eitaa logo
📜نامـــــه ها📜
61 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️☀️☀️ ✍ ۶۴ 🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) در پاسخ به معاويه 💠1.پاسخ تهدیدات نظامی معاویه اما بعد . چنانكه گفتى ما و شما ، پيش از اسلام دوست بوديم و با هم بوديم و ديروز [ اسلام ] ميان ما و شما جدايى افكند ، كه ما ايمان آورديم و شما كافر مانديد . امروز هم ما استوار ايستاده ايم و شما به فتنه گراييده ايد و اسير هوا شده ايد . هيچ يك از مسلمانان قوم شما ، جز به اكراه ، اسلام نياوردند ، آن هم پس از آنكه سران عرب به رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) گرويده بودند . گفتى كه طلحه و زبير را من كشته ام و عايشه را آواره و رسوا ساخته ام و ميان بصره و كوفه فرود آمده ام ، اين كارى است كه تو از آن بركنار بودى . پس تو را چه زيان رسيد كه بايد از تو پوزش خواست . گفتى كه با مهاجران و انصار به ديدار من خواهى آمد ، و حال آنكه ، آن روز كه برادرت اسير گرديد [ يعنى در فتح مكه ] هجرت پايان گرفت. اگر شتاب دارى ، قدرى بيارام . سزاوار آن است كه من به سوى تو در حركت آيم كه خدا مرا برانگيخته است كه تو را كيفر دهم . و اگر تو به سوى من در حركت آيى ، چنان است كه شاعر بنى اسد گويد : مستقبلين رياح الصيف تضربهم بحاصب بين اغوار و جلمود « روبروى بادهاى تابستان ايستاده اند باد بر آنها ريگ مى افشاند و آنها ميان زمينهاى پست و صخرهها گرفتار آمده اند . » 💠2.یادآوری سوابق نظامی درپیروزی ها هنوز آن شمشير كه با آن جد مادرى تو را و دايى تو را و برادرت را كشتم با من است . به خدا سوگند ، تو چنانكه دريافتم دلى فرو بسته دارى و خردى اندك . شايسته است درباره تو بگويند كه از نردبامى فرا رفته اى و از آن فراز منظرهاى ناخوشايند مى بينى و هران چه بينى به زيان توست نه به سود تو . زيرا در طلب گمشده اى هستى كه از آن تو نيست و ستورى را مى چرانى كه از آن ديگرى است . مقامى را مى طلبى كه سزاوار آن نيستى و نه از معدن آن هستى . چه دور است گفتار تو از كردارت . چه همانندى با عموها و داييهايت ، كه آنها را شقاوتشان و آرزوهاى باطلشان واداشت كه رسالت محمد ( صلى الله عليه و آله ) را انكار كنند و چنانكه مى دانى در ورطه هلاكت افتادند . نتوانستند هيچ حادثه عظيمى را دفع كنند يا از حريم خود دفاع نمايند ، زيرا در برابر ، مردان شمشير زنى بودند كه ميدان نبرد را پر كرده بودند و در رزم سستى نمىنمودند . درباره قاتلان عثمان فراوان سخن مىگويى . نخست بايد در بيعت با من همان كنى كه ديگر مردم كرده اند . سپس ، با آنان پيش من به داورى نشينى تا تو را و ايشان را به هر چه كتاب خداى تعالى حكم كند ، ملزم سازم . اما آنچه اكنون مى گويى و مى خواهى ، فريفتن كودك است از شير در آغاز از شير باز گرفتنش . و سلام بر كسى كه شايسته آن باشد 🌴🌴🌴
هدایت شده از 📜نامـــــه ها📜
📜نامـــــه ها📜 https://eitaa.com/namehay1
