مثـل یک گـل رفـت و پرپر آمده
قـطـعهقـطـعه پـارهپیـکــر آمده
بس که تیغ کینههاشان تیز بود
رفـتـه اکــبـر مـثـل اصـغـر آمده
#محمدحسنمحمدی
قطعهقطعه چیدمت روی عبا اما نشد
جمع آیات مُکسَّر هم، شبیه اصغرم
#محمدحسنمحمدی
در روضههای توست که سامان گرفتهایم
با اشک در مصیبت تو جان گرفتهایم
ویرانهایم دربهدر روضهات حسین
ما زیر پرچم غمت اسکان گرفتهایم
در هیئت و حسینیه، هرجا که روضه است
ما نوکران کوی تو عنوان گرفتهایم
بر روی مهر تربت تو سجده میکنیم
از عشق تربت است که ایمان گرفتهایم
دکتر جواب کرده، دل غصهدار را
در مجلس عزای تو درمان گرفتهایم
مقتل نوشته راس تو را پیش دخترت....
مانند ابر ، روضهی باران گرفته ایم
#محمدحسنمحمدی
ما در مصیبت سر تو گریه میکنیم
بر پارههای پیکر تو گریه میکنیم
بالای تل چه دید که آه از دلش کشید
با گریههای خواهر تو گریه میکنیم
با پا که جسم پاک تو را زیر و رو نمود
با نالههای مادر تو گریه میکنیم
وقتی که شمر راس تو را از بدن برید
با بوسه روی حنجر تو گریه میکنیم
صحرا پر است از علیاکبر کنار تو
بر آیههای اکبر تو گریه میکنیم
تیر سه شعبه نیست برای گلوی او
بر خون حلق اصغر تو گریه میکنیم
ما در کنار علقمه ارباب عالمین
بر اشک دیدهی تر تو گریه میکنیم
آتش درون خیمهی تو شعله میکشد
بر اضطراب دختر تو گریه میکنیم
"هل من معینِ" تو که به عرش خدا رسید
بر حال و روز مضطر تو گریه میکنیم
#محمدحسنمحمدی
جاری شده اشک مقتل از احوالت
سخت است مصیبت تو و اطفالت
در بین تمام روضهها نیست حسین
جانکاهتر از سه ساعت گودالت
#محمدحسنمحمدی
خورشید چقدر بیقرار آمده است
با حسرت دیدار نگار آمده است
اینقدر جسور است که مثل صیاد
در قلب تو دنبال شکار آمده است
#محمدحسنمحمدی