May 11
نماز پیامبر اکرم(ص):
«سیّد بن طاووس» به سند معتبر از امام رضا (علیه السلام) روایت کرده است که از آن حضرت سؤال کردند از نماز جعفر طیّار (رحمه الله)؛ امام (علیه السلام) فرمود: چرا از نماز رسول خدا (صلى الله علیه وآله) غافل هستى؟!آن مرد عرض کرد: آن نماز را به من تعلیم فرما. حضرت فرمود: نماز پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) دو رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و پانزده مرتبه سوره «قدر» (انّا انزلناه) را مى خوانى؛ همچنین در رکوع - پس از ذکر رکوع - و همچنین پس از سر برداشتن از رکوع - آنگاه که ایستاده اى - و در سجده اوّل - پس از ذکر سجده - و همچنین پس از سر برداشتن از سجده - آنگاه که نشسته اى - و در سجده دوم - پس از ذکر سجده - و همچنین پس از سر برداشتن از سجده نیز در هر یک از این موارد، پانزده مرتبه سوره «قدر» را مى خوانى. پس از اتمام نماز، خداوند گناهانت را مى آمرزد و حاجتت را روا مى سازد، و آنگاه این دعا را مى خوانى:
لاٰ اِلـٰهَ اِلَّا اللهُ، رَبُّنا وَرَبُّ آبٰآئِنَا الأَوَّلینَ، لاٰ اِلـٰهَ اِلَّا اللهُ، اِلٰهاً وٰاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ،
معبودى نیست جز خدا پروردگار ما و پروردگار پدران پیشین ما معبودى نیست جز خدا معبود یگانه و ما تسلیم اوییم
لاٰ اِلـٰهَ اِلَّا اللهُ، لاٰ نَعْبُدُ اِلّٰا اِیّٰاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ،
معبودى نیست جز خدا و نپرستیم جز او را و دینمان خالص براى اوست اگرچه ناخوش دارند مشرکان
لاٰ اِلـٰهَ اِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ [وَحْدَهُ]، اَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَاَعَزَّ جُنْدَهُ، وَهَزَمَ الأَحْزٰابَ وَحْدَهُ،
معبودى نیست جز خداى یگانه یکتاى یکتا که به وعده اش وفا کرد و بنده اش را یارى نمود و سپاه خویش را عزیز گردانید و احزاب (دشمن) را به تنهایى منهزم ساخت
فَلَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ،
پس سلطنت خاص اوست و ستایش از آن اوست و اوست بر هر کارى توانا
اَللّـٰهُمَّ اَنْتَ نُورُ السَّمٰوٰاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ فیهِنَّ،
خدایا تویى روشنى بخش آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست
فَلَکَ الْحَمْدُ، وَاَنْتَ قَیّٰامُ السَّمٰوٰاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ فیهِنَّ،
پس ستایش خاص توست و تویى برپا دارنده آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست
فَلَکَ الْحَمْدُ، وَاَنْتَ الْحَقُّ وَوَعْدُکَ الْحَقُّ، فَقَوْلُکَ حَقٌّ، وَاِنْجٰازُکَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةُ حَقٌّ، وَالنّٰارُ حَقٌّ،
پس (باز هم) ستایش خاص توست و تو خود حقى و وعده ات حق است پس گفتارت حق است و وفاى تو حق است و بهشت حق است و دوزخ حق است
اَللّـٰهُمَّ لَکَ اَسْلَمْتُ، وَبِکَ آمَنْتُ، وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، وَبِکَ خٰاصَمْتُ، وَاِلَیْکَ حٰاکَمْتُ،
خدایا در برابرت تسلیمم و به تو ایمان دارم و بر تو توکل کنم و به امید تو با خصم روبه رو شوم و به سوى تو قضاوت را آورم
یٰا رَبِّ یٰا رَبِّ یٰا ربِّ، اِغْفِرْ لى مٰا قَدَّمْتُ وَمٰا اَخَّرْتُ، وَمٰا اَسْرَرْتُ وَاَعْلَنْتُ،
پروردگارا پروردگارا پروردگارا بیامرز برایم گناهانى که از پیش کردم و از این پس کنم و آنچه در پنهان کردم و آنچه آشکار کردم
اَنْتَ اِلٰهى لاٰ اِلـٰهَ اِلّٰا اَنْتَ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
تو معبود منى خدایى جز تو نیست درود فرست بر محمّد و آل محمد
وَاغْفِرْ لى وَارْحَمْنى، وَتُبْ عَلَىَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوٰابُ الرَّحیمُ.
و بیامرز مرا و به من رحم کن و توبه ام بپذیر که براستى تویى توبه پذیر مهربان.
