#چــــــــــادُرم ❤️
آتشوجودت...
عطرِگلستانِابراهیممیدهد...
نمیسوزاند...
بهعروجمیرساند...
ڪافیستعشقرالمسڪنی...
آنوقت...
ڪهگرمایوجودشرا...
باهیچخنڪایی...
باهیچنسیمی...
عوضشنمیڪنی...❤️
#حجاب
#چادر
⚫️ زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه ماه رجب
«اللّٰهُ أَکْبَرُ» السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا صَفْوَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خِیَرَةَ اللّٰهِ مِنْ خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سادَةَ السَّاداتِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا لُیُوثَ الْغاباتِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سُفُنَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ الْحُسَیْنِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ عِلْمِ الْأَنْبِیاءِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ إِسْماعِیلَ ذَبِیحِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ مُوسىٰ کَلِیمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ عِیسىٰ رُوحِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّٰهِ.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضىٰ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَىٰ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا شَهِیدُ ابْنَ الشَّهِیدِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا قَتِیلُ ابْنَ الْقَتِیلِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ عَلَىٰ خَلْقِهِ، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَرُزِئْتَ بِوالِدَیْکَ، وَجاهَدْتَ عَدُوَّکَ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ تَسْمَعُ الْکَلامَ، وَتَرُدُّ الْجَوابَ، وَأَنَّکَ حَبِیبُ اللّٰهِ وَخَلِیلُهُ وَنَجِیبُهُ وَ صَفِیُّهُ وَابْنُ صَفِیِّهِ.
یَا مَوْلایَ وَابْنَ مَوْلایَ زُرْتُکَ مُشْتاقاً فَکُنْ لِی شَفِیعاً إِلَى اللّٰهِ یَا سَیِّدِی، وَأَسْتَشْفِعُ إِلَى اللّٰهِ بِجَدِّکَ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ، وَبِأَبِیکَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ، وَبِأُمِّکَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، أَلا لَعَنَ اللّٰهُ قاتِلِیکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ ظالِمِیکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ سَالِبِیکَ وَمُبْغِضِیکَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَابْنَ مَوْلایَ، لَعَنَ اللّٰهُ قاتِلِیکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ ظالِمِیکَ، إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِزِیارَتِکُمْ وَبِمَحَبَّتِکُمْ، وَأَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ، وَالسَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَى الْأَرْواحِ الْمُنِیخَةِ بِقَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللّٰهِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاٰمُ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا طَاهِرِینَ مِنَ الدَّنَسِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا مَهْدِیُّونَ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَبْرارَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحَافِّینَ بِقُبُورِکُمْ أَجْمَعِینَ، جَمَعَنَا اللّٰهُ وَ إِیَّاکُمْ فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ وَتَحْتَ عَرْشِهِ إِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکَاتُهُ.»
#ماه_رجب
#اعمال_منتظران
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🩸 ورقی از دفتر دلدادگی خواهر به برادر...
چند سطری از دفتر عشق بیمثل و مانند زینب کبری سلاماللّهعلیها به سیدالشهداء علیهالسلام را مرور کنیم:
🔘 اولین نگاهش در دنیا ...
وقتی که زینب کبری سلاماللّهعلیها به دنیا آمد ،چشم مبارک را برای هیچ یک از اهلبیت باز نکرد و در دامن هيچ کس آرام نگرفت. تا اینکه قنداقه او را در بغل امام حسین علیهالسّلام قرار دادند که در این هنگام چشم مبارک را گشود و آرام و قرار گرفت.(۱)
🔘 شرط ازدواج...
قبل از ازدواج با عبداللّه بن جعفر قيد نمود كه من به برادرم حسین «صلواتاللهعلیه» علاقه بسیار دارم و بايد همه روزه مرا اجازه فرمائى تا حسينم را زيارت كنم؛ عبدالله بن جعفر نیز شرط او را پذیرفت.(۲)
🔘 عِتابِ به إبنعبّاس...
إبنعباس وقتی که نتوانست مانع از حرکت امام حسین علیهالسلام بشود، به آن حضرت عرضه داشت که دیگر زنها را با خود نبرید! صدای او به داخل محمل زینب کبری علیهاالسلام رسید که در این هنگام آن بانوی مکرّمه سر از محمل بیرون آورد و فرمود:
ای پسر عباس! میخواهی بین من و برادرم جدائی بیندازی!؟ هرگز من از او مفارقت نمیکنم... (۳)
🔘 اگر درندگان مرا پاره پاره کنند...
... و در آخر لبهایش را به حلقوم بریده برادر گذاشت و اینگونه با او نجوا کرد:
📋 «اَخی لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحیلِ وَ الْمُقامِ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَلَوْ اَنَّ السّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمی».
▪️ برادرم اگر مرا بین سکونت در کنار تو (در کربلا) و بین رفتن به سوی مدینه، مخیر میکردند، سکونت همراه تو را بر میگزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.(۴)
📚(۱)چهره درخشان قمربنیهاشم، ج۱ ص۸۷
📚(۲)ریاحین الشریعة، ج۳ ص۴۰
📚(۳)ریاحین الشریعة،ج۳ ص۴۱
📚(۴)معالی السبطین،ج۲ ص۵۵
✍ عاشق، همیشه قسمتش حیرانشدن بود
پارهگریبان ، بی سر و سامان شدن بود
اول قرار ما دو تا قربان شدن بود
رفتی و سهم من بلاگردان شدن بود
یکسال و نیم آتشگرفتن سهم من بود
تقدیر پروانه از اول سوختن بود
یکسال و نیم از رفتن تو گریه کردم
با هر نخ پیراهن تو گریه کردم
خیلی برای کشتن تو گریه کردم
با خندههای دشمن تو گریه کردم
هرشب بدون تو هزاران شب گذشته
دیگر بیا آب از سر زینب گذشته
آخر مرا با غصّهی ایّام بردند
با خاطرات سیلی و دشنام بردند
بین همان شهری که بزم عام بردند
این آخر عمری مرا در شام بردند
پروانه ها خاکسترم را جمع کردند
از زیر سایه بسترم را جمع کردند
باور نخواهی کرد با اغیار رفتم
با چادر پاره سر بازار رفتم
خیلی میان کوچهها دشوار رفتم
با ناسزای تند نیزهدار رفتم
یادم نرفته دست بر پهلو گرفتم
با آستینم با چه وضعی رو گرفتم
یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
دیدم تنت را زندهزنده چال کردند
یادم نرفته دست و پا گم کرده بودم
در گوشهی مقتل تو را گم کرده بودم
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
عمّامهی پیغمبرت دست کسی رفت
هم یادگار مادرت دست کسی رفت
هم روسریِ دخترت دست کسی رفت
هم خویش را پهلوی تو انداختم من
هم چادرم را روی تو انداختم من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نمازخواندن از فاطمه زهرا یادبگیرید
سخنرانی شهید کافی
#زندگیتانامامزمانی
#أللَّھُـمعـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🌤
✍ اگر دلواپسِ من بودهای، من بیشتر بودم
میان بستگان خود به تو وابستهتر بودم
رسیده لحظهی مرگم سراغم را نمیگیری؟!
به شوق دیدنت از صبح هِی خیره به در بودم
میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها
منی که لحظهی جان دادنِ چندین نفر بودم
نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم
از آن بدْو تولد با تو یک جور دگر بودم
نگاه آخرم گودال بودی گریه میکردم
وَ از موی سرِ آشفتهات آشفته تر بودم
هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم
سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم
میان التماس من تو را هر کس که آمد زد
چه بر میآمد از این دستِ تنها؟! یک نفر بودم
به ابن سعد رو انداختم آخر سر از غربت
منی که از سخن با یک غریبه بر حذر بودم
به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد
تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم
تو شأنت دامن زهراست نه مخروبهی خولی
سرت را از تنورش در میآوردم اگر بودم
بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت
برای بچهها هم عمه بودم هم پدر بودم
سوار ناقه ها کردم همینکه دخترانت را
برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم
تویی که شرط ضمن عقد من بودی، خبر داری
که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم؟!
مرا بازار بردند و مرا آزار میدادند
منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم
تورا با خیزران میزد مرا ساکت کند دشمن
حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم
#شهادت_حضرت_زینب
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
4_396993121478508899.mp3
10.14M
🥀°•
چادر غیرت به کمر تا بستم...
🎙 حاج مهدی رسولی
بسیار دلنشین👌
#شهادت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
...
10 وظیفه مهم جوان مومن انقلابی در انتخابات چیست؟
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
🇮🇷🇵🇸
﷽
🖼 #عکس_نوشت | روز شمار #انتخابات
🍃🌹🍃
✅ ۳۳ روز مانده تا انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان
#رای_میدهم | #مشارکت_حداکثری