بسم الله الرحمن الرحیم
فیش منبر ماه مبارک رمضان8⃣2⃣
📝 عبدالله ابن عمر میگوید : می رفتیم مسافرت رسیدیم به یک گله گوسفند تشنه بودیم گرسنه بودیم به چوپان گفتم می شود یکی از این گوسفندان را سر ببری ما کباب کنیم بخوریم ؟ گفت من مالک این ها نیستم این ها متعلق به اربابمان است من چوپانم آوردم اینها را بچرخانم. گفتم میدانم پولش را به تو می دهیم جایگزین کن ، گفت اجازه ی فروش ندارم .گفتم خوب اربابت رقم اینها را می داند؟ گفت به من اعتماد دارد بردن و آوردن و زاد و ولد اینها با من است. گفتیم اگر این طور است که متوجه نمی شود یک گوسفند را سر ببر بده ما استفاده کنیم و توی بیابان گرسنه نمانیم به او خبر نمی دهی.
🔷 یک دفعه چوپان رنگش تغییر کرد، فَاَینَ الله؟ پس خدا را چه کنم؟ ارباب نفهمید رقمشان را پس خدا را چه کنم ؟این همان حیای از ذنب است.
استاد رفیعی
#فیش_منبر #ماه_رمضان
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
جزء 28.mp3
8.22M
8️⃣2️⃣ #تندخوانی (تحدیر) جزء بیست و هشتم قرآن کریم
🎙قاری: احمد دباغ
#ماه_رمضان
#بهار_قرآن
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت هجدهم
🌷سه دقیقه درقیامت🌷
🔹️باغ بهشت🔹️
🔹️ازدیگر اتفاقاتی که در ان بیابان مشاهده کردم. این بود که برخی بستگان وآشنایان که قبلاََ از دنیا رفته بودند را دیدار کردم.یکی از آنها عموی خدا بیامرز من بود.او دربیمارستان هم کنار من بود.اورا دیدم که در باغ بزرگ قرار دارد.سوال ک ردم.:عمو این باغ زیبا را در نتیجه کار خاصی به شما دادندگفت: من وپدرت در سنین کودکی یتیم شدیم.پدرما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما گذاشت. شخصی آمد وقرار شد در باغ ما کار کند وسود فروش محصولات را به مادر ما بدهد.
🔹️اما اوباچند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد.آنها باغ را بین خودشان تقسیم کردند وفروختندو....هیچکدام آنها عاقبت بخیر نشدند.دراینجانیز همه آنهاگرفتارند.چون با اموال چند یتیم این کاررا کردند.حالا این باغ،را به جای باغی که دردنیا از دست دادم.به من داده اندتا بایاری خدا درقیامت به باغ اصلی برویم.بعد اشاره به درب دیگر باغ کردوگفت:
🔹️این باغ دودرب دارد که یکی از دربهای باغ برای پدر شماست که به زودی باز می شود.در نزدیکی باغ عمویم.یک باغ بزرگ بودکه سر سبزی آن مثال زدنی بود. این باغ متعلق به یکی از بستگان ما بود.اوبه خاطر یک وقف بزرگ. صاحب این باغ شده بود.همینطور که به باغ اوخیره بودم.یکباره تمام باغ سوخت وتبدیل به خاکستر شد! این فامیل ما بنده خدا باحسرت به اطرافش نگاه می کرد.من از این ماجرا شگفت زده شدم باتعجب گفتم: چراباغ شما سوخت؟!
🔹️اوهم گفت:پسرم ،همه اینها از بلایی است که پسرم برسر من می آورد.اونمی گذارد ثواب خیرات این زمین وقف شده به من برسد این بنده خدا باحسرت این جملات را تکرار می کرد بعد.پرسیدم.حالا چه می شود؟ چه کار باید بکنید؟ گفت: مدتی طول می کشد تا دوباره با ثواب خیرات.باغ من آباد شود.به شرطی که پسرم نابودش نکند.من در جریان ماجرای اوزمین وقفی وپسر،ناخلفش بودم.برای همین بحث
راادامه ندادم..ِآنجا می توانستی به هرکجا که می خواهیم سر بزنیم.یعنی همین که اراده می کردیم بدون لحظه ای درنگ.به مقصد می،رسیدیم!