☀️☀️☀️ ✍ ۶۳ 🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) به ابو موسى اشعرى كه عامل او در كوفه بود . به امام خبر رسيد كه بدان هنگام كه مردم را به جنگ با اصحاب جمل فرا مىخوانده ، ابوموسى ، كوفيان را از رفتن به جنگ باز مىداشته و به نشستن در خانه ترغيب مىكرده است . از بنده خدا ، امير المؤمنين به عبد الله بن قيس . اما بعد ، از تو به من سخنى رسيده كه هم به سود توست و هم بر زيان تو . چون فرستاده من ، با پيام من نزد تو آيد ، دامن بر ميان زن و بند كمر استوار نماى و از سوراخت بيرون آى و ، كسانى را كه با تو هستند ، فراخوان . اگر ديدى كه بايد از من اطاعت كنى ، به نزد من آى و اگر در ترديد بودى از آن مقام كه تو را داده ام كناره گير . به خدا سوگند ، هر جا كه باشى تو را بياورند و رهايت نكنند تا راه چاره بر تو بسته شود و سرگردان مانى و كره ات با شير و گداخته ات با ناگداخته آميخته شود . تو را وادارند كه بشتاب از جاى برخيزى و از پيش رويت چنان ترسان شوى كه از پشت سرت . اين مهم را آسان مپندار كه بلايى است بزرگ . بايد بر اشترش نشست و توسنش را رام كرد و كوههايش را چون دشت هموار ساخت . پس عقلت را به فرمان آور و رشته كار خود به دست گير . و نصيب و بهره خويش درياب . اگر آمدن را خوش ندارى از كار كناره گير و به تنگناى خود گريز . جايى كه در آن ، راه رهايى بسته است . سزاست كه ديگران آن كار را كفايت كنند و تو در خواب باشى آنسان ، كه هرگز كس نپرسد كه فلان كجاست ؟ به خدا سوگند ، كه اين جنگ جنگى است بر حق . همراه كسى كه او نيز بر حق است . و او را باكى نيست كه ملحدان چه كردند . والسلام 🌴🌴🌴
☀️☀️☀️ ✍ ۶۲ 🔰نامه اى از آن حضرت ( ع ) به مردم مصر . « اين نامه را با مالك اشتر هنگامى كه او را حكومت مصر داده بود فرستاد . » 💠 ۱.مظلومیت امام درخلافت خداوند سبحان محمد ( صلى الله عليه و آله ) را فرستاد تا مردم جهان را بيم دهد و گواه بر پيامبران باشد . چون رسول الله ( ص ) درگذشت ، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند . به خدا سوگند ، هرگز در خاطرم نمىگذشت كه عرب پس از رحلت محمد ( صلى الله عليه و آله ) خلافت را از اهل بيت او به ديگرى واگذارد ، يا مرا پس از او از جانشينيش باز دارد و مرا به رنج نيفكند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بيعت كردن با او . من چندى از بيعت دست باز داشتم ، تا آنكه ديدم گروهى از مردم از اسلام بر مىگردند و مىخواهند دين محمد ( ص ) را از بن بر افكنند . ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى ندهم در دين رخنه اى يا ويرانى خواهم ديد كه براى من مصيبت بارتر از فوت شدن حكومت كردن بر شما بود . آن هم حكومتى كه اندك روزهايى بيش نپايد و چون سراب زايل گردد ، يا همانند ابرهايى كه هنوز به هم نپيوسته پراكنده شوند . درگير و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نيست و نابود شد و دين بر جاى خود آرام گرفت و استوارى يافت . 💠۲.شناخت ودشمن شناسی امام به خدا سوگند ، اگر با ايشان روبرو شوم ، من تنها باشم و آنها روى زمين را پر كنند ، نه باك دارم و نه هراس ، زيرا به آن گمراهى كه آنان در آن غرقه اند و آن هدايتى كه خود بدان آراسته ام ، نيك آگاهم . و از جانب پروردگارم با يقين همراهم . من به ديدار خداوند و ثواب نيكويى كه مرا ارزانى دارد ، اميد بسته ام و منتظر آن هستم . ولى اندوه من از اين است كه مشتى بي خردان و تبهكاران اين امت حكومت را به دست گيرند و مال خدا را ميان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گيرند