اومد پیش امام صادق(ع)،اون فردی که حالا به خیلی چیزا معتقد نبود....
🔆امام صادق(ع) فرمود:خدای متعال در روز قیامت از نعیم سوال می کنه یعنی چی❓
اون آقا گفت: یعنی همین نعمت هایی که داده دیگه⬅️غذا و آب و سلامتی و همه اینا...
✴️حضرت فرمودند:شما جایی مهمونی بری،صاحبخونه یه غذایی بذاره جلوت
بعدش خوبه ازت سؤال کنه⁉️
گفت:خب نه!!مهمونیه دیگه.....!
حالا یه لطفی کرده
بعدش خوب نیست سؤال کنه👌
@Namazeshab2
بعد امام صادق(ع)فرمودند
:خوبه روز قیامت خدا سؤال کنه من به تو غذا دادم،
آب دادم،
نون دادم...
چجوریه برا ما بده ولی برا خدا بد نیست!🤔
خب پس اون سؤال راجب نعیم چی میشه⁉️
شما بگو آقا...
*⃣حضرت فرمودند
اون نعمتی که خدا روز قیامت سؤال می کنه،نعمت محبت و ولایت اهل بیت عصمت و طهارته....!!
⭕️با این نعمت چیکار کردی...!!!!!
@Namazeshab2
خب الان ما باید چجوری زندگی کنیم⁉️
ما ایرانیای آخرالزمان قوم سلمان فارسی هستیم
باید بگیم بیخیال دعوا نمیکنم
برو مجادله نمیکنم
برو رفتارمو درست میکنم
بیا بریم اصلاح بشیم...
🔆این باید در فرهنگ ما جاری بشه....بریزه....
باید امام حسینی فکر کنیم!
امام حسینی زندگی کنیم!
امام حسینی بخوایم زندگی کنیم،طرز زندگی امام حسین رو باید از دعای عرفه برداریم💜
طرز شهادت امام حسین رو باید از روز عاشورا برداریم...🖤
@Namazeshab2
4_310226054725763611.mp3
3.44M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 14
❣چرا زندگی دنیا؛
اینقدرسخت و پر ازمشکله ؟
💓چراباید قلب ما؛
توی این همه فشار،درزندگی قرار بگیره؟
🔻نمیشد دنیا،يه کم آسون تر بود؟
@Namazeshab2
معرفت پشهها
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم میآمد از کسانی که نمیدانند ستونهای خانههای پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان میخواهند!
کاش بعضی به اندازه پشهها معرفت داشتند
وقتی که میخوردند، میگفتند کافیست!
و بس میکردند،
و می رفتند،
ما چه میدانیم جانبازی چیست...
بیاد آنهایی که تن مقدسشان زیر شنی های تانکهای دشمن له شد ولی اجازه ندادند غیرت ملی و دینی شان له شود.
ما امروز میراث داران آنهاییم و فردای قیامت، اگر برای عزت این سرزمین و دین، کوتاهی کرده باشیم، باید در محضر الهی پاسخگو باشیم
@Namazeshab2
4_5838918317045188775.mp3
2.83M
🔉 #روضه | گفتگوی امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)
@Namazeshab2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 امام زمان(عجل الله فرجه) «ماء مَعین» (آب گوارا) است...
#استاد_میرباقری
#معرفت_امام
#امام_زمان
#سخنرانی_کوتاه
@Namazeshab2
💞 نماز شب 💞
#آخرین_مراحل_انتظار #جلسه_شصت و دوم بعضی ها انقدر نادانن 4تا حدیث رو نمیذارن کنار همدیگه،جمع بند
#آخرین_مراحل_انتظار
#جلسه_شصت و سوم
جلسه ی قبل گفتیم باید رفتارمون رو درست کنیم .
♥️ تو دعای عرفه نگاه کن چقدر امام حسین از خدا تشکر می کنه!!
چقدر روحیه شاکرانه داره...!!
تو فرهنگ ما اصلاً روحیه شکرگزاری نیست!!