🔹️پسرعمه ام دردوران دفاع مقدس شهید شده بود یک لحظه دوست داشتم جایگاهش را ببینم بلا فاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم.مشکلی که در بیان مطالب آنجاست.عدم وجود مشابه در این دنیاست.یعنی نمی دانیم زیباییهای آنجا را چگونه توصیف کنیم؟!کسی که تاکنون شمال ایران ودریا وسرسبزی جنگلها را ندیده وهیچ تصویروفیلمی از آنجا مشاهده نکرده.هرچه برایش بگوییمنمی تواند تصور درستی درذهن خود ایجاد کند. حکایت ما بابقیه مردم همینگونه است. اما باید بگونه ای بگویم که بتواند به ذهن نزدیک باشد.
🔹️من وارد باغ بزرگی شدم که انتهای آن مشخص نبود.از روی چمن هایی عبور می کردم که بسیار نرم وزیبا بودند.بوی عطر گلها های مختلف مشام انسان را نوازش می داد درختان آنجا ،همه نوع میوه ای را درخود داشتند.میوه هایی زیبا ودرخشان.من بر روی چمن هادراز کشیدم.گویی یک تخت نرم وراحت وشبیه پر قو بود.عطر همه جا راگرفته بود.نغمه پرندگان وصدای شرشرآب رود خانه به گوش می رسید.اصلاََ نمی شود آنجارا توصیف کرد.بالای سرم نگاه کردم.درختان میوه ویک درخت نخل پر از خرما را دیدم.با خودم گفتم: خرمای اینجا چه مزه ای دارد؟ یک باره دیدم.درخت نخل به سمت من خم شد.من دستم را بلند کردم ویکی از خرماها را چیدم وداخل دهان گذاشتم.نمی توانم شیرینی آن خرما را باچیزی دراین دنیا مثال بزنم
🔹️دراینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد.باعث دلزدگی می شود.اما آن خرما نمی دانید چقدر خوشمزه بود.ازجا بلند شدم.دیدم چمن هابه حالت قبل برگشت.به سمت رودخانه رفتم.در دنیا معمولا درکنار رودخانه ها.زمین گل الوداست وباید مراقب باشبم تاپای ما کثیف نشود.اماهمین که به کناررودخانه رسیدم اطرف رودخانه مانند بلور زیباست! به اب نگاه کردم آنقدر زلال بود که انتهای رود مشخص بود دوست داشتم بپرم داخل آب.اما باخودم گفتم: بهتر است سریعتر بروم به سمت قصر پسر عمه ام.اما.ناگفته نماند.آن طرف رودیک قصر زیبای سفید وبزرگ نمایان بود.نمی دانم چطور توصیف کنم باتمام قصرهای دنیا متفاوت بود. سفید وبزرگ نمایان بود. چیزی شبیه قصرهای یخی که درکارتون های دوران بچگی میدیم.تمامدیوارهای قصر نورانی بود.می خواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه باشم.اما متوجه شدم.اگربخواهم می توانم ازرویاب عبور کنم! ازروی آب گذشتم ومبهوت قصر زیبای پسر عمه ام شدم.وقتی بااوصحبت میکردم.میگفت: مادراینجا درهمسایگی اهل بیت(ع) هستیم.مامی توانیم به ملاقات امامان برویم واین یکی از نعمتهای بزرگ بهشت برزخی است. حتی می توانیم به ملاقات دوستان شهید وشهدای محل ودوستان وبستگان خود برویم.
🖇.......✏......ادامه دارد
تهیه و تنظیم: خانم رضایی
#سیر_مطالعاتی #جهاد_تبیین #نظام_تبیین #تبینگری
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️تیزر کارگاه آموزشی و تحلیلی جنگ شناختی
📍بررسی تطبیقی اغتشاشات اخیر با اولین مقاله #جنگ_شناختی سازمان ناتو در سال ۲۰۲۱
📍مقالهی مشترک اساتید آمریکایی_انگلیسی که بر اساس آن سناریوهای جنگ شناختی مثل جریان #مهسا_امینی طراحی شده و میشوند!
📍جنگ شناختی از چه فرمولی پیروی میکند؟ راهکارهای پدافندی و آفندی این جنگ خطرناک کدامند؟
📌وقت بذارید، این کارگاه جذاب را ببینید، به مطالب آن مسلط شوید و انتشار دهید تا بتوانیم برد و اثرگذاری سلاح دشمن را کم کنیم؛ بلکه در اغتشاشات بعدی، خونهای کمتری ریخته شود!
