ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
با فوت مادرش به نتیجه ی #خودکشی می رسد که خدا او و دخترش را نجات می دهد و ...
درست است که نسل امروز پر از شبهه و تردید است اما وضوح راه هدایت بیشتر از این است که کسی که بخواهد نبیند و نشنود مگر آنکه نخواهد.
بهر حال، اگر نیت نویسنده را خیر بگیریم، قطعا توانمندی برای رساندن این خیر باید بیشتر از اینها باشد و خواندن کتاب آنقدر مضر است که مطالعه آن هیچ توصیه نمی شود، از دسترس هم دور شود..
namaktab.ir
@namaktab_ir
#نمکتاب
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇💥💥💥
آدم کتاب شما را که می خواند کلی غصه بار دلش می شود و مثل کتاب #بوف_کور صادق #هدایت که آخرش به #خودکشی فکر می کند با کتاب شما آخرش به دیوار بی پنجره و سیاه می رسد.
من نمی دانم بقیه برای چه کتاب می خوانند اما می دانم در دنیا، همه همه دنیا مرسوم است که می گویند کتاب بخوانید تا آرام شوید. یعنی نویسنده آن قدر مهارت و فهم و درک دارد که چیزی را می نویسد تا غصه ها را کم، ساکت ها را به حرف، تنهایان را همراه کند و …
اما کتب شما وقتی تمام می شود آدم پرانرژی، خسته می شود و آدم شاد، غصه دار… حیف این قلم، که این قدر خسته و ناامید ورق های سفید و شاداب را سیاه و دل مرده می کند داستان این کتاب داستان زنی است که خودش را در مشکلات گم کرده است. البته تقصیر مشکلات نیست. مشکل را همه دارند. تقصیر زن های داستان های خانم وفی است که نه خودشان را می شناسند، نه دنیای اطراف و نه خالقشان را.
همه هم در زندگی مشترک دلخسته می شوند و دلشان می خواهد همه چیز را بگذارند و فرار کنند. این ور دنیا و آن ور دنیا هم ندارد. همه جا آسمان همین رنگ است؛ کار و کار و زن و خورد و خوراک. فقط آن طرف شهوت رانی آزاد است و این جا در قالب خانواده است. البته خستگی و تنهایی و دلمردگی و … زن و مرد داستان پیداست. کسی که خودش را گم کند، خدایش را گم می کند…..
💠namaktab.ir
🔶naghdbook.blog.ir/🔷
@namaktab_ir
#نمکتاب
ادامه نقد کتاب دوریان گری👇👇👇👇👇💥💥💥
و “دوریان” جوانی که با وسوسه “هنری” تمام دارایی اش که نجابتش بوده را به مرور از دست می دهد.
این کتاب به صراحت نقد فلسفه غرب است به زبان داستان.
آنچه در تمدن اروپایی پا گرفت، رشد کرد و در ظاهر برای انسان هایش #لذت را آورد اما هیچ کس نخواست تا کثافتها و رذالتها و بیشرفیهای دور از این لذت را هم ببیند و به دیگران با صداقت نشان دهد. در جای جای داستان نویسنده با صراحت افکار فرهنگشان (فرهنگ انگلیسی) را به صحنه می آورد و نتیجه آن را به خواننده نشان می دهد.
“بازیل” تصویر دوریان را می کشد؛ تصویری بسیار زیبا و “دوریان” آرزو می کند به جای آنکه خودش پیر شود و گذر زمان بر چهره زیبایش اثر منفی بگذارد، تصویر نقاشی شدهاش پیر شود و دعایش اجابت می شود. اما نه به این صورت که تنها تصویرش با گذشت زمان پیر شود؛ بلکه هر عمل هوسآلود و گناهی که دوریان انجام می دهد بر ظاهرش در نقاشی هم اثر می گذارد. دوریان زیباست و نقاشی اش هر روز زشتتر می شود. در حقیقت نویسنده دارد نشان می دهد که گناهان بر سیرت و صورت انسان اثر می گذارد و زشت و زیبایی واقعی را می سازد و علنی می کند. دوریان وحشت زده نقاشیاش را پنهان می کند و آخر سر نقاش را هم می کشد و جسدش را پودر می کند، غافل از آنکه خودش و عملش هنوز زنده هستند و هر انسانی اسیر عملش است.
انسان غربزده، خدا را حذف کرد تا راحت باشد، لذت را کسی برایش مخدوش نکرد اما حواسش نبود که اسیر خودش است نه دستورات خدا. آنچه که لذت ها را برایش بیاثر و کم می کند کارهای خودش است نه محبتهای خدا.
و این طور شد که از داشتههایش دست کشید و با لب و لوچهای آویزان به سراغ نداشتههای حرام رفت و قطعا سرانجام همه ی آنها همین است که در رمان به تصویر کشیده شده است.
دوریان گری برای فرار از تصویر خودش آن را پاره میکند ولی در حقیقت خودش را که سالهاست باطنا مرده، ظاهرا هم میکشد. این #خودکشی نتیجه امروزش نبود، دستاورد روزهای گناهش بود.
بهر حال این کتاب را نه یک بار که بارها بخوانید و در آنچه غرب خودش هم نقدش میکند تفکر کنید.
💠namaktab.ir
🔶naghdbook.blog.ir/
🔷 @namaktab_ir
#نمکتاب