(اين خطبه در باره شهر بصره و مردمش و طلحه و زبير ايراد شد).
148.🩸🌿🦋👈كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا يَرْجُو الْأَمْرَ لَهُ وَ يَعْطِفُهُ عَلَيْهِ دُونَ صَاحِبِهِ، لَا يَمُتَّانِ إِلَى اللَّهِ بِحَبْلٍ وَ لَا يَمُدَّانِ إِلَيْهِ بِسَبَبٍ. كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَامِلُ ضَبٍّ لِصَاحِبِهِ وَ عَمَّا قَلِيلٍ يُكْشَفُ قِنَاعُهُ بِهِ. وَ اللَّهِ لَئِنْ أَصَابُوا الَّذِي يُرِيدُونَ لَيَنْتَزِعَنَّ هَذَا نَفْسَ هَذَا وَ لَيَأْتِيَنَّ هَذَا عَلَى هَذَا. قَدْ قَامَتِ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ، فَأَيْنَ الْمُحْتَسِبُونَ؟ فَقَدْ سُنَّتْ لَهُمُ السُّنَنُ وَ قُدِّمَ لَهُمُ الْخَبَرُ. وَ لِكُلِّ ضَلَّةٍ عِلَّةٌ وَ لِكُلِّ نَاكِثٍ شُبْهَةٌ. وَ اللَّهِ لَا أَكُونُ كَمُسْتَمِعِ اللَّدْمِ يَسْمَعُ النَّاعِيَ وَ يَحْضُرُ الْبَاكِيَ ثُمَّ لَا يَعْتَبِرُ.
148.🩸🌿🦋👈روانشناسى طلحه و زبير (در شورش بصره):
هر كدام از طلحه و زبير، اميدوار است كه حكومت را به دست آورد، و ديده به آن دوخته و رفيق خود را به حساب نمى آورد. آن دو، نه رشته اى الهى را چنگ زدند و نه با وسيله اى به خدا روى آوردند. هر كدام با كينه رفيق خود را بر دوش مى كشد، كه به زودى پرده از روى آن كنار خواهد رفت. به خدا سوگند اگر به آنچه مى خواهند برسند، اين جان آن را مى گيرد و آن، اين را از پاى در مى آورد.
هم اكنون گروهى سركش و نافرمان به پا خاسته اند (ناكثين) پس خدا جويان حسابگر كجايند؟ سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ايشان بيان گرديد و اخبار امروز را به آنان گفته اند، در حالى كه براى هر گمراهى علّتى و براى هر عهد شكنى بهانه اى وجود دارد. سوگند به خدا من آن كس نيستم كه صداى گريه، و بر سر و سينه زدن براى مرده، و نداى فرشته مرگ را بشنود و عبرت نگيرد.
خطبه 148.mp3
10.05M
▶️ خطبه ۱۴۸
🎙 حجة الاسلام محمد کاظمی نیا
🌐 لینک مستقیم
#خطبه_۱۴۸
(در سال 40 هجرى در بيستم رمضان قبل از شهادت فرمود).
149.🩸🌿🦋1 .👈أَيُّهَا النَّاسُ كُلُّ امْرِئٍ لَاقٍ مَا يَفِرُّ مِنْهُ فِي فِرَارِهِ، الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ. كَمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ، فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ، هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُونٌ.
149.🩸🌿🦋👈1. ياد مرگ:
اى مردم هر كس از مرگ بگريزد، به هنگام فرار آن را خواهد ديد، اجل سر آمد زندگى، و فرار از مرگ رسيدن به آن است. چه روزگارانى كه در پى گشودن راز نهفته اش بودم اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود، هيهات كه اين علمى پنهان است.
خطبه 149.mp3
13.72M
▶️ خطبه ۱۴۹
🎙 حجة الاسلام محمد کاظمی نیا
🌐 لینک مستقیم
#خطبه_۱۴۹
#خطبهصدوچهلونهم(بخش دوم)🩸🌿
🩸🌿《وصیت های امام علی علیه السلام》🩸
149.🩸🌿🦋2.👈أَمَّا وَصِيَّتِي، فَاللَّهَ لَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ. أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْنِ وَ خَلَاكُمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا. حُمِّلَ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَجْهُودَهُ وَ خُفِّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ. رَبٌّ رَحِيمٌ وَ دِينٌ قَوِيمٌ وَ إِمَامٌ عَلِيمٌ. أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ، غَفَرَ اللَّهُ لِي وَ لَكُمْ.
إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ فِي هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاكَ، وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنَّا كُنَّا فِي أَفْيَاءِ أَغْصَانٍ وَ [مَهَبِ] مَهَابِّ رِيَاحٍ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ اضْمَحَلَّ فِي الْجَوِّ مُتَلَفَّقُهَا وَ عَفَا فِي الْأَرْضِ مَخَطُّهَا. وَ إِنَّمَا كُنْتُ جَاراً جَاوَرَكُمْ بَدَنِي أَيَّاماً وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلَاءً سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاكٍ وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ لِيَعِظْكُمْ هُدُوِّي وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِي وَ سُكُونُ أَطْرَافِي، فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِيغِ وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ. وَدَاعِي لَكُمْ وَدَاعُ امْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلَاقِي. غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي.
149.🩸🌿🦋👈2. وصيّت هاى امام على عليه السّلام:
امّا وصيّت من نسبت به خدا، آن كه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد، و نسبت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه، سنّت و شريعت او را ضايع نكنيد. اين دو ستون محكم را بر پا داريد و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد و تا آن زمان كه از حق منحرف نشده ايد، سرزنشى نخواهيد داشت، كه براى هر كس به اندازه توانايى او وظيفه اى تعيين گرديده، و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است زيرا كه: پروردگار رحيم، و دين استوار، و پيشوا آگاه است. من ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه پند و عبرت شما هستم، و فردا از شما جدا خواهم شد، خدا شما و مرا بيامرزد.
اگر از اين ضربت و در اين لغزشگاه نجات يابم، كه حرفى نيست، امّا اگر گام ها بلغزد و از اين جهان بروم، ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسير وزش باد و باران، و زير سايه ابرهاى متراكم آسمان پراكنده مى شويم، و آثارمان در روى زمين نابود خواهد شد. من از همسايگان شما بودم، كه چند روزى در كنار شما زيستم، و به زودى از من جز جسدى بى روح و ساكن پس از آن همه تلاش، و خاموش پس از آن همه گفتار، باقى نخواهد ماند.
پس بايد سكوت من، و بى حركتی دست و پا و چشم ها و اندام من، مايه پند و اندرز شما گردد، كه از هر منطق رسايى و از هر سخن مؤثّرى عبرت انگيزتر است. وداع و خداحافظى من با شما چونان جدايى كسى است كه آماده ملاقات پروردگار است، فردا ارزش ايّام زندگى مرا خواهيد ديد، و راز درونم را خواهيد دانست. پس از آن كه جاى مرا خالى ديديد و ديگرى بر جاى من نشست، مرا خواهيد شناخت.