eitaa logo
کانال رسمی امام جمعه خورزوق
277 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
713 ویدیو
69 فایل
🙏از همراهی شما سپاسگزارم 💢در این کانال احکام شرعی، سخنرانی های کوتاه امام جمعه و فعالیتهای فرهنگی دفتر امام جمعه خورزوق استان اصفهان انعکاس داده میشود ارتباط با مدیر https://eitaa.com/emamjomekhorzuq
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله با عده ای از اصحاب خود به سفر رفته بودند. حضرت در بین راه دستور داد گوسفندی را ذبح کنند و غذایی تهیه نمایند. مردی گفت: کشتن گوسفند با من باشد، دیگری گفت: پوست کندن آن با من باشد سو می گفت: پختن آن را من به عهده می گیرم.  پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: من هم هیزم آن را آماده می کنم.  اصحاب گفتند: با رسول اللّه! پدران و مادران ما فدای شما باد، خود را به زحمت نیندازید، ما خود هیزم را جمع آوری خواهیم کرد.  حضرت فرمود: می دانم که شما این کار را برای من انجام می دهید اما خدای عز و جل نمی پسندد که بنده اش خود را از اصحابش ممتاز کند. آنگاه برخاست و برای آنها هیزم جمع آوری کرد.  📚محجة البیضاء، ج 4،
اینجا است یا فرش؟ لباس ها خاڪے اما روحشان همه افلاڪے آری ، این تسبیح گویان ڪہ درقاب زمین ایستاده اند..
‼️آب خارج شده از لباس در حال شستشو 🔷س 5345: در هنگام شستشوی لباس با آب متصل به کر، آبی که موقع فشار دادن لباس از آن خارج می‌شود، چه حکمی دارد؟ ✅ج: اگر آب شیر متصل به کرّ به همه جای لباس متنجّس برسد و پس از زوال عین نجاست از آن بریزد و از آن عبور کند و خارج شود، لباس پاک است و احتیاج به فشار دادن ندارد و چنانچه پس از خصوصیات ذکر شده لباس را فشار دهند، آبی که از آن می‌ریزد، پاک است.
✨﷽✨ ✅دفترچه سفید ✍دفترچه‌ی کوچکی همیشه همراهش بود. بعضی وقت‌ها با عجله از جیبش در می‌آورد و علامتی در یکی از صفحات می‌گذاشت. می‌گفت: «اشتباهاتم رو توی این دفتر علامت می‌زنم». برایم عجیب بود که محمد‌رضا – اسوه‌ی تقوا و اخلاق بچه‌ها– آنقدر گناه داشته باشد که برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد. چند روز قبل از شهادتش به طور اتفاقی دفترچه‌اش را نگاه کردم. خوب که ورق زدم دیدم بیشترِ صفحاتِ دفتر، مثل قلبِ محمدرضا سفیدِ سفید است. شهید محمدرضا ایستان 📚مجموعه رسم خوبان، کتاب مبارزه با نفس، ص۳۶ حضرت محمد(ص) : از خود حساب بكشيد پيش از آن كه به حساب شما برسند واعمال خود را وزن كنيد پيش از آنكه آن‌ها را بسنجند و براى روز قيامت خويشتن را آماده سازيد. 📚وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۹۹