و با نيكان در پيكار شوند و فاسقان را ياران خود سازند . از آنان كسى است كه در ميان شما حرام مى نوشد ، حتى بر او حد اسلام جارى شده و كسى است كه تا اندك مالى نستد به اسلام نگرويد . اگر نه از حكومت اينان بر شما بيم داشتم ، هرگز شما را بر نمىانگيختم و سرزنش نمى كردم و فرا نمى خواندم و تحريضتان نمىنمودم ، بلكه تا سر بر مىتافتيد يا سستى به خرج مىداديد ، رهايتان مى كردم . آيا نمىبينيد سرزمينهايى را كه در تصرف داشتيد ، نقصان يافته و شهرهايتان ، يك يك ، فتح مى شود وكشورهايتان از دست مى رود و بلادتان مورد حمله و هجوم دشمن قرار گرفته است . روى به رزم دشمنانتان نهيد . خدايتان بيامرزد . در خانه ها درنگ مكنيد كه به ستم گرفتار خواهيد شد و به خوارى خواهيد افتاد و نصيبتان اندك خواهد شد . مردان سلحشور همواره بيدارند كه هر كه خود به خواب رود ، دشمنش به خواب نرفته است . والسلام 🌴🌴🌴
هدایت شده از 📜نامـــــه ها📜
📜نامـــــه ها📜 https://eitaa.com/namehay1
☀☀☀ ✍ ۶۱ 🔰نامها ى از آن حضرت ( ع ) به كميل بن زياد نخعى كه عامل او بر هيئت بود . او را به سبب منع نكردن لشكر دشمن كه از سرزمين او گذشته و به غارت مسلمانان رفته ، سرزنش مىكند . اما بعد . كسى كه كارى را كه بر عهده او گذاشته اند تباه سازد و به كارى كه انجام دادنش بر عهده ديگران است ، بپردازد ، ناتوان مردى است با انديشه اى ناقص . تاخت و تاز كردنت بر قرقيسيا و رها كردن مرزهايى كه تو را به حفظ آنها فرمان داده ايم ، به گونه اى كه كس آنها را پاس ندارد و لشكر دشمن را از آن منع نكند ، نشان نارسايى انديشه توست . توبه مثابه پلى شده اى كه هر كس از دشمنانت بخواهد بر دوستانت تاخت آورد ، از آن پل مىگذرد . چگونه است كه تو را توان هيچ كارى نيست و كس را از هیبت تو بيمى به دل نيست . مرزى را نتوانى بست و بر شوكت دشمن شكست نتوانى آورد . نه نياز مردم شهر را بر مىآورى و نه فرمانده خود را خشنود توانى ساخت . والسلام 🌴🌴🌴
☀️☀️☀️ ✍ ۶۰ 🔰نامه اى از آن حضرت ( ع ) به عاملانى كه لشكر از سرزمينهايشان مىگذرد از بنده خدا ، على امير المؤمنين ، به گرد آورندگان خراج و عمال بلاد كه لشكر از سرزمينشان مىگذرد . اما بعد . من لشكرى را گسيل داشتم كه اگر خدا خواهد بر شما خواهد گذشت و آنچه را كه خداوند واجب گردانيده است به آنان سفارش كرده ام ، كه به كس آزار نرسانند و گزند خويش از ديگران باز دارند . من ، در نزد شما ، به سبب بيعتى كه ميان ماست ، بيزارم از آسيبى كه سپاهيان به مردم رسانند . مگر آنكه ، يكى از آنها گرسنه مانده و براى سير كردن خود ، جز آن راهى نداشته باشد . پس كسى را كه دست به ستم مىگشايد در برابر ستمش كيفر دهيد . در عين حال ، سفيهانتان را از زيان رسانيدن و تعرض به آنها منع كنيد . من خود در ميان لشكرم . شكايتهاى خود به من رسانيد . و آن سختيها كه از ايشان به شما رسد و توان دفع آن را جز به خدا ، يا به من نداريد ، با من در ميان نهيد ، تا به يارى خدا آن را دگرگون سازم و اصلاح كنم . ان شاء اللّه 🌴🌴🌴
☀️☀️☀️ ✍ ۵۹ 🔰نامه اى از آن حضرت ( ع ) به اسود بن قطبه فرمانرواى حلوان اما بعد . هر گاه والى را نسبت به افراد رعيب ميل و هوا گونا گون باشد ، بسا از اجراى عدالت باز ماند . پس بايد كار مردم ، در حقى كه دارند ، در نزد تو يكسان باشد كه از ستم نتوان به عدالت رسيد و از هر چه همانند آن را ناروا مى شمارى دورى گزين و خود را به كارى كه خدا بر تو واجب ساخته ، وادار نماى ، در حالى كه ، اميد پاداش او دارى و از عقابش بيمناك هستى . و بدان ، كه دنيا سراى بلاهاست . كسى را در آن ساعتى آسودگى نيست ، جز آنكه آسودگيش سبب حسرت و دريغ او در قيامت گردد . هيچ چيز تو را از حق بى نياز نگرداند . و از آن حقها كه بر گردن توست يكى نگهدارى نفس توست از كژتابيهايش و كوشش توست در كار رعيت به قدر توانت . زيرا آنچه از آنها نصيب تو مى شود بسى بيش از چيزى است كه از تو نصيب آنان گردد . والسلام 🌴🌴🌴
هدایت شده از 📜نامـــــه ها📜
📜نامـــــه ها📜 https://eitaa.com/namehay1
☀️☀️☀️ ✍ ۵۸ 🔰از نامه آن حضرت ( ع ) به مردم شهرها نوشته و در آن از آنچه ميان او و سپاه صفين گذشته است حكايت مىكند . ابتداى كار ما چنين بود كه با شاميان روبرو شديم . به ظاهر خداى ما يكى بود و پيامبرمان يكى بود و دعوت ما به اسلام يكسان بود . نه ما از آنها خواستيم كه بر ايمان خويش به خداوند و گواهى دادنشان به پيامبرش بيفزايند و نه آنها از ما مىخواستند . در همه چيز هم ، عقيده ما يكى بود جز در باب خون عثمان كه ميانمان اختلاف بود . آنها ما را بدان متهم مىكردند و ما از آن مبرّا بوديم . گفتيم بياييد تا بافرو كشتن آتش انتقام و آرام ساختن مردم ، كار را چاره كنيم كه چون لهيب آن بالا گيرد ، چارهاش نتوان نمود . تا كارها به سامان آيد و انتظام يابد و بتوانيم حق را به جايگاهش قرار دهيم . گفتند : نه كه چاره كار را جز جنگ ندانيم . تا سرانجام جنگ در گرفت و قوت كرد و افروخته شد و شعله بر كشيد . چون مرگ دندانهاى خود در ما و ايشان فرو برد و چنگالهاى خود بر تن ما بيفشرد ، در اين حال ، به آنچه دعوتشان كرده بوديم ، گردن نهادند و ما نيز به آنچه دعوتمان كردند ، گردن نهاديم و در پذيرفتن خواستهاشان شتاب ورزيديم ، تا حجت بر آنان آشكار گرديد و راه عذرخواهى بسته آمد . هر كس از آنان كه بر اين سخن اقرار دارد ، خداوندش از هلاك بره اند و هر كه لجاج ورزد و در گمراهى خويش بماند ، پيمان شكنى بيش نيست . خداوند بر دلش پرده افكنده و حوادث ناگوار به گرد سرش چرخ مى زند. 🌴🌴🌴
☀️☀️☀️ ✍ ۵۷ 🔰نامهاى از آن حضرت ( ع ) به مردم كوفه هنگامى كه از مدينه به بصره مىرفت . اما بعد . من از موطن قبيله خويش بيرون آمده ام . ستمكارم يا ستمديده ، گردنكشم يا ديگران از فرمانم رخ برتافته اند . خدا را به ياد كسى مى آورم كه اين نامه من به او رسد تا اگر به سوى من آيد ، بنگرد كه اگر سيرتى نيكو داشتم ياريم كند و اگر بدكار بودم از من بخواهد تا به حق بازگردم. 🌴🌴🌴
☀️☀️☀️ ✍ ۵۶ 🔰وصيتى از آن حضرت ( ع ) به شريح بن هانى ، هنگامى او را با مقدمه لشكر خود به شام فرستاد . در هر صبح و شام از خداى بترس و نفس خود را از دنياى فريبنده برحذر دار . و در هيچ حال امينش مشمار و بدان كه اگر نفس خويش را از بسيارى از آنچه دوست مى دارى ، به سبب آنچه ناخوش مىدارى ، باز ندارى ، هوا و هوس تو را به راههايى مى كشاند كه زيانهاى فراوان در انتظارت خواهد بود . پس همواره زمام نفس خويش فرو گير و راه خطا بر او بربند و چون به خشم آمدى ، مقهورش ساز و سرش را فرو كوب و خردش نماى. 🌴🌴🌴