📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به معاويه
🔹افشای سيمای دروغين معاويه
♦️پس از ياد خدا و درود!من با پاسخ های پياپی به نامه هايت، و شنيدن مطالب نوشته هايت، رای خود را سست، و زيركی خود را به خطا نسبت می دهم؛ و همانا تو كه مدام خواسته هایی از من داری و نامه های فراوان می نويسی، به كسی مانی كه به خواب سنگينی فرو رفته، و خوابهای دروغينش او را تكذيب می كند، يا چون سرگردانی كه ايستادن طولانی بر او دشوار می باشد، و نمی داند، آيا آينده به سود او يا به زيانش خواهد بود؟ گرچه تو آن كس نيستی اما به تو شباهت دارد. به خدا سوگند! اگر پرهيز از خونريزی در مهلت تعيين شده نبود، ضربه كوبنده ای دريافت می كردی كه استخوان را خرد، و گوشت را بريزاند، معاويه! بدان، كه شيطان تو را نمی گذارد تا به نيكوترين كارت بپردازی ، و اندرزی كه به سود تو است بشنوی. (درود بر آنان كه سزاوار درودند.)
📜 #نهج_البلاغه، #نامه73
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹 ﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به عبدالله بن عباس
🔹انسان و مقدرات الهی
♦️پس از ياد خدا و درود! تو از اجل خود پيشی نخواهی گرفت، و آنچه كه روزی تو نيست به تو نخواهد رسيد، و بدان كه روزگار دو روز است، روزی به سود، و روزی به زيان تو می باشد، و همانا دنيا خانه دگرگونيهاست، و آنچه كه به سود تو(و از آن تو ) است هر چند ناتوان باشی خود را به تو خواهد رساند، و آنچه كه به زيان تو است هر چند توانا باشی دفع آن نخواهی كرد.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه72
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹 ﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به منذر بن جارودی عبدی، که در فرمانداری خود، خیانتی مرتکب شده بود.
🔹سرزنش از خيانت اقتصادی
♦️پس از ياد خدا و درود! همانا، شايستگی پدرت مرا نسبت به تو خوشبين، و گمان كردم همانند پدرت می باشی، و راه او را ميروی. ناگهان به من خبر دادند، كه در هواپرستی چيزی فرو گذار نكرده، و توشه ای برای آخرت خود باقی نگذاشته ای، دنيای خود را با تباه كردن آخرت آبادان می كنی، و برای پيوستن با خويشاوندانت از دين خدا بريده ای، اگر آنچه به من گزارش رسيده، درست باشد شتر خانه ات، و بند كفش تو از تو باارزش تر است، و كسی كه همانند تو باشد، نه لياقت پاسداری از مرزهای كشور را دارد، و نه می تواند كاری را به انجام رساند، يا ارزش او بالا رود، يا شريك در امانت باشد. يا از خيانتی دور ماند پس چون اين نامه به دست تو رسد، نزد من بيا. ان شاء الله.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه71
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به سهل بن حنيف انصاری فرماندار مدینه در سال ٣٧ هجری آنگاه که گروهی از مردم مدینه گریخته و به معاویه پیوستند
🔹روش برخورد با پديده فرار
♦️پس از ياد خدا و درود! به من خبر رسيده كه گروهی از مردم مدينه به سوی معاويه گريختند، مبادا برای از دست دادن آنان، و قطع شدن كمك و ياريشان افسوس بخوری! كه اين فرار برای گمراهی شان، و نجات تو از رنج آنان كافی است، آنان از حق و هدايت گريختند، و به سوی كوردلی و جهالت شتافتند. آنان دنياپرستانی هستند كه به آن روی آوردند، و شتابان در پی آن روانند. عدالت را شناختند و ديدند و شنيدند و به خاطر سپردند، و دانستند كه همه مردم در نزد ما، در حق يكسانند، پس به سوی انحصارطلبی گريختند دور باشند از رحمت حق، و لعنت بر آنان باد.به خدا سوگند! آنان از ستم نگريختند، و به عدالت نپيوستند، همانا آرزومنديم تا در اين جريان، خدا سختی ها را بر ما آسان، و مشكلات را هموار فرمايد. ان شاء الله، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه70
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به حارث همدانی
1️⃣اخلاق كارگزاران حكومتی