🎙محمد جوانی
📌مشاهده تیزرهای بیشتر و دسترسی به لینک دانلود رایگان کامل کارگاه، در کانال تخصصی 👇👇
🧠⚔علوم و جنگ شناختی|جوانی
Eitaa.com/joinchat/1410007159Ccd809476b7
فیش ماه مبارک رمضان 9⃣2⃣
جوان گناه کار و ندامت
📝داشتند می زدند می رقصیدند ماهم سرمان را انداختیم پایین طرف تا مارا دید آمد از من عذرخواهی کرد حاج آقا ببخشید گفتم چرا داری از من عذرخواهی می کنی؟ مگر من کی ام؟ دیدم خجالتش بیشتر شد گفتم خودم جواب می دهم جون لباس پیغمبر به تنم هست درسته؟ گفت بله شما احترام داری!
باریک الله به این جوان بامعرفت. می زد و می رقصید ولی در عین حال احترام و ادبش هم داشت نسبت به ما. بعد گفتم خب مگر این لباس مال کیه؟ مال پیغمبر خداست. درسته؟ پیغمبر خدا ! تو از من داری عذرخواهی می کنی چرا از خدا نمی روی عذرخواهی کنی؟
♦️چند تا جمله گفتیم رد و بدل شد رفتیم. دم غروب داشتیم برمی گشتیم برویم محل جلسه مان دیدم تو ماشین لم داده دارد ترانه ی قدیمی ها خیلی دلگیر و دم غروب هم بود دست رو شانه اش گذاشتم گفت چته؟ گفت خیلی حاج آقا دلم گرفته. تو دلم گفتم که رو را بروم هی ! گناه کرده رقصش را کرده معصیتش را کرده یک ته استکان زده روشن هم شده بعد حالا تازه می گوید دلم گرفته . پس معلوم است گناه کردن لذتی ندارد و اگر انسان گناه کند تازه ندامت و پشیمانی سراغ او می آید .
استاد مومنی
#ماه_رمضان #فیش_منبر
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
D1737430T13364138(Web).mp3
14.24M
🔖منبر کامل 🔖
🌼آداب #وداع_ماه_رمضان
🎙استاد #رفیعی
💠ادب وداع با ماه رمضان
💠دستور پیامبر به جابر در آخر ماه رمضان
💠برخورد امام سجاد علیه السلام با خدمتکارانش
💠ندای فرشته در شب عید فطر
💠دعای آخرین روز ماه رمضان
💠رحمت واسعهی خداوند
💠داستان
💠آیات رحمت
🔴چه کنیم رحمت واسعه شامل ما بشود؟
1⃣استغفار
2⃣عبرت
3⃣دفاع از حق
4⃣توسل به اهلبیت
🔖 وداع با #ماه_مبارک_رمضان 🔖
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
فیش ماه مبارک رمضان0⃣3⃣
خوان رمضان
آورده اند كه رسول صلى الله عليه و آله گفت : خداوندا! امت عيسى را مايده (1) فرستادى ، امت مرا چه فرستادى ؟ خطاب آمد كه : اى محمد! امت عيسى شكم پرست بوند و امت تو خدا پرست ؛ اياشن را خوان نان فرستاديم و امت تو را خوان (2) ماه رمضان ؛ بر آن خوان سه قرص نان بود، بر خوان رمضان سه دهه است كه اولش رحمت است و ميانه اش مغفرت و آخرش آزادى از آتش دوزخ ؛ بر آن خوان عسل بود، بر اين خوان حلاوت كه : للصائم فرحتان ؛ فرحة عند الافطار و فرحة عند لقاء الملك الجبار (3). بر آن خوان ماهى بريان بود، بر اين خوان دل بريان روزه داران است ؛ بر آن خوان سركه بود، بر اين خوان سركه انابت (4) تايبان (5) است و شكستن نفس نافرمان .
داستان عارفان
1- سفره اى كه در آن غذا باشد.
2- سفره .
3- (براى روزه دار دو شادى وجود دارد، يك شادى هنگام افطار و ديگرى هنگام ديدار خداى جبار)
4- بازگشت به سوى خدا
5- توبه كنندگان .
#فیش_منبر #ماه_رمضان
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
aqayi_tahdir_joz-30_119560 (1).mp3
4.04M
🔸 تلاوت جزء سی ام قرآن کریم
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَة ...
#عیـد_فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
#عید_فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
#عید_فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
💕🌱
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
الهی قبولی آخرین افطار روزه های رمضانمان را مولایمان بنویسد.
عید فطر مبارک🌸
#عید_سعید_فطر
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
📸 حضور با شکوه مردم در مصلای امام خمینیِ تهران
۱٤۰۲.۲.۲
#نماز_تاریخی سال،
به امامت حضرت آیت الله خامنهای.