⤴️⤴️⤴️ 🎙🌸حجت الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری 🔵👈 موضوع مدیریت زمان قسمت اول  یکی از کلیدهای خوشبختی مدیریت زمان است. مدیریت بر خود و بر هیجان و استعداد ها و از همه مهم تر مدیریت بر زمان است که بر امور دیگر مؤثر است. در سیره ی اولیاء نظم و وقت شناسی دیده می شود و این می تواند رمز پیروزی و موفقیت بسیاری از انسان ها در طول تاریخ باشد.  خداوند خود حاکم بر زمان بوده و ما با گذشت شب و روز و نشانه ها، متوجه تغییرات و گذر زمان می شویم. در بین موجودات انسان با بقیه فرق دارد و او می تواند حیاتی جاودانه را تجربه نماید. حیاتی که انتهایی برای آن قرار داده نشده است.  زمان سه ویژگی دارد. اول اینکه برای انسان بسیار کوتاه است و بعد اینکه با سرعت می گذرد و در نهایت زمان امری وابسته به دنیاست و به نوعی محصول زندگی انسان در دنیا است. اما انسان ها دارای شخصیتی پیچیده هستند که می توانند در همین زمان، شخصیت خود را معماری نمایند و دنیای بعد از مرگ خود را اینجا بسازند.  🔴👈 و اوایل جوانی مهمترین مرحله از زندگی انسان است که با شور و شوق و انرژی فراوان همراه است. اگر انسان در این زمان این ها را در مسیر بندگی خدا به کار برد حتما موفق خواهد شد.  📝 📝
✨🌼✨ لاله‌اى بود که با داغ جگر سوخته بود آتشى در دل سودا زده افروخته بود شرم دارم که بگویم تن مسموم تو را خصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود ✨شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) تسلیت باد✨ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: برای درمان اذیت کردن بچه چه کنیم؟ 📝 جواب: آب زمزم با تربت مخلوط شود و به نیت آرام‌شدن به او بدهند.
نگاه حرام درحالت وضو؟ ┏━✨🌹✨🌸✨━┓     
✅سرآغاز نافرمانی خدا ✍رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: سرآغاز نافرماني خدا - عزوجل - شش چيز است: ۱. دوستي دنيا. ۲. دوستي رياست. ۳. دوستي خوراك. ۴. دوستي خواب ۵. دوستي راحتي ۶. دوستي زنان. ☝️موارد مذکور در روایت ناظر به دوستی و محبت زیادی است که انسان را از دایره بندگی و فرمانبرداری خارج سازد و الا محبت های اندک دنیایی که به نافرمانی منجر نشوند از این قاعده مستثنی هستند. 📚«الكافي، ج ۲، ص ۲۸۹» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🍃علامه جعفری تعریف می‌کردند: ما در مدرسه علمیه‌ای درس می‌خواندیم که صاحبش یک فرد اصفهانی بود. آن روزها در نجف، طلبه‌ها زندگی سختی داشتند. با این حال، شب‌های ولادت یا شهادت ائمه اطهار (ع) که می‌رسید، پول‌های ناچیزمان را روی هم می‌گذاشتیم و مقداری شیرینی یا خرما می‌خریدیم و بعد از نماز مغرب و عشاء دور هم جمع می‌شدیم و یک حالت شب‌نشینی داشتیم. در شب‌های ولادت، در گفت‌وشنودهایمان شوخی هم می‌کردیم. 🍃آن شب هم شب یکی از آقایان طلبه وقتی وارد جمع شد و نشست، گفت: می‌خواهم یک سئوالی مطرح کنم، اما همه‌تان را قسم می‌دهم که صادقانه به آن جواب بدهید. بعد از اینکه همه پذیرفتند و تعهد دادند همان جوابی را بدهند که واقعاً به دل و ذهنشان خطور می‌کند، از جیب عبایش یک عکس چاپ‌شده در روزنامه را درآورد و گفت: اگر شما امکان انتخاب داشته‌باشید که یا یک عمر به‌صورت «شرعی و قانونی» با این خانم زندگی کنید، یا به‌طور «مشروط و غیرقطعی و برای یک لحظه» با امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب (ع) دیدار داشته‌باشید، کدام را انتخاب می‌کنید؟ نفر اول عکس را گرفت، نگاه کرد و گفت: خب، امیرالمؤمنین (ع) را که همه در زمان احتضار و در شب اول قبر زیارت می‌کنند... معلوم شد انتخاب او، زندگی با آن خانم است. نفر دوم که عکس را گرفت، صاحب همان مدرسه علمیه بود. سرش را بلند کرد، نگاهی به پسرش انداخت و گفت: فلانی! به مادرت چیزی نگویی ها... او هم زندگی شرعی با آن خانم که مادر یکی از سیاستمداران وقت دنیا و زیباترین زن آن روزگار بود را ترجیح داد. نفر سوم هم به همین ترتیب.» 🍃استاد به من گفتند: من نفر چهارم بودم. نوبت که به من رسید، یک لحظه به شکل گذرا به آن عکس نگاه کردم و بلافاصله به گوشه‌ای پرتش کردم و گفتم: والله قسم که دیدن مشروط امیرالمؤمنین (ع) برای یک لحظه را به عمری زندگی با این زن ترجیح می‌دهم. دیگر حالم منقلب شد و بلند شدم و به طرف حجره‌ام رفتم. همان‌طور که نشسته و به درِ حجره تکیه داده‌بودم، حس کردم وجودم سنگین شده و خواب دارد بر من غلبه می‌کند. در آن حال عجیب، یک‌دفعه در باز شد و فردی داخل شد؛ ازآنجاکه درِ حجره کوتاه بود، مجبور شد سرش را خم کند. سلام کردم و گفتم: شما که هستید؟ در جواب گفت: همان کسی که می‌خواستی ببینی. من، علی‌بن‌ابیطالب (ع) هستم... نگاه کردم. همان مشخصاتی که در تمام کتاب‌ها از مولا (ع) نقل شده‌بود را داشتند؛ قد میانه، درشت‌هیکل، تا حدی بطین (چاق)، پیشانی بلند و...»شاگرد استاد لبخندبرلب می‌گوید: «استاد می‌گفتند: یک آن به خودم آمدم و دیدم در حجره تنها هستم. حال غریبی داشتم. دوباره به سرداب و جمع طلبه‌ها برگشتم. خانم محمدعلی! من نفر چهارم بودم و وقتی برگشتم، عکس به دست نفر پنجم یا ششم رسیده‌بود. یعنی مدت زمانی که گذشته‌بود، تا این حد کوتاه بود . دوستان تا مرا دیدند، گفتند: جعفری چه اتفاقی افتاده؟ چرا رنگت پریده؟ به آن طلبه‌ای که عکس را آورده‌بود، گفتم: بد آزمایشی از ما گرفتی... آنقدر اصرار کردند تا بالاخره ماجرا را برایشان تعریف کردم. همه منقلب شدند و به گریه افتادند... استاد می‌گفتند: بعد از دیدار با امام علی (ع)، هر کتابی را باز می‌کردم، فکر می‌کردم این‌ها را من قبلاً خوانده‌ام.
✍آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید! قدر لحظه ها را بدانيد! زمانی می رسد که دیگر شما نمی توانید بگویید جبران می کنم. از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟ چون سعي مي كند با دروغ هاي پي در پي، شما را قانع كند! هرچیزی در زمان خودش رخ میدهدباغبان حتی باغش را هم غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند. جاده زندگي نبايد صاف و هموار باشد وگرنه خوابمان مي برد! دست اندازها نعمت بزرگي هستند.. ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🔔اين گونه مباش❗️ 🔅لا تكن ممن يرجو الاخرة بغير العمل... يقول فى الدنيا بقول الزاهدين، و يعمل فيها بعمل الراغبين، ان أعطى منها لم يشبع، و ان مُنع منها لم يقنع. 💠مباش از كسانى كه بدون عمل چشم اميد به آخرت دوخته اند، درباره دنيا سخن پارسايان را به زبان مى آورند، در حالى كه كردار او عمل مشتاقان به دنيا را نشان مى دهد، اگر از دنيا به او داده شود سير نمى گردد و اگر از دنيا بى نصيب باشد قناعت نمى كند. 📚 ۱۵۰