«علاّمه مجلسى» پس از ذکر این نماز مى گوید: این نماز از نمازهاى مشهور است که علماى شیعه در کتب خود روایت کرده اند.
نقل از مفاتیح نوین( آیت الله مکارم شیرازی)
نماز امیرالمؤمنین (علیه السلام):
«شیخ طوسى و «سیّد بن طاووس»، از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: هر یک از شما نماز امیرمؤمنان را بجا آورد، مانند روزى که از مادر متولّد شده، از گناهان پاک مى گردد و حاجت هاى وى برآورده مى شود. این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و پنجاه مرتبه سوره «توحید» را بخواند و پس از نماز این تسبیح را بگوید که تسبیح آن حضرت است؛ این تسبیح مطابق نقل علّامه مجلسی چنین است:
سُبْحٰانَ مَنْ لاٰ تَبیدُ مَعٰالِمُهُ، سُبْحٰانَ مَنْ لاٰ تَنْقُصُ خَزٰآئِنُهُ،
منزه است آن که نشانه هایش نابود نشود منزه است آن که هیچ وقت خزاین (کرمش) کم نشود
سُبْحٰانَ مَنْ لَا اضْمِحْلاٰلَ لِفَخْرِهِ، سُبْحٰانَ مَنْ لاٰ یَنْفَدُ مٰا عِنْدَهُ،
منزه است آن که فخرش زوال نپذیرد منزه است آن که داراییش تمام نشود
سُبحٰانَ مَنْ لَا انْقِطٰاعَ لِمُدَّتِهِ، سُبْحٰانَ مَنْ لاٰ یُشٰارِکُ اَحَداً فى اَمْرِهِ، سُبْحٰانَ مَنْ لاٰ اِلـٰهَ غَیْرُهُ.
منزه است آن که دورانش سپرى نشود منزه است آن که کسى را در کارش شرکت ندهد منزه است آن که معبودى جز او نیست
سپس دعا کند وبگوید:
یٰا مَنْ عَفٰا عَنِ السَّیِئٰاتِ وَلَمْ یُجٰازِ بِهٰا، اِرْحَمْ عَبْدَکَ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ، نَفْسى نَفْسى،
اى آن که درگذرى از بدیها (گناهان) و بدانها کیفر نکنى به بنده ات رحم کن اى خدا، اى خدا، اى خدا، مرا مرا
اَنـَا عَبْدُکَ یٰا سَیِّدٰاهُ، اَنـَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ اَیٰا رَبّٰاهُ،
(ترحم کن) من بنده توام اى آقاى من، من بنده توام که در برابرت هستم اى پروردگار من
اِلٰهى بِکَیْنُونَتِکَ یٰا اَمَلاٰهُ، یٰا رَحْمٰانٰاهُ یٰا غِیٰاثٰاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لاٰ حیلَةَ لَهُ،
اى معبود من به هستى خودت سوگند اى آرزوى من اى بخشاینده اى فریادرس بنده ات، بنده ات چاره اى برایش نیست
یٰا مُنْتَهىٰ رَغْبَتٰاهُ، یٰا مُجْرِىَ الدَّمِ فى عُرُوقى، عَبْدُکَ یٰا سَیِّدٰاهُ یٰا مٰالِکاهُ،
اى منتهاى آرمانم اى روان کننده خون در رگهایم بنده تو (میگوید:) اى آقاى من اى مالک من
اَیٰا هُوَ اَیٰا هُوَ، یٰا رَبّٰاهُ عَبْدُکَ عَبْدُکَ لاٰ حیلَةَ لى وَلاٰ غِنىٰ بى عَنْ نَفسْى،
اى او، اى او، اى پروردگار من بنده ات بنده ات چاره اى برایم نیست و از خود چیزى ندارم
وَلاٰ اَسْتَطیعُ لَهٰا ضَرّاً وَلاٰ نَفْعاً، وَلاٰ اَجِدُ مَنْ اُصٰانِعُهُ،
و توانایى بر زیان و نفع خود ندارم و کسى را نمى یابم که با او بسازم
تَقَطَّعَتْ اَسْبٰابُ الْخَدٰایِـع عَنّى، وَاضْمَحَلَّ کُلُّ مَظْنُونٍ عَنِّى،
تمام وسایل چاره از من قطع شده و هر کجا گمان داشتم از بین رفت
اَفْرَدَنِى الدَّهْرُ اِلَیْکَ، فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ هٰذَا الْمَقٰامَ،
روزگار مرا تنها به درگاهت روانه ام کرده پس پیش رویت در این جا ایستادم