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت نوزدهم
🌷سه دقیقه درقیامت🌷
🔹️جانبازی در رکاب مولا🔹️
🔹️سال۱۳۸۸ توفیق شد که درآواخر ماه رجب وآوایل ماه شعبان زائرمکه ومدینه باشم.ما مُحرم شدیم و واردمسجدالحرام شدیم.بعد اتمام اعمال.به محل قرار کاروان آمدم.روحانی کاروان به من گفت: سه تا از خواهران کاروان الان آمدند. شما زحمت بکش واین سه نفر را برای طواف ببر وبرگرد.خسته بودم.اماقبول کردم.سه تا از خانم های جوان کاروان به سمت من آمدند.تانگاهم به آنها خورد سرم را پایین انداختم.یک حوله اضافه داشتم.یک سر حوله را دست خودم گرفتم وسر دیگرش را در اختیار آنها قرار دادم.گفتم:. من درطی طواف نباید برگردم حرم الهی هم به خاطر ماه رجب شلوغ است. شما سر این حوله را بگیرید ودنبال من بیایید.
🔹️یکی دو ساعتی بعد، با خستگی فروان به محل قرارکاروان برگشتم در حالی که اعمال آنها تماشده بودودرکل این مدت ،اصلاََ به آنان نگاه نکردم وحرف نزدم. وظیفه ای برای انجام طواف آنها نداشتم.اما برای رضای خدا این کار را انجام دادم.درآن روزهایی که ما درمکه مستقر بودیم.خیلی ها مرتب به بازار می رفتند و..اما من به جای اینگونه کارها.چندین بار برای طواف اقدام کردم.ابتدا به نیت رهبرم معظم انقلاب وسپس به نیابت شهدا مشغول طواف شدم واز تمام فرصتها برای وکسب معنویات استفاده کردم.
🔹️درآن لحظاتی که اعمال من محاسبه می شد.جوان پشت میز به این موارد اشاره کرد وگفت: به خاطر طواف خالصانه ای که همراه آن خانم ها انجام دادی، ثواب حج واجب در نامه اعمال ثبت شد!.بعد گفت" ثواب طواف هایی که به نیابت از،دیگران انجام دادی.دوبرابر در نامه اعمالت خودت ثبت می شود آوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم.زیارت ها را به خوبی انجام می شد.در قبرستان بقیع تمام افرداد تمام ناخود اگاه اشک می ریختند.حال عجیبب درکاروان ایجاد شده بود.
🔹️یک روز صبح زود در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم.متوجه شدم که مامور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد راگرفته.جلورفتم وبه سرعت دوربین را از دست اوگرفتم وبه پسر بچه تحویل دادم .بعد به سمت انتهای قبرستان رفتم.من درحال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان
رسیدم.همان مامور وهابی دنبال من امد وچپ به من نگاه می کرد. وقتی درمقابل قبر رسیدم.یکباره کنار من آمد ودستم راگرفت وبه فارسی وباصدای بلند گفت: چی می گی؟ داری لعن می کنی؟ گفتم: نخیر.دستم رو ول کن.اما او همینطور داد می زد وباسر وصدا بقیه مامورین را دورخودش جمع کرد.
🔹️درهمین حال یکدفعه به من نگاه کرد وحرف زشتی را به مولا امیر المومنین (ع) زد.من دیگر سکوت را جایز نداستم.تا این حرف زشت از دهان او خارج شد وبقیه زائران شنیدند.دیگر سکوت را جایز ندانستم.یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم.بلا فاصله چهار مامور به سر من ریختندو شروع به زدن کردند.یکی از مامورین ضربه ی محکمی به کتف من زد که درد آن تاماهها اذیتم می کرد.چند نفر از زائرین جلو آمدند ومرا از زیر دست آنها خارج کردند من می توانستم با کمک آنها فرار کنم.
🔹️روزهای بعد .وقتی برای حرم میرفت.سروصورتم را باچفیه می بستم چون دوربین های بقیع مرا شناسایی کرده بود واحتمال داشت باز داشت شوم. خلاصه اینکه آن سفر؟برای من به یاد ماندنی شد اما درلحظات بررسی اعمال.ماجرای درگیری درقبرستان بقیع را به من نشان دادند وگفتند:شماخالصانه وفقط به عشق مولا علی (ع) با آن مامور درگیر شدی وکتف شما آسیب دید. برای همین ثواب جانبازی در رکاب مولا علی(ع) درنامه عمل شما ثبت شده است.!!!
