی می کند...
پس به کجا چنین حیرتزده روانه میشوید و از اهل بیت پیامبرتان روی بر میتابید؟!
🔻من از سنخ همان ساکنان کشتی نوحم که هر کس بدان پناه برد، نجات یافت. افسوس و حسرت بر کسی که از این کشتی عقب بماند و بدان رو نیاورد! من در میان شما همانند غار اصحاب کهف هستم که با پناهبردن به آن در امان ماندند. من در میان شما همان "باب حطّه" هستم که بنیاسرائیل با ورود به آن نجات یافتند و هر کس تخلف کرد، هلاک شد.
🔻رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آخرین حج خود سخنی فرمودند که آن را برای شما باز میگویم. او فرمود:" من در میان شما چیزی را باقی می گذارم که اگر بدان تمسّک کنید، هرگز گمراه نشوید و آن، کتاب خدا و عترت و اهل بیت من است."
📚منابع:
۱. الغارات، ج۱، ص۴۴
۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۰
۳. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۱
۴. الارشاد، ج۱، ص۲۳۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶.mp3
3.84M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وسیزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 : اين خطبه را «قاصعه» يعنی تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهای جاهلی را كوچك و خوار شمرد و از طولانی ترين سخنرانيهای امام است كه در سال ۴۰ هجری در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمودند.
{قسمت_اول}
1⃣ والایی پروردگار
🔻ستايش خداوندی را سزاست كه لباس عزّت و بزرگی پوشيد و آن دو را برای خود انتخاب و از ديگر پديده ها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خويش برگزيد و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوی عزّت و بزرگی با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود، با آن كه از آنچه در دلهاست و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود: «من بشری را از گل و خاك می آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد و روح در او دميدم برای او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت.
2⃣ نكوهش تكبر و خودپسندی شيطان
🔻شيطان بر آدم (عليه السّلام) به جهت خلقت او از خاك فخر فروخت و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشوای متعصّبها و سر سلسله متكبّران است كه اساس عصبيّت را بنا نهاد و بر لباس كبريایی و عظمت با خدا در افتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنی را از تن در آورد. آيا نمی نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بينی، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازی او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده و آتش جهنّم را در قيامت برای او مهيّا فرمود؟
3⃣ آزمايشها درمان تكبّر
🔻خداوند اگر اراده می كرد، آدم (عليه السّلام) را از نوری كه چشمها را خيره كند و زيباييش عقلها را مبهوت سازد و عطر و پاكيزگی اش حس بويایی را تسخير كند می آفريد كه اگر چنين می كرد، گردنها در برابر آدم فروتنی می كردند و آزمايش فرشتگان برای سجده آدم (عليه السّلام) آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموری كه آگاهی ندارند آزمايش می كند تا بد و خوب تميز داده شود و تكبّر و خودپسندی را از آنها بزدايد و خود بزرگ بينی را از آنان دور كند. پس از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوششهای مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص می باشد از سالهای دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتی تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگری همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز! خداوند هيچ گاه انسانی را برای عملی وارد بهشت نمی كند كه برای همان عمل فرشته ای را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است و بين خدا و خلق، دوستی خاصّی وجود ندارد كه به خاطر آن حرامی را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسیزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_دوم}
4⃣ هشدار از دشمنی های شيطان
🔻ای بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماری خود مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حركت در آورد و با لشكرهای پياده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شيطان تير خطرناكی برای شكار شما بر چلّه كمان گذارده و تا حد توان كشيده و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده است و خطاب به خدا گفت: «پروردگارا ! به سبب آن كه مرا دور كردی، دنيا را در چشمهايشان جلوه ميدهم و همه را گمراه خواهم كرد» امّا تيری در تاريكيها و سنگی بدون نشانه روی رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندی و برادران تعصّب و خود خواهی و سواران مركب جهالت و خود پرستی او را تصديق كردند. افراد سركش شما تسليم شيطان شدند و طمع ورزی او را در شما كارگر افتاد و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد و حكومت شيطان بر شما استوار شد و با لشكر خويش به شما يورش برد و شما را به ذلّت سقوط كشانيد و شما را به مرز كشتار و خونريزی كشاند و شما را با فروكردن نيزه در چشمها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد، تا شما را به سوی آتشی بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. پس شيطان بزرگترين مانع برای دينداری و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد برای دنيای شماست. شيطان از كسانی كه دشمن سر سخت شما هستند و برای در هم شكستنشان كمر بسته ايد خطرناك تر است.
مردم! آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد و ارتباط خود را با او قطع كنيد. به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت و بر حَسب و نسَب شما طعنه زد و عيب گرفت و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار می كنند و دست و پای شما را قطع می كنند، نه می توانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. زيرا كمينگاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور و جولانگاه بلا و سختيهاست، پس شراره های تعصّب و كينه های جاهلی را در قلب خود خاموش سازيد كه تكبّر و خود پرستی در دل مسلمان از آفتهای شيطان، غرورها و كشش ها و وسوسه های اوست. تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهيد و تكبر و خود پسندی را زير پا بگذاريد و حلقه های زنجير خود بزرگ بينی را از گردن باز كنيد و تواضع و فروتنی را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهی لشكريان و يارانی سواره و پياده دارد و شما همانند قابیل نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برتری نداد، خويشتن را بزرگ می پنداشت و حسادت او را به دشمنی واداشت، تعصّب آتش كينه را در دلش شعله ور كرد و شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد و سرانجام پشيمان شد و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسیزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 : خطبه قاصعه
{قسمت_سوم}
5⃣ پرهيز از تكبّر و اخلاق جاهلی
🔻آگاه باشيد، در سركشی و ستم زياده روی كرديد و در زمين در دشمنی با خداوند فساد به راه انداختيد و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد.
خدا را، خدا را، از تكبّر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشيد كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسه های شيطانی است كه ملّتهای گذشته و امّتهای پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكی های جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند و به آسانی به همان جایی كه شيطان می خواست كشانده شدند. كبر و خود پسندی چيزی است كه قلبهای متكبّران را همانند كرده تا قرنها به تضاد و خونريزی گذراندند و سينه ها از كينه ها تنگی گرفت.
6⃣ پرهيز از سران متكبّر و خود پسند
🔻آگاه باشيد، زنهار! زنهار! از پيروی و فرمانبرداری سران و بزرگانتان، آنان كه به اصل و حسب خود می نازند و خود را بالاتر از آنچه كه هستند می پندارند و كارهای نادرست را به خدا نسبت می دهند و نعمتهای گسترده خدا را انكار می كنند، تا با خواسته های پروردگاری مبارزه كنند و نعمتهای او را ناديده انگارند. آنان شالوده تعصّب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشيرهای تفاخر جاهليّت هستند. پس از خدا پروا كنيد و با نعمتهای خدادادی درگير نشويد و به فضل و بخشش او حسادت نورزيد و از فرومايگان اطاعت نكنيد، آنان كه تيرگيشان را با صفای خود نوشيديد و بيماريشان را با سلامت خود درهم آميخته ايد و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كرده ايد، در حالیكه آنان ريشه همه فسقها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شيطان آنها را برای گمراه كردن مردم، مركبهای رام قرار داد و از آنان لشكری برای هجوم به مردم ساخت و برای دزديدن عقلهای شما آنان را سخنگوی خود برگزيد، كه شما را هدف تيرهای خويش و پايمال قدمهای خود و دستاويز وسوسه های خود گردانيد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶.mp3
6M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۱ تا ۶
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و نهم
✳️ هرگاه سکوت کردم، اصرار نکنید
🔻[ عبدالرحمانبنابیلیلی برخاست و گفت: ای امیرالمومنین، هرچه انتظار کشیدیم که درباره خودت و حوادث پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سخنی بگویی، انتظار ما به جایی نرسید. آیا وقت آن نرسیده است که به ما بگویی سکوت و کنارهگیری شما در دوران خلفای پیشین با دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بود یا تشخیص خود شما بود؟ من در پاسخ او گفتم: ]
🔻ای عبدالرحمان، هنگامی که خداوند متعال رسولش را به جوار رحمت خود برد، هیچ کس از مردم برای جانشینی آن حضرت شایستهتر از من نبود؛ ولی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با من عهدی بسته بود و من متعهد شده بودم که غیر از طریق ملایمت، راه دیگری اختیار نکنم و از اختلافافکنی و جنگ بپرهیزم. پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اولین چیزی که از حق ما ضایع شد، خمس بود که از ما دریغ کردند و گذران زندگی بر ما سخت شد و قریشیان در گرفتن حق ما طمع ورزیدند.
