فکر کردید بدون اعلامِ حضور تخفیف بهتون میدیم؟
زهی خیال باطل😂
°
بدو یه <
🥳> بفرست اینجا ببینم👇 @p_namaktab
کتاب صوتـــــــــــــــــــــــی کودک
(پیردانا و جادوگر برج سیاه🔮)
بهمناسبت ورود حضرت معصومه به شهر قم با تخفیف ۴۰ درصـــــــــــــــــدی بهفروش میرســه 🥳🥳🥳🥳
اگه میخوایی یه تیر و دو نشون بزنی🎯
و این کتاب صوتی رو برای دردونهت بخری
روی کلمهی سفارش نمکتاب کلیک کن👐
اگه برای خریدنش شک داری
اینجا کلیک کن💫
قسمتهای رایگانش رو گذاشتیم برات:)
مطمئن باش یه تجربهی شیرین میشه برای کوچولوها🦋
راااااستی
حالا درسته دیگه با این تخفیف ۴۰ درصدی بهونهای ندارید که بیخیالِ خریدنش بشید😁
ولی یه کتاب صوتی کودک دیگهم داریم♥️
پیام بده و دو قسمت رایگانش رو بگیر؛ اگه دوسش داشتی باقی قسمتها رو تهیه کن:)👇
@ketab98_99
حالا یه لیست هم از کتابهایی که تا الان برای کوچولوها معرفی کردیم داشته باشید بد نیست😁
یه مجموعه کتاب، با نقاشیهای قشنگش🎨
مجموعه داستانی تخیلی؛ اما پُرمفهوم👌
۳ جلدیِ هیجانانگیز🤪
داستانِ کوتاه و شیرین از امامِ زمانمون🙃
یه کتابِ غنی و کامل❤️
پن:
برای خرید هرکدوم از کتابهای بالا
کافیه یهسر بیایی این آیدی پایین:)👇
@ketab98_99
#کودک
#معرفی_کتاب
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
کتابِ اول✨
زنی در جزیره گمنام
نوشتهی زهرا زواریان
اینجا کلیک کن و ببین داستان کتاب از چه قراره🚶♀
°
_ میخوایتش؟
_ میخوامتشششششش😭
_ پس سریع کلمه وقف در گردش رو بفرست اینجا🥲👇
@ketab98_99
#وقف_در_گردش
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
آقا امروز روز جهانی پُست بود📩
اگه سوالی، مشکلی، ایرادی، کمکی چیزی هست
که مربوط به سفارش اینترنتی کتاب از نمکتاب هست
که باعث شده خرید نکنی
یا حداقلش کم خرید کنی😢
بیا اینجا برامون بگو:)👇
@ketab98_99
با هم هرچی مشکله حلش میکنیم🤝💡
نوبت رسیده به دور پنجم😎
سکوی پنهان🧐
🌝مهاجر سرزمین آفتاب
نخل و نارنج🍊
😱تاب طناب دار
مرا با خودت ببر❤️
💫دعبل و زلفا
تاریخ مستطاب آمریکا🇺🇸
🥲رعنا
روزی که عمه خورشید مرد😭
🔍 در جستجو ثریا
سفارش اولی که ثبت بشه، ارسال رایگان
سفارش دوم، با ۲۰ درصد تخفیف:)
°
سفارش از طریق:
@ketab98_99
#ده_دقیقهای_ها
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
هرچه تبر زدی مرا
زخم نشد
جوانه شد:)
پ.ن:
یافتن سوژه
ایده و تصویربرداری #ادمین🤓
https://eitaa.com/namaktab_ir
و باز هم
تعبیر وارونه یک حقیقت!
#نقد_کتاب
#از_افغانستان_تا_لندنستان
#آلبوم
https://eitaa.com/namaktab_ir
| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت اول »
«رمان بگذارید خودم باشم»
عطر سیبی که زیر بینیام میگیرد، برم میگرداند به همین جایی که نشستهام!
مقابل صورتی که دو ابروی درهم دارد و لبی فشرده!
خنده برایش عیب نیست اما دور از دسترس وجدانش است انگار، که دریغ میکند و حتما میبخشد به کسی که صلاح میداند!