🖇............✏...........ادامه دارد
تهیه و تنظیم: رضایی
#سیر_مطالعاتی #نظام_تبیین #تبینگری #جهاد_تبیین
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
🧾 يكی از تجربه گران نزديك به مرگ مي گفت: پدرم را در آنسوي عالم ديدم. آنجا در بهشت و نعمت های الهی بود، اما بعضی از ساعات روز، او را از جمع بهشتيان جدا كرده و مدتي در سختي بود!
از پدر سوال كردم كه اين گرفتاري چيست؟
در جواب گفت: من براي دنياي بچه هايم خيلي زحمت كشيدم. اما براي آخرت و تربيت ديني آنها وقت نگذاشتم. ای کاش برای تربیت آنها کاری انجام می دادم...
اين سختي به همين دليل است. هر وقت آنها بي حيايي و گناه و... مي كنند، من گرفتار مي شوم.
📚 کتاب نسیمی از ملکوت
#زندگی_پس_از_زندگی
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ با خدا که باشی...😎
#خانواده #زن #مرد
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت بیستم
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🔹️شهید وشهادت🔹️
🔹️دراین سفر کوتاه به قیامت.نگاه من به شهید وشهادت تغییر کرد.علت آن هم چند ماجرا بود. یکی از معلمین ومربیان شهر ما،درمسجدمحل تلاش فوق العاده ای داشت که بچه هارا جذب مسجد وهیئت کند.خالصانه فعالیت میکرد ودر مسجدی شدن ما هم خیلی، تاثیر داشت.این بنده خدا.یکبارکه باماشین درحرکت بوده.از چراغ قرمزعبورکرد وسانحه ای شدید. رخ دادوایشان مرحوم شد.من این بنده خدارا دیدم که در میان شهدا وهم درجه آن آنها بود! توانستم با او صحبت کنم ایشان به خاطر اعمال خوبی که درمسجد ومحل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود.اما سوالی که در ذهن من بود. تصادف اووعدم رعایت قانون و مرگش بود. ایشان به من گفت:من در پشت فرمان ماشین سکته کردم واز دنیا رفتم وسپس باماشین مقابل بر خورد کردم.هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود.
🔹️در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود ودر گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود.را دید امااوخیلی گرفتار بور واصلاََ در رتبه شهدا قرار نداشت! تعجب کردم تشییع اورا به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود و.اما چرا؟! خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم.من به دنبال کاسبی وخرید وفروش بودم که برای خرید جنس. به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد.بدن ما باشهدای رزمنده به شهر منتقل شد وفکر کردند من رزمنده ام......
🔹️اما مهمترین مطلبی که از شهدا دیدم، مر بوط به یکی از همسایگان ما بود خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان،بیشتر شبها درمسجد محل کلاس وجلسه قرآن ویاهیئت داشتیم.آخر شب وقتی به سمت منزل می آمدیم،از یک کوچه باریک وتاریک عبور می کردیم! از همان بچگی شیطنت داشتم بابرخی از بچه ها زنگ خانه مردم را می زدیم وسریع فرار می کردیم
🔹️یک شب من دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم.وسط همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زود تر از کوچه رد شدند. یک چسب را به زنگ یک خانه چسباندند! صدای زنگ قطع نمی شد.یکباره پسر صاحبخانه که از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد.چسب را از روی زنگ جدا کرد ونگاهش به من افتاد.او شنیده بود که من قبلاََ از این کارها کرده ام برای همین جلو آمد ومچ دستم را گرفت وگفت: باید به پدرت بگم چیکار می کنی! هر چی اصرار کردم که من نبودم و..... بی،فایده بود.اومرا به مقابل منزل مان برد وپدرم را صدا زد.
🔹️آن شب همسایه ماعروسی داشت.توی خیابان وجلوی منزل ما شلوغ بود. پدرم وقتی این مطلب را شنید خیلی عصبانی شد وجلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد.این جوان بسیجی که در اینجاقضاوت اشتباهی داشت.چند سالی بعد ودر روزهای پایانی دفاع مقدس اشتباهی به شهادت رسید.
🔹️این ماجراوکتک خوردن به ناحق من، درنامه اعمال نوشته شده بود.به جوان پشت میز گفتم: من چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم؟ اودرمورد من زود قضاوت کرد .اوگفت: لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید.من اجازه دارم آنقدر از گناهان توببخشم تا از آن شهید راضی شوی. بعدیکباره دیدم که صفحات نامه اعمال من ورق خورد! گناهان هر صفحه پاک میشد .واعمال خوب آن می ماند.
