☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۷
🔰نامهاى ديگر از آن حضرت ( ع ) به معاويه
اما بعد ، اندرزنامه اى از تو به من رسيد با جمله هايى بربافته و عباراتى كه به ضلالت خويش آراسته بودى و از روى بدانديشى روانه كرده بودى . اين نامه ، نامه كسى است كه نه خود ديده بينا دارد تا راه هدايت را به او نشان دهد ، و نه او را رهبرى است كه راهش بنمايد . هوا و هواس او را فراخوانده و او نيز پاسخش گفته و ضلالت رهنمونش گشته و او نيز متابعتش نموده . هذيانى در هم آميخته ، گم گشته و به خطا رفته است .
__ و از اين نامه است
بيعت كردن فقط يك بار است و دوباره در آن نظر نتوان كرد . گزينش از سر گرفته نشود . هر كه از بيعت بيرون رود ، طعن زننده است ، و هر كه در پذيرفتنش درنگ كند و دو دلى نشان دهد ، منافق است.
🌴🌴🌴
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۶
🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) به معاويه
اين مردمى كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كرده بودند ، به همان شيوه با من بيعت كردند . پس آن را كه حاضر است ، نرسد كه ديگرى را اختيار كند و آن را كه غايب بوده است نرسد كه آنچه حاضران پذيرفته اند نپذيرد . شورا از آن مهاجران و انصار است . اگر آنان بر مردى همرأى شدند و او را امام خواندند ، كارشان براى
خشنودى خدا بوده است ، و اگر كسى از فرمان شورا بيرون آمد و بر آن عيب گرفت يا بدعتى نهاد بايد او را به جمعى كه از آن بيرون شده است باز آورند . اگر سر بر تافت با او پيكار كنند ، زيرا راهى را برگزيده كه خلاف راه مؤمنان است و خدا نيز در گردن او كند ، گناه آنچه را خود متولى آن شده است .
اى معاويه ، به جان خودم سوگند ، كه اگر به ديده خرد بنگرى ، نه از روى هوا و هوس ، در خواهى يافت كه من از هر كس ديگر از كشتن عثمان بيزارتر بودم و من از آن كنارى جسته بودم ، مگر آنكه بخواهى جنايت را به گردن من نهى و چيزى را كه بر تو آشكار است پنهان دارى .
و السلام
🌴🌴🌴
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۵
🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) به اشعث بن قيس ، عامل خود در آذربايجان نوشته است .
حوزه فرمانرواييت طعمه تو نيست ، بلكه امانتى است بر گردن تو ، و از تو خواستهاند كه فرمانبردار كسى باشى كه فراتر از توست .
تو را نرسد كه خود هر چه خواهى رعيت را فرمان دهى . يا خود را درگير كارى بزرگ كنى ، مگر آنكه ، دستورى به تو رسيده باشد . در دستان تو مالى است از اموال خداوند ، عزّ و جلّ ، و تو خزانه دار هستى تا آن را به من تسليم كنى . اميد است كه من براى تو بدترين واليان نباشم . و السلام
🌴🌴🌴
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۴
🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) به يكى از فرماندهان سپاهش
اگر در سايه فرمانبردارى باز آيند ، اين چيزى است كه ما خواستار آنيم و اگر حوادث و پيشامدها ، آنان را به جدايى و نافرمانى كشانيد ، بايد به يارى كسانى كه از تو فرمان مى برند ، به خلاف آنكه فرمانت نمى برند ، برخيزى . و به پايمردى آنكه مطيع توست از آنكه به ياريت برنمى خيزد ، بى نياز باشى . زيرا ، آنكه به اكراه همراه تو به نبرد مى آيد ، غيبت او بهتر از حضور اوست و در خانه نشستنش ، بهتر است از به يارى برخاستنش
🌴🌴🌴
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۳
🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) به قاضى اش شريح بن الحارث
گويند كه شريح بن الحارث قاضى امير المؤمنين ( ع ) در زمان او خانه اى خريد به هشتاد دينار .