♦️به ريسمان قرآن چنگ زن، و از آن نصيحت پذير، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار، و حقی را كه در زندگی گذشتگان بود تصديق كن، و از حوادث گذشته تاريخ برای آينده عبرت گير، كه حوادث روزگار با يكديگر همانند بوده، و پايان دنيا به آغازش می پيوندد، و همه آن رفتنی است. نام خدا را بزرگ دار، و جز به حق بر زبان نياور، مرگ و جهان پس از مرگ را فراوان به ياد آور، هرگز آرزوی مرگ مكن جز آنكه بدانی از نجات يافتگانی، از كاری كه تو را خشنود، و عموم مسلمانان را ناخوشايند است بپرهيز، از هر كار پنهانی كه در آشكار شدنش شرم داری پرهيز كن، از هر كاری كه از كننده آن پرسش كنند، نپذيرد يا عذرخواهی كند، دوری كن، آبروی خود را آماج تير گفتار ديگران قرار نده، و هر چه شنيدی بازگو مكن، كه نشانه دروغگویی است و هر خبری را دروغ مپندار، كه نشانه نادانی است. خشم را فرونشان، و به هنگام قدرت ببخش، و به هنگام خشم فروتن باش، و در حكومت مدارا كن تا آينده خوبی داشته باشی، نعمتهایی كه خدا به تو بخشيده نيكو دار، و نعمتهایی كه در اختيار داری تباه مكن، و چنان باش كه خدا آثار نعمتهای خود را در تو آشكارا بنگرد.
2️⃣اوصاف مومنان
♦️و بدان! بهترين مومنان، آنكه جان و خاندان و مال خود را در راه خدا پيشاپيش تقديم كند، چه آن را كه پيش فرستی براي تو اندوخته گردد، و آنچه را كه باقی گذاری سودش به ديگران می رسد. از دوستی با بيخردان، و خلافكاران بپرهيز، زيرا هر كس را به دوستش می شناسند، و در شهرهای بزرگ سكونت كن زيرا مركز اجتماع مسلمانان است، و از جاهایی كه مردم آن از ياد خدا غافلند، و به يكديگر ستم روا می دارند، و بر اطاعت از خدا به يكديگر كمك نمی كنند، بپرهيز. در چيزی انديشه كن كه ياريت دهد، از نشستن در گذرگاههای عمومی، و بازار پرهيز كن كه جای حاضر شدن شيطان، و برانگيخته شدن فتنه هاست، و به افراد پايين تر از خود توجه داشته باش، كه راه شكرگزاری تو در برتری است. در روز جمعه پيش از نماز مسافرت مكن، جز برای جهاد در راه خدا، و يا كاری كه از انجام آن ناچاری، در همه كارهايت خدا را اطاعت كن، كه اطاعت خدا از همه چيز برتر است.
3️⃣روش به كارگيری نفس در خوبيها
♦️نفس خود را در واداشتن به عبادت فريب ده، و با آن مدارا كن، و به زور و اكراه بر چيزی مجبورش نساز، و در وقت فراغت و نشاط به كارش گير، جز در آنچه كه بر تو واجب است، و بايد آن را در وقت خاص خودش به جا آوری ، بپرهيز از آنكه مرگ تو فرا رسد در حالی كه از پروردگارت گريزان باشی، و در دنياپرستی غرق باشی، از همنشينی با فاسقان بپرهيز كه شر به شر می پيوندد، خدا را گرامی دار، و دوستان خدا را دوست شمار، و از خشم بپرهيز كه لشكر بزرگ شيطان است. با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه69
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹 ﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به سلمان فارسی، قبل از ایام خلافت
🔹روش برخورد با دنيا
♦️پس از ياد خدا و درود! دنيای حرام چونان مار است، كه پوستی نرم، و زهری كشنده دارد، پس از جاذبه های فريبنده آن روی گردان، زيرا زمان كوتاهی در آن خواهی ماند، و اندوه آن را از سر بيرون كن، زيرا كه يقين به جدایی آن، و دگرگونی حالات آن را داری، و آنگاه كه به دنيا خو گرفته ای بيشتر بترس، زيرا كه دنياپرست تا به خوشگذرانی در دنيا اطمينان كرد او را به تلخ كامی كشاند، و هرگاه كه به دنيا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار می گردد.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه68
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به قثم بن عباس فرماندار شهر مکه
1️⃣رسيدگی به امور حاجيان در مراسم حج
♦️پس از ياد خدا و درود! برای مردم حج را به پای دار، و روزهای خدا را به يادشان آور، در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومی با مردم بنشين، آنان كه پرسشهای ديني دارند با فتواها آشنايشان بگردان، و ناآگاه را آموزش ده، و با دانشمندان به گفتگو بپرداز، جز زبانت چيز ديگری پيام رسانت با مردم، و جز چهره ات دربانی وجود نداشته باشد، و هيچ نيازمندی را از ديدار خود محروم مگردان، زيرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود، ديگر تو را نستايد گرچه در پايان حاجت او برآورده شود. در مصرف بيت المالی كه در دست تو جمع شده است انديشه كن، و آن را به عيالمندان و گرسنگان پيرامونت ببخش، و به مستمندان و نيازمندانی كه سخت به كمك مالی تو احتياج دارند برسان، و مازاد را نزد ما بفرست، تا در ميان مردم نيازمندی كه در اين سامان هستند تقسيم گردد.