🔹️خیلی خوشحال شدم.ذوق زده بودم.حدود یکی دو سالی از اعمال من اینطور طی شد.؟ جوان پشت میز گفت: راضی شدی؟ گفتم: بله، عالیه.البته بعدها پشیمان شدم.چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند؟!اما باژ بد نبود.همان لحظه دیدم آن شهید آمد وسلام وروبوسی کرد.خیلی از دیدنش خوشحال شدم.گفت: بااینکه لازم نبود.اما گفتم بیایم وحضوری از شما حلالیت بطلبم. هر چند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی.
🖇..........✏...........ادامه دارد
تهیه و تنظیم:فاطمه رضایی
#تبینگری #سیر_مطالعاتی #نظام_تبیین #جهاد_تبیین
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
📣📣📣
🎙 حرف آورد، آوردگاه بانوان صاحب سخن
🧕جشنواره حرف آورد گوهرشاد
با محوریت:
🌱تجربه موفق نهی از منکر لسانی در زمینه حجاب
🌱محدودیت های قوانین پوشش در غرب
🌱حجاب از دیدگاه زن غربی تازه مسلمان
🌱روایت فرهنگ پوشش اقوام ایرانی
🌱چالش های زن محجبه در غرب
🌱ایجاد انحطاط فرهنگی زن غربی و...
برگزار می کند.
📲حرف آوردیهای عزیز میتوانند آثار رسانهای خود را در قالب کلیپهای یک الی سه دقیقهای به صورت ویدئو و پادکست برای ما به آدرس زیر ارسال نمایند.🎞📽🎙
🌐www.Goharshadfestival.ir
Www.harfavard.ir
#حرف_آورد
#بانوان_صاحب_سخن
#جهاد_تبیین
#گوهر_شاد
#حجاب_و_عفاف
#امر_به_معروف_نهی_از_منکر
🌐مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
https://rubika.ir/harfavard_iran
ویکی حکایت
برگزار میکند🌱
| #ویکی_حکایت 🍃|
| #رمضان_عید_اولیای_خدا🍃 |
| #محله_همدل|🍃
🖇 عیداتون مبارک، نماز و روزه هاتون مقبول درگاه الهی🌤
🔰 برای شرکت در این رویداد
حکایات خود با موضوعات فوق به تارنمای ویکی حکایت به نشانی زیر ارسال کنید👇
Wikihekayat.ir
📅 تاریخ ارسال آثار از ۲۷ اسفند ماه لغایت ۱۷ فروردین۱۴۰۲
🎁 به افرادی که حکایات بیشتری با منابع معتبر بارگذاری کرده باشند، جوایز نقدی و غیرنقدی اهدا میگردد.
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت بیست و یکم
🌷سه دقیقه در قیامت🌷
🔹️حق الناس وحق النفس🔹️
🔹️ازوقتی که مشغول به کارشدم ،حساب سال داشتم. یعنی همه ساله اضافه درآمدهای خودم را مشخص می کردم ویک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت می کردم.بااینکه روحانیون خوبی در محل داشتیم .اما یکی از دوستانم گفت : بیا وخمس مالت را به ایشان بده ورسیدش را بگیر.درزمینه خمس خیلی احتیاط می کردم.خیلی مراقب بودم که چیزی از قلم نیفتد.من از اوسط دهه هفتاد، مقلد رهبری معظم انقلاب شدم یادم هست آن سال.خمس من به بیست هزار تومان رسید یکی از همان سالها.وقتی خمس را پرداخت کردم به آن پیرمرد تاکید کردم که رسید دفتر رهبری را برایم بیاورد.
🔹️هفته بعد وقتی رسید خمس را آورد باتعجب دیدم رسید دفتر آیت الله....است! گفتم: این رسید چیه؟ اشتباه نشده من به شما تاکید کردم مقلد رهبری،هستم او هم گفت: فرقی نداره. باعصبانیت بااو برخورد کردم وگفتم: باید رسید دفتر رهبری را برایم بیاوری.من به شما تاکید کردم که مقلد رهبری هستم ومی خواهم خمس من به دفتر ایشان برسد.اوهم هفته بعد یک رسید بدون مهر برایم آورد که نفهمیدم صحیح است یا نه! از سال بعد هم خمس خودم را مستقیم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبری واریز می کردم.
🔹️یکی دوسال بعد.خبردار شدم این پیرمرد روحانی از دنیا رفت. من بعد هد متوجه شدم که این شخص. خمس چند نفر دیگر را هم به همین صورت جا به جاکرده! در آن زمان که مشغول حساب وکتاب اعمال بودم.یکباره همین پیرمرد را دیدم.خیلی اوضاع آشفته ای داشت.درزمینه حق الناس به خیلی ها بدهکار وگرفتار بود بیشترین گر فتاری او به بحث خمس برمی گشت.برخی آدم های عادی وضعیت بهتری از این شخص داشتند!