اين خبر به على ( ع ) رسيد . او را فرا خواند . و گفت : شنيده ام خانه اى خريده اى به هشتاد دينار و براى آن قباله نوشته اى و چند تن را هم به شهادت گرفته اى . شريح گفت : چنين است يا امير المؤمنين . على ( ع ) به خشم در او نظر كرد ، سپس فرمود :
اى شريح ، زودا كه كسى بر سر تو آيد كه در قباله ات ننگرد و از شاهدانت نپرسد ، تا از آنجا براندت و بى هيچ مال و خواسته اى به گورت سپارد . پس ، اى شريح ، بنگر ، نكند كه اين خانه را از دارايى خود نخريده باشى ، يا نقدى كه بر شمرده اى از حلال به دست نيامده باشد . كه اگر چنين باشد هم در دنيا زيان كرده اى و هم در آخرت
اما اگر آنگاه كه اين خانه را مى خريدى نزد من آمده بودى ، برايت قباله اى مى نوشتم به اين نسخت و تو حتى يك درهم و چه جاى بيش از آن رغبت نمى كردى كه به بهاى اين خانه دهى . و نسخه آن قباله چنين است :
اين خانه اى است كه بنده اى ذليل ، از مرده اى كه براى كوچ كردن او را از جاى خود برانگيخته اند ، خريده است . خانهاى از سراى فريب در كوى از دست شدگان و محلت به هلاكت رسيدگان . اين خانه را چهار حدّ است :
حد نخستين ، منتهى مى شود به آنجا كه آفات كمين گرفته اند ، و حدّ دوم به آنجا كه مصيبتها را سبب است .
و حدّ سوم به خواهشهاى تباه كننده نفسانى ، و حدّ چهارم به شيطان اغواگر .
و در آن از حد چهارم باز مى شود . خريدار كه فريب خورده آمال خويش است آن را از فروشنده اى كه اجل او را برانگيخته تا براندش ، به بهاى خارج شدن از عزّ قناعت و دخول در ذلّ طلب و خوارى خريده است . در اين معامله ضرر و زيان خريدار در آنچه خريده است ، بر عهده كسى است كه اندامهاى پادشاهان را ويران سازد و جان از تن جباران بيرون كند و پادشاهى از فرعونان چون شهرياران ايران و قيصرهاى روم و تبّعهاى يمن و حميرها بستانده است ، و نيز آن كس كه دارايى خود را گرد آورد و همواره بر آن در افزود و كاخهاى استوار برآورد و آنها را بياراست و آرايهها ساخت و اندوخته ها نهاد تا به گمان خود براى فرزند ، مرده ريگى نهد . همه اينان را براى عرضه در پيشگاه حسابگران و آنجا كه ثواب و عقاب را معين مى كنند ، حاضر آورد . در آنجا حكم قطعى صادر شود و كار داورى به پايان آيد . « در آنجا تبهكاران زيانمند شوند » عقل هر گاه كه از اسارت هوس بيرون آيد و از علايق دنيوى در امان ماند ، به اين رسند گواهى دهد.
🌴🌴🌴
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۲
🔰نامه اى از آن حضرت ( ع ) پس از فتح بصره به مردم كوفه نوشته است .
خداوند به شما مردم شهر از جانب خاندان پيامبرتان پاداش نيكو دهد ، همان پاداش كه به فرمانبران و سپاسگويان نعمتش مى دهد . شما شنيديد و اطاعت كرديد ، فراخوانده شديد و پاسخ داديد.
🌴🌴🌴
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۱
🔰نامهاى به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره .
از بنده خدا ، على ، امير المؤمنين به مردم كوفه كه بزرگواران ياران و ارجمندان عرب اند .
اما بعد . شما را از كار عثمان خبر مى دهم ، به گونهاى كه شنيدنش چون ديدن باشد : مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم ، همواره خشنودى او را مىخواستم و كمتر سرزنش مى كردم . ولى طلحه و زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان ، تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان ، رفتارى ناهموار بود . بناگاه ، عايشه بىتأمل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدند و كشتندش . آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار ، بل به رضا و اختيار .
بدانيد كه سراى هجرت [ مدينه ] مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند . ناگاه ، چون ديگى كه بر آتش باشد ، جوشيدن گرفت و فتنه سر برداشت . پس به سوى اميرتان بشتابيد و اگر خدا خواهد ، براى جهاد با دشمن ، به پيش تازيد.
🌴🌴🌴
⭐️سلام وشبتون بخیر
عذرخواهی می کنم بابت تاخیر در ختم
ایتا گاهی باما یار نیست.
ان شآلله ازفردا صبح در خدمت شما خواهیم بود با ادامه ختم و خطبه های نهج البلاغه
🌺🍃🌺🍃