خیلی زشته❌
✨🍃
و قلیلٌ من عبادی الشکور
🕊و کم هستند اون بندگان من که حسابی شکر گزار باشند
ما باید جز اون کم باشیم...👌
خدا تو قرآن آمار داده کمن،پس ما باید جز اون کما باشیم👉
@Namazeshab2
الان تو فرهنگ ما طرف می شینه تو تاکسی شروع می کنه به نق زدن...
خب چه خبر؟!بله دیگه شروع می کنه ۴تا بدی می گه...!
تو حق نداری اینکارو کنی🚫
روحیه شکرگزاری....🔅 تو عمق وجودت باشه
عده ای از کنار لاشه ی سگی داشتن جمعی عبور می کردن با پیامبر نازنین...
هر کی یه بدی از اون لاشه گفت
تا پیامبر خدا چشمش افتاد گفت:عجب دندونای تمیزی داره!!
@Namazeshab2
تا پیش هم نشستیم خوبیا رو یکی یکی بگیم👇
🌱امنیت رو بگیم...!
🍏سلامتی رو بگیم...!
خوبیای شخصی...،اینارو بگیم‼️
یه جایی یه سرپناهی رو سرت داری شکر بیابون گرد نیستی
و...
دعا میخوای بکنی پیش خدا،چیز میخوای از خدا📿
قبلش شکر نکنی نعمت هایی رو که داری؛بی ادبیه
بگو خدایا اینو دارم،اینو دارم ممنونتم ....اینارم می خوام
اینو از عرفه یاد بگیریم💡
@Namazeshab2
📖اصلاً تو روز عرفه دعای اباعبدالله الحسین(ع) بی حکمت نیست!!!
📎به ما رسیده
📎خواستن که به ما برسونن
از اول شروع می کنه از خدا تشکر کردن،بعد می آد استغفار می کنه
دوباره ول میکنه میره تشکر کردن...
میاد پناه از عذاب الهی به آغوش رحمت الهی...
دوباره ول میکنه میره تشکر کردن...
💟انقدرررر تشکر میکنه ادم میمیره اصلاً تو این دعا
@Namazeshab2
خدا من شهادت میدم با همه وجودم👌
بعد همه وجودم رو میشمره!!!
➕موهای بدنم
➕ناخن های خودم
➕گوشت خودم
➕عضلات خودم
➕چشم خودم
➕گوش خودم
چی میخوای بگی؟!؟
*⃣بگو یک کلمه من شهادت میدم با همه وجودم....
ولی نه !! همه اینارو میشمره!!
من با همه اینا شهادت میدم....من اگه بخام شکر یه نعمت از نعمت هات رو به جا بیارم
منِ حسین نمی تونم😔
گریه میکنه!
گریه میکنه!
@Namazeshab2
من فکر می کنم خدا در همون عرفه به امام حسین(ع) فرمود:
تو که بنده خوب منی!!
من اجازه میدم دانه دانه ذرات بدنت رو در راه من فدا کنی...👌💔
چون ✨بهترین✨شکر ،اینه که نعمت رو در راه خدا مصرف بکنی...!!🥀
@Namaxeshab2
☘و قلیلٌ من عبادی الشکور☘
اولیای خدا توفیق اینو پیدا نکردن....‼️
گریه کردن و رفتن همین.⚠️نتونستن!
خدا به ابراهیم خلیل الرحمان اجازه نداد
🔆فرمود:
نمیخوام همه چی رو فدای من بکنی.....
فقط نمی دونم با اباعبدالله الحسین چه حساب ویژه ای داشت خدا...
فرمود تو آزادی حسینِ من✅
امام حسین همه چیزشو داد...!
هر چی علاقه داشت!!
هر چی دارایی داشت!!
@Namazeshab2
حالا من و شما چی ؛ چقدر ؟ باید یاد بگیریم و این خصلت رو تمرین کنیم !؟؟؟؟؟؟؟
این نشانه ی ادب رو ...
این طلبکار نبودن رو
راهش چی هست اصلا
1_1330482.mp3
3.02M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 15
✍تنها چیزی که توی دنیا وآخرت،
می تونه آروم وشادت نگه داره؛
يه قلب سالمه☺️
💓اگه قلبت سالم نیست؛
آروم نمی گیری...
يه فکری بکن
@Namazeshab2
🌹خاطرات دفاع مقدس🌹
*👈♦️١٢فروند هواپيما ساعت ٥ غروب منطقه را بمباران شيميايى كردند كه يكى در ١٠مترى او افتاد.
نعمت الله مليحى ماسكش را به يكى از رزمنده ها داد و خودش بدون ماسك مانده بود كه در عمل دم نايژك هاى ريه تاول ميزد و در بازدم تاولها پاره ميشد! به همين علت براى گفتگو كردن روى كاغذ مى نوشت و كمتر صحبت ميكرد.*
*👈♦️در بيمارستان به دليل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشيدن آب كردند.*😭😭😭
👈♦️او از شدت تشنگى و زجر كاغذى خواست و روى آن نوشت:
*😭"جگرم سوخت، آب نيست؟؟؟!"
و بعد از دقايقى به علت شدت جراحت به شهادت رسيد.🙏🏻
@Namazeshab2
شادی روح شهدا صلوات بر محمد و آل ش😭
⬅️ راه کار برای کسب توفیق خواندن #نماز_شب
1⃣ شب زود بخوابید، خود به خود بیدار میشوید، باور کنید ندیدن سریال و امثالش هیچ ضرری به شما نمیزند!
2⃣ خستگی زیاد ناشی از گناه است، وگرنه خستگی کار با استراحت اندکی برطرف میشود. پس گناه نکنید تا بتوانید نماز شب بخوانید.
3⃣ هنگام خواب با خود عهد کنید حتماً برای نماز شب بیدار شوید، مطمئن باشید بیدار میشوید. اگر نشدید ثوابش را برایتان مینویسند. البته اینکار منافی ساعت کوککردن نیست!
4⃣ شاید امشب شب آخر زندگیتان باشد باز هم همینطور میخوابیدید؟
5⃣ از رختخواب جدا شوید، مطمئن باشید با وضو گرفتن حالت خوابآلودگی از بین میرود. این را تجربه ثابت کرده!
@Namazehab2
4_5816729274748503655.mp3
4.18M
🎧 دلم هوای تو دارد هوای آمدنت
#حجت_الاسلام_محرابیان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
⏱ @Namazeshab2
🏴🏴طی عمليات تفحص در منطقه چيلات، پيكر دو شهيد پيدا شد...
🌷يكی از اين شهدا نشسته بود و با لباس و تجهيزات كامل به ديوار تكيه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهيد ديگری لای پتو پيچيده شده بود. معلوم بود كه اين درازكش مجروح شده است. اما سر شهيد دوم بر روی دامن اين شهيد بود، يعنی شهيد نشسته سر آن شهيد دوم را به دامن گرفته بود.
پلاک داشتند، پلاكها را ديدم كه بصورت پشت سر هم است. 555 و 556، فهمیدیم که آنها باهم پلاک گرفته اند.
💠 معمولا اینها که باهم خیلی رفیق بودند، باهم پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر دیدیم آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
🌷شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر.
🍃قلب آدم به درد میاد. خدا میدونه حال این پدر لحظه ای که پسرش زخمی بوده و درد میکشیده چی بوده...
شادی روح شهدا #صلوات 🥀🥀🥀
@Namazeshab2
💞 نماز شب 💞
#آخرین_مراحل_انتظار #جلسه_شصت و سوم جلسه ی قبل گفتیم باید رفتارمون رو درست کنیم . ♥️ تو دعای عرف
#آخرین_مراحل_انتظار
#جلسه_شصت و چهارم
🧿ما حسینی ترین مردم عالمیم....❗️
انتظارت از خودت باید بالا باشه فدات بشم...
تو این دوران باید چیکار کنیم جدا از انتظاری که باید از خودت زیاد باشه انشالله
نترس،سخت نیست!!💛
کمک خواستی بگیری،نترس....ابوالفضل العباس هست!
بگو کمکم کن💔
علمدار شده برای همین....
بگو من تشنه معنویاتم
ندارم⭕️
سقا شده برای همین
💠ابوالفضل العباس که فقط برای بچه های امام حسین نبود،برای همه ماست...
دیگه اینو که بهتر میدونین...!
@Namazehab2