🔹️پیرمرد پیش من آمد وتقاضا کرد حلالش کنم. اما آنقدر اوضاع او مشکل داشت که بارضایت من چیزی تغییر نمی کرد.من هم قبول نکردم.در اینجا بود که جوان پشت میز به من گفت: این هایی که می بینی.این کسانی که از شما حلالیت می طلبند یا شما از آنها حلا لیت می طلبی.کسانی هستند که از دنیا رفته اند.حساب آنها که هنوز دردنیا هستند.مانده.زمانی که انها هم به برزخ وارد شوند حساب وکتاب شما با آنها که زنده اند.بعد از مرگشان انجام میشود.بع دوباره در زمینه حق الناس بامن صحبت کرد وگفت: وای به حال افرادی که سالها عبادت کر ده اند اما حق الناس را مراعات نکردند.اما این را هم بدان. اگر کسی در زمینه حق الناس به شما بدهکار بود واورا در دنیا ببخشی.ده برابر آن در نامه ی عملت ثبت می شود.اما اگر به برزخ کشیده شود.همان مقدار خواهد بور.
🔹️اما یکی از موارد که مردم نسبتاََ به آن دقت کمتری دارند.حق الله است . می گویند دست خداست وانشاءالله خداوند از تقصیرات ما می گذرد .حق الناس هم که مشخص است اما در مورد حق النفس یعنی حق بدن تقریباََ حساسیتی بین مردم دیده نمیشود!، گویی حق بدن را هم خدا(حق النفس) بخیشد.امادر آن لحظات مواردی رادر پرونده ام دیدم در روز گاری جوانی . بارفقا وبچه های محل. برای تفریح به یکی از باغهای اطراف شهر رفتیم کسی که مارا دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد وبا یک بسته سیگار به سمت ما آمد. سیگارها یک یکی روشن کرد.ودست رفقا میداد.من هم خانه ای بزرگ شده بودم که پدرم سیگاری بود.اما از سیگار نفرت داشتم .
آن روز با وجود کراهت.اما برای اینکه انگشت نما نشوم سیگار را از دست آن اقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم! حالم خیلی بد شد.خیلی،سرفه کردم.انگار تنگی نفس گرفته بودم..
🔹️بعداز آن.هیچ وقت دیگر سراغ قلیان وسیگار نرفتم .امادر ان وانفسا این صحنه را به من نشان دادند وگفتند: تو که می دانستی سیگار ،ضرر دارد چرا همان یک بار را کشیدی؟ تو حق النفس را رعایت نکردی وباید جواب بدهی.همین باعث گرفتاری ام شد! در آنجا برخی از افراد را دیدم که انسانها ی مذهبی وخوبی بودند...بسیاری ازاحکام دین را رعایت کرده اند اما به حق النفس اهمیت نداده بودندانها به خاطر سیگار وقلیان به بیماری ومرگ زود رسد چار شده بودندو در آن شرایط.به خاطر ضرر به بدن گر فتار بو دند.
🖇........✏..........ادامه دارد
تهیه و تنظیم:فاطمه رضایی
#نظام_تبیین #جهاد_تبیین #سیر_مطالعاتی #تبینگری
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
به این قشنگی که تو شهید شدهای
ما حتی نمیتوانیم بخوابیم ....
🕊شهید احمد عسگری
💚ثواب نشرباهزارااان صلوات هدیه به شهداومومنین به نیت ظهورحضرت #حجت سلام الله علیه
#شهدا_شرمندهایم
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت بیست و دوم
🌷سه دقیقه در قیامت🌷
🔹️تشکیل خانواده و صله رحم🔹️
🔹️در مورد اهمیت تشکیل خانواده شاید لازم به هیچ گونه تذکری نباشد. درست است که قبول بار خانواده کار سخت و سنگینی است اما در روایات ،ما ،ازدواج سنت پیامبر اسلام معرفی شده و تکامل نیمی از دین انسان منوط به ازدواج و تشکیل خانواده است. وقتی هم که فرزندی متولد شود خیرات و برکات بر اهل خانه نازل می شود.
🔹️خداوند در آیه ۳۱ سوره اسراء در مورد رزق و روزی خانواده می فرماید: «... ما آنها و شما را روزی میدهیم.» در آیه، روزی همسر و فرزندان قبل از انسان بیان شده به تعبیری باید :گفت بسیاری از برکات و روزیها به خاطر وجود اولاد به سوی انسان نازل میشود. البته این را هم باید اشاره کرد که تمام امور دنیا، بخصوص همین تشکیل خانواده با سختی و گرفتاری همراه است. چرا که خداوند در آیه ۴ سوره بلد میفرماید "بدرستی که ما انسان را همواره در سختی و رنج آفریده ایم". یعنی حال دنیا این گونه است که با سختی ها و مشکلات آمیخته شده. اما در آن سوی هستی مشاهده کردم که هر بار انسان در کنار خانواده و همسر خود قرار میگیرد خیرات و برکات الهی بر او نازل می گردد.همین است که پیامبر اسلام فرمودند: در پیشگاه خداوند تعالی نشستن مرد در کنار همسر خود از اعتکاف در مسجد من ، درمدینه محبوب تر است. از طرفی بسیاری از خیرات ،انسان توسط فرزند برای او ارسال می.شود. شاید هیچ باقیات الصالحاتی بهتر از فرزند صالح برای انسان
نباشد.
🔹️برای همین است که امام رضا (ع) میفرماید: وقتی خداوند خیر
بنده اش را بخواهد وی را نمی میراند تا فرزندش را ببیند. بنده از نوجوانی یاد گرفتم که هر کار خوبی انجام میدهم یا اگر صدقه ای میدهم ثواب آن را به روح تمام کسانی که به گردن من حق دارند، از آدم تا خاتم و تمام اموات شیعه و پدران و مادرانم نثار کنم. در آن سوی هستی پدر بزرگم را همراه با جمعی که در کنارش بودند مشاهده کردم. آنها مرتب از من تشکر می کردند و می گفتند: ما به وجود اولادی مثل تو افتخار می کنیم. خیرات و برکاتی که از سوی تو برای ما ارسال شده بسیار مهم و کارگشا بود ما همیشه برایت دعا می کنیم تا خداوند
بر توفیقات تو بیفزاید.
🔹️در میان بستگان ما خیلی از افراد در فامیل ازدواج میکنند من هم با دختر دایی خودم ازدواج کردم
🔹️از طرفی من در میان فامیل معروف هستم که خیلی اهل صله رحم هستم. زیاد به فامیل سر میزنم و تلاش می کنم که تا جایی که امکان دارد مشکلات بستگان را برطرف نمایم عمه ای دارم که مادر شهید است همان که پسرش در اتاق عمل بالای سرم بود. تمام فامیل به من میگویند که تو پسر این عمه هستی از بس که به
عمه سر میزنم و تلاش در راه حل مشکلات ایشان دارم خاله ام نیز همسر شهید است فرزندش خیلی کم می تواند به او سر بزند، لذا بیشتر مواقع به دنبال حل مشکلات آنها .هستم دیگر بستگان نیز به همین صورت تا جایی که در توانم هست برای حل مشکل فامیل اقدام میکنم برکت این مطلب را هم در زندگی خود دیده ام. دعای خیر اهل فامیل همواره مشکل گشای گرفتاری هایم بوده
🔹️حتی به من نشان دادند که در برخی موارد حوادث سختی که شاید منجر به مرگ میشد با دعای فامیل و والدین من برطرف شد چرا که امام صادق(ع) الان میفرماید صله ارحام اخلاق را نیکو را با سخاوت دل و جان را پاک و روزی را زیاد می کند ومرگ را به تأخیر می اندازد.
🔹️در جای دیگری پیامبر اکرم (ص) فرمودند کسی که با جان و مالش به دنبال صله رحم باشد خداوند متعال اجر صد شهید را به او عطا میکند.
🖇........✏..........ادامه دارد
تهیه و تنظیم: فاطمه رضایی
#سیر_مطالعاتی #تبینگری #جهاد_تبیین #نظام_تبیین
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
آغاز ثبت نام دومین مهرواره هوای نو
برگزیدگان سال هیأت و تشکل های دینی جمهوری اسلامی ایران تا پایان اردیبهشت اعلام شد.
🔹این مهرواره در مواجهه با هیأتهای مذهبی، نقش حمایتی داشته و بخشی از کمکهای سازمان هیأت و تشکلهای دینی به هیئات مذهبی از طریق هوای نو انجام میشود. همچنین به برگزیدگان هر رشته، ۵۰ میلیون تومان و به شایستگان تقدیر، ۳۰ میلیون تومان جایزه تعلق خواهد گرفت.
📝برای ثبت نام در دومین مهرواره هوای نو به وبگاه havayenoo.ir مراجعه نمایید.
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen