روز دوازدهم:
کتاب
رسیدن کتابام
لیست کردن کتابایی که میخوام
صحبت راجع به کتاب
گوریا سر کتاب
کتاب دادن و کتاب گرفتن
استخر
پفک هندی
فلافل و سمبوسه🛐
هدایت شده از توییت فارسی
خداحافظ گرما، خداحافظ عرق، خداحافظ لینن های چروک، خداحافظ روزی سه بار حموم رفتن، درود بر باران، درود بر سرما، درود بر اعتیاد قدم زدن از زیرپل حافظ، درود بر بوی نارنگی، درود بر صدای فندک روشن شدن بخاری، درود بر لحاف سنگین با پنجره باز
»MahBoob«
@farsitweets
درود.
این پیام رو بازنشر بدید و لینک چنلتون/آیدیتون رو بفرستید اینجا تا یه نوع دسر/غذا/نوشیدنی+یه کتاب+یه مکان تاریخی+ تقدیمتون کنم.
با تشکرات فراوان،نامیا از خواربارفروشی.
«بنویسید برای تقدیمیه و اینکه سعی میکنم زود آماده کنم اما ممکنه طول بکشه.»
روز سیزدهم:
چای به لیمو
کتاب و تموم شدن جلد سه آنی
شروع کردن صدای آرچر
باشگاه
پارک
حرف زدن با دوستم
گردن درد🚮
شروع جلد چهار
خواب🛐🛐🛐
روز چهاردهم:
گردن درد🚮
کتاب
بازهم کتاب
درست کردن نوشیدنی
درست کردن پاستا🛐
آهنگ
حرف زدن با بچه های کمپ
بیرون
آیس پک🛐
کمک کردن به یه روح گمشده از چنل لوبی🛐🛐🛐
دلم میخواد به بعضی از دوستام یه چیزایی رو بگم
ولی نگرانم فکر کنن یه تختم کمه.
هدایت شده از دختر ِپرتقال🇵🇸 .
بچه ها.
به بقیه اهمیت ندید،چیزی مهم تر از خودتون وجود نداره.به سلامت روانتون اهمیت بدید.
هرچقدر سنتون بیشتر بشه بیشتر به این موضوع پی میبرید که نباید اعصابتون سر رفتار ها و حرف های بقیه به هم بریزه.اهمیت ندید.اولش سخته،میدونم.اول هر کاری سخته ولی بالاخره میتونید.
مراقب خودتون باشید.
https://eitaa.com/joinchat/2235433886Cf438353773
اینجا رو هم داشته باشید،ما که شانس نداریم یهو اینجا هم فیلتر شد.
حیاط پشتی قراره حالت دیلی طور هم داشته باشه.
عضو هم نشدید لینک رو نگه دارید.
هدایت شده از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╴ 🕷 , 𝖧𝖺𝗏𝖾 𝖺 𝗀𝗈𝗈𝖽 𝗍𝗂𝗆𝖾
📼 // https://eitaa.com/joinchat/1541407094C7f80b4ae90
ایتا رو بخاطر چنل شوما نگه داریش کردم،خیلی باحاله:))))
+
وای روح گمشده،وای.
ممنونمم،لطف داری✨
روز پانزدهم:
باشگاه
کتاب
گردن درد پارت n ام🚮
آهنگ
هتل دل لونا
خوشحالی سر اینکه چهار روز دیگه میتونم برم مدرسه
بچه ها حالم زیاد خوب نیست
احتمالا بقیه تقدیمی هارو تو مهر بدم،امیدوارم درک کنید.
با تشکرات فراوان؛نامیا.
روز شانزدهم:
صحبت با نووا،کای،لوبی،کارو،ساکو،مگان،آیناز،آترین و بچه های کمپ
سرماخوردگی مزخرف🚮
خوشحالی واسه مدرسه
آب پرتقال
یه عالمه دمنوش🛐
کتاب
خواب
نفس تنگی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدونم چرا این مرد روز به روز جوون تر میشه.
لیست کارهای تابستون ۲۰۲۴:
¹-مثل تابستون قبل تا یک ظهر نخوابم✔️
²-ورزش کنم✔️
³-آشپزی یاد بگیرم و برای خودم غذا درست کنم✔️
⁴-با دوستام برم بیرون✔️
⁵-کتاب بخونم✔️«فقط دوازده تا خوندم...»
⁶-حداقل سه تا کیدراما ببینم✔️
⁷-مانهوا بخونم✔️
⁸-علوم رو دوره کنم✔️
⁹-عربی رو دوره کنم✔️
¹⁰-مدل موهام رو عوض کنم✔️
¹¹-بافتنی یاد بگیرم
¹²-یه استایل جدید بزنم«شاید با دامن؟»✔️
¹³-یکی از لباس هام رو گلدوزی کنم✔️
¹⁴-بنویسم✔️
¹⁵-برم پیاده روی/دوچرخه سواری✔️
¹⁶-اگه شد دکوراسیون اتاقم رو عوض کنم✔️
¹⁷-یه رنگ لاک جدید امتحان کنم✔️
¹⁸-نوشیدنی جدید تست کنم✔️
¹⁹-میگو بخورم✔️
²⁰-اخلاقم رو بهتر کنم✔️
²¹-برم استخر✔️
²²-برم باشگاه✔️
تصمیم گرفتم روزی یکی از نوشته هام/تیکه کتاب/شعر بفرستم.
«تیکه نویس هام خوب نیستن اما خب پذیرا باشید و اینکه آخری از همه بهتر شده»
در آن جنگل سرسبز،با آن درختان بلندش هنوز هم صدای آواز پرندگان،صدای آرامش بخش آبشار و گاهی صدای دگر موجودات جنگل نیز به گوش میرسید.
در اعماق جنگل،دختری با لباس بلند سفید درحالی که گیسوان سیاهش را با تاجی از گل های بابونه آراسته بود،با پای برهنه میدوید،میدوید و آواز میخواند.چه میخواند؟هیچکس نمیدانست،شاید آوازی که مادرش وقتی کودکی کوچک بود برایش میخواند،شاید هم خود آن را سروده بود؛کسی چه میداند!
آهوان اطرافش را گرفتند و به صدای بهشتی او گوش سپردند.پرستوها به دنبالش پرواز کرده و صدای آوازشان را با او هماهنگ کردند.
اما آیا همیشه همه چیز همانقدر زیبا میماند؟
-Namiya-
#تکهنویس
روز هفدهم:
صحبت با آینازی و بچه های کمپ
آب پرتقال دوباره
خوشحالی واسه مدرسه پارت دوم
کتاب ۳۶۵ روز بدون تو
مرتب کردن اتاقم
کرم ریختن به کای(در حال انجام)