نشستهام زیر درخت مجنونی که وسط این باغ بزرگ وصله ناجور نیست، اما شده است مثل پایۀ انگشتری بی نگین.
درختان دیگر میوهاند و ثمر دارند و بید مجنون فقط خودش را پریشان و شیدا نشان میدهد.
من ثمرها را نفی نمیکنم اما خب عاشقی بساط خودش را دارد.
بید ظاهر بیخاصیتش که پریشان میشود، آدمها هم دلشان هوایی میشود.
من هوایی شده بودم که حال و هوای همه را به هم زدم و حالا آوردهاند من را اینجا تا حالم خوب شود و هوای همه چیز از سرم برگردد و هوای او بپرد.
با این خیالها، غصهها یکی یکی سر فرو میکنند در تک تک سلولهایم و نشانهاش میشود اشکی که نم میکشد سطح چشمم را! اعتصاب کردهام وسط زندگی همه!
به آب که نه، به خوراک هم نه، به حرف زدن هم نه، به اعتراض خاموش.
تحملم نکردند و اخراجم کردند از میان خودشان به باغ و گلزار منسوب به خودشان!
من اهلی خودشان بودم و یک مهر زدم خودم وسط پیشانیام که دارم نااهلی میکنم!
آنها هم شدند چند دسته، یکی بلند شد به فریاد، یکی به دفاع، یکی به سکوت؛ سر حسرت و حیرت و تعجبی که یعنی چه؟ چرا؟ تو؟ چرا این کار؟ چرا باید و نباید و هست و نیست!
سرآخرش هم که دیدند من دارم مقاومت میکنم تصمیم به تبعید گرفتند.
شهر محل خوبی است برای راحتی و تفرج.
روستا هم نمیدانم. تازه شاید این روزها اگر از لجبازی دست بردارم قوۀ دراکّهام باز شود، اما فیالحال نه جز لجبازی پناه آسایشی دارم، نه قوهای که بخواهد دراکّه حساب شود. تصمیم گرفتهام چیزی درک نکنم.
درستش این است که بگویم:
- نمیخواهم.
یک لیوان آب میآید مقابلم. چشمان غمدارش خیره میشود و لبم باز نمیشود به نخواستنش، اما چارهای هم نیست، جرأت ندارم که نگیرمش.
زندانبانم حوصلۀ حرف زدن ندارد، اما قید محبت نکردن را هم نزده است. هرچند من هم عادت و فهم این مدل محبت را ندارم.
خودم را میکشانم عقبتر تا کمرم را در برآمدگیهای پوست درخت فرو ببرم!
تکیهگاه خوبی است، اما خشن.
من هم آدم خوبی هستم، اما خسته!
بلند میشود و میرود دنبال کارش. کارش که این نیست، اما دارد انجام میدهد.
اره برداشته و افتاده است به جان شاخۀ خشکی که شکل سبز درخت را زشت کرده است!
.
.
.
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!
📚| #بگذارید_خودم_باشم
✍🏻| #نرجس_شکوریان_فرد
https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c
•••
میدونستین چند شبه رمان جدید و چاپ نشده خانم شکوریان فرد توی ساحل رمان شروع شده؟🤩
اگه تا الان عضو نشدی همین الان عضو شو...
هم رمان مثبت یک آخرین کتاب چاپ شدهشون کامل و رایگان توی ساحل هست🤭🥳
و هم رمان جدیدشون شروع شده...🤩😍
📚#رمان_جدید
✍🏻#نرجس_شکوریان_فرد
♨️#کانال_رسمی
👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c
دور ششم و کتابهاش رو از دست ندیا:)
کوچه اقاقیا🌸
👀رویای یک دیدار
سرزمین نوچ💀
🌧خواب باران
تصویر دوریانگری🖨
💍من نه؛ ما
باغ طوطی🦜
💭مرد رویاها
جوانی در ۱۸۰ ثانیه⏳
❤️عشق و دیگر هیچ
نفر اولی که سفارشش رو ثبت کنه ارسال رایگان و نفر دوم تخفیف ۲۰ درصدی داره😍
اینجا کلیک کن و کتاب مورد نظرت رو تهیه کن🌱
#ده_دقیقهای_ها
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