🔻من به گردن مردم حقی داشتم که اگر به سهولت میدادند، آن را می پذیرفتم و به انجام وظیفه برمیخاستم؛ ولی اینطور نشد و زمان خاص آن نیز سپری شد. وضع من همانند مردی بود که از مردم طلبی دارد و به آنان مهلتی داده است. اگر مردم حق او را پیش از پایانیافتن مهلت بدهند، سپاسگزار آنان میشود و اگر مهلت به پایان رسد، آن مرد حق خود را میگیرد، ولی دیگر از مردم تشکر نمیکند.
🔻من همانند کسی بودم که طریق مدارا با مردم را در پیش میگیرد، ولی مردم قدر او را نمیشناسند! و البته یکی از نشانههای هدایت، کمبودن طرفداران آن در میان مردم است!
🔻اگر من سکوت کردهام، شما مرا از سخنگفتن معذور بدارید، که اگر ضرورتی به سخنگفتن باشد، با شما به گفتوگو خواهم نشست؛ پس درباره آنچه من سخن نمیگویم، شما هم اصرار نورزید.
📚منابع:
۱. شیخ مفید، الامالی، مجلس۲۶، ح۲، ص۲۲۳
۲. مناقب آلابیطالب، ج۱، ص۲۷۳
۳. کشف الغمه، ج۱، ص۳۷۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔴 عقلهای اسیر در چنگال هوس!
🔹 چه بسیار عقل که اسیر فرمانروایی هوس است...
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۲۱۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
خطبه ۱۹۲ بخش ۷ تا ۱۱.mp3
3.88M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا ۱۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وسیزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا ۱۱
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192، خطبه قاصعه
{قسمت_چهارم}
7️⃣ ضرورت عبرت از گذشتگان
🔻مردم! از آنچه كه بر ملّتهای متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبتها و سختگيری ها و ذلّت و خواری فرود آمده عبرت گيريد و از قبرها و خاكی كه بر آنچه ره نهادند و زمينهایی كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد و از آثار زشتی كه كبر و غرور در دلها می گذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه می بريد. اگر خدا تكبّر ورزيدن را اجازه می فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان (عليهم السلام) اجازه می داد، در صورتیكه خدای سبحان تكبّر و خودپسندی را نسبت به آنان ناپسند و تواضع و فروتنی را برای آنان پسنديد كه چهره بر زمين می گذارند و صورتها بر خاك می مالند و در برابر مؤمنان فروتنی می كنند و خود از قشر مستضعف جامعه می باشند كه خدا آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی و بلا گرفتارشان كرد و با ترس و بيم امتحانشان فرمود و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. پس مال و فرزند را دليل خشنودی يا خشم خدا ندانيد كه نشانه ناآگاهی به موارد آزمايش و امتحان در بی نيازی و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان می كنند مال و فرزندانی كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكی ها را برای آنان فراهم می كنيم نه آنان آگاهی ندارند.»
8️⃣ فلسفه آزمايشها
🔻پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند می آزمايد؛ وقتی كه موسی بن عمران و برادرش هارون (عليهم السّلام) بر فرعون وارد شدند و جامه های پشمين به تن و چوب دستی در دست داشتند و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد؛ فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمی كنيد كه دوام عزّت و جاودانگی حكومتم را به خواسته های خود ربط می دهند، در حالی كه در فقر و بيچارگی به سر می برند اگر چنين است چرا دستبندهای طلا به همراه ندارند؟» اين سخن را فرعون برای بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسی از پشم گفت، در حالیکه اگر خدای سبحان اراده می فرمود به هنگام بعثت پيامبران، درهای گنجها و معدنهای جواهرات و باغات سرسبز را به روی پيامبران می گشود و پرندگان آسمان و حيوانات وحشی زمين را همراه آنان به حركت در می آورد. امّا اگر اين كار را می كرد، آزمايش از ميان می رفت و پاداش و عذاب بی اثر می شد و بشارتها و هشدارهای الهی بی فايده می بود و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمی شد و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمی يافتند و واژه ها، معانی خود را از دست ميداد، در صورتیكه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوی، گرچه با ظاهری ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتی كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداری ظاهری آنان چشم و گوشها را خيره سازد. اگر پيامبران الهی دارای چنان قدرتی بودند كه مخالفت با آنان امكان نمی داشت و توانایی و عزّتی می داشتند كه هرگز مغلوب نمی شدند و سلطنت و حكومتی می داشتند كه همه چشمها به سوی آنان بود، از راههای دور بار سفر به سوی آنان می بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود و متكبّران در برابرشان سر فرود می آوردند و تظاهر به ايمان می كردند، از روی ترس يا علاقه ای كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهای خالص يافت نمی شد و اهداف غير الهی در ايمانشان راه می يافت و با انگيزه های گوناگون به سوی نيكی ها می شتافتند. امّا خدای سبحان اراده فرمود كه پيروی از پيامبران و تصديق كتب آسمانی و فروتنی در عبادت و تسليم در برابر فرمان خدا و اطاعت محض فرمانبرداری ، با نيّت خالص تنها برای خدا صورت پذيرد و اهداف غير خدایی در آن راه نيابد كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وچهاردهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا ۱۱
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 : خطبه قاصعه
{قسمت_پنجم}
9️⃣ فلسفه حج
♦️آيا مشاهده نمی كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهای پيشين از آدم (عليه السّلام) تا آيندگان اين جهان را با سنگهایی در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان می رسانند و نه نفعی دارند. نه می بينند و نه می شنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداری مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخ ترين مكانها، بی گياه ترين زمينها و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههای خشن، سنگريزه های فراوان و چشمه های كم آب و آباديهای از هم دور قرار داد كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم (عليه السلام) و فرزندانش را فرمان داد كه به سوی كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهای دور و از درون شهرها، روستاها، درّه های عميق و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روی آورند، شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاری سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهای آشفته و بدن های پر گرد و غبار در حركت باشند. لباسهای خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند و با اصلاح نكردن موهای سر، قيافه خود را تغيير دهند كه آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمايشی آشكار است برای پاكسازی و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش و مكانهای انجام مراسم حج را در ميان باغها و نهرها و سرزمينهای سبز و هموار و پردرخت و ميوه، مناطقی آباد و دارای خانه ها و كاخهای بسيار و آباديهای به هم پيوسته، در ميان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، دارای مناظری زيبا و پر آب، در وسط باغستانی شادی آفرين و جادّه های آباد قرار می داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود پاداش نيز سبكتر می شد. اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگهایی كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دلها ديرتر به شك و ترديد می رسيدند و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر می گذاشت و وسوسه های پنهانی او در مردم كارگر نبود. در صورتیکه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها می آزمايد و با مشكلات زياد به عبادت می خواند و به اقسام گرفتاريها مبتلا می سازد، تا كبر و خود پسندی را از دلهايشان خارج كند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختيارشان گذارد.
0⃣1⃣ پرهيز از ستمكاری
🔻پس خدا را، خدا را، از تعجيل در عقوبت و كيفر سركشی و ستم بر حذر باشيد و از آينده دردناك ظلم و سرانجام زشت تكبّر و خود پسندی كه كمين گاه ابليس است و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد. حيله و نيرنگی كه با دلهای انسانها، چون زهر كشنده می آميزد و هرگز بی اثر نخواهد بود و كسی از هلاكتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان می باشد.
1️⃣1️⃣ فلسفه عبادات اسلامی
🔻خداوند بندگانش را با نماز و زكات و تلاش در روزه داری حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام و ديدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده بهترين جای صورت را به خاك ماليدن، فروتنی آورد و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكی كردن است و روزه گرفتن و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنی است و پرداخت زكات برای مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه های درخت تكبّر را در هم می شكند و از روييدن كبر و خودپرستی جلوگيری می كند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا بند ۱۱.mp3
5.89M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا ۱۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صدم
✳️ برای سکوت دلیل داشتم
🔻[ به من خبر رسید که بین مردم بحثهایی مطرح شده و دیدگاههای مختلفی درباره عملکرد من پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ابراز شده است. دستور دادم مردم در مسجد حاضر شوند و خطبهای ایراد کردم: ]
ای مردم، به من خبر دادهاند که شما چنین و چنان گفتهاید! بدانید که من در آنچه بهجا آوردهام، از سیره و سنت انبیا پیروی کردهام. خدای متعال در قرآن میفرماید:
" لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛
مسلما" زندگی رسول خدا برای شما الگویی نیکو بود".
🔻اولین پیامبری که من از سیره و سنت وی پیروی کردم، حضرت ابراهیم است که به مردم زمان خود فرمود:
"وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ؛
و از شما و آنچه بهجای خدا صدا میزنید، کنارهگیری میکنم".
حال اگر بگویید که ابراهیم بدون دلیل این سخن را بر زبان آورد و بدون اینکه از دست قومش ناراحت باشد آنها را ترک کرد، قطعاً کفر گفتهاید و اگر بپذیرید که بهدلیل ناراحتی از قوم خود کنارهگیری کرد، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند از مردم خود کناره بگیرد.
🔻من علاوه بر سیره حضرت ابراهیم از سیره پسرخاله ابراهیم، یعنی حضرت لوط، پیروی کردم که به قوم خود فرمود:
"لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ؛
ایکاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیهگاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود!
با توجه به این آیه، اگر بگویید لوط قدرت لازم برای مواجهه با قومش را داشت، سخن شما کفر است و اگر بپذیرید که توانایی نداشت و نمیتوانست مردم خویش را از زشتیها دور کند، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند از دور کردن مردم از زشتیها معذور باشد!
🔻من از سیره و سنت حضرت یوسف نیز پیروی کردم که به خداوند عرض کرد:
"رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ؛
پروردگارا، زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند".
اگر بگویید که حضرت یوسف به این دلیل از خداوند زندان خواست که مغضوب پروردگارش قرار گرفته بود، حتماً با این سخن کافر میشوید و اگر بپذیرید که یوسف برای در امان ماندن از خشم الهی زندان را انتخاب کرد و از خداوند زندان طلبید، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند انزوا اختیار کند و معذور باشد!
🔻من علاوه بر اینها از سنت و سیره حضرت موسی پیروی کردم که فرمود:
"فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ؛
پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم".
اگر بگویید که حضرت موسی از میان قوم خویش بدون ترس فرار کرد، با این کلام منکر صریح کلام الهی میشوید و اگر قبول کنید که موسی ترسیده بود و جز گریختن چارهای نداشت، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند بیمناک باشد!
🔻همچنین از سنت و شیوه حضرت هارون پیروی کردم که به برادرش موسی گفت:
" ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي؛
ای فرزند مادرم، این گروه مرا در فشار گذاشتند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند".
اگر بگویید که بنیاسرائیل با هارون رفتار ناشایستی نکردند و او را تحت فشار قرار ندادند و تا مرز کشتن وی پیش نرفتند، حتما سخن شما به منزله انکار قرآن خواهد بود و اگر بپذیرید که آنها قصد کشتن وی را داشتند و ضعیف و خوارش شمردند، پس وصی پیامبر به طریق اولی تحت فشار قرار گرفته است و تضعیف یا حتی تهدید به مرگ میشود! بنابراین عذر او برای سکوتکردنش پذیرفتنی است.
🔻در نهایت، من از سنت و سیره حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله پیروی کردم. آن بزرگوار از میان مردم زمان خود فرار کرد و از ترس دشمنانش از مکه خارج شد و به غار پناه برد و مرا همان شب در بستر خود خوابانید. اگر بگویید که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بدون هیچ ترسی از دشمنان از مکه گریخت، حتماً با این سخن منکر واقعیت شدهاید و اگر بپذیرید که آن حضرت نگران بود و با هراس، از مکه خارج شد و به من دستور داد در بستر وی بخوابم تا او بتواند از شهر فاصله بگیرد و در غار پناهنده شود، پس وصی آن بزرگوار به اولی می تواند بترسد و نگران باشد و از دست مردم بگریزد.
📚منابع:
۱. سوره احزاب، آیه ۲۱
۲. سوره مریم آیه ۴۸
۳. سوره هود، آیه ۸۰
۴. سوره یوسف، آیه ۳۳
۵. سوره شعراء، آیه ۲۱
۶. سوره اعراف، آیه ۱۵۰
۷. علل الشرایع، ج۱، ص۱۴۸
۸. الاحتجاج، ج۱، ص۱۸۹
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 فلسفه عبادات اسلامی
💠 خداوند بندگانش را با نماز و زكات و تلاش در روزه داری حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام و ديدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد.
📒 #نهج_البلاغه ، فرازی از خطبه ۱۹۲
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🏴 به مناسبت دهم رمضان سال دهم بعثت، سالروز وفات #حضرت_خدیجه سلاماللهعلیها
.....پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم، و كسی جز من او را نميديد، در آن روزها، در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم كه #خديـــــجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم.........
🖤 #نهج_البلاغه،خطبه192
░▒░▒░▒░▒░▒░
■مقام معـــــظم رهـــــبری:
قبل از فتح مدینه، یعنى قبل از آنکه مدینهاى در اختیارِ پیغمبر قرار بگیرد و زندگىاى، راحتى، حکومتى، قدرتى در اختیار آن بزرگوار باشد؛ در حال نهایت شدّت، #حضرت_خدیـــــجه انفاق کردند؛ هم مالشان را، هم جانشان را، هم راحتشان را. اینها مغفولٌعنه مانده؛ حضرت، مظلومه است. ۱۳۹۵/۰۲/۲۰
⚫️سالروز وفات بانـــــوی بزرگ اسلام #امالمـــــومنیـــــن، همسر وفادار پیامبر اکرم (ص) و مادر بزرگوار حضرت فاطمهی زهرا؛ حضرت #خدیـــــجة_الکبـــــری سلام الله علیها بر شیفتگان خاندان عصمت و طهارت تسلیت باد.⚫️
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@nahjolbalagheiha
┗━━━🍂━
خطبه ۱۹۲ بخش ۱۲ تا ۱۵.mp3
4.08M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وپانزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۱۲ تا ۱۵
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_ششم}
2️⃣1️⃣ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا
🔻من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت درباره چيزی تعصّب ورزد، جز با دليلی كه با آن ناآگاهان را بفريبد و يا برهانی آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند جز شما، زيرا در باره چيزی تعصّب می ورزيد كه نه علّتی دارد و نه سببی، ولی شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم (عليه السّلام) تعصّب ورزيد و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند» و سرمايه داران فساد زده امّتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد». پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، برای اخلاق پسنديده، افعال نيكو و كارهای خوب تعصّب داشته باشيد. همان افعال و كرداری كه انسانهای با شخصيّت و شجاعان خاندان عرب و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشی می گرفتند، يعنی اخلاق پسنديده، بردباری به هنگام خشم فراوان و كردار و رفتار زيبا و درست و خصلتهای نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان، وفاداری به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچی از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمكاری، بزرگ شمردن خون ريزی، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد.
┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی