داستان تشرف راننده کامیون به محضر امام مهدی (عج)
بیاختیار متوسل به آن حضرت شدم. سپس از ماشین پایین آمدم و باز هم موتور را بررسی کردم تا شاید بتوانم آن را روشن کنم، امّا موفق نشدم. دوباره داخل ماشین رفتم و پشت فرمان نشستم. غم و غصه تمام وجودم را گرفته بود. ناگاه وسوسههای شیطانی و القائات به ذهن من شروع شد که متوسل به کسی شدی که اصلاً وجود خارجی ندارد. فهمیدم این وسوسة شیطان است که در لحظات آخر عمر، برای فریب من آمده است. ناراحتیام زیادتر شد. باز هم از ماشین پیاده شدم و از خداوند، مرگ خود یا نجات را طلب کردم. امّا چون خودم را روسیاه و شرمندهی درگاه الهی میدانستم، خجالت میکشیدم درخواستی کنم. چون تا آن زمان به نماز اهمیتی نمیدادم، گاهی میخواندم و گاه قضا میشد و گاه آخر وقت میخواندم. به گناهانی نیز آلوده بودم. به همین دلیل با حالت شرمندگی، با خداوند متعال عهد کردم که اگر من از این مهلکه نجات پیدا کنم و دوباره زن و فرزندم را ببینم، از گناهانی که تا آن روز آلوده به آن بودم، فاصله بگیرم و نمازهایم را هم اوّل وقت بخوانم.
به محض اینکه جدّی و حقیقی با خدا عهد بستم، متوجه شدم یک نفر با پای پیاده از داخل برفها، به طرف من میآید. در ابتدا چنین تصور کردم کمک رانندهای است، ماشینش خراب شده و برای کمک گرفتن به سوی من میآید، چون آچار به دست داشت. آهسته آهسته آمد تا نزدیک ماشین من رسید، من هم بدون آنکه از ماشین پیاده شوم، تنها مقداری شیشه ماشین را پایین آوردم. منتظر بودم چه کمکی از من میخواهد. یک وقت دیدم از همان پایین ماشین، گفتند: "سلام علیکم. چرا سرگردانی؟" من هم که هنوز نمیدانستم آقا چه کسی هستند، شروع کردم ماجرای طوفان و برف و خاموشی ماشین را به طور مفصل برایشان گفتم. آن شخص فرمودند: "من ماشین را راه میاندازم". بعد به من فرمودند: "هر وقت گفتم، استارت بزن". کاپوت ماشین را بالا زدند. ندیدم اصلاً دست ایشان به موتور برخورد کرد یا نه، سوئیچ ماشین را که حرکت دادم، ناگهان ماشین روشن شد. فرمودند: "حرکت کن برو!" با خودم گفتم الآن میروم جلوتر، باز هم در میان برفها میمانم. راه هم که بسته است. فرمودند: "ماشین شما در راه نمیماند، حرکت کن!" من که تعجب کرده بودم و شرمنده از اینکه آن شخص پیاده در میان برفها به سوی ماشین آمده بود، گفتم: ماشین شما کجاست؟ میخواهید من به شما کمکی بدهم؟ فرمودند: "من به کمک شما احتیاجی ندارم". بر اثر شرمندگی زیاد، تصمیم گرفتم مقدار پولی که داشتم به ایشان بدهم. شیشه ماشین پایین بود و من هم پشت فرمان و آقا هم پایین. گفتم: پس اجازه بدهید مقداری پول به شما بدهم. فرمودند: "من به پول شما احتیاج ندارم". پرسیدم: عیب ماشین چه بود؟ فرمودند: "هرچه بود، رفع شد". گفتم: ممکن است دوباره دچار نقص شود. فرمود نه! این ماشین شما دیگر در راه نمیماند. گفتم: آخر اینکه نشد، شما نه کمک از من خواستید و نه به پول من احتیاج دارید و از نظر استادی هم که مهارت فوقالعاده نشان دادید، من از جهت وجدانم نمیتوانم از اینجا بروم تا خدمتی به شما بکنم، چون من راننده جوانمردی هستم که باید زحمت شما را جبران کنم. آقا تبسمی نمودند و پرسیدند: "تفاوت راننده جوانمرد و ناجوانمرد چیست؟" من در حالی که داخل ماشین نشسته و به شدت شرمندهی لطف و محبت آقا شده بودم، گفتم: شما خودت کمک رانندهای میدانی که شوفر ناجوانمرد اگر از کسی خدمتی و نیکی ببیند، نادیده میگیرد و میگوید وظیفهاش را انجام داده، ولی شوفر جوانمرد اگر از کسی لطفی و خدمتی ببیند، تا جبران محبت و خدمت او را نکند وجدانش راحت نمیشود. من نمیگویم جوانمرد هستم، ولی ناجوانمرد هم نیستم و تا به شما خدمتی نکنم، وجدانم ناراحت است و نمیتوانم حرکت کنم.
یک وقت دیدم آقا در حالی که پایین ماشین روی برفها ایستاده بودند، فرمودند: "خیلی خوب! حالا اگر میخواهی به ما خدمت کنی، به عهدی که با خدای متعال بستی، عمل کن. همین خدمت به ما محسوب میشود". من که از این جمله کاملاً متعجب شده بودم، پرسیدم: من چه عهدی با خدا بستم؟
دیدم آقا با صراحت فرمودند:
"یکی اینکه از گناه فاصله بگیری و دوم اینکه نمازهایت را اوّل وقت بخوانی."
وقتی این مطلب را شنیدم، بر خود لرزیدم؛ زیرا این همان مطلبی بود که من وقتی دست از جان شسته بودم، با خدا درد دل کردم و متوسل به امام زمان علیهالسلام شدم. بلافاصله درب ماشین را باز کردم و پایین پریدم که آقا را از نزدیک ببینم و در بغل بگیرم و ببوسم که ناگهان دیدم هیچ کس آنجا نیست. فهمیدم همان توسلی که به آقا و مولایم صاحبالزمان(ع) پیدا کرده بودم، اثر گذاشته و این وجود مبارک آقا بودند که نجاتم داده بودند. نگاه کردم جای پای آقا را هم در برفها ندیدم. حالم منقلب بود.
به لطف الهی زندگی ما کاملاً تغییر پیدا کرد. من دیگر آن رانندهی قبلی نبودم. از طرفی به خاطر آنکه اهل منزل چندان با مسائل و احکام اسلام و نماز آشنا نبودند، از یک شخص روحانی تقاضا کردم مرتب به منزل ما بیاید و به ما احکام اسلام را بگوید تا همه به وظایف خویش آشنا باشیم. در مسافرتها هم اوّل وقت نماز میخواندم. روزی در یکی از گاراژها، منتظر خالی کردن بار بودم که ظهر شد. رانندههای کامیونهای دیگر گفتند: برویم غذا بخوریم و باهم باشیم. من گفتم: اوّل نماز میخوانم بعد غذا.
همگی به هم نگاه کردند، مرا مورد تمسخر قرار دادند و گفتند: این دیوانه شده، میخواهد نماز بخواند. من که تا آن زمان مایل نبودم خاطرهی آن سفر را برای کسی نقل کنم و آن را از اسرار خود میدانستم، چون دیدم اینها به نماز توهین کردند، مجبور شدم سرگذشتم را برای آنها بگویم. بعد از گفتن ماجرا، دیدم چنان صحبتهای من روی آنها اثر گذاشت که همگی دست مرا بوسیدند و از من عذرخواهی کردند. بعد هم حمالها و رانندهها همه به نماز ایستادند. معلوم بود که تصمیم گرفته بودند از گناه هم فاصله بگیرند.
به دنبال این تحول روحی که برای من اتفاق افتاد، تصمیم گرفتم حقالنّاسهایی را که بر ذمّه داشتم و اجناسی را که در حین بار زدن حیف و میل کردهام، جبران کنم و رضایت صاحبان آنها را جلب نمایم. با شرمندگی نزد اولین نفر رفتم، وقتی فهمید برای کسب حلالیّت نزد او رفتهام، خیلی خوشحال شد و مرا تشویق کرد و گفت حالا که حقیقت را گفتی، همه را بخشیدم و چیزی از من نگرفت. دومی و سومی نیز همینطور و فقط یک نفر از من طلبش را گرفت و خدا را شکر از این مظلمه هم به برکت حضرت بقیةالله(ع) نجات پیدا کردم.
منبع: سید ابوالحسین مهدوی,ماهنامه موعود شماره96
https://eitaa.com/emamzamana
دعای امام سجاد علیه السلام در هنگام بلا.mp3
1.64M
🎵 صوت دعای توصیه شده رهبر معظم انقلاب برای دفع بلا
#دعای_هفتم صحیفه سجادیه
🔰 آیه ای از قرآن
سوره مبارکه انفال آیه 2
انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم واذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا وعلی ربهم یتوکلون
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد؛ و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد؛ و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.
هدایت شده از کلاس فرهنگی
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃فرازی از نامه سی ویک نهج البلاغه به مناسبت روز جوان 🍃
🌸اگر جوانان عزیز ما، این نامه را سر لوحه و روش زندگی، و حضرت علی اکبر را الگوی خود قرار دهند هیچگاه در مسیر زندگی، دچار کجروی و اشتباه نخواهند شد .🌸
پسرم! بدان آنچه بیشتر از به کار گیری وصیتم دوست دارم، ترس از خدا ، و انجام واجبات، و پیمودن راهی است که پدرانت، و صالحان خاندانت پیموده اند. زیرا آنان آنگونه که تو در امور خویشتن نظر میکنی در امور خویشتن نظر کردند. و همانگونه که تو در خویشتن می اندیشی،نسبت به خودشان می اندیشیدند، و تلاش آنان در این بود که آنچه را شناختند انتخاب کنند، و بر آنچه تکلیف ندارند روی گردانند ،و اگر نفس تواز پذیرفتن سر باز زد و خواست آنچه که آنان دانستند بداند
# تلاش کن تا ،در خواستهای تو از روی درک و آگاهی باشد نه آنکه به شبهات روی آوری و از دشمنی ها کمک بگیری#
هدایت شده از کلاس فرهنگی
سلام علی آل یاسین 🌹
سلام بر پایان دهنده غم ها🌹
🌹ای ساربان غمگین مباش
🌹خوش روزگاری می رسد
🌹یا عمر غم سر می رسد
🌹یا غمگساری می رسد
🔹بر اساس مبانی عقیدتی امام عصر:
هم رهبر و راهبر است و هم پدر معنوی امت.
و پدر غم خوار فرزندان خویش است، چنانکه یعقوب پیامبر علی رغم خطای بزرگ فرزندان به آنان وعده استغفار و دعا داد. سوره یوسف آیه ۹۷_۹۸.
🤲 اینک و در آستانه میلاد مسعودش درخواست دعا داریم و چه دعایی بالاتر از استغفار؟
🔹استغفار بهترین دعاهاست؛ زیرا که به معنای برداشتن و حذف موانع حرکت و پیشرفت است. و پدر مهربان، انیس و شفیق برای فرزندان بهترین ها را می خواهد
🌷من غم تو می خورم تو غم مخور
🌷من به تو مشفق ترم از صد پدر
🍀ای آخرین ذخیره و ای آخرین امید در شب میلادت که " شب قدر امامت" است دعایمان کن به بهترین دعاها.
💚 مهدوی باشید ان شاءالله 💚
♦️اطلاعیه شـورای هماهنگی تبلیغات اسـلامی: طنین بانگ 'یا مهدی ادرکنی' در سراسر کشور همزمان با شب نیمه شعبان
🔹از همگان برای قرائت زیارت آل یاسین و دعای فرج «الهی عظم البلا...» همزمان با پخش زنده ساعت 20:45 شامگاه چهارشنبه بیستم فروردین مصادف با شب نیمه شعبان از مسجد مقدس جمکران و حرم ملکوتی ثامن الحجج حضرت اباالحسن علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف التحیه و الثناء) در منازل و جمع با صفای خانوادگی و سپس رأس ساعت 21:00 طنین شعار «یا مهدی ادرکنی» و «یا حجت ابن الحسن عجّل علی ظهورک» در فضای عطرآگین اقصی نقاط میهن اسلامی از فراز بامهای منازل، پنجرهها و بالکنهای مجتمعهای مسکونی و مأذنههای مساجد و دیگر اماکن مذهبی توأم با نورافشانی دعوت به عمل آید.
✅کانال اخبار 20:30👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
پویش جهانی استغاثه به امام عصر ارواحنا فداه.mp3
498.1K
☝☝☝ـ
🔴 پویش اِستغاثه جهانی طلب مُنجی
🎙حجت الاسلام پناهیان ٩٩/١/١۵
✅ از شب نیمه شعبان تا ۲۳ رمضان.
🌷هر شب به نیابت از یک شهید.
🤲 دعا و اِستغاثه به نیت سلامتی و تعجیل در فَرَج مُنجی عالم بشریت.
💠 پند آسمانی
🔸یکی از نزدیکان رهبر معظم انقلاب می گفت :مقام معظم رهبری در جریان دیدار با خانواده شهدا ، وارد منزل همسر شهیدی شدند که مریض بود و وضع خانه بهم ریخته بود ،ایشان ضمن دستور به همراهان برای انتقال همسر مکرمه شهید به بیمارستان ،خودشان در حیاط را بستند و به نظافت منزل مشغول شدند.
🌹رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
اگر کسی نیازی از برادران مومن خود را برطرف کند گویا همه روزگار خدارا عبادت کرده است.
🔳 شهید صدر در پاسخ به کسی که به او پیشنهاد داده بود خودش زندگینامهاش را بنویسد:
خون من سرگذشت مرا شرح خواهد کرد، من جز خدمت به اسلام چیز دیگری نمیخواهم و اسلام امروز به خون من محتاجتر است تا شرح حال زندگیام.
#نابغه_ای_که_نمیشناسیم
▪️ ١٩ فروردین، چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر
🔆هرجا حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد ،جزیره خضرا است .
❓سوال : شخصی محل جزیره خضرا را که در آن با حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف ملاقات شده ،با جزیره مثلث برمودا تطبیق کرده و حدود آن را بیان نمود ،آیا این ادعا درست است ؟
جواب : آیا جزیره خضرا یک جای ثابتی است یا این که هر کجا حضرت باشد آن جا جزیره خضرا است ؟ مؤید نظر دوم این که حضرت خضر علیه السلام که از آب حیات نوشیده هرکجا می رود در آن جا سبزه می روید و نیز درباره حضرت خضر علیه السلام است که هرکجا ذکر شود آن جا حاضر است و هروقت اورا یاد کردید به او سلام کنید ،آیا امکان دارد حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که از او بالاتر است چنین نباشد ؟!
دل اهل ایمان ،سبز و خرم و جایگاه حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف است.💚
برگرفته از کتاب :در محضر آیت الله العظمی بهجت