یٰا اِلٰهى بِعِلْمِکَ کٰانَ هٰذٰا کُلُّهُ، فَکَیْفَ اَنْتَ صٰانِعٌ بى،
معبودا تمام اینها با علم تو بوده پس تو چگونه با من رفتار خواهى کرد
وَلَیْتَ شِعْرى کَیْفَ تَقُولُ لِدُعٰآئى، اَتَقُولُ نَعَمْ اَمْ تَقُولُ لاٰ،
و اى کاش مى دانستم که پاسخ دعایم را چگونه خواهى گفت آیا مى گویى «آرى» یا مى گویى «نه»
فَاِنْ قُلْتَ لاٰ فَیٰا وَیْلى یٰا وَیْلى یٰا وَیْلى، یٰا عَوْلى یٰا عَوْلى یٰا عَوْلى،
پس اگر گفتى «نه» پس واى بر من واى بر من، واى بر من، اى بیچارگى من اى بیچارگى من، اى بیچارگى من،
یٰا شِقْوَتى یٰا شِقْوَتى یٰا شِقْوَتى، یٰا ذُلّى یٰا ذُلّى یٰا ذُلّى،
اى بدبختیم اى بدبختیم اى بدبختیم، اى خواریم، اى خواریم، اى خواریم
اِلىٰ مَنْ وَمِمَّنْ اَوْ عِنْدَ مَنْ، اَوْ کَیْفَ اَوْ مٰاذٰا، اَوْ اِلىٰ اَىِّ شَىْءٍ اَلْجَأُ وَمَنْ اَرْجُو،
به چه کس! و از چه کسى یا پیش چه کس یا چطور یا چگونه یا به چه چیز پناه ببرم و به که امید داشته باشم
وَمَنْ یَجُودُ عَلىَّ بِفَضْلِهِ حینَ تَرْفُضُنى یٰا وٰاسِعَ الْمَغْفِرَةِ،
و کیست که به فضل خود بر من بخشش کند آن زمان که تو برانیم اى آنکه آمرزشش پهناور است،
وَاِنْ قُلْتَ نَعَمْ کَمٰا هُوَ الظَّنُّ بِکَ وَالرَّجٰآءُ لَکَ، فَطُوبىٰ لى، اَنـَا السَّعیدُ وَاَنَا الْمَسْعُودُ،
اما اگر بگویى «آرى» چنانچه گمان به تو همین است و همین امید را به تو دارم پس خوشا بر حالم، در آن حال من سعادتمند و خوشبختم
فَطُوبىٰ لى، وَاَنـَا الْمَرْحُومُ، یٰا مُتَرَحِّمُ یٰا مُتَرَئِّفُ، یٰا مُتَعَطِّفُ یٰا مُتَجَبِّرُ، یٰا مُتَمَلِّکُ یٰا مُقْسِطُ، لاٰ عَمَلَ لى اَبْلُغُ بِهِ نَجٰاحَ حٰاجَتى،
و خوشا بحالم که مشمول رحمتت واقع شده ام اى رحم کننده بسیار رؤف و با عطوفت اى دارنده بزرگى اى دهنده فرمانروایى اى خداى دادگر عملى ندارم که بوسیله آن به خواسته ام ظفر جویم
اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى جَعَلْتَهُ فى مَکْنُونِ غَیْبِکَ، وَاسْتَقَرَّ عِنْدَکَ، فَلاٰ یَخْرُجُ مِنْکَ اِلىٰ شَىْءٍ سِوٰاکَ،
از تو مى خواهم به حق آن نامت که آن را در پرده غیب خود پنهان کرده اى و نزد خودت قرار گرفته بطورى که براى هیچ موجود دیگرى غیر از تو ظاهر نشود
اَسْئَلُکَ بِهِ وَبِکَ وَبِهِ، فَاِنَّهُ اَجَلُّ وَاَشْرَفُ اَسْمٰآئِکَ، لاٰ شَىْءَ لى غَیْرُ هٰذٰا، وَلاٰ اَحَدَ اَعْوَدُ عَلىَّ مِنْکَ،
بدان نام از تو مى خواهم و بذات خودت که آن برتر و شریفترین نامهاى توست و چیزى غیر از این ندارم و کسى سود رسانتر از تو به من نیست
یٰا کَیْنُونُ یٰا مُکَوِّنُ، یٰا مَنْ عَرَّفَنى نَفْسَهُ، یٰا مَنْ اَمَرَنى بِطٰاعَتِهِ،
اى هست به خود و اى هستى ده اى که خود را به من شناساندى اى که مرا به طاعتت واداشتى
یٰا مَنْ نَهٰانى عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَیٰا مَدْعُوُّ یٰا مَسْئُولُ، یٰا مَطْلُوباً اِلَیْهِ،
اى که مرا از نافرمانیت بازداشتى اى که تو را خوانند و از تو خواهند و تو را طلب کنند
رَفَضْتُ وَصِیَّتَکَ الَّتى اَوْصَیْتَنى بِهٰا وَلَمْ اُطِعْکَ، وَلَوْ اَطَعْتُکَ فیمٰا اَمَرْتَنى لَکَفَیْتَنى مٰا قُمْتُ اِلَیْکَ فیهِ،
وصیتى که (درباره پیروى نکردن شیطان) به من کردى بدور انداختم و پیرویت نکردم و اگر آنچه دستورم داده بودى اطاعتت مى کردم تو هم درباره آنچه به درگاهت آمدم کفایتم مى کردى
وَاَنـَا مَعَ مَعْصِیَتى لَکَ رٰاجٍ، فَلاٰ تَحُلْ بَیْنى وَبَیْنَ مٰا رَجَوْتُ،
ولى با این که من معصیت کارم به تو امیدوارم پس میان من و آنچه امید بدان دارم جدایى میفکن
یٰا مُتَرَحِّماً لى اَعِذْنى مِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَمِنْ خَلْفى، وَمِنْ فَوْقى وَمِنْ تَحْتى، وَمِنْ کُلِّ جِهٰاتِ الْإِحٰاطَةِ بى،
اى ترحم کننده بر من پناهم ده از پیش رو و از پشت سرم و از بالاى سرم و از زیر پایم و از هر جهت که به من احاطه دارد
اَللّـٰهُمَّ بِمُحَمَّدٍ سَیِّدى، وَبِعَلِىٍّ وَلِیّى، وَبِالْأَئِمَّةِ الرّٰاشِدینَ عَلَیْهِمُ السَّلاٰمُ،
خدایا به حق محمّد آقاى من و به حق على مولاى من و به حق امامان راهنمایم که بر ایشان درود باد
اِجْعَلْ عَلَیْنٰا صَلَوٰاتِکَ وَرَاْفَتَکَ وَرَحْمَتَکَ، وَاَوْسِعْ عَلَیْنٰا مِنْ رِزْقِکَ،
رحمتهاى خود و لطف و مهرت را بر ما شامل گردان و روزیت را بر ما وسیع گردان
وَاقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَجَمیعَ حَوٰآئِجِنٰا، یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ یٰا اَللهُ، اِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ.
و دَین ما را ادا فرما و همه حاجتهاى ما را برآور یا اللّه یا اللّه یا اللّه که همانا تو بر هر چیزى توانایى.
امام (علیه السلام) فرمود: هر کس این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند گناهان او آمرزیده شود.
نقل از مفاتیح نوین( آیت الله مکارم شیرازی)
نماز حضرت فاطمه (علیها السلام):
در روایتى آمده است، حضرت زهرا (علیها السلام) دو رکعت نماز مى خواند که جبرئیل به وى آموخته بود. کیفیّت این نماز بدین گونه است که در رکعت اوّل بعد از حمد، صد مرتبه سوره «انّا انزلناه» و در رکعت دوم بعد از حمد، صد مرتبه سوره «توحید» مى خواند و پس از سلام این دعا را می خواند:
سُبحٰانَ ذِى الْعِزِّ الشّٰامِخِ الْمُنیفِ، سُبْحٰانَ ذِى الْجَلاٰلِ الْبٰاذِخِ الْعَظیمِ،
منزه است (خداى) صاحب عزت بسیار بلند و مرتفع منزه است (خداى) صاحب جلال والاى بزرگ،
سُبحٰانَ ذِى الْمُلْکِ الْفٰاخِرِ الْقَدیمِ، سُبحٰانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَالْجَمٰالَ،
منزه است (خداى) صاحب فرمانروایى فاخر قدیم منزه است کسى که در بردارد خرّمى و زیبایى را
سُبحٰانَ مَنْ تَرَدّىٰ بِالنُّورِ وَالْوَقٰارِ، سُبحٰانَ مَنْ یَرىٰ اَثَرَ النَّمْلِ فِى الصَّفٰا،
منزه است آن که به رداى نور و وقار خود را آراسته منزه است آن که جاى پاى مور را در روى سنگ صاف ببیند
سُبحٰانَ مَنْ یَرىٰ وَقْعَ الطَّیْرِ فِى الْهَوٰاءِ، سُبحٰانَ مَنْ هُوَ هٰکَذٰا لاٰ هٰکَذٰا غَیْرُهُ.
منزه است آن که گذرگاه پرنده را در هوا ببیند منزه است آن که او این چنین است و دیگرى چنین نیست.
در روایت دیگرى آمده است که بعد از این نماز، تسبیح مشهور حضرت زهرا (علیها السلام) را که پس از هر نمازى مستحب است، بگوید و بعد از آن صد مرتبه صلوات بفرستد.
نقل از مفاتیح نوین( آیت الله مکارم شیرازی)