2️⃣سفارش به رفع نيازهای حجاج
♦️به مردم مكه فرمان ده تا از هيچ زائری در ايام حج در مكه اجرت مسكن نگيرند، كه خدای سبحان فرمود: (عاكف و بادی در مكه يكسانند.)
عاكف، يعنی اهل مكه، و بادی، يعنی زائرانی كه از ديگر شهرها به حج می آيند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفيق عنايت فرمايد، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه67
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹 ﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به عبدالله بن عباس
🔹ضرورت واقع بينی
♦️پس از ياد خدا و درود! همانا انسان از به دست آوردن چيزی خشنود می شود كه هرگز آن را از دست نخواهد داد، و برای چيزی اندوهناك است كه هرگز به دست نخواهد آورد، پس بهترين چيز در نزد تو در دنيا، رسيدن به لذتها، يا انتقام گرفتن نباشد، بلكه بايد خاموش كردن باطل، يا زنده كردن حق باشد، تنها به توشه ای كه از پيش فرستادی خشنود باش، و بر آنچه بيهوده می گذاری حسرت خور، و همت و تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه66
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به معاويه پس از جنگ نهروان
1️⃣افشای علل گمراهی معاويه
♦️پس از ياد خدا! و درودمعاويه! وقت آن رسيده است كه از حقائق آشكار پند گيری، تو با ادعاهای باطل همان راه پدرانت را می پيمایی، خود را در دروغ و فريب افكندی ، و خود را به آنچه برتر از شان تواست نسبت می دهی، و به چيزی دست دراز می كنی كه از تو باز داشته اند، و به تو نخواهد رسيد، اين همه را برای فرار كردن از حق، و انكار آنچه را كه از گوشت و خون تو لازم تر است، انجام می دهی، حقایقی كه گوش تو آنها را شنيده و از آنها آگاهی داری، آيا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهی آشكار چيز ديگری يافت خواهد شد؟ و آيا پس از بيان حق، جز اشتباه كاری وجود خواهد داشت؟ از شبهه و حق پوشی بپرهيز، فتنه ها دير زمانی است كه پرده های سياه خود را گسترانده، و ديده هایی را كور كرده است.
2️⃣پاسخ به ادعاهای دروغين معاويه
♦️نامه ای از تو به دستم رسيد كه در سخن پردازی از هر جهت آراسته، اما از صلح و دوستی نشانه ای نداشت، و آكنده از افسانه هایی بود كه هيچ نشانی از دانش و بردباری در آن به چشم نمی خورد، در نوشتن اين نامه كسی را مانی كه پای در گل فرو رفته، و در بيغوله ها سرگردان است، مقامی را می طلبی كه از قدر و ارزش تو والاتر است، و هيچ عقابی را توان پرواز بر فراز آن نيست و چون ستاره دوردست (عيوق) از تو دور است. پناه بر خدا كه پس از من ولايت مسلمانان را بر عهده گيری، و سود و زيان آن را بپذيری، يا برای تو با يكی از مسلمانان پيمانی يا قراردادی را امضا كنم. از هم اكنون خود را درياب، و چاره ای بينديش، كه اگر كوتاهی كنی، و برای درهم كوبيدنت بندگان خدا برخيزند، درهای نجات به روی تو بسته خواهد شد، و آنچه را كه امروز از تو می پذيرند فردا نخواهند پذيرفت، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه65
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه ای در جواب معاويه
1⃣پاسخ تهديدات نظامی معاويه
♦️پس از ياد خدا ! چنانكه يادآور شدی، ما و شما دوست بوديم و هم خويشاوند، اما ديروز ميان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد كه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد، و امروز ما در اسلام استوار مانديم و شما آزمايش گرديديد، اسلام آوردگان شما با ناخشنودی، آن هم زمانی به اسلام روی آوردند كه بزرگان عرب تسليم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) شدند، و در گروه او قرار گرفتند. در نامه ات نوشتی كه طلحه و زبير را كشته، و عايشه را تبعيد كرده ام، و در كوفه و بصره منزل گزيدم، اين امور ربطی به تو ندارد، و لازم نيست از تو عذر بخواهم. و نوشتی كه با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می آیی، هجرت از روزی كه برادرت (يزيد) در فتح مكه اسير شد پايان يافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب داری، دست نگهدار، زيرا اگر من به ديدار تو بيايم سزاوارتر است، كه خدا مرا به سوی تو فرستاده تا از تو انتقام گيرم، و اگر تو با من ديدار كنی چنان است كه شاعر اسدی گفت: (تندباد تابستانی سخت می وزد و آنها را با سنگ ريزه ها، و در ميان غبار و تخته سنگها، درهم می كوبد.)
2⃣ يادآوری سوابق نظامی در پيروزيها
♦️و در نزد من همان شمشيری است كه در جنگ بدر بر پيكر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند! می دانم تو مردی بی خرد وکور دل هستی، بهتر است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته ای كه تو را به پرتگاه خطرناكی كشانده، و نه تنها سودی برای تو نداشته، که زيانبار است؛ زيرا تو غير گمشده خود را می جویی، و غير گله خود را می چرانی. منصبی را می خواهي كه سزاوار آن نبوده، و در شان تو نيست، چقدر گفتار تو با كردارت فاصله دارد؟ چقدر به عموها و دایی های کافرت شباهت داری، شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انكار نبوت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) واداشت، و چنانكه می دانی در گورهای خود غلطيدند، نه برابر مرگ توانستند دفاع كنند، و نه آنگونه كه سزاوار بود از حريمی حمايت، و نه در برابر زخم شمشيرها خود را حفظ كردند، كه شمشيرها در ميدان جنگ فراوان، و سستی در برابر آن شايسته نيست. تو درباره كشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون ديگر مسلمانان با من بيعت كن، سپس درباره آنان از من داوری بطلب، كه شما و مسلمانان را به پذيرفتن دستورات قرآن وا دارم، اما آنچه را كه تو می خواهی، چنان است كه به هنگام گرفتن كودك از شير، او را بفريبند، سلام بر آنان كه سزاوار سلامند.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه64
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به ابوموسی اشعری ،در آستانه جنگ جمل،سال٣٦ هجری خبر رسید که ابوموسی اشعری،فرماندار کوفه،مردم را برای پیوستن به امام (علیه السلام) باز می دارد،حضرت این نامه را نوشت:
🔹بازداشتن ابوموسی از فتنه انگيزی
♦️از بنده خدا علي امير مومنان به عبدالله بن قيس (ابوموسی اشعری)پس از ستايش پروردگار!
سخنی از تو به من رسيد كه هم به سود، و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد، دامن همت به كمر زن، كمرت را برای جنگ محكم ببند، و از سوراخ خود بيرون آی، و مردم را برای جنگ بسيج كن، اگر حق را در من ديدی بپذير، و اگر دودل ماندی كناره گير، به خدا سوگند! هر جا كه باشی تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت درهم ريزد، و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روی خود همانگونه بترسی كه از پشت سرت هراسناكی. حوادث جاری كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر می كنی، بلكه حادثه بسيار بزرگی است كه بايد بر مركبش سوار شد، و سختی های آن را هموار كرد، و پيمودن راه های سخت و كوهستانی آن را آسان نمود، پس فكرت را به كار گير، و مالك كار خويش باش، و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری كناره گير، بی آنكه مورد ستايش قرارگيری يا رستگار شوی، كه سزاوار است تو در خواب باشی و ديگران مسووليت های تو را برآورند، و از تو نپرسند كه كجا هستی؟ و به كجا رفته ای؟ به خدا سوگند! اين راه حق است و به دست مرد حق انجام می گيرد، و باكی ندارم كه خدانشناسان چه می كنند؟ با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه63
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به مردم مصر که همراه مالک اشتر در سال ٣٨ هجری فرستاد
1⃣مظلوميت امام در خلافت
♦️پس از ياد خدا و درود! خداوند سبحان محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) را فرستاد تا بيم دهنده جهانيان، و گواه پيامبران پيش از خود باشد، آنگاه كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در كار حكومت با يكديگر درگير شدند، سوگند به خدا نه در فكرم می گذشت، و نه در خاطرم می آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وی از عهده دار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزی كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهی از اسلام باز گشته، می خواهند دين محمد (صلی الله علیه و آله وسلم ) را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را ياری نكنم، رخنه ای در آن بينم يا شاهد نابودی آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالای چند روزه دنياست، به زودی ايام آن می گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره های ابر كه زود پراكنده می گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خواستم تا آنكه باطل از ميان رفت، و دين استقرار يافته، آرام شد. (بخشی از همين نامه است:)
2⃣ شجاعت و دشمن شناسی امام (علیه السلام)
♦️به خدا سوگند! اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالی كه آنان تمام روی زمين را پر كرده باشند، نه باكی داشته، و نه می هراسم، من به گمراهی آنان و هدايت خود را كه بر آن استوارم، آگاهم، و از طرف پروردگارم به يقين رسيده ام، و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق، و به پاداش او اميدوارم. لكن از اين اندوهناكم كه بيخردان، و تبهكاران اين امت حكومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند، و بندگان او را به بردگی كشند، با نيكوكاران در جنگ، و با فاسقان همراه باشند، زيرا از آنان كسی در ميان شماست كه شراب نوشيد و حد بر او جاری شد، و كسی كه اسلام را نپذيرفت اما به ناحق بخششهایی به او عطا گرديد. اگر اينگونه حوادث نبود شما را برنمی انگيختم، و سرزنشتان نمی كردم، و شما را به گردآوری تشويق نمی نمودم، و آنگاه كه سر باز می زديد رهایتان می كردم. آيا نمی بينيد كه مرزهای شما را تصرف كردند؟ و شهرها را گشودند؟ و دستاوردهای شما را غارت كردند؟ و در ميان شهرهای شما آتش جنگ را برافروختند؟ برای جهاد با دشمنان كوچ كنيد. خدا شما را رحمت كند، در خانه های خود نمانيد، كه به ستم گرفتار، و به خواری دچار خواهيد شد، و بهره زندگی شما از همه پست تر خواهد بود، و همانا برادر جنگ، بيداری و هوشياری است هر آن كس كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد. با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه62
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به كميل بن زياد نخعی،فرماندار 《هیات》و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد.
🔹نكوهش از فرمانده شكست خورده
♦️پس از ياد خدا و درود! سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست، و پافشاری در كاری كه از مسوليت او خارج است، نشانه ناتوانی آشكار، و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم -و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد-انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند، و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند، نه مرزی را می توانی حفظ كنی، و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی، و نه امام خود را راضی نگه می داری.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه61
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند.
🔹جبران خسارتها در مانورهای نظامی
♦️از بنده خدا! علی امير مومنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود! همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت، و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران، و پرهيز از هرگونه شرارتی تاكيد كرده ام، و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند، و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد، و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان، و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهای خود را به من رسانيد، و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد، به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را برطرف خواهم كرد. ان شاء الله.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه60
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان درجنوب شهر سرپل ذهاب امروزی
🔹مسووليتهای فرماندهی
♦️پس از ياد خدا و درود. اگر رای و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود، او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن، و نفس خود را در حالی که امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است، وادار ساز. و بدان كه دنيا سرای آزمايش است، و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد، و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقی كه بر توست آن كه، نفس خويش را نگهبان باشی ، و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی، با درود.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه59
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين
🔹افشای حوادث جنگ صفين
♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكی، و پيامبر ما يكی، و دعوت ما در اسلام يكی بود، و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، اما شاميان پاسخ دادند: 《چاره ای جز جنگ نداريم.》پس《از پیشنهاد حق ما》 سر باز زدند، و جنگ درگرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد، و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه58
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