8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان_نماز
◾️ آیا میدانید #شهید_نماز در ظهر عاشورا چه کسی بود و چگونه شهید شد؟ ◾️
#استاد_بهشتی
🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/3593207993C77bf3c2960
🌸👆🌸
🌹👇🌹
https://chat.whatsapp.com/BOYdDv64Wqk3Ui5J0ilFTr
🌹👆🌹
#داستان_نماز
❤️همنشینی با پیامبر در بهشت
✍ پیرمردی به نام #ربیعه هفت سال به رسول خدا صلیالله علیه وآله خدمت کرده بود. روزی پیامبر به او فرمود: «ای ربیعه، تو هفت سال به من خدمت کردی آیا از من درخواستی نداری؟»
ربیعه عرض کرد : «ای رسول خدا به من مهلت بده تا فکر کنم» روز بعد نزد رسول خدا آمد و گفت : «من یک خواسته از شما دارم دوست دارم روز قیامت #همنشین شما در بهشت باشم»
حضرت فرمود : «کسی یادت داده یا خودت این را گفتی؟»
گفت : «خودم فکر کردم دیدم هر چیزی از شما بخواهم تمام می شود بالاخره میرسیم به آن لحظهای که از آن لحظه به بعد زندگی ابدی آغاز می شود. آن موقع شما کجا ما کجا! شما در بالاترین نقطه رضوان الهی هستی من اگر آنجا کنار شما باشند دیگر هیچ چیزی نمی خواهم.
رسول خدا تأملی فرمود ، کمی نگاهش کرد و پاسخ داد : «باشد قبول است اما به یک شرط تو هم مرا کمک کن که بتوانم به این قولم عمل کنم. چگونه؟ فرمود : «فَاَعِنّی بِکثرَةِ السُّجود ، با زیاد #سجده کردن مرا کمک کن» یعنی این مشکل من است که باید تو را به آن موقعیت ببرم اما برای اینکه بتوانم تو را تا آن بالا بالا ببرم تو فقط یک قول به من بده، «زیاد سجده کن».
📚دعوات راوندی صفحه ۳۹
🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/3593207993C77bf3c2960
🌸👆🌸
🌹👇🌹
https://chat.whatsapp.com/BOYdDv64Wqk3Ui5J0ilFTr
🌹👆🌹
💌 #داستان_نماز
🌹 بهتر و مفیدتر و جذاب تر و تاثیرگذارتر از این داستان تو عمرم نخوندم
مطمئن باش شما هم بخونی ب همین نتیجه میرسی پس یاعلی👌
📂 روزی
👨 مردی از همسرش پرسید نمازت را خوانده ای⁉️
🧕همسرش گفت: نه❌
👨شوهر پرسید: چرا؟
🧕همسر گفت: خیلی خسته ام تازه از کار برگشتم و کمی استراحت کردم.
👨شوهر گفت: درست است خسته ای اما نمازت را بخوان قبل از اینکه بخوابی!
🚗فردای آن روز شوهر به قصد یک #سفر بازرگانی شهر را ترک کرد
📞همسرش چند ساعت پس از پرواز با شوهر اش تماس گرفت تا احوال اش را جویا شود اما شوهر به تماس اش پاسخ نداد چندین بار پی در پی زنگ زد اما شوهر گوشی را برنداشت همسر آهسته آهسته نگران شد و هر باری که زنگ میزد پاسخ دریافت نمیکرد نگرانی اش افزون تر میشد. اندیشه ها و خیالات طولانی در ذهن اش بود که نکند اتفاقی برای او افتاده باشد.چون شوهر اش به هر سفر که میرفت همزمان با فرود آمدن اش به مقصد تماس میگرفت اما حالا چرا جواب نمیداد؟🤔
💢خیلی ترسیده بود📞 گوشی را برداشت ودوباره تماس گرفت به امید اینکه صدای شوهر اش را بشنود، اما این بارشوهر پاسخ داد و شوهر اش گوشی را برداشت.
🧕همسر اش با صدای لرزان پرسید: رسیدی؟
👨شوهر اش جواب داد: بله الحمدلله به سلامت رسیدم.
🧕همسر پرسید: چه وقت رسیدی؟
👨 شوهر گفت: چهار ساعت قبل،
🧕 همسر با عصابنیت گفت: چهار ساعت قبل رسیدی و به من یک زنگ هم نزدی؟😡
👨شوهر با خون سردی گفت: خیلی خسته بودم و کمی استراحت کردم.
🧕 همسرگفت: مگر میمردی که چند دقیقه را صرف میکردی و جواب منو میدادی؟مگه من برایت #مهم نیستم؟😞
👨شوهر گفت: چراکه نه عزیزم تو برایم مهم هستی.
🧕همسر گفت: مگر صدای زنگ را نمیشنیدی؟
👨شوهر گفت: میشنیدم.
🧕زن گفت: پس چرا پاسخ نمیدادی؟🤔
👨شوهر گفت: دیروز تو هم به زنگ پروردگار پاسخ ندادی، به یاد داری؟ که تماس پروردگار(اذان) را بی پاسخ گذاشتی؟😳
🧕چشمان همسر از اشک حلقه زد😭 و پس از کمی سکوت گفت: بله یادم استممنون که به این موضوع اشاره کردی......معذرت میخواهم!
👨شوهر گفت: نه عزیزم از من معذرت خواهی نکن، برو از پروردگار طلب #مغفرت کن....
📖《بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقَی》
شما دنیا را ترجیح می دهید، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است.
🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/3593207993C77bf3c2960
🌸👆🌸
🌹👇🌹
https://chat.whatsapp.com/BOYdDv64Wqk3Ui5J0ilFTr
🌹👆🌹