خدا برای امتحان کردن هیچوقت خسته نمیشود. انقدر امتحان میگیرد تا بالاخره نقطه ضعفت نقطه قوتت بشودمهم نیست چند دفعه رد میشوی
مهم نیست چند بار میبازی و میشکنی و گریه میکنی مهم اینست که باید یاد بگیری باید بفهمی و باید اتفاقی ک افتاده ست را مدیریت کنی خدا گاهی وقتها همنقدر جدی است و خشن... اما بعد هر امتحانش حتی اگر بدترین کار را هم بکنی دوستت دارد در آغوشت میگیرد و دوباره توان ادامه دادن میدهد...
هرکسی در دنیا امتحانی دارد ...🙂
#گمنام_نوشتـ
از زندگی حضرت زهرا (س) اگر یک چیز رو حذف کردی و نشون ندادی کم کاری بزرگی کردی و تا حد زیادی روش زندگی حضرت رو ناقص نشون دادی..
اون چیزی که تو زندگی حضرت زهرا از کودکی تا لحظات آخر عمر مبارکشون همیشه به عنوان یه هدف اصلی ، یه کار مهم، یه رفتار همیشگی هیچ وقت قطع نشد چیزی نبود به جز #مبارزه..
حضرت زهرا یه خانم مهربون و پاک و عفیف و نجیب و عالم و .... فقط نبودن.. (چیزی که خیلی ها دارن رواج میدن)عنصر مبارزه تو زندگی حضرت زهرا ( و حضرت زینب ) از مهم ترین قسمت های زندگی شون بوده...مبارزه برای چی؟ مبارزه با کی؟مبارزه برای تحقق دین خدا تو جهان و هدایت مردم .... مبارزه و کمک به پیغمبر اکرم.. مبارزه و کمک به حضرت علی ... مبارزه و تربیت بی نظیر ائمه معصومین باز برای تحقق دین خدا تو جهان و خاموش شدن کفر ....همه جای زندگی حضرت زهرا (س) بوی مبارزه میده...حالا میدونی چرا ما خانما اسیر دنیا و تیپ و مد و قیافه و خونه و پول و ماشین و چشم و هم چشمی و اینا میشیم!؟
چون ما چادری هایی هستیم که مبارزه نمیکنیم.. هدف نداریم.. آرمان نداریم.. افتادیم تو این دنیا و باد دنیا ماها رو برده!و چادر یه حجاب معمولی نیست.. لباس مبارزه است... مثل حضرت زهرا...
#من_چادری_ام
#چادر_لباس_رزم_زن_است
#دختر_انقلاب
#گمنام_نوشتـ
✨﷽✨
✍ *آیت الله شیخ محمدتقی بهلول می فرمودند:*
ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» میرفتیم.
وقت نماز شد.
مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت:
کاروان را نگهدار میخواهم #نماز بخوانم.
کاروان دار گفت:
بیبی! دوساعت دیگر به فلان روستا میرسیم.
آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم.
مادرم گفت : نه!
میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
کارواندار گفت:
نه مادر . الان نگه نمیدارم.
مادرم گفت:نگهدار.
او گفت:
اگر پیاده شوید ، شما را میگذارم و میروم.
مادرم گفت : بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم .کاروان حرکت کرد . وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم ومادرم ؛ دیگر کاروانی نیست ؛ شب دارد فرا میرسد وممکن است حیوانات حمله کنند؛
ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت ، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد ؛ *رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند؛*
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد؛
در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.
دیدم یک دُرشکه خیلی مجلّل پشت سرمان میآید.
کنار جاده ایستاد و گفت: بیبی کجا میروی؟
مادرم گفت : گناباد.
او گفت:
ما هم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.
یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر.
مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.
به سورچی گفت:
من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.
سورچی گفت:
خانم! فرماندار گناباد است.
بیا بالا ؛ ماندن شما اینجا خطر دارد؛ کسی نیست شما را ببرد.
مادرم گفت:
من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت؛
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست.
گفت: مادر بیا بالا ؛ اینجا دیگر کسی ننشسته است . مادرم توی درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم.
دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم.
👌 اگر انسان بنده ی خدا شد ، بيمه مىشود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مىكند.
«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶
#نماز_اول_وقت
✍آیت الله بهلول، سخنران مسجد گوهرشاد و یکی از شاهدان عینی کشتار مردم معترض به #کشف_حجاب در دوران #رضاخان بود.
حاج قاسم میگفت🍃
حتیاگہیـهدرصداحتمـالبِـدیڪہ
یـهنفر یهروزیبرگـردهوتوبہکنـه...
حـقنداریراجبشقضاوتڪنۍ!🙃
قضاوتفقطڪارخداست!
فلذاحواسمـونباشه🚶♂
#شہیدانہ ♥️
#حاج_قاسم
【 @atre_shohada】
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیرزن کهن سالی که 1000کیلومترراه رابه عشق حاج قاسم سلیمانی طی کرد بعداز25روزپیاده روی امروز به گلزارشهدای کرمان رسید.
@nahno_abnaol_mahdi313
نحن ابناءالمهدی❥❥
بهترین لبخند👌✅ @nahno_abnaol_mahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دلنوشته ها♡
♡••